«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
امنیت🇮🇷 #فصل_3 #پارت_10 علی: الو رسول بیاین جوابا اماده شده رسول: جوابا چیه علی: بیاید میفهمید
مبارکهههههههههههه
شبرینیش چی میشه؟🤣🤣
#سرباز_زهرا🍁
ایم موفقیت نیست که انسان را می سازد
این انسان است که موفقیت و ثروت را خلق میکند
#متن_انگیزشی
#سرباز_زهرا 🍁
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
جهان ، به کسانی که برای کوچکترین داشتههایشان شاکرند
و برنداشتههایشان کمتر غر میزنند،
بیشتر میبخشد
آنها نعمات بیشتری را از هستی جذب میکنند
همیشه شکرگزار داشتههایمان باشیم
#متن_انگیزشی
#سرباز_زهرا 🍁
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
هیچ وقت دیر نیست
امروز می توانید تصمیم بگیرید که مابقی عمرتان را چگونه سپری کنید
پس شروع کنید و قوی تر از همیشه کنترل زندگی خود را در دست بگیرید
#متن_انگیزشی
#سرباز_زهرا 🍁
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
اگر به شکست فکر کنید
مطمئن باشید چیزی هم جز شکست برایتان پیش نخواهد آمد.
#متن_انگیزشی
#سرباز_زهرا 🍁
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
در زندگی فقط یک چیز مهم است،
شادی.
هرگز، هرگز اجازه نده کسی شادی تو را از تو بگیرد
#متن_انگیزشی
#سرباز_زهرا 🍁
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
امنیت🇮🇷 #فصل_3 #پارت_10 علی: الو رسول بیاین جوابا اماده شده رسول: جوابا چیه علی: بیاید میفهمید
امنیت🇮🇷
#فصل_3
#پارت_11
رسول:🥺💔
روژان: خب اخه آی کیو اگر مشکل داشتم که نمیومدم آزمایش بدم اصن توی خونمون جواب رد میدادم
واقعا رسول بعضی وقت ها به مُخ بودنت شک میکنم...
رسول:هوووفی کشیدم و دستی لای موهام کشیدم
روژان: برم خرید عقد؟
رسول: بریم😍
رفتن خرید کردن و برگشتن تو ماشین
رسول: میگم جواب آزمایش هارو گرفتیم؟
روژان: وا رسول😂😂
معلومه گرفتیم
رسول: نمیدونم چرا اینجوری شدم 😅
ـــــــــــــــــــــ فردا عقد ـــــــــــــــــــــــ
عاقد:ایا بنده وکیلم
زینب: عروس رفته گل بچینه😍
عاقد: برای بار دوم عرض میکنم وکیلم
روژین: عروس رفته گلاب بیاره😍
عاقد: برای بار سوم عرض میکنم وکیلم
روژان: با اجازه مادرم و بزرگ تر ها بله❤️
عاقد: اقای رسول حسینی وکیلم
رسول: با اجازه بزرگتر ها بله
همه دست زدن و خانم ها کل کشیدن
رسول:الان دیگه واقعا زن دارم نه؟
روژان: بله😂
رسول: میگفتن آدم زن میگیره دنیا عوض میشه الان دنیا که همون دنیاست عوض نشده😂
روژان: باشه اقا رسول☺️
رسول: اشتباه کردم😂🙌🏻
همه اومدن و دونه دونه تبریک گفتن
پ.ن¹: چوطورین؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواندن رمان بدون عضوت حرام است🚫
به کپی رمان راضی نیستم🚫
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#پرفایل_مذهبی
#بسیجی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
شجاعت، مقابله با ترس و سلطه بر آن است نه فقدانِ ترس.
#متن_انگیزشی
#بسیجی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
موفقیت در این نیست که چه چیزی در پیش رو داریم، موفقیت در این است که چه چیزی در پشت سر به جا میگذاریم.
#متن_انگیزشی
#بسیجی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
خواستههای بزرگ
نشان دهنده شخصیت بزرگ است.
#متن_انگیزشی
#بسیجی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
فقط یک چیز میتواند رسیدن به یک رویا را ناممکن سازد: ترس از شکست
#متن_انگیزشی
#بسیجی
کپی فقط به صورت فوروارد در غیر این صورت راضی نیستم🚫
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«رمـانـــــ گــانــدویـــی»
امنیت🇮🇷 #فصل_3 #پارت_11 رسول:🥺💔 روژان: خب اخه آی کیو اگر مشکل داشتم که نمیومدم آزمایش بدم اصن توی
امنیت🇮🇷
#فصل_3
#پارت_12
سایت
روژان: رسول
رسول: جان
روژان: میگم کمرت خوبه؟
درد نداری؟
رسول: نه عزیزم...
چطور یادت افتاد؟
روژان: نمیدونم یهو دلم خالی شد
رسول: اون مال گرسنه گیه خانُمَم
روژان: 🤣😐
محمد: به سلام زوج های عزیز😂
هردو: سلام اقا
محمد: خیلی خسته شدید پاشید برید نماز خونه یکم استراحت کنید
هردو: چشم
محمد: همین الان برید دیگه
هردو: چشم😂
محمد: یعنی خدا دروتخته رو باهن.جور کرده😂
ــــــــــــــــــــــ نمارخونه ــــــــــــــــــــــــ
روژان: رفتم یکم دراز کشیدم خستگیم دررفت....چادرمو سر کردم که برم بیرون یهو صدای داد اقا داوود اومد که گفت یا حسین رسول بدوبدو از در نمازخونه رفتم بیرون
داوود: رسووووووول
روژان: اقا داوود رسول رسول کوش
داوود: اومدم تو نمازخونه دیدم افتاده
روژان: زنگ زدید اورژانس
داوود: بله الانا میرسه
روژان: رفتم تو همه اقایون سایت جمع شده بود..گفتم: برید کنار برید کنار لطفا
بلاخره رسیدم به رسول
رفتم نشستم کنارش
سعید: سلام روژان خانم
روژان: هیچی نمیشنیدم تمام حواسم پیش رسول بود و اشک میریختم....
ــــــــــــــــــــــــ بیمارستان ــــــــــــــــــــــــ
روژان: رسول جان
رسول
رسول: ر...و...ژ...ی
روژان: با این حالم اذیت مردن منو ول نمیکنی(اشک و خنده باهم قاطی شد)
رسول: با سرفه خندیدم
روژ...ان...کم...رم....خی...لی....در..د....دار...ه
روژان: الان اقا علی میادش میپرسم ببینم چیکار کنیم
رسول: با...شه
علی: سلام😞
روژان: اقا علی انرژی همیشه رو نداشت پرسیدم..چیزی شده؟
علی: با چشم به روژان اشاره کردم که بیاد بیرون
پ.ن¹: اغاز یزید بازی😈
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواندن رمان بدون عضوت حرام است🚫
به کپی رمان راضی نیستم🚫
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