مورخان می نویسند:
«پس از شهادت عباس، ام البنین هر روز به همراه عبیداللّه ، فرزند عباس، به بقیع می رفت و نوحه می خواند و گریه می کرد و مردم اجتماع کرده و همراه با او می گریستند.»(40)
خواندن اشعار برای عزاداری گاه جنبه های دیگری دارد. ام البنین با این اشعار هم حماسه کربلا و شجاعت پسران خود و مظلومیت حق را به مردم زمان خود و آیندگان معرفی می کرد و هم تاریخ کربلا را واگویه می کرد و در قالب عزاداری و مرثیه سرایی نوعی اعتراض به حکومت وقت می کرد و مردم که اطراف او اجتماع می کردند نسبت به عمال بنی امیه متنفر و منزجر می شدند.
وی پس از کربلا بار رسالت سیاسی و اجتماعی خویش را به دوش گرفت و پیامهای مهم کربلا را به فرداها صادر کرد و ارزشهای معنوی این حماسه عرفانی را زنده نگاه داشت. به راستی وقتی قبر مطهر عباس(ع) و برادرانش در کربلاست چرا ام البنین به بقیع می رود؟ آیا به این نیست که مردم در آنجا اجتماع می کنند؟ و آیا به خاطر این نیست که بزرگان اسلام و پیشینه اسلامی مردم در این خاک خفته اند و در آنجا مردم به یاد حماسه های جوانمردان صدر اسلام می افتادند؟
مسئله مهم دیگر اینکه چرا فرزند عباس، عبیدالله، را همراه خود می برد؟ آیا این عمل برای این نبود که نسل آینده را نسبت به حقایق آگاه و بینا کند؟ آیا این یک تربیت سیاسی نبود؟ آیا او در صدد این نبود که پیام عاشورا را به مردم ابلاغ کند و پرچمدار این پیام رسانی همانا فرزند علمدار حسین(ع)، عبیدالله، نباید باشد؟ ام البنین، این شجاعترین زن بنی کلاب، که از پیام آوران کربلاست چونان زینب، دختر علی(ع)، رسالتی بر دوش دارد و اکنون به انجام آن رسالت مهم و ویژه همت می گمارد. گفتنی است که عبیدالله بن عباس به همراه مادرش لبابه در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود.
آنچه گفتنی است بصیرت و بینش ژرف ام البنین است. او می توانست در منزل خود برای فرزندانش عزاداری کند ولی به بقیع می رفت تا عزاداری وی وسیله ای برای شناساندن چهره پلید یزیدیان و مظلومیت حسینیان باشد. به همراه بردن فرزند عباس نیز هم نکته های تربیتی داشت و هم سیاسی و اجتماعی.
🌷علم ودانایی ام البنین (س):
از ویژگیهای مهم زندگی انسانهای برجسته، علم و دانش آنان است که بسان نوری درخشان جداکننده حق از باطل است و سرچشمه جوشان این نعمت الهی علمی است که از خداوند متعال، معلم اول، آموخته و می آموزند.
زندگانی ام البنین همواره با بصیرت و نور دانش همراه بوده است و این ویژگی والا در جای جای کتب تاریخی ذکر شده است و ما را با عظمت این بانوی عالمه و فاضله آشنا می سازد. علاقه ام البنین به اهل بیت(ع) و بصیرت دینی او به امامت به قدری بود که در باره او می نویسند:
« برای عظمت و معرفت و بصیرت ام البنین کافی است که او هر گاه بر امیرالمؤمنین وارد می شد و حسنین مریض بودند با ملاطفت و مهربانی با آنها صحبت می کرد و از صمیم قلب با آنها برخورد می کرد چونان مادری مهربان و دلسوز.» (41)
او همسرش را تنها همسر نمی دانست که قبل از همسر او را امام و «ولی » خویش می داند و همچنین به این دو بزرگوار، حسنین، به جهت عشق به امامت و ولایت و به خاطر اتصال آنها با ولی خویش اینچنین محبت و ارادت نشان می دهد. یکی دیگر از مظاهر بصیرت و بینش این بانو که مبتنی بر علم و معرفت اوست جریان صحبت او با «بشیر» است که خبر شهادت فرزندانش را به او می رساند
این نهایت بینش و بصیرت و علم و دانایی است که محور زندگی فردی امام و مولای او باشد. کمال بندگی و عبادت نیز همین است که آدمی خود و تعلقات خود را در جهت خواست محبوب ازلی، خداوند یکتا، فدا کرده و از آنها بگذرد.او دوست می داشت حسین سالم مانده و فرزندانش در راه حسین قربانی می شدند این علاقه قلبی او بحسین گواه خلوص ایمان و عقیده اوست
علمِ سرشارِ وی در کلام او و فرزند بزرگوارش عباس نمایان است. او از محدثات شیعه است و فرزندان خود را با علم و دانایی تربیت کرد. اگرچه آنان فرزندان «باب علم نبی» بودند اما از دانش مادری هم بی بهره نبودند چنانکه حضرت علی(ع) در مورد عباس می فرماید:
اِنّ ولدی العباس زُقّ العلمَ زقّاً.
«همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر که از مادرش آب و غذا می گیرد از من معارف را فرا گرفت».(42)
در مورد اعتقادات و باورهای دینی عباس در کتب مربوط به زندگانی حضرت، مطالب فراوانی نوشته شده است که جملگی نشانگر روح بلند و دانش و بینش مادر وی می باشد. اخلاص، ادب، شجاعت، معرفت و صفات دیگر ام البنین نمایانگر شخصیت والای او است که ما جهت رعایت اختصار از شرح آنها خودداری می کنیم
ادب
صفت ادب از مهمترین شاخصه های شرافت انسانی است و دو مصداق دارد:
1. ادب در برابر خدا
2- ادب در برابر مردم.
ام البنین(س) که از دامان خاندانی ادب پرور برخاسته بود، در محضر اسوه ادب ـ علی(ع) ـ آن را بارور ساخت و الهی گردانید. او در پیشگاه خدا ادب بندگی را نگاه می داشت و نسبت به مردم فروتن بود؛ ولی بزرگترین نمود ادب او، در برابر علی(ع) و فاطمه(س) و فرزندان معصوم(ع) آنان است. هنگامی که به خانه علی(ع) قدم نهاد، خود را نه به عنوان جانشین فاطمه(س)، بلکه به عنوان خادم فرزندان فاطمه(س) می دانست. با آنان به ادب رفتار می کرد و آنها را گرامی می داشت. عباس(ع) از این سرچشمه ادب، تربیت آموخت که برادرش حسین(ع) را همیشه یاسیدی یااباعبدالله خطاب می کرد و همواره ادب را در گفتار و رفتار خود نسبت به فرزندان زهرا(س) نگاه می داشت.
بر کرانه تعلیم و تربیت:
با توجه به معارف و مبانی اسلامی درمی یابیم که امر مقدس تربیت برای زنان به عنوان یک امتیاز مهم مطرح شده است. خداوند اولین مربی بشر است که «رب العالمین» از نامهای او است و این لباس فاخر تنها بر قامت زنان پاک و مهربان شایسته است.
وظیفه حقیقی و واقعی زن، تربیت زنان و مردانی است که سازنده جوامع بشری هستند. در این راستا «ام البنین» یکی از مربیان تاریخ قلمداد می شود که تا هستی بر جاست و تا صفات عباس بر زبانهاست سخن از ام البنین نیز هست.
آنگاه که کتاب زندگانی عباس بن علی(ع) را ورق می زنیم و ویژگیهای والا و فضیلتهای بالای وی را می بینیم و صفاتی چون ادب، شجاعت، آزادگی، وفادری و اخلاص و ایمان و بصیرت که همه و همه به گونه ای در وجود مادر او بوده است و ظهور و بروز این صفات در فرزند متجلی می شود را می یابیم، به عظمت مسأله تربیت و پرورش معنوی و اخلاقی فرزندان پی می بریم.
به نظر می رسد پاره ای از صفات در وجود ابوالفضل درخشش فراوانی داشته است؛ از جمله ادب او که در مورد پدر بزگوارش، علی بن ابی طالب(ع)، و برادران عزیز و گرامی اش حسن(ع) و حسین(ع) به وضوح دیده می شد.
مورخان می گویند: عباس بن علی هر گاه حسین(ع) را مورد خطاب قرار می داد از واژه «یا مولای» و «یا سیدی» استفاده می کرد و کمتر اتفاق می افتاد که او را با لفظ برادر صدا کند. اگر چه هر دو از یک پدر بودند اما تواضع و ادب او نسبت به حسنین(ع) به علت نگرش عمیق او به عظمت حضرت زهرا(س) بوده است و این درسی است که از کودکی آنگاه که سر بر دامن معلم اولین خود، ام البنین، می نهاد آموخت.
آری، درس ادب، ولایت، عشق به همنوع و آشنایی با دردهای زمان از جمله درسهایی بود که چهار پسر ام البنین در مکتب مادر آموختند و همواره به آنها پای بند بوده و با آنها جاودانه شدند.
در کتب تاریخی در شمارش شهدای کربلا نوشته اند:
«اولاد امیرالمؤمنین(ع) ... و العباس و جعفر و عثمان و عبداللّه (یا عبیداللّه ) الشهداء مع اخیهم الحسین(ع) بِطَفّ کربلا، اُمّهُم ام البنین بنت حرام بن خالد».(43)
«از فرزندان امیرالمؤمنین(ع) (پس از ذکر تعدادی از فرزندان) عباس و جعفر و عثمان و عبداللّه است که با برادرشان حسین(ع) در سرزمین کربلا به شهادت رسیدند. مادر آنها ام البنین دختر حرام بن خالد است.»
پیش رخسارم اگر خورشید مهتاب من است مادرم ام البنین است علی باب من است
شاعر حسن فطرس
براستی پرورش فرزندانی چنین شجاع که در راه شریعت و ولایت از جان گذشته و به تمامی تعلقات و وابستگیهای خاص دوره جوانی و نوجوانی پشت پا زده و در راه دین و رهبر فدا شوند کاری بس عظیم و ستودنی است.
ام البنین، مادر چهار شهید در یک جبهه، الگو و اسوه ای است برای مادران شهدای کربلای ایران. اگر نبود صبر و بردباری و بصیرت این زن در تاریخ اسلام، به یقین دفتر صبر و استقامت بی سرمشق می ماند و مادران شهیدان در ایران باافتخار و سربلندی از جوانان به خاک خفته خویش چنین صبورانه سخن نمی گفتند
عروج عرشی و غروب مادر مهتاب:
چند سالی است که (فاطمیه نه در سوم جمادی الثانی که ده روز دیرتر یعنی در سالروز رحلت فاطمه ای دیگر به اتمام می رسد رازی که در این قرابت زمانی میان سالروز پرواز فاطمه صدیقه و (فاطمه کلابیهوجود دارد بی شک همانا ابراز ارادتی است که ام البنین به زهرا و خانه و خوانواده او داشت چه بسیار که این دومین فاطمه علی خود را کنیز زینبین و پسرانش را غلام حسینین می خواند چه بسیار که که ام البنین تجلی گر ادب شده بود و از عباس در همان حال که کودکی بیش نبود تقاضا کرده بود حسین را نه برادر که مولا خطاب کند.
(( پسرم!تو و حسین پدرانتان یکی است اما من کنیز مادر حسین هستم.))
زندگی سراسر مهر و عاطفه و مبارزه ام البنین رو به پایان بود وآخرین شب زندگی ام البنین بود. فضه خادمه رو به خانم کرد و از این بانو ادب خواست در این آخرین لحظات بالا ترین جمله را به او بیاموزد. ام البنین لب به تبسم گشود و اندکی بعد آرام زمزمه کرد:((السلام علیک یا ابا عبدالله))....
تا فضه یک بار دیگر یاد آنرو بیافتد که اصحاب به ام البنین خبر شهادت پسرانش را می دادند در حالی که او تنها از حسین می پرسید. از حسین می پرسید و می گفت:پسرانم فدای او از حسین بگویید....
لحظاتی فضه به خود آمد ام البنین را در حال احتضار دید دوید و فرزندان علی(ع) راو فرزندان حسین بن علی را صدا زد.اندکی بعد ندای مادر مادر مدینه را پر کرد. این اولین بار بود که فرزندان و نوادگان فاطمه ام البنین را مادر صدا می کردند و خانم ممانعتی نمی کرد. شاید او را دیگر رمقی نمانده بود تا بگوید:من کنیز فاطمه هستم مرا مادر نخوانید!
حضرت زین العابدین(ع) بی اختیار یاد آن غروبی افتاد که عمویش عباس آغشته به خون خویش برای اولین بار فریاد بر آورد: ((یا اخی ادرک اخی!))... قطرات اشک بر گونه هایش نشست ام البنین دیگری ندای مادر مادر فرزندانش را نمی شنید...
او به عنوان همسر شهید، رسالت خویش را به خوبی به پایان رسانید و فرزندانی تربیت کرد که فدایی ولایت و امامت بودند و هر 4 تن در در کربلا قربانی آرمانهای «ولی » و «امام » خویش شدند و بدین وسیله بر صحیفه تربیت ام البنین امضای سبز مولای متقیان علی(ع) قرار گرفت. پس از کربلا بار رسالت سیاسی و اجتماعی خویش را به دوش گرفت و پیامهای مهم کربلا را به فرداها صادر کرد و ارزشهای معنوی این حماسه عرفانی را زنده نگاه داشت.
همسر شهید، مادر چهار شهید و طلایه دار پیام آوران کربلا پس از زینب(س) که لحظه لحظه عمر خویش را با خدای خود معامله کرد و لحظه ای خطا و انحراف در زندگی وی راه نیافت
او، بعد از زینب کبری علیهاالسلام دار فانی را وداع گفت، ولی تاریخنگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشتهاند، به طوری که عدهای آن را سال 70 هجری قمری بیان کردهاند و عده دیگری تاریخ وفات آن مادر فداکار را، سیزدهم جمادی الثانی سال 64 هجری قمری دانستهاند که نظر دوم از شهرت بیشتری برخوردار است (44)
او در قبرستان بقیع در کنار سبط رسول خدا، امام حسن(ع)، و فاطمه بنت اسد و دیگر چهره های درخشان شریعت محمدی(ص) به خاک سپرده شد(45) اگر چه جسم او در خاک است اما روح بلند او و صفات کریمه و عظیمه وی نام او را به بلندای آفتاب زنده نگاه داشته است و در پرتو صفات این بانوی فاضله انسانهایی تربیت شده اند که در تاریخ ماندگار خواهد بود
قبر او بُقعه ای از آسمان است و مردان و زنان دین باور به زیارت او می روند تا جرعه ای از دریای بیکران مجد و عظمت او را جویا شوند و کویر تفتیده خویش را حیات بخشند
چه زیباست القاب او در میان مسلمانان ام العشق، ام المهتاب ، ام الوفاء وغیره...
ام البنین الگویی تمام عیاربرای ما:
اگر بخواهیم چشم اندازی از زندگانی سراسر ایثار و از خودگذشتگی ام البنین، مادرِ شجاعت، را در برابر آیندگان بگشاییم باید بگوییم که:
ام البنین آسمانی زندگی کرد و در دامان حقیقتها پرورش یافت و در بوستان زندگی خویش گلهایی را پرورش داد و سپس با دست خویش و از اعماق قلب مطهرش به امام زمان خود، حسین(ع) فرزندِ پاک بانوی آفرینش، تقدیم کرد.
زندگانی این بانوی حرم علی بن ابی طالب(ع) آینه ای است برای هدایت بشر امروز و به ویژه درسی برای زنان برجسته است و می توان دوره های زیر را در زندگی سراسر عشق و مبارزه او مشاهده کرد:
1) دوران قبل از ازدواج با روحیات پاک و صادقانه که رؤیای صادقه او نتیجه این طهارت بود.
2) زندگانی در خانه ولایت و به جای گذاشتن خاطره های خوش در اذهان فرزندان همسر
3) تربیت فرزندانی شجاع و دلاور و شیفته دانایی و تربیت ولایی جوانان خود که 34 سال این دوره به طول انجامید و انجام وظایف مادری به بهترین صورت.
4) ایثار در جایگاه «همسر شهید» و صبر و بردباری در فراق همسر باوفای خود که 20 سال به طول انجامید.
5) نگهداری از یتیمان و بازماندگان واقعه کربلا و بیدادگریها و مبارزات سیاسی که این دوره 9 سال به طول انجامید.
آخرِ سخن اینکه این بانوی کریمه و بزرگوار، مادر چهار شهید و همسر شهید، برگ زریّنی از کتاب تاریخ را بر جای گذاشت و جاودانه شد. امید آنکه با پویش راه کمال و الگوگیری از بزرگانی این چنین، نام ما نیز در زمره شیفتگان ولایت ثبت شود
ام البنین علیهاالسلام ، واسطه فیض الهی
ام البنین، همسر علی علیه السلام و مادر سردار کربلا، نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد، چون نزد خداوند از مقام و منزلتی والا برخودار است، و این مقامْ به واسطه تقدیم خالصانه فرزندان در راه خدا و استواری و عبودیت ایشان است. از اینرو، مؤمنانِ حاجتمند و دردمند او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار میدهند، و غم واندوهشان را با زیارت مزار آن بانو میزدایند
ایت الله العظمی حاج سید محمد حسینی شیرازی میفرمود: شخصی در عالم مکاشفه، حضرت ابالفضل العباس را دید و عرض کرد: آقا جان! حاجتی دارم و نمیدانم برای روا شدن آن به چه کسی متوسل شوم؟ قمر بنیهاشم فرموده بود: به مادرم امالبنین... (46)
از مرحوم آیت الله العظمى آقاى حاج سید محمود حسینى شاهرودى (متوفى 17 شعبان 1394 هجرى قمرى ) نقل است که فرموده بود:
من در مشکلات ، صد مرتبه صلوات براى مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ، ام البنین علیه السلام ، مى فرستم و حاجت مى گیرم(47) به تجربه رسیده است که نذر براى ام البنینعع و اطعام مستمندان به نام حضرت اباالفضل العباس علیه السلام ، براى بر آورده شدن حاجات موثر است . (48) گفته شده که
چهار شب جمعه ، ده مرتبه سوره یس ، بدین طریق خوانده شود انشاء الله کارساز خواهد بود: شب جمعه اول سه مرتبه ، شب جمعه دوم سه مرتبه ، شب جمعه سوم سه مرتبه ، شب جمعه چهارم یک مرتبه ، سوره یس به نیابت از حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و هدیه براى مادرش ام البنین علیه السلام بخواند، انشاء الله که حاجات بر آورده به خیر خواهد گردید(49)
همچنین در میان مردم ، به ویژه کسانى که نسبت به مقام ام البنین علیه السلام شناخت دارند، مشهور است که هرگاه چیزى را گم کنند یا در جستجوى آن باشند، هدیه به روح آن بانوى بزرگوار سوره فاتحه اى مى خوانند و صلواتى مى فرستند. درنتیجه به اذن خدا به شى گمشده و یا حاجتى که دارند، دست مى یابند، و این امر بارها تجربه شده است . (50)
سخن بزرگان در بیان فضایل امالبنین علیهاالسلام
عالم جلیل القدر، زین الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام البنین علیهاالسلام میگوید: «امالبنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آنها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه میگذاشتند.»
همچنین علامه سید محسن امین میگوید: «ام البنین علیهاالسلام ، شاعری خوشبیان و از خانوادهای اصیل و شجاع بود.» (51)
علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار مینویسد: «عظمت این زن (ام البنین) در آنجا آشکار میشود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او میدهند، به آن توجه نمیکند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیه السلام میپرسد؛ گویی امام حسین علیه السلام فرزندِ اوست نه آنان».(52)
سید باقر شیریف قرشى در کتاب خود العباس رائد الکرامه و الفدا فى الاسلام گفته است : در تاریخ دیده نشده که زنى نسبت به فرزندان هووى خود محبتى مخلصانه و رزد و آنها را بر فرزندان خود مقدم بدارد، جز این بانوى پاک علیه السلام یعنى ام البنین(53)
شیخ جعفر نقدى در کتاب خود (زینب کبرى ) مى گوید: ام البنین علیه السلام از جمله بانوان با فضیلت ، خوش بیان ، و سخنور، پرهیزکار و اهل عبادت و تقوا بود. اهل بیت را به خوبى مى شناخت(54) . مقرم مى گوید ام البنین علیه السلام از بانوان با فضیلت به شمار مى رفت . وى حق اهل بیت را خوب مى شناخت و در محبت و دوستى با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندى داشت(55)
برخی افراد مانند سیدمهدی سویج در کتاب ام البنین سیدة نساء العرب در بیان فضل و دانش او، ایشان را با جناب زینب کبری(س) البته در سطح پایین تر مقایسه می کند و او را به صفت عالمه می ستاید. این ویژگی آشکارا درباره هیچ کس جز زینب کبری(س) گفته نشده است.
بخشی از زیارت نامه ام البنین علیهاالسلام
سلام بر تو ای همسر جانشین رسول اللّه علیه السلام ؛ سلام بر تو که محبوب زهرایی؛ سلام بر تو ای مادر ماه های درخشان؛ خدا و رسولش را گواه می گیرم که تو با اهدای فرزندانت و قربانی کردن آن ها در راه آرمان های حسین علیه السلام جهاد نمودی؛ گواهی می دهم که تو یار و یاور امام علی بن ابی طالب علیه السلام در سختی ها، مشکلات و مصیبت ها بوده ای ؛ گواهی می دهم که به خوبی از عهده سرپرستی و نگه داری فرزندان زهرای اطهر علیهاالسلام و ادای امانت ایشان برآمدی؛تو در نزد خداوند از مقام و منزلت بالایی برخورداری؛ سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت!
السلام علیکِ یا زوجة ولى الله، السلام علیکِ یا زوجة امیر المؤمنین، السلام علیکِ یا ام البنین، السلام علیکِ یا ام العباس ابن امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام، رضى الله تعالى عنک وجعل منزلکِ وماواکِ الجنه ورحمة الله وبرکاته ...
کتابشناسی ام البنین (س):
تمامی کتابهایی که درمورد حضرت ابوالفضل عباس است رامیتوان جز کتابهایی نام برد که زندگینامه ام البنین (س) در آن وارد شده که ما از معرفی آنها خودداری میکنیم واما کتابهای دیگر:
1- اعلام النساء المؤمنات، محمد حسون - ام علی مشکور تهران، انتشارات اسوه، ۱۴۱۱ق
2- اعلام النساء فی عالمی العرب و الاسلام، عمر رضا کحاله، دمشق ۱۳۷۹ ق
3- اعیان الشیعه، سید محسن امین، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ ق ، جلد ۶، ۷
4- ام البنین، محمد علی سالکی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی ۱۳۸۲
5 - شروع مرثیه عاشورا ، ذبیح ا... صاحبکار، نگاه حوزه، ش ۷۸ - ۷۷، فروردین ۱۳۸۱
6- ادب الطف او شعر الحسین، جواد شبر، بیروت، دارالمرتضی، ۱۴۰۹ ق
7- مجموعه آثار، ج 17، ص 242 ، نویسنده: شهید مطهری
8- ستاره درخشان مدینه حضرت ام البنین(س)
9- ام البنین (س) زیباترین الگوی نامادری!،یکتایی، محمدرضا،ناشرفارابی
10- ام البنین (س)، مادر مهتاب پدیدآورنده ناحیدطیبی
11- ام البنین نمادى از خودگذشتگى،محمدرضاعبدالامیرانصاری
12- بحار الانوارعلامه مجلسی ج 45
13- ام البنین سیده نساء العرب،سیدمهدی سویج
14- مادر فرزندان زهرا(س) ،ابوالفضل هادی منش
15- ام البنین شمع یتیمان علی (ع)،محمد آخوند،انتشارات یاس زهرا
16- ام البنین (ع) ،سلمان هادی طعمه ،ناشردارالبقیع
17- ام البنین بانوی ایثار،فرزانه یاورزاده
18- ام البنین شیرزن ولایت مدار ،علی اکبرخدایی
19- ام البنین مادری بربلندای معرفت
20- ام البنین اسوه مادران وهمسران شهید ،فاطمه اسلامی
ادامه دارد ....
منابع و پی نوشتها:
1- اصول کافی کلینی وسردار کربلا ص 33
2- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 14، ص 29. با اندکی تغییر در کتاب مقنعه شیخ مفید ص 79 ،المجازات النبویه ص 61 وسردار کربلا ص 33
3- نکت الهمیال ص 200 وکتاب سردار کربلا یا ترجمه العباس از سید عبدالرزاق موسوی المقرم ص 34
4- قمر بنی هاشم، مقرم، ص 15.
5- عمدة الطالب وسرالسلسلة وسردارکربلا ص 34
6- تنقیح المقال، علامه مامقانی، ج 3، ص 70 با ترجمه.
7- مدینة المعاجز ص 115 وسردار کربلا ص 34
8- اختصاص شیخ مفید وکتاب بصائرالدرجات وسردار کربلا ص 35
9- مستظرف ج 1 ص 61 -70 وکتاب یردارکربلا ص 35
10- قمر بنی هاشم، عبدالرزاق المقرم، ص 9.(قابل توجه که دربعضی از کتب نام او حرام ذکر شده )
11- همان، ص 10. مقاتل الطالبین ص 22 وبطل العلقمی 1/92
12- قرآن کریم، سوره ابراهیم / 24.
13- عبدالرزاق المقرم، قمر بنی هاشم، ص10
14- مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص70 با ترجمه
15- قمر بنى هاشم ، ص 1113. محقق بزرگ شیخ عبدالواحد مظفر در کتاب خود ((بطل العلقمی )) به تفصیل درباره این خاندان گرامى و باقیات صالحات آنان سخن رانده است .
16- دکتر احمد بهشتی، قهرمان علقمه، ص32 و بَطَلَ العلقمی، عبدالواحد مظفر، ج1، ص167
17- شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج14، ص31
18- شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج14، ص51
19- علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، ص116
20- علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، ص116
21- مقرّم، قمر بنی هاشم، ص26 با ترجمه
22- محمدعلی الناصری، مَولِد العباس بن علی(ع)، ص26 با ترجمه
23- محمدعلی الناصری، مَولِد العباس بن علی(ع)، ص28 با ترجمه
24- محمدعلی الناصری، مولد عباس بن علی(ع)، ص36
25- مولد عباس بن علی(ع)، محمد علی الناصری، صص 38 -36. وکتاب مادر مهتاب
26- همان، ص39
27- مقرّم، قمر بنی هاشم، ص51
28- الکبریت الاحمر، ج3، ص144
29- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 14، ص 29.
30- زندگانی حضرت ابوالفضل العباس (ع) ص 21 وکتاب چهره درخشان قمربنی هاشم ص 59
31- باقر شریفقرشى، زندگانی حضرت ابوالفضلالعباس، ص
32- ذبیح اللّه محلاتی، ریاحین الشریعه، ج3، ص294 ،تنقیح المقال، ج 3، ص 70 و منتهی الامال، حاج شیخ عباس قمی، ص 226.
33- مقاتل الطالبین ص56 و بحارالانوار ج 45 ص 40) ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 3، ص 294 و تنقیح المقال، ج 3، ص 70.
34- قمر بنی هاشم، مقرم، ص 16.
35- مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص70 با ترجمه
36- مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص70 با ترجمه
37- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج42، ص93
38- احمد بهشتی، قهرمان علقمه، ص40، به نقل از انیس الشیعه
39- ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 3، ص 294 و تنقیح المقال، ج 3، ص 70.
40- ذبیح اللّه محلاتی، ریاحین الشریعه، ج3، ص294
41- همان، ص 16.
42- احمد لقمانی، سپهسالار عشق، ص23
43- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج42، ص89
44- محدثات شیعه، دکتر شهلا غروی نایینی، ص 53.
45- عبدالحسین مؤمنی، زندگانی قمر بنی هاشم باب الحوائج، ص137.
