eitaa logo
رمان خوب
123 دنبال‌کننده
47 عکس
11 ویدیو
35 فایل
🌼سلام، خیلی خوش آمدین 🌼 https://eitaa.com/joinchat/438960164Ca80a517da3
مشاهده در ایتا
دانلود
188 🔰 بعد شنیدن خبر خسف بیداء، به طرز عجیبی عصبانی شده بود، انگار دچار جنون شده بود، حق هم داشت هرچه رشته بود ، پنبه شده بود مدام در حال زنگ زدن به سران آمریکا و انگلیس بود تا از اونها کسب تکلیف کنه 🔰 فرمانده آمریکایی یک پیشنهاد داد برای اینکه هم حواس جهانیان از این واقعه پرت بشه و هم یک تجدید روحیه ای برای نیروهای سفیانی بشه ⬅️ گفت با تمام قوا آماده بشین برای یک حمله همه جانبه به سمت نجف و کربلا تنها راه همینه وگرنه مهدی (عج) وقتی قدرت بگیره کسی نمیتونه جلوش بایسته 💠 سفیانی : نمیشه ، همین چند وقت قبل با اونها جنگیدیم و شکست خوردیم، نتونستیم ، این بار دوباره چطور بجنگیم؟ ❇️ فرمانده آمریکایی: نه ، این بار ما بیشتر کمک می کنیم، باید همه توان رو بیاریم وسط این بار هم پول بیشتر میدیم به سربازانت، وعده های مالی زیاد هم اسلحه و تجهیزات زیادی بهت میدیم تو فقط خوب جنگ راه بنداز همه جانبه زمینی و هوایی هر چی میتونی باید بریزی سر این شیعیان گرفتن نجف و کربلا ، کار مهدی (عج) رو سخت میکنه برای ظهور و میتونیم به راحتی از مکه جلوش رو بگیریم 💠 سفیانی پذیرفت و به همه نیروها آماده باش داد برای 3 روز دیگه 👌 جاسوس سپاه اسلام که در لشکر سفیانی بود این خبر رو به حاج قاسم میرسونه ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @ma_va_o
189 🔰 سپاه اسلام هم آماده شد برای جنگیدن ، اوضاع به شدت داشت به گلوگاه های حساس می رسید 👈 نیروهای اسلام هم به حالت آماده باش در اومدن و با تماس با پایگاه های موشکی ایران ، به اونها اطلاع دادند که آماده حمله موشکی به مقر نیروهای باشند. الحمدلله در این سالها با توصیه های ولی فقیه ، دقت موشکی نیروهای هوافضا ،به دقت بالایی رسیده بود. 💠 شب موعود فرا رسیده بود و حمله های فوق العاده وحشتناکی از سمت لشکر سفیانی شروع شده بود ، حملات هم همه جانبه بود و این بار علاوه بر نجف ، کربلا هم مورد حمله قرار گرفته بود نیروهای کمکی خوبی از روزهای قبل از نیروهای ایرانی و عراقی و لبنانی و یمنی ، رسیده بودند و نیروها به تعداد کافی بود ✳️ در جنگ هوایی و موشکی ، برتری فوق العاده با نیروهای اسلام بود ، پدافندهای هوایی متعددی دور تا دور حرم امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) تا کوچکترین آسیبی به این اماکن مقدس نرسه 💠 در بحبوحه جنگ خبری در کل جهان پخش شد ! ❇️ یک فردی که گویا امام زمان (عج) ایشون رو فرستاده بود و ماموریت بهش داده بود ، در کنار کعبه شروع به سخنرانی کرد، دوربین های پخش مستقیم کنار کعبه روی این فرد زوم کرده بودند هم همه وهابی ها اجازه نمی داد صدای اون فرد به درستی برسه 👈 اما اون فرد چه کسی بود ؟ 👌 بله ، درسته ، خودش بود، اون همون کسی بود که در روایات از او به اسم یاد شده بود ، داشت خبر آمادگی حضرت برای قیام رو به مردم میداد و به نوعی اتمام حجت کرده باشه ❇️ اما وهابی های خبیث ،اجازه تمام کردن سخنرانی رو بهش ندادن و در همون کنار خانه امن خدا و حرمی که خون ریزی در آن حرام هست ، رو به شهادت رسوند... 👈 خبر به سرعت در همه جهان پخش شد حتی به جبهه عراق هم رسید 👈 محمد مهدی وقتی این خبر رو شنید سریع خودش رو به ساسان رسوند و گفت... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @ma_va_o
