eitaa logo
🌝 مــ🌙ــاه تـابـانمــ باش 🌝
1.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
200 ویدیو
4 فایل
𝓼 💫﷽💫 {وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ باڪدامین اشڪ میشود ردپای تو راازمیان دل پاڪ ڪرد.. جمعه ها پارت نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌝 مــ🌙ــاه تـابـانمــ باش 🌝
#ماهگل🌼🌸 #پارت197 پلک‌هام‌و آروم از هم فاصله می‌دم که همون دکتری که دیروز بالای سرم بود رو می‌بینم
حتما این قدر بدبخت بودم که دوست داشتم تصادف کنم بعد هم تک‌و تنها بیفتم روی تخت این بیمارستان و الان دارم نتایج رویاهای کودکانه‌ام رو می‌بینم . یعنی من کودکی خوبی داشتم ؟ خوشبخت بودم ؟ الان پدر و مادرم کجان که بیان دل‌نگران بالای سرم وایسادن و جویای حالم بشن . و الان دارم نتایج رویاهای کودکیم‌و می‌بینم . شایدهم واقعا دوست داشتم بلایی سرم بیاد بلکه عزیزانم که فهمیدن بیان نازم‌و بکشن و یه لحظه‌ هم تنهام نذارن و بفهمم برای کیا عزیزم ‌؟ یکم ناز کنم و نازم خریدار داشته باشه، بخوان با شوخی و خنده من دردهام‌و به فراموشی بسپارم و پابه پاشون بخندم ، اگر چیزی یادم نمی‌آد برای این یادآوری کمکم کنن ، مرحمی بشن برای این زخم‌ها اما الان چی تک و تنها گوشه‌ی این اتاق بی روح افتادم نه کسی می‌ره و نه کسی می‌آد احتمالا اگه مرده بودم هم برای کسی مهم نبود . الان از شدت درد جیغ می‌زنم اما کسی نیست کنار گوشم زمزمه کنه که آروم باشم . از شدت درد اشک می‌ریزم اما کسی نیست که دستی نوازش روی صورتم بکشه و بگه گریه نکن این روزها هم تموم می‌شه . کسی نیومده برای دلخوشی من هم که شده بگه من این خانم رو می‌شناسم . یعنی من اینجوری می‌خواستم ؟ صد درصد که نه ! من اگه بچه دارم پس شوهرم کو ؟! یعنی ذره‌ای برای اونم اهمیت نداشتم که محض رضای خدا برای ثانیه‌ای بیاد و حال من‌و بپرسه . این قدر حقیرم ، این قدر بدبختم . دلم از همه گرفته ، دلم از خدا گرفته ، دلم از عزیزانی که معلوم نیست کین و کجان گرفته ؟ سنگینی یه باری رو روی شونه‌ام حس می‌کنم . نمی‌دونم چند سالمه اما به اندازه‌ی یه آدم مسنی که بعداز کیلومترها دویدن خسته شده خستم . مثل یه آدمی که بعد از تلاش های مکرر بعد از بی‌خوابی هایی که کشیده به نتیجه‌ی مطلوبی نرسیده خستم . و مثل آدمی که توی یه بیابون بی آب و علف کیلومترها راه برای پیدا کردن یه قطره آب دویده و الان نای انجام هیچ کاری رو نداره . دلم برای این بچه‌ی داخل شکمم می‌سوزه ، بچه‌ای که حتی پدرشم به فکرش نیست ، بچه‌ای که بی گناه پا داخل این دنیا گذاشته و دست برقضا خیلی باید عذاب بکشه . دستی روی شکمم می‌کشم : _عزیزم شخص خوبی رو برای مادری کردن برات انتخاب نکردی ، من حتی نمی‌دونم خودم کیم ، ولی قول می‌دم که تا جایی که می‌تونم نذارم تو عذاب بکشی ، ناراحت نباش من‌و تو همدیگه رو داریم . ❤️