eitaa logo
فقه روز | محسن ابراهیمی
2.5هزار دنبال‌کننده
644 عکس
153 ویدیو
7 فایل
دروس و یادداشت‌های محسن ابراهیمی @ebrahimi845
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ احیای کتاب بحارالانوار و تولید علوم انسانی 🔸معروف است که در شروع دوران غیبت، علمای شیعه با چهارصد اصل روایی که معروف به هستند، مواجه بودند. این اصول کتب روایی ای بود که توسط روات و اصحاب اهل بیت گردآوری شده بودند. 🔸پس از عصر حضور ائمه تا قرن پنجم، توسط سه تن از علما و فقهای شیعه (کلینی، شیخ صدوق، شیخ طوسی رضوان الله علیهم) از بین آن چهارصد اصل، چهار کتاب روایی (کافی، من لایحضر، تهذیب، استبصار) با تبویبی جدید - که البته این کتب از جهت روایات، نسبت به یکدیگر من وجه هستند- تولید شد. 🔸تقریبا پس از قرن پنجم، به دلایل مختلفی، فضای حوزه های علمیه به گونه ای شد که انگار از بین آن چهارصد اصل فقط همین روایاتی که در وجود دارد، اعتبار فتوایی و حجیت دارند و سایر کتب و اصول روایی از اعتبار چندانی برخوردار نیستند. 🔸اما باید توجه داشت که همه کتب روایی ما خصوصا بر اساس یک نیاز و یک موضوع و نگرش خاص تبویب و تولید شده اند و بالتبع محدوده ای خاص از روایات را در بر میگیرند و نبود یک روایت در به معنای بی اعتباری آن نیست. 🔸اهمیت و اعتبار علاوه بر کم فروغ کردن سایر اصول و کتب روایی، به این دلیل که عمده ابواب این کتب، مباحث (از طهارت تا دیات) می باشد، سبب شد که ذهنیت فقهای شیعه در اعصار مختلف بیشتر بر همین ابواب متمرکز بشود و حول همین مسائل بحث کنند و سایر ابواب و موضوعات مورد ابتلای جامعه شیعه، مورد دقت های خاص اجتهادی قرار نگیرد. 🔸از دیگر عواملی که به این مسئله کمک کرد، کتاب شریف الشیعه است که در قرن یازدهم توسط شیخ حر عاملی نگاشته شد. این کتاب که در واقع تجمیع روایات فقهی است و حتی روایات معارفی اصول کافی از آن حذف شده است، به گونه ای در حوزه های علمیه اعتبار یافت، که گویی روایات شیعه و ابواب علمی و فکری شیعه منحصر در همین کتاب است. (هر چند که حتی برخی از ابواب همین کتاب نیز امروزه مورد توجه نیست). 🔸این مسئله، دایره روایات و دایره ابواب اجتهادی شیعه را بسیار کوچک کرد. به گونه ای که روایات و مباحث اخلاقی و مباحث معارفی حتی سایر ابواب فقهی مورد نیاز جامعه از دایره مباحث اجتهادی شیعه حذف شد و یا فراموش شد و یا دچار عوام زدگی شد. همین امر یکی از عوامل انکار امکان تولید توسط برخی و یا استفاده از طرقی غیر از منابع روایی توسط برخی دیگر است. 🔸با توجه به همین فضا و همین دغدغه بود که مرحوم در قرن یازدهم به گفته خود ایشان در مقدمه کتاب شریف ، با هدف احیای تراث روایی شیعه، دست به جمع آوری کتب و روایاتی زد که در مجموعه وجود ندارد. 🔸ایشان در این کتاب سعی کرد که از روایات اهل بیت را گردآوری کند و از فراموشی آن جلوگیری کند. هر چند که ایشان نیز همه روایات کتبی را که در مقدمه به عنوان مصادر بحارالانوار ذکر کرده اند، در متن کتاب بحار نیاورده اند و لذا قصد داشته اند که پس از اتمام کار این کتاب را بنگارند. 🔸نگاهی مختصر به ابواب و روایات این نشان می دهد که چه دریای وسیع و عمیقی از معارف دین را دربردارد و می تواند در اندیشمندان اسلامی را یاری کند. یکی از وجوه اهمیت این کتاب، توجه زیاد در تدریس این کتاب و تحشیه بر آن است. 🔸به امید آنکه بتوان با احیای این کتاب ارزشمند و استفاده از روایات و معارف گرانقدر مخزون در آن، انحصار روایات و ابواب فقهی در و را شکست و گامی در به روزرسانی اسلام برداشت. 🔘کانال شخصی محسن ابراهیمی https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
هدایت شده از المرسلات
💢 | لزوم بازیابی و تجمیع دوباره منابع روایی 💠 بر اساس اندیشه های کلامی(مراد علم عقاید است چه بر مشرب کلام قدمایی و چه بر مشرب فلسفی) دین اسلام دارای سه منبع کتاب و سنت و عقل است. از جهت حجم محتوایی و هم از جهت کاربرد فعلی علمای اسلام، عمده منابع، روایات اهل بیت علیهم السلام هستند. و در تبیین الگوی تولید علوم انسانی بیان شد که یکی از کارهای مقدماتی، فحص و یأس کامل از روایات و تهیه جامع روایی برای هر موضوع است. 💠 در نوشته سابق بیان شد که برای این غرض لازم است که ساختار تبویبی کتب روایی شکسته شود و در همه ابواب جستجو صورت گیرد. موضوع این نوشتار (که خلاصه بیانات استاد در جلسه ششم از مجموعه جلسات پنجشنبه های مفتاح است) این است که لازم است ابتدا منابع روایی یک بار دیگر شوند. منظور از این کلام، با توجه به سیر تطور حدیث و سیر تدوین کتب روایی مشخص می شود. 💠 معروف است که قبل از تدوین کتب اربعه، 400 اصل روایی وجود داشته اند که در قرن 4 و 5 ، توسط محمدون ثلاث رضوان الله علیهم، این اصول تبویب شده اند. 💠نکته ای که باید توجه داشت از دو جهت است: اول اینکه با توجه به برخی شواهد، هم قبل از تدوین کتب اربعه، روایات منحصر در اصول اربعمائه نبوده اند و هم کتب اربعه، همه روایات موