هدایت شده از ▫
گاهی اوقات به جای اینکه فریاد بزنیم
برای تعجیل امام زمان صلوات فریاد بزنیم
برای تعجیل امام زمان امروزُ گناه نکن ..
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
سلامآقایمهربانیها
#وفات_حضرت_ام_البنین علیهاسلام تسلیت باد🥀🍂
گذر کن که دوری به غایت رسید
نظر کن که وقت عنایت رسید . . .
#مکتب_حاج_قاسم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#سرداردلها
✨﷽✨
💢داستان پند آموز
✍روزی مردی با مشاهده آگهی شرکت مایکروسافت برای استخدام یک سرایداربه آنجا رفت. در راه به امیدیافتن یک شغل خوب کمی خرید کرد.در اتاق مدیر همه چیز داشت به خوبی پیش میرفت تا اینکه مدیر گفت: اکنون ایمیلتان را بدهید تا ضوابط کاریتان رابرایتان ارسال کن.
مرد گفت: من ایمیل ندارم.مدیر گفت: شما میخواهید در شرکت مایکروسافت کار کنید ولی ایمیل ندارید.متاسفم من برای شما کاری ندارم. مرد ناراحت از شرکت بیرون آمد وچیزهایی که خریده بود را در همان حوالی به عابران فروخت و سودی هم عایدش شد.
از فردای آن روز مرد از حوالی خانه خودخرید میکرد و در بالای شهرمیفروخت و با سود حاصل خریدهای بعدی اش را بیشتر کرد. تا جایی که کارش گرفت. مغازه زد و کم کم واردتجارت های بزرگ و صادرات شد. یک روز که با مدیر یک شرکت بزرگ درحال بستن قرداد به صورت تلفنی بود،مدیر آن شرکت گفت: ایمیلتان رابدهید تا مدارک را برایتان ارسال کنم.مرد گفت: ایمیل ندارم.
مدیر آن شرکت گفت: شما با این همه توان تجاری اگر ایمیل داشتین دیگه چی میشدین. مرد گفت: احتمالآ سرایدارشرکت مایکروسافت بودم.!
💥گاهی نداشته های ما به نفع ماست
هدایت شده از ▫
❤️دخیلڪ یا ام البنین❤️
باید ڪه در این همهمہ ها تاب بگیریم
تصویر شب #علقمہ را قاب بگیریم
ایڪاش ڪه در روز قیامٺ لب ڪوثر
از مـادر سـقاے حـرم آبـــ بگیریم
#وفات_حضرت_ام_البنین(س)🥀
تسلیٺ باد🥀
هدایت شده از ▫
👌بهتـرین #فــــیلتـر شڪن
💢 انسـان بـا انـجـام گنــاه فیلــتـرهـایے بـیــن
خـود و #خــدا ایـجـاد میـڪـنـد !
گـنـاهـانــے ڪہ مانـع اسـتـجــابـت دعــا هـســتـن و
راه انـســان بـہ خـــدا رو #نــاهـمـوار مــیـڪنــن
👈🏻و امـا #نـــــماز بهتــریــن فیــلتـر شـڪـن دنــیاسـت!
🔺خـــدا ایـن #فیـلـتــر_شـڪـن را امضـاء و مــهــر ڪـرده اسـت
🌱 خصـوصیـت مـهــم ایـن فیـلتـر شـڪن ایـن اسـت ڪہ مانـع انـجـام گنـاه مے شـود و #رشــد و #ڪـمـال انـسـان را سـرعـت مے بـخـشـد.
🔻اگـر بـاور نـداریـد #ایـن_آیـہ را بـخـوانیــد
☘" اِنَ الصَـلاة تَـنهـےٰ عَـنِ الفَحـشـا وَ المُنـڪـَر "☘
🔅"بدرستــے ڪہ #نــمـاز انســان را از
فســاد و #فحـشـاء بـاز مے دارد "
📖 عنڪبـوت_آيہ۴۴
هدایت شده از ▫
ای سبز بهار! سردی دی تا کی؟
خاموش بماند نفس نی تا کی
معلوم نمیکنی که تا کی باید
بیتاب بپرسم از تو تا کی... تا کی؟
🍂محمدمهدی سیار
#اللهمعجللولیکالفرج
#داستان آموزنده
اگر به من بگويند زيباترين واژه اي که يادگرفتى چيست؟
ميگويم پذيرش است. یعنی:
پذيرفتن شرايط با تمام سختي هاش....
پذیرفتن ادم ها با تمام نقص هاشون....
پذيرفتن اینکه مشکلات هست و بايد به مسير ادامه داد....
پذيرفتن اينکه گاهي من هم اشتباه ميکنم....
پذيرش يعني:
پذيرفتن اينکه من کامل نيستم...
پذيرفتن اينکه هيچ کس مسئول زندگي من نيست....
پذيرفتن اينکه انتظار از ديگران نداشتن....
و...
