2_144176761500701627.mp3
18.46M
☺️🎧'
#رمانتوتکرارنمیشوی
#قسمتیازدهم
𝄞༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
خلاصه قسمت دهم
یادتونه لیلیت چه بلایی سرش اومد؟
لیلیت بین دزدا و قاتلای واقعی بود و نمیدونست آخه چرا ؟
بشدت اضطراب داشت و بشدت میلرزید نگرانیای زیادی داشت مامانش، دانشگاه و..
اون به همه غبطه میخورد حتی به کارتن خوابای توی خیابون🥺😮💨
عصراونروز وکیلش حرفای امیدوارکننده ای بهش زد حتی گفت دختر نعمتیو میتونم چندماه بندازم زندان واسه کاری که بات کرد
🍂
دیوارای زندان پرازنوشته هایی بود که افکاراونو بیان میکرد لیلیت از ترس خوابش نمیبرد وبه زن نگهبان پناه برد ...
کلمات اون کتاب داشت معجزه میکرد چه کتابی بود ❤️
🍂موافقید باهم قسمت ۱۱ رو گوش بدیم...
𝄞⃟♥︎🔰
https://eitaa.com/roman_velayat_ir