190 🔰 👈 محمد مهدی وقتی این خبر رو شنید سریع خودش رو به ساسان رسوند و گفت ساسان ساسان ، خبر رو شنیدی؟ 💠 ساسان در حالی که صورتش پر از اشک بود گفت : آره ، آره ، داداش این همون شهادت بوده ، پنجمین نشانه قبل قیام آقا ، و طبق روایات هم اومده که 15 شب بعد از شهادت ، ظهور امام اتفاق میوفته ! وای وای وای محمد مهدی، این همه صبر و انتظار این همه دعا و اصرار این همه گریه و ندبه این همه زاری و مویه ⬅️ بالاخره داریم به ظهور میرسیم ، همون چیزی که مدتها انتظارش رو داشتیم ، ای خدا ، یعنی میشه زنده باشیم و ببینیم ؟ ❇️ محمد مهدی : آره ، همون چیزی که خیلی آرزوش رو داشتیم، دیگه داره رخ میده ، این لعنتی هم فشار کار رو بیشتر کرده ، اما به لطف خدا پیروز این جنگ ما هستیم. 👈 در حال حرف زدن بودند که یک مرتبه صدای تیراندازی و خمپاره اونها رو به خودشون آورد ✅ جنگ تمام عیار شروع بود ،اما باز هم خودش در جنگ حضور نداشت و نیروهاش رو فرستاده بود عراق به پیشتیبانی نیروهای دیگه ای که بودند 👌 هواپیماهای ایرانی که آماده بودند برای پرواز ، به پرواز در اومدند، اما این بار لشکر سفیانی هم از هواپیماهای قوی ای استفاده می کرد، از موشک های پیشرفته تا سلاح های به روز این بار دشمن با دست پر اومده بود ، دیگه می خواست به هر نحو ممکن که شده جلوی ظهور علنی و قیام حضرت رو بگیره 👈 جنگ به سختی پیش می رفت 👈 ساسان هم باید تک تیراندازی می کرد و هم به گروه خمپاره انداز کمک می کرد، واقعا سخت بود 💠 محمد مهدی این بار در نقش اپراتور پدافند هوایی بود ، جایی حساس و مهم که در تیررس دشمن بود 🔰 حملات دو جانبه به سختی در حال ادامه بود که ناگهان یکی از هواپیماهای دشمن ، به سمت یکی از پدافندهای هوایی شلیک کرد ، آتش بزرگی به هوا بلند شد ، همه نگران شدن ساسان با چشم های نگران که نکنه دقیقا به واحد پدافند سیاری که در اون هست ، برخورد کرده باشه سریع خودش رو رسوند به اون منطقه ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @ma_va_o
191 ( قسمت آخر ) 💠 ساسان رسید به منطقه ای که به سمت اون شلیک شده بود، دود و آتیش همه جا را پر کرده بود دل تو دل ساسان نبود اما نمی تونست از تقدیر فرار کنه یک مرتبه با بدن غرق به خون روبرو شد دیگه داشت دیوانه میشد، رفت تو دود ، هرجوری که بود بدن رو کشید بیرون هی صدا میزد اما فایده نداشت محمد مهدی به آرزوی خودش رسید، شهید شده بود ❇️ ساسان کنار بدن غرق به خون محمد مهدی مدام فریاد میزد، محمد مهدی کجایی حق نداشتی بدون من بری حق نداشتی منو تنها بذاری اون شب نیمه شعبان وقتی تازه به سن تکلیف رسیده بودیم به من قول داده بودی که هیچوقت همدیگه رو تنها نذاریم و دستهامون تو دست هم باشه ( قسمت 78 رمان) آخه چرا رفتی چرااااا من چطور به خانوادت این خبر رو برسونم چطور؟؟؟ ❇️ محمد مهدی ، منم باید بیام پیشت من بدون تو نمی تونم ای خدا ، من لیاقت نداشتم ؟ من آدم بدی بودم؟ من که بهت قول داده بودم خوب بشم و شدم چرا منو قبول نکردی خدا؟؟ من بدون محمد مهدی نمیتونم اون من رو به راه آورد خدا 👈 همینطور در حال داد زدن بود که ناگهان... 👈 ناگهان تیر تک تیرانداز لشکر به پیشانی ساسان خورد و در حالیکه دستش در دست محمد مهدی بود، روی بدنش افتاد و شربت شهادت رو نوشید... ✅ دقیقا به قول خودشون وفا کردن، در آخرین لحظه هم دست همدیگه رو رها نکردن و دست در دست هم به بهشت رسیدند... ❇️ اون شب لشکر اسلام پیروز شد و چند روز بعد همه صدایی شنیدند که سالها منتظرش بودند... 🌺 الا یا اهل العالم ، أنا المهدی .... ظهور شده بود🌺 💠 پایان 💠 امیدواریم مفید واقع شده باشد ✍️ احسان عبادی @ma_va_o
⬆️⬆️⬆️ 👌 الحمدلله رمان تمام شد تیرماه سال 99 رمان را شروع کردیم و امشب به اتمام رسید هرچند معتقدیم از نظر فن رمان نویسی و قواعد آن ، ایرادات زیادی به این رمان وارد است و قبول هم داریم، اما سعی کردیم به گونه ای نوشته شود که مطالب مهم دینی و شرعی و قرآنی و مهدوی را در آن بگنجانیم که یک نفر با خواندن آن ، کلی مطالب دینی مهدوی و حتی احکام شرعی یاد بگیرد رمان را به گونه ای نوشتیم که بدانید و بدانیم که می شود یک فرزند را از بچگی به صورت مهدوی بزرگ کرد و او را در مسیری کشاند که بتواند افراد دیگر را هم به همراهش بکشاند و زندگی عالی مهدوی داشته باشد انشالله همه ما فرزندانمان را به صورت مهدوی تربیت کنیم التماس دعا یاعلی عبادی
استاد عشق.pdf
2.52M
❇️ دانلود کتاب زیبا و انگیزشی " استاد عشق " 🔰 زندگینامه و شیوه مطالعه ایشان که بسیار برای همه ما درس آموز است 🌺 این فایل مهم را حتما به دیگران هدیه بدهید @ma_va_o
1_768647880.pdf
12.8M
فایل پی‌دی‌اف سه کتاب کاربردی: ▫️کتاب ترگل (دلایل عقلی حجاب) پرتیراژترین کتاب حجاب درسالهای اخیر. ▫️کتاب شاخه نبات راهکارهای کنترل شهوت و نگاه ▫️کتاب اینترنت پاک چگونه اینترنت را برای کودکان امن کنیم؟ 🔺با ارسال این فایل برای دیگران، در ثواب نشر آن شریک باشید. مرکز پخش: 09031007019 سفارش نسخه‌ی چاپی: @sabehat کانال نذر کتاب 👇 eitaa.com/joinchat/3540123659C99964b6104
15894-fa-mardan-medan-amal.pdf
4.72M
💠جلد اول کتاب مردان علم در میدان عمل 👌کتاب درباره اهمیت علم آموزی و داستان های شیرینی از علما در راه آموختن علم می باشد 💠این کتاب مورد تحسین مقام معظم رهبری قرار گرفت ✅ بسیار مناسب برای رفع خستگی ذهن @ma_va_o
🔰 🔰 الحمدلله جلد دوم این کتاب فوق العاده مهم ( مردان علم در میدان عمل ) را پیدا کردم در اینترنت ، در آدرس http://ketaab.iec-md.org/DAASTAAN/mardaane_elm_amal_jeld_2_hosseini_fehrest.html 👈 می توانید روی یکی از فهرست های ارائه شده کلیک کنید و بعد صفحه به صفحه کتاب را دنبال کنید ✅ یکی از بهترین کتابهاست این کتاب برای رفع خستگی و هم برای الگوگیری از سیره علمی علما تا انسان با روحیه و انگیزه بیشتر به کار علمی بپردازد 💠 انسان وقتی بداند علمای سابق با چه سختی ها و مرارت هایی کار علمی می کردند ، حتی مثل شهید ثانی در حال فرار از دست دشمنان ، حتی مثل علامه حلی در مسیر سفرهای علمی ،حتی مثل شیخ طوسی بعد فرار از دست متعصبین و آتش سوزی کتابخانه اش ، حتی مثل آیت الله مرعشی با نماز و روزه استیجاری و... آن وقت قدر این دوران و فرصت ها را بهتر می داند و بهتر کار علمی می کند. 👌 این کتاب و جلد اولش را همیشه بخوانید، ان شالله جلدهای بعدی آن را هم پیدا خواهم کرد. عبادی @ma_va_o
هدایت شده از مرکز تخصصی نماز
نماز مسافر 2 ؛ طبق فتوای امام خامنه ای.pdf
2.2M
◾️ طبق فتوای ؛ قسمت ۲ ◾️ مرکزتخصصی‌نماز 🕋 @namazmt
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ پرواز🌹 پویا دسته فرمان را سفت چسبید. آن را به عقب کشید. هواپیما با تکان سختی از زمین بلند شد. پویا با لبخند به اطراف نگاه کرد. آسمان صاف بود. فقط چند تکه ابر در آن دید. بالا و بالاتر رفت. به وسطِ ابرهایی که شبیه پشمک بودند رسید. چشمانش را بست و زبانش را دراز کرد. تکه ای ابر به زبانش چسبید. با خوشحالی آن را مزه کرد. شیرین و خوشمزه بود. درست مثلِ پشمک واقعی. چشمانش را باز کرد. خرسی از صندلی پشتِ سرش صدا زد:"پس من چی؟" پویا گفت:"الان دور می‌زنم. تو هم از این پشمک‌ها بخور." دور زد و برگشت. وسطِ ابرها که رسید. خرسی بلند شد و دستش را دراز کرد. یک تکه ابرِ خوشمزه کَند و توی دهانش گذاشت. پویا گفت:"محکم بنشین که می‌خواهم بروم طرفِ کوه‌ها." خرسی محکم به صندلی چسبید. پویا هواپیما را به طرفِ کوه‌ها برد. روی کوه، برف سفیدی بود. به قله کوه رسید. دستش را دراز کرد و کمی برف برداشت. خرسی هم خم شد و دستش را پر از برف کرد. هواپیما دوباره بالا رفت. هر دو برف هایشان را خوردند. خیلی خنک و خوشمزه بود. خرسی گفت :"دوباره برف می‌خواهم." پویا به او نگاه کرد و گفت:"دیگر بس است. باید برویم خانه:" خرسی از جا پرید و داد زد:"مواظب باش." پویا جلو را نگاه کرد. وای! هواپیما نزدیک کوه بود. نزدیک بود به آن بخورد. دستش را روی صورتش گذاشت و فریاد زد.:"وای.. خدا... کمک..." دستی روی شانه‌اش نشست. "پویا ...پویا ...بیدار شو... داری خواب می‌بینی." چشمانش را باز کرد. با نگرانی دور و برش را نگاه کرد. خرسی روی تخت؛ کنارش خواب بود. مادر گفت:"زود بیا صبحانه بخور. باید به مهد کودک بروی." پویا از جا بلند شد. به طرفِ قفسه رفت. هواپیما سرِ جایش بود. آن را برداشت. لبخند زد و به طرفِ آشپزخانه رفت. مادر و پدر، کنارِ سفره نشسته بودند. سلام داد و گفت:"مامان جان، بابا جان، به خاطرِ کادوی خوبتان متشکرم." پدر خندید و گفت:"جایزه، اخلاق و رفتار خوبت در مهد و خانه است." پویا گفت:"این هواپیما و خرسی را از همه اسباب بازی‌هایم بیشتر دوست دارم." دوباره به اتاق برگشت. تا برای رفتن به مهد کودک آماده شود." فرجام پور ╭┅───🌸—————┅╮ @tavalodtahaftsalegy ╰┅───🌼—————┅╯ ┄━━━•●❥-🌹❀🌹-❥●•━━━┄
....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 پرسمان نماز ۲۹| چرا شیعه ها رو مهر سجده میکنن؟! 💠مناسب: 😒وهابیا تهمت میزنن به شیعه ها و میگن... ☺️ 👆کلیپ رو ببینید هم جواب سوال رو بگیرید هم ببینید جواب تهمت وهابیا چیه ؟!☺️ 👤حجت الاسلام رحیمیان 👨‍💻پایگاه مجازی آموزش عملی نماز 📲 @amozeshnamazmedu
هدایت شده از مرکز تخصصی نماز
لذت بندگی 3.apk
12.26M
﷽ 💖 نرم افزار 💖 1️⃣ افزایش و فضائل 2️⃣ علاقه مند کردن کودکان و نوجوانان به 3️⃣ بیدار شدن آسان برای و... 4️⃣ چرا نماز بخوانم؟ چرا عربی؟ خدا چه نیازی به نماز ما دارد؟ و... 5️⃣ ، آداب، اسرار، آیات و روایات و حکایات نماز 🍏مرکز تخصـ @namazmt ـصی نماز🍏
1. قصه بندگی (داستان های نماز پیامبران امامان و عالمان)49 ؛ دست حق ، پای باطل https://bayanbox.ir/download/2636035634909945920/%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-49-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AD%D9%82-%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D9%84.mp3
1. قصه بندگی (داستان های نماز پیامبران امامان و عالمان)50 ؛ نماز مچاله https://bayanbox.ir/download/542107346108245075/%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-50-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D9%85%DA%86%D8%A7%D9%84%D9%87.mp3
1_1326912571.pdf
1.75M