️ داشتن پذيرش توي زندگي يعني پايان دادن به تمام دعواها، اختلاف ها و جدل ها.....
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#لطفاتوجه_کنید
❣خدا رو چه دیدی شاید شد...
✍ دوم راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم تیکه کلامش این بود «خدا رو چه دیدی شاید شد».
🔸 یادم میاد همون سال یکی از بچه ها تصادف کرد و دیگه نتونست راه بره... دیگه مدرسه هم نیومد. فقط یه بار اومد واسه خداحافظی که شبیه مراسم عزاداری بود. همه گریه می کردیم و حالمون خراب بود.
🔸 گریه مون وقتی شروع شد که گفت به درک که نمی تونم راه برم، فقط از این ناراحتم که نمی تونم بازیگر بشم. آخه عشق سینما بود. سینما پارادیزو رو صد بار دیده بود. سی دی ۹ تایتانیک رو اون برای همه ی ما آورده بود.
🔸 معلم ریاضی مون وقتی حال ما رو دید اون تیکه کلام معروفش رو به اون رفیقمون گفت... « خدا رو چه دیدی شاید شد ».
🔸 وقتی این رو گفت همه ی ما عصبی شدیم چون بیشتر شبیه یه دلداری مزخرف بود برای کسی که هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوش نداره.
🔸امشب تو پیج رفیقم دیدم که برای نقش اول یه فیلم با موضوع معلولیت انتخاب شده و قرارداد بسته... مثل همون روز تو مدرسه گریه م گرفت.
👈 فکر می کنی رسیدن به آرزوت محاله؟!
«خدا رو چه دیدی شاید شد»
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
استاد خسرو شاهی:
« شناختن آیت الله العظمی #بهجت و کمالات ایشان جز به تهذیب نفس و توسعه وجودی ممکن نیست، و هر کسی با توجه به سعه وجودی خودش می تواند درک کند، بنابراین برای شناخت کمالات ایشان باید تهذیب نفس کرد و وجود خود را توسعه داد تا از کمالات آقا بهره بیشتری برد. »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سخنرانی آیت الله #فاطمی نیا
همه مااتش زیر خاکستریم✨
🔸راه شهید راه وصول است نه حصول شهید تعلقات را وا می نهد تا به آن ذات یکتا تعلیق گیرد واین تعلق عین بی تعلقی است
#در_میان_میدان
هدایت شده از ▫
❣#سلام_امام_زمانم ❣
🔅خورشید من از دیار شب کرده عبور...
ای کاش کند ز مشرق عشق ظهور...
🔅هر لحظه در انتظار آنم برسد...
با خود ببرد مرا به مهمانی نور....
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌹 #جمعه
هدایت شده از کانون تبلیغاتی VIP فجر
سلام دوستان روزتون بخیر✋
ببینید چه خبره تو کانال فروشگاهی حجاب الزهرا (س)😍
کولاک کرده هم تخفیف های باور نکردنی هم هدایای عالی باور نکردنیه ۲۰ هدیه😱
انتخابات زیادی از چادر مشکی و رنگی تا دامن و روسری و کیف و سایر ملزومات حجاب میتونید داشته باشید😎 جا نمونید
درضمن این شگفتانه روز مادر و روز زنه، همیشگی نیست استفاده کنید حتما👏👇
https://eitaa.com/joinchat/2691760149C505dd3e785
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
بزنید روی جایزه که قراره
جایزه بارون بشه اینجا😍👇
ـ 🔴
ـ 🔴 🔵
ـ 🔴🔴 🔴 🔴
ـ 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴
ـ🔴🔴🔴🔴 🔴🔴🔴 🔴🔴
ـ 🔴
ـ 🔵 🔵🔵 🔴
ـ 🔴
فرصتی عالی برای خرید هدیه و خرید
حتی عید😍
ویژه ولادت حضرت زهرا (س)
هدایت شده از 🗞️
🌺 امام جعفر صادق (علیهالسلام) : 🌺
🍃 آنکه کارهای خود را به #خدا بسپارد ، همواره در زندگی به آرامش می رسد.🍃
📚مصباح الشریعه، ۵۱
هدایت شده از 🗞️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺پـيامبر اکرم (ﷺ) :
🌿افضل جهاد امتي انتظار الفرج.
👌🏻برترين جهاد امت من ، #انتظارفرج است.
📚بحار الانوار ، ج ۷۷ ، ص ۱۴۳
#گفتگو
📌هدف از #آرایش⁉️
🔻خانمی رو دیدم که آرایش غلیظی داشت...
رفتم کنارش، سلام و علیکی کردم و
➕گفتم: ببخشید میشه یه سوال بپرسم؟
➖گفت: بفرمائید!
➕گفتم: شما برای چی آرایش کردید؟😊
➖گفت: خیلی خوشم میاد. همین!
➕با لبخند گفتم:
• عزیزم اگه خوشت میاد و آرایشت برای دل خودته، خب تو خونه آرایش کن😉
• اگه نه؛ برای مردمه، با این کار دیگران رو به گناه میندازی و خودتم تو گناه اونا شریک میشی ...😱
• اگرم برای خداست که خدا اینطور دوست نداره🚫 فقط در حال نماز دوست داره... اونم به شرطی که نامحرمی نباشه❌
➖گفت: خب وقتی همه آرایش میکنن، من یکی آرایش نکنم؟؟😒
➕گفتم: خواهر گلم وقتی خدا ازت چیزی خواسته دیگه کاری به حرف و عمل مردم نداشته باش و طبق سلیقهی خدا و امام زمانت عمل کن...👌😉
به فکر آخرتت باش... نتیجهی اعمالت رو از خدا میگیری نه مردم☝️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💐💥سلاممم
عصر ادینه تون بخیر و نور 😊
اینم یک پارت اضافه🙈🙈
ممنون که همیشه با کم و کسری های ما سوختین و ساختین.😓😓
💐🍄ممنونم که با ما همراهید🦋🐚
💌پی وی همه ی حرفاتونو میخونم. ولی باور کنید فرصت نمیکنم خیلی جواب بدم . ببخشید 😢🙈
😎🤲منتظر روحیه دادناتون انرژی مثبتاتون هستم مثل همیشه😍💐
🌸🔔👌راستی ! کپی رمان #روژان و #لبخندبهشتی ممنوعه‼️
چون دارن چاپ میشن. لطفا رعایت کنید.💐
⛔️نویسنده هامون اجازه کپی نمیدن⛔️
┈٠~•°•🖋🥀🗞🥀✒️•°•~٠┈
رمــ🗞ـــــانکده مذهـ🥀ـــبی
📚 @romankademazhabi ♥️
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 #قسمت_صد_بیست_سوم
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_صد_بیست_چهارم
#بخش_اول
از ادامه شروع به خواندن میکنم
《از این حرفا بگذریم ، میدونم آدم خوبی نیستم ، میدونم آدم بدی هستم ، ولی هنوز اونقدر بد نشدم که بخوام زندگی مشترک ۲ نفر که عاشق هم هستن رو به هم بزنم . به نظرم به اندازه کافی هم تو اذیت شدی ، هم پدرت .
یه چیزیو دلم نمیخواد بگم ولی علارقم میل باطنیم میگم ، یکی از دلایلی که باعث شد دیگه اذیتتون نکنم و از ایران برم خودم بودم .
آدم وقتی کسی رو اذیت میکنه خودشم اذیت میشه ، اینکه مجبور بودم بی خوابی بکشم تا نقشه بکشم تو رو اذیت کنم ، اینکه مجبور بودم ادعای عاشقی کنم در صورتی ازت متنفر بودم ، اینکه مجبور بودم به نازنینی که واقعا قابل تحمل نبود محبت کنم ، همش برام سخت بود ، خیلیم سخت بود . هیچی از زندگی نمی فهمیدم فقط فکر و ذکرم اذیت کردن تو بود .
فقط امیدوارم دیگه نه تو و نه پدرتو ببینم ، چون قول نمیدم دوباره اذیتتون نکنم . 》
نامه را میبندم و سرم را به صندلی تکیه میدهم .
پس هنوز امیدی به درست شدن شهروز هست .
چون هم به قول خودش آنقدر بد نشده که زندگی ما را به هم بزند و هم به این پی برده که در ازای بدی کردن باید تاوان بدهد .
نامه را میبندم و در سطل آشغال کناز میز پرت میکنم ،
ترجیح میدهم شهروز را برای همیشه فراموش کنم ، انگار که شهروز فقط خواب بوده و حالا من از این خواب تلخ بیدار شدم .
تنها خوبیش این بود که درس عبرت گرفتم و فهمیدم باید مشکلاتم را با خانواده ام درمیان بگذارم .
با صدای پیام موبایل آن را از روی میز برمیدارم .
با دیدن نام سجاد روی صفحه بی اختیار لبخند میزنم و پیام را باز میکنم
《اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من ، دل من داند و من دانم و دل داند و من》
میخندم و پیام را مجزا میخوانم .
معلوم نیست این وقت شب برای چه بیدار است .
برایش شروع به نوشتن میکنم
《چرا این وقت شب بیداری ؟》
چند لحظه بعد پاسخ میدهد
《خودت چرا این وقت شب بیداری ؟
داشتم یه سری از کارامو انجام میدادم طول کشید مجبور شدم بیدار بمونم .
وسط کارم یهو دلم برت تنگ شد .
اینو فرستادم که صبح پاشدی پیاممو خوندی خوشحال شی با انرژی روزتو شروع کنی .》
بلند میخندم . حتی به فکر بیدار شدنم هم هست .
با صدای اذان موبایل را خاموش میکنم و برای وضو از اتاق خارج میشوم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay