هدایت شده از ضامن اهو
🦋#بِسمرَبِّالشُهَداء🌿
یه رمان هیجانی از جنس گاندو😍
عضو نشی از دست دادی🤧
تکه هایی از رمان #فدایی_عشق:
رسول: فرمانده؟؟؟
پشت سرم بود، وقتی صداشو شنیدم انگار دنیا رو بهم داده بودن؛ چشمامو بستم و بغضم رو قورت دادم.
آروم عقب گرد کردم و لبخند زدم و گفتم: خودمم
اومد نزدیک، اسلحه ای که توی دستش بود رو آورد بالا و گفت:
از این به بعد دیگه نیستی؛ از این به بعد دیگه وجود نداری؛ تویِ قاتل باید همینجا کشته بشی.
حرفاش بویِ انتقام میداد. سعید توی بیسیم داخل گوشم گفت: آقا خطرناکه؛ بهتر نیست بزنید بیرون؟؟
بی توجه به حرف سعید قدم برداشتم سمتش و لب باز کردم که اسمشو صدا بزنم که یهو...
-که یهو چی؟؟😯
رسول چش بود؟؟
یعنی میخواد فرمانده رو بکشه؟؟؟
محمدو کشت؟؟😕
اگه میخوای ادامشو بدونی بپر تو کانالشون؛ تازه یه رمان گاندو۳ هم داخلش پارت گذاری میشه که پیش بینی فصل سوم گاندوعه😍دیگه چی از این بهتر؟؟؟؟
@fadayiieshghromann
اینم لینکش؛ بدو بدوو😁