eitaa logo
🌹رفقای شهدا 🌹
477 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
9 فایل
🌹اتفاقی اینجا نیومدی شهدا دعوتت کردند با حضور خانواده های بزرگوار شهدا🌹 🌹سلام بر آن‌هایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم
مشاهده در ایتا
دانلود
برای علاقه مند شدن به خدا چه کنیم؟🍁 برای اینکه بتوانیم دل را از علاقه به خدا پر کنیم اول باید دل را از علاقه به خیلی چیزا خالی کنیم. دل کندن از دنیا سخت است، ولی پس از آن دل بستن به خدا خیلی آسان است... تا دل بریدن از دنیا را شروع کنی ؛ خدا هم دلبری را آغاز می کند ... لینک کانال رفقای شهدا👇👇 https://eitaa.com/rofaghayshohada1831
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ❣بسم ربّ الشّهدا و الصّدیقین❣ 9⃣هشتمین دوره چله ی؛صلوات هرروز به نیت هرشهید ۱۰۰ صلوات 🌤کانال رفقای شهدا🌤 📌 وسوم. چله توسل به شهدا 🌻به کانال رفقای شهدایی بپوندید👇👇 🌷https://eitaa.com/rofaghayshohada1831 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️ 🔰زندگینامه دانشجوی شهید محمدرضا مهرپاک 💐🍃شهید مهرپاک در بهمن سال 1345 چشم به جهان گشود. وقتی به دنیا آمد، پدر بزرگ اصرار داشت که نام کودک را او انتخاب کند. به حرمت پدر بزرگ نامش را محمدرضا نهادند. محمدرضا مهرپاک، فرزند حاج علی اکبر و سکینه با حجب.متولد تبریز. خیابان عباسی. 🌸🌿محمدرضا دوران کودکی خود را در شیطنت و شلوغی گذراند. دوران ابتدایی را در مدرسه بابک (واقع در خیابان عباسی) گذراند و دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدرسه صفا (والفجر کنونی) طی کرد. در سال 1355 (یازده سالگی) مادرش را از دست داد. سال 60 دوران دبیرستان را طی می کرد. روزی کتاب ها و وسایلش را به دوستش داد تا به خانه برساند و خودش عازم جبهه شد. 15سال بیشتر نداشت اما راه جبهه را خوب می شناخت. بعد از 20 روز محمدرضا به دلیل کم بودن سن به خانه برگردانده شد. اما دوباره راهی شد و این بار با رضایت پدر. ☘🕊با علاقه ای که به پزشکی داشت رشته تجربی را انتخاب کرد و در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شد. بعد از قبولی در دانشگاه تهران یک ترم از دانشگاه را به نحو احسن گذراند. اما عشق به درس هم نتوانست او را پایبند شهر کند. محمدرضا در جبهه ها دیدبان بود و پس از مدتی به گروه اطلاعات و عملیات پیوست. وقتی خواست که جزو گروه غواص ها شود با ممانعت فرمانده مواجه شد و اصرارهای بی دریغش هم راهگشا نشد. یک بار مجروح شد اما پس از بهبودی باز هم راهی جبهه شد. 🌤☘ عملیات والفجر 8 بود. بهمن سال 64، گروه اول نیروهای اطلاعات و عملیات راهی شدند و از دل اروند عبور کردند. محمدرضا جزو آنها نبود. فرمانده نمی گذاشت برود. فرمانده را به کناری برد. آن قدر اشک ریخت و التماس کرد تا فرمانده راضی شد تا با گروه دوم از اروند عبور کند. به شرطی که زود برگردد. ❣قایق که حرکت کرد محمدرضا شوری وصف ناپذیر داشت. آرام و بی صدا یک ترکش پشت گردنش نشست و محمدرضا آرام تر و زیباتر بالهایش را گشود و در پروازی 19 ساله معبودش را درک کرد. 🦋🌷12 بهمن سال 64 روزی بود که محمدرضا آسمانی شد و 22 بهمن بر روی دست های پرشور راهپیمایی کنندگان تشییع شد. 🕊🥀 گویا ماه بهمن آشنایی غریبی با محمدرضا دارد. تولد، شهادت و به خاک سپاری همه آنها در ماه بهمن است. لینک کانال رفقای شهدا👇👇 https://eitaa.com/rofaghayshohada1831
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻 🔷خاطرات پدر بزرگوار شهید محمد رضا مهرپاک 🌟همیشه سوال داشت🌟 هزاران سوال که هر روز دنبال جوابشون می گشت. روزها در مساجد و شب ها از عالمان. امام جمعه وقت تبریز آیت ا... ملکوتی بود. شب همین که می رسید خونه، گوشی رو برمی داشت و زنگ می زد به حاج آقا. ❣می پرسید و می پرسید... حاج آقا خسته می شد و می گفت: محمدرضا، پسرم بذار بخوابیم. و محمدرضا فقط می گفت: حاج آقا، مسئله و سوال دارم دیگه.... ✨آیت الله ملکوتی می گفت: این بچه زرنگیه 🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌺✨طبق معمول هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء روحانی رفت بالای منبر. و طبق همیشه محمدرضا رو صدا کرد پای منبر. هر شب یه سوال ازش می پرسید.محمدرضا خیلی تند تند جواب سوال رو گفت. روحانی میگفت: محمدرضا، برقی نباش. یواش یواش بگو ببینم چی میگی... ♥️هر شب دست برادر کوچیکش رو می گرفت و می برد مسجد. خودش هم خیلی بزرگ نبود. ده دوازده سال بیشتر نداشت. می آمدم دنبالش. محمدرضا: این بچه خسته است می خواد بخوابه. پاشو بیا خونه شام بخور، بخواب، فردا باز هم میای. 🌤هنوز هم صدای روحانی تو اون مسجد می پیچه... محمدرضا برقی نباش. یواش یواش حرف بزن. 🌿راوی: پدر شهید ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ لینک کانال رفقای شهدا👇👇 https://eitaa.com/rofaghayshohada1831
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️💠♨️💠♨️💠♨️💠♨️ 📝✨گزیده ای از وصيت نامه شهيد محمدرضا مهرپاک ☘🌷بسم الله الرحمن الرحيم اي دوست، تو از من خواسته بودي به عهد وفا کنم و به سويت بشتابم و من همان شاکر ناداني هستم پس مرا ببخش ولي بدان من نيز روزي پاک بودم قلبم هنوز از زنگار پاک بود. چشمانم هنوز بر رخي نگاه نکرده بود. دستانم هنوز به ناپاکي آلوده نشده بود. 🌻🌱وجودم پاک بود، عقلم پاک بود، (آه اي زيباي زيبايان) چه کنم نفس بر من غالب شد و تو خود حال مرا مي بيني، شيطان را به دوستي برگزيدم و تو روزگارم را مي بيني ولي هرگز از روي طغيان سر از فرمانت نپيچيده ام، هرگز از روي عمد برخلاف دوستي ام عمل نکرده ام. هرگز! 🦋💫 خود مي داني حتي آن هنگام که طعم گناه از دهانم زايل نگشته بود فکر تو آن را تلخ مي کرد که هرگز گناه لذت نداشته است خود مي داني همواره پشيمان بوده ام ولي چه کنم که وجود کثيفم را شيطان مسلط شده است. 🌹🌿هرگاه خواسته بود سيلي به رخ شيطان زنم اين نفس جلويم را گرفته بود. آري خود مي داني روزگاري پاکترين و صادقترين بودم. شبها به لبخندي مي خوابيدم و صبح ها به لبخندي ديگر بيدار مي شدم شب و روزم با تو مي گذشت. 🌸🍃و حالا، رانده از هر جا ، مانده از هر چيز ، پشيمان از هر کار به درگاهت آمده ام، مي گفتند تو به اين سرزمين آشنايي در اين جا دوستان زيادي داريم . مي گفتند به اينجا نظري داري و من سر از پا نشناخته به اينجا آمده ام شتاب داشتم تا به اينجا برسم . 🌷✨ پا برهنه ، جامه دريده ، چشم گريان ، با تني ريش به اينجا رسيده ام . چشمانم کم سو گشته اند پاهايم مجروح است دلم پريشان است ، آيا تو مرا خواهي پذيرفت؟ آيا براي ديدنت حالي جز اين مي خواهي؟ آيا براي وصالت مهريه اي بالاتر از اين خواستاري؟ پس کي بر من ناتوان نظر خواهي افکند . 🌟♥️پس کي مرا خواهي پذيرفت. همه خوبانت را قبول کرده ايي و من بيچاره بر درگهت نشسته ام که چه کني.آيا وقتي خوني در بدنم در جريان است روحي در تنم باقي است ، تو مرا مي پذيري حاشا و کلا! تا دستانم مي جنبد ،قلبم مي تپد تو مرا هرگز قبول نخواهي کرد ؟ 🍃پس اي شمشيرها مرا در بر گيريد، اي نامردان جاهل مرا بکشيد، اي خون فوران کن، اي تن پاره شو ، اي چشم کور شو، بگذار دستانم بکشند. پاهايم قطع شود مغزم پريشان شود، مگر تو اين را نمي خواهي مگر تو اين را قبول نمي کني ؛ پس تو مي گويي چه کنم؟ ❣بهاي ديدنت را اين جان ناقابل قرار داده ايم ، پس اي خصم مرا بکش.به درگهت انتظار تلخ است، براي وصالت صبر نتوان کرد مرا در انتظار مگذار، هر کس خواسته است به شيطان پشت پا بزند ، هر کس مي خواهد راه ميان بر را انتخاب کند. 🌺🌿هرکس خواسته است با تو دم ساز شود هر کس خواسته است با تو هم سخن شود به اينجا شتافته است و من از آنها تبعيت کرده ام .آيا مرا هم قبول خواهي کرد؟ 🌤🕊هيچ کس وقتي بدن پاره پاره ام را ديد گريه نکند. احدي چشم به جسم بي روحم دوخت گريه نکند . اين تن جز قفس نيست که اين پوست و استخوان بيش نيست. اين بدن پوسته صدفي بيش نيست، مرواريدش را تقديم يار کرده ام و حقش هم همين است . 🌱🌹 بر من قبري نسازيد، مرا از يادها ببريد ، من نبودم ، مني وجود نداشته است مي خواهم همه جز او مرا از ياد ببرند مي خواهم تنها باشم و شما مرا از اين تنهايي باز نداريد، هر کس مي خواهد بهترين راه را انتخاب کند بايد بيشترين بها را بدهد من نيز چنين کرده ام پس مرا بر اين ناراحت نشويد که بسيار سود برده ام 💥پدر جان از شما مي خواهم در مسجد بعد از نماز حتماً طول عمر امام را از خدا بخواهيد و پيروزي لشگريان اسلام را خواستار شويد و اگر توانستيد به ياد رزمندگان و امام زمان(عج) و پيروزي نهايي اسلام بعد از نماز (امن يجيب) بخوانيد. ملت عزيز ايران از امام امت پيروي کنيد که صلاح و پيروزي و رستگاري ما در اين است. لینک‌کانال رفقای شهدا👇👇 https://eitaa.com/rofaghayshohada1831
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اخلاص، صفتی ست که درِ شهادت را به روی شهدا باز کرد 🕊 یادشان با صلوات🌷 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ لینک کانال رفقای شهدا👇👇 https://eitaa.com/rofaghayshohada1831