46- ستاره درخشان مدینه حضرت امالبنین(س) ، ص ۱۴۲
47- چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام ، ج 1 ص 464
48- چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام ، ج 1، ص 464
49- حیاه العباس ، شیخ جعفر، ص 46
50- ام البنین نماد از خود گذشتگى
51- اعیان الشیعه ، ج 2 ص 289
52- العباس علیه السلام ، ص 18
53- عباس بن على رائد الکرامه ، ص 23
54- زینب الکبرى علیه السلام ، ص 25
55- العباس علیه السلام ، ص 72
✅نمونه کرامت های امام حسين (ع)
(وصيت مرده )
👈روزى جوانى گريه كنان نزد امام حسين عليه السلام آمد و گفت :
مادرم بدون وصيت از دنيا رفت و با اينكه اموالى دارد، مرا دستور داد كه قبل از اطلاع شما دست به آن نزنيم .
در اين حال حضرت بپا خاست و با جوان نزد مادرش رفت و دعايى نمود تا خداوند متعال او را جهت تعيين وصيتش زنده كند؛ ناگهان مادر آن جوان نشست و شهادت خود را به زبان آورد و به امام حسين عليه السلام نگاه كرد و گفت :
اى مولاى من ! داخل شو و مرا به آنچه مربوط به خودت مى باشد، دستور ده .
امام حسين عليه السلام وارد شد و از او خواست تا وصيتش را بيان كند و او گفت :
يا بن رسول الله ! يك سوم اموالم را (اموالش را يك به يك شمرد.) به تو مى دهم تا هر جا بخواهى به مصرف رسانى و اگر مى دانى كه فرزندانم از دوستان تو مى باشند، دو سوم بقيه را به ايشان مى دهم و اگر مخالف شما باشند، همه اموالم را بردار؛ زيرا حقى براى مخالفين شما در اموال مؤ منين نيست .
سپس حضرت خواست تا كفن و دفن و نمازش را به عهده گيرد و بعد مرد. (1)
لو راءيتم المعروف رجلا، راءيتموه حسنا جميلا تسر الناظرين . (2)
اگر خوبى و نيكى مجسم مى شد، به صورت شخصى زيبا كه بيننده را شادمان و مبهوت خود مى ساخت ، آشكار مى شد.
1-بحار الانوار 44/181.
2-كشف الغمه 2/29 و بحار الانوار 78/121.
https://eitaa.com/roghaiiename
🔰فهرست مطالب و نحوه تنظيم آن ✳️ - نحوه تنظيم برنامه https://eitaa.com/roghaiiename/13 🔰#بخش اباعبد الله الحسين (ع) 1️⃣ - شناسه امام حسين (ع) https://eitaa.com/roghaiiename/6 2️⃣ - اصحاب امام حسين (ع) https://eitaa.com/roghaiiename/7 3️⃣ - زمامداران معاصر حضرت https://eitaa.com/roghaiiename/14 4️⃣ - رويدادهای مهم زمان حضرت https://eitaa.com/roghaiiename/15 5️⃣ - سيره امام حسين (ع) https://eitaa.com/roghaiiename/40 7️⃣شناسه حضرت ابالفضل (ع) https://eitaa.com/roghaiiename/65 https://eitaa.com/roghaiiename
هدایت شده از منبرطلاب
🌀 اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س)
نویسنده/ سخنران:
✅ حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
💠 انگیزه امام حسین(علیه السلام) از قیام
الحمد للّه الذی جعل الحمد مصباحالذکره وسببا لمزید من فضله ودلیلاً علی آلائه وعظمته، ثم الصلاة والسلام علی حبیبه وخیرته حافظ سره و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المنتجبین لا سیما بقیة اللّه فی الارضین.
قال اللّه تبارک و تعالی: «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَکُونُوا مَعَ الصادِقِین»؛
حادثه عاشورا در ساعاتی محدود در سرزمین تفتیده عراق و نبردی نابرابر بین دو جبهه عزت و ذلت، دو جبهه کرامت و رذالت، دو جبهه ارزش و ضد ارزش برگزار شد. از آن حادثه زمانها و سالهای زیادی گذشته است.هر کس این حادثه کوتاه از نظر زمان؛اما بلند از نظر پیام، محدود در سرزمین کوچک؛ اما بزرگ و گسترده در همه عالم، از طریق خودش و برداشت خودش، به بررسی و تبیین آن پرداخته است. بهترین راه شناخت اهداف امام حسین علیه السلام ، انگیزه ایشان و جریاناتی که منجر به این واقعه خونین و ماندگارشد، کلمات خود امام حسین علیه السلام است.قبل از هر کس و هر جریانی می توانیم با مراجعه به سخنان خود ابا عبداللّه علیه السلام تحلیل این قیام و تحلیل این حادثه رااز خود امام دریافت کنیم.
من اجازه می خواهم در این محضر شریف به 5 انگیزه مهم اباعبداللّه علیه السلام با ذکر 5 شاهد مثال ازکلمات امام حسین علیه السلام یا کلمات ائمّه معصومین علیهم السلام بپردازم.
💠 چرا امام حسین علیه السلام قیام نمود؟
🔻 اوّل: انگیزه دینی:
یعنی اقامه دین،حفظ دین، که حفظ آن در رأس همه امور است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «دِینُکُمْ، دِینُکُمْ فَاِنَّ السَّیِئَةَ فِیهِخَیْرٌ مِنَ الْحَسَنَةِ فِی غَیْرِهِ؛ مردم مواظب باشید دینتان و آئین تان را حفظ کنیدبدرستی که گناه در عالَم دینداری بهتراز نیکی در عالَم بی دینی است.» اگرکسی متدین باشد جامعه ای دیندارباشد. یک وقت خطایی در ان صورتب گیرد بهتر است تا جامعه ای بی دین باشد و به ظاهر کارهای خوب انجام دهد. چرا؟ چون دین و آئین واعتقادات باید در هر جامعه و ابعاد آنجریان داشته باشد. نخستین انگیزه اباعبد اللّه علیه السلام انگیزه دینی است و شاهدآن همین جمله ای است که امام حسین علیه السلام نامه نوشت به مردم بصره؛به 5 نفر از سران بصره. من کاری به عکس العمل رؤسای قبایل بصره ندارم - متأسفانه عکس العمل خوبی نبود - آن گونه که می بایست پاسخ مثبت ندادند. کار به پیام نامه دارم؛فرمود: «اَلا وَاِنَّ السنَّةَ قَدْ اُمِیتَتْ وَاِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ اُحْیِیَتْ؛ هشیار باشید سنت پیامبر ازبین برده شد و بدعت زنده گردید.»خطر ا ز این بالاتر! سنّت پیغمبر که خودش فرمود: مردم سنّت مرا حفظ کنید. امیر المؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمود: «اَقِیمُوا هذَیْنِ الْعُمُودَیْنِ؛ مردمستون و استوانه کتاب خدا و سنت راحفظ کنید» سنّتی را که بعد از بعثت،پیامبر 23 سال برایش زحمت کشید.
سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟ یکی ازسنت های پیامبر این است که حاکم بایدعادل باشد. الآن که یزید حکومت می کند ظالم است. یکی دیگر ازسنّت های پیامبر صلی الله علیه و آله محبّت پیامبر بود که می فرمود: «مزد رسالت من مودّت فامیل و قربی و بستگان و خاندان مناست.» این چه محبتی است که ابی عبداللّه را در بیابانهای حجاز و کوفه،اینگونه با خانواده می چرخانند واین گونه جسارت به خاندان اهل بیت و ابا عبد اللّه علیه السلام می کنند؟ یک وقتی کسی از انس بن مالک پرسید، سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله چقدر مانده است؟ این جریان بعد از شهادت ابا عبد اللّه علیه السلام است. او گفت: من سالها با پیامبر صلی الله علیه و آله محشور بودم، فقط همین نمازی که مردم می خوانند و شهادت - ان لا اله الااللّه -، دیگر هر چه نگاه می کنم سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله نمی بینم، سنت پیامبر صلی الله علیه و آله محبت اهل بیت علیهم السلام و حکومت عدالت بود. سنت پیامبر صلی الله علیه و آله این نبودکه این گونه در جامعه ای که نیم قرن ازرحلت پیامبر صلی الله علیه و آله آن نگذشته این همه ظلم و تعدّی و تجاوز و شرابخواری باشد.
ادامه دارد... 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
هدایت شده از یادخدا آرامش قلبها
﷽✍سرنوشت
شوم قاتلان امام حسین (ع)
🔺پس از 🔺واقعه کربلا 🔺ابحر بن کعب🔺 (۸)
🔹ابحر بن کعب
در واقعه عاشورا از سپاهیان عمر بن سعد بود.
🔸 روز عاشورا هنگامی که
لشکر دشمن، امام حسین (ع) را محاصره کرد، عبدالله بن حسن از خیمه بیرون آمد و خود را به عمویش رساند.
🔹ابحر بن کعب با شمشیر
به امام حسین (ع) حمله کرد، عبدالله دستش را سپر آن حضرت کرد و بحر شمشیرش را فرود آورد و دست عبدالله را قطع کرد.
🔸 در برخی روایات،
غارت لباس امام حسین(ع) نیز به او نسبت داده شده است.
🔹 امام حسین (ع) روز عاشورا
جامه خود را پاره کرد تا کسی پس از شهادتش آن را از تنش بیرون نیاورد اما بحر بن کعب این لباس را غارت کرد.
🔸 در برخی منابع آمده است که
پس از واقعه عاشورا، دو دست بحر بن کعب، مبتلا به مرض شد. دستان او در زمستان آب (خونابه) میداد و در تابستان مانند چوب خشک میشد و پاهای او فلج شد.
🏴@PiroVANmahdi