🎁 هدیه 📚 کتاب رفیق خوشبخت ما 💠منتخبی از زندگینامه به همراه وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی @Bandeyeamin_man ┗•┈•┈•┈•✦ 🌺 ✦•┈•┈•┈•┛
1_1345200208.pdf
1.71M
🎁هدیه 📚کتاب فریاد مهتاب 💠روایت متفاوت از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها @Bandeyeamin_man ┗•┈•┈•┈•✦ 🌺 ✦•┈•┈•┈•┛
🔥 | فصل صنوبرها 📜 روایتی از قیام ۱۹ دی مردم قم (قسمت دوم) 🍽️ مادر داشت بشقاب روحی شلغم و لبوها را از روی چراغ‌نفتی برمی‌داشت که آقاجان از راه رسید. دویدم کت و کلاهش را از دستش بگیرم که ورقه‌ای داد دستم: «اعلامیه است، بخون ببین چی نوشته؟» مادر نگران نیم‌خیز شد: «چی شده آقا؟» 🛢️ آقاجان نشست کنار چراغ‌نفتی و سر تکان داد: «امروز تو بازار پخشش‌کردن. میگن فردا چهلم اون طلبه‌های بی‌گناهه که شاه توی قم کشته. اعلامیه‌دادن صبح بریم مسجد قزل‌لی. علما هم زیرشو امضا کردن.» رنگ از صورت مادر پرید: «طوری‌تون نشه؟» صدای آقاجان آرام و مطمئن بود: «هر طوری می‌خواد بشه. دیگه غیرتمون اجازه نمی‌ده بیشتر از این سکوت کنیم.» ❄️ سرمای بهمن‌ماه تبریز کمرشکن بود. از نُه صبح، ایستاده بودیم جلوی مسجد. جمعیت هر لحظه بیشتر می‌شد. مادر از زیر قرآن ردمان کرده بود و قسم داده بود مراقب باشیم. 🔊 سروصدایی از جلو جمعیت می‌آمد. آقاجان، من را گذاشت روی شانه‌هایش که بهتر ببینم... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=21594
🔥 | غیرت شعله‌ور 📜 روایتی از قیام ۱۹ دی مردم قم (قسمت اول) 🌡️ پسرم احمد، بدجوری مریض شده بود. تبش قطع نمی‌شد. از سحر، بالای سرش نشسته بودم و دل نمی‌کندم که شال و کلاه کنم بزنم بیرون. آخر راضیه، مجبورم کرد. گفت: «برو از درست نمانی. من هستم، طوری نمی‌شه.» دستم را گذاشتم روی سرش و دعای نور خواندم. به خدا سپردمشان و راه افتادم سمت مدرسه. 💫 وارد مدرسه که شدم، اول از سوت‌وکوری کلاس‌ها و حجره‌ها تعجب کردم. حیاط هم خالی بود. سوز سرمای دی‌ماه از حوض یخ‌بسته وسط مدرسه بلند شد و خورد توی صورتم. شال گردن را آوردم بالاتر، عبا را به خودم چسباندم و رفتم سمتی که بقیه طلبه‌ها جمع شده بودند. 📰 یک نفر صفحه روزنامه دستش گرفته بود و بلند می‌خواند. از همه‌جا بی‌خبر بودم. سرم را بردم دم گوش کنار دستی‌ام: «ماجرا چیه حاج آقا؟» تند و بریده‌بریده از مقاله‌ای گفت که دیروز روزنامه اطلاعات چاپ‌کرده. گفت همینی است که الان دارند بلند می‌خوانند. نویسنده مقاله به آیت‌الله خمینی توهین کرده بود. هنوز دلمان از شهادت حاج‌آقا مصطفی خون بود که داغش را تازه کرده بودند. 😠 . مقاله که تمام شد، غیرت دینی‌مان به جوش آمده بود. یکی از وسط جمعیت فریاد زد: «درود بر خمینی، مرگ بر این حکومت یزیدی» چشمانم گرد شد. تابه‌حال، از این شعارها نداده بودیم... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=21590
📚 🔰 معرفی کتاب عالی و بی نظیر " غلط ننویسیم " 👈 کتابی که خواندنش برای هر انسانی که سر و کارش با تحصیل و نوشتن مجازی یا حقیقی است لازم می باشد. 👌 در این کتاب شما با غلط های مشهور املایی و نوشتن درست کلمات پرتکرار که عموم مردم آنها را غلط می نویسند آشنا خواهید شد 💠 متاسفانه در جامعه فعلی تحصیل کرده ما به دلیل جدی گرفته نشدن ادبیات فارسی، غلط های املایی فاحش به وفور دیده می شود حتی در بین برخی فارغ التحصیلان مقطع دکتری !!! ⬇️⬇️ دانلود حلال و رایگان این کتاب از پست پائین ⬇️⬇️ @ma_va_o