eitaa logo
ویلای نفرین شده💀
2.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
657 ویدیو
4 فایل
ابتدای رمان ویلای نفرین شده👇 https://eitaa.com/rohe_sara/18093 #تبلیغات 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861
مشاهده در ایتا
دانلود
🕸 سارا:عشق رو تو چشاتون می بینم. حق به جانب گفتم:چرا هی می خوای ما رو به هم بچسبونی؟ مثل همیشه لبخند زد و هیچی نگفت. تازه فهمیدم چقدر خوشگل تر شده. کبودی های دور چشمش خوب شده بود. جای زخماشم بهتر بود. _چقدر خوشگل شدی. _واقعا؟ _آره. تغییر کردی باز. _عجیبه. _خیلی. آدرس رو هم که ندادی. تو ماشینه. _جدی؟ _آره. _سارا؟ منتظر نگام کرد. _یعنی وقتی همه ی این ماجرا ها تموم شه دیگه نمی تونم ببینمت؟ _منم مثل تو. از هیچی خبر ندارم. _حس می کنم نترس شدم. _خوبه که. _نمی دونم. بهش عادت ندارم. _بهار؟ _بله؟ _مواظب خودت باش.