🌼🍃🌼
📚 #عشقی_به_پاکی_گل_نرگس 🌼🍃
🌼
📝 نویسنده: #فاطمه_اکبری
🔻 #قسمت_دویست_دهم
به ساعت نگاه کردم حدود دوازده شده این دختر کجا مونده اخه؟ نکنه اتفا.. نهههه. خدا نکنه. خدایا به خودت سپردمش، خدایا صحیح و سالم میخوام ازت،هم امانته مردمه، هم قراره دل من...
رحم کن بهش..
مادر داشت گریه می کرد ودوباره شماره می گرفت:
الوو هالین، دخترم کجایی دخترم؟؟
هالین.. حالت خوبه دخترم؟
هالین.... مهتاب....
مامان دیگه طاقت نیاورد.. گوشی رو گذاشت وبلند بلند گریه میکرد. بلندشدم و دست مامان رو گرفتم و گفتم: عزیز دلم اروم باش مادر من.
به صحنه روبه رومنگاه میکردم،انگارخونواده ما همه دوستش دارن ،همه بی تاب شدن..
گوشیم وبرداشتم.شمارش وگرفتم، بوق اول.. وبوق دوم... گوشی روبرداشت، فوراگفتم؛
+ سلام. هالین خانوم.
+الو....هالین خانوم...صدامودارین؟
فقط صدای نفس هاش میومد،ینی اتفاقی افتاده که نمی تونه حرف بزنه،بانگرانی گفتم:
+ لطفاجواب بدین همگی نگران شدیم. صدای ضعیفی توی گوشم پیچید:
هالین: سلاام
جواب سلامم وکه داد،انگاردنیا روبهم دادن
+سلام.حالتون خوبه؟
+فقط بگین کجایین همین!
یک کلمه جواب داد:
هالین: امامزاده..
با شنیدن کلمه امامزاده، نفهمیدم چجوری سویچ رو برداشتم و راه افتادم. همزمان به مامان گفتم. امامزاده ست میرم دنبالش..
مامان اشکشو پاک کرد و از ذوق گفت:
مامان:برو پسرم تو روخدا دخترمو نیاوردی نیای خونه..
چشمی گفتم و به سرعت سوار ماشین شدم..
هالین*
امیرعلی:پس،منم همینجا می مونم،خونه قول دادم با شما برمی گردم، نیاین که من وخونه راه نمیدن.
پوکر نگاهش کردم، این باز زده تو فاز لجبازی...
دقیق نمیدونستم چیکار میکنم برای فرار از این صحنه به اتاق پناه بردم، برای پرت کردن حواسم، شروع کردم تند تند جمع کردن چادر نماز و .. کوله مو بستم گذاشتم کنارم..
کنار دیوار نشستم،هندزفریمو دراوردم و گذاشتم تو گوشم و زانوهامو بغل کردم وسعی کردم گوشم وبسپرم به مداحی ارام بخش
(مناجات،حاج حسن خلج)
لب ما وقصه ی زلف تو
چه توهمی چه حکایتی
...
زد اگر کسی در خانه ات آقاااا
دل ماست کرده بهانه ات
که به جستجوی نشانه ات
ز سحرشنیده اشارتی..
توحال خودم بودم که لیلاباجعبه دستمال کاغذی اومدکنارم نشست، جعبه رو سمتم گرفت و اروم گفت:
لیلا:مگه نگفتی اومدن دنبالت؟
&ادامه دارد....
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
📚@ROMANKADEMAZHABI❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌این رمان سفارشی کانال رمانکده مذهبی میباشد کپی شرعا اشکال دارد❌❌
کانال رپلای (دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان های ما و pdf رمان هایی دیگر)👇🏻👇🏻👇🏻
@repelay