رمانولایت(:'2_144143775876167929.mp3
زمان:
حجم:
6.8M
☺️🎧'
#رمانتوتکرارنمیشوی
#قسمتدوم
𝄞༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
توی قسمت قبل گفتیم که لیلیت دختر ناز و حساس مسیحی ایرانی، هرشب خوابی زیبا میدید. شخصیتی که او را دوست داشت و معشوق خود میدانست را میدید و او را مسیح میدانست و چهره او را نقاشی میکرد..
پدرش ضدطاغوت و مبارزی ضدظلم بود و مادرش زنی رها و پایبند به اعتقادات خودشان نبود. خواهرش هلن همراه اوبود، آنها بابرادرش آندره و شهلا زندگی میکردند.
لیلیت دربچگی با دوستش مائده و مادر دوستش به امامزاده نزدیک منزل میرفتن و پول نذری مادر مائده را او درضریح میانداخت.. اوخواب زیبای مسیح را میدید مسیح او عبا و شال عربی داشت!! و..
با لیلیت و داستان قشنگ زندگی ش همراه بشیم..
𝄞⃟♥︎🔰
https://eitaa.com/roman_velayat_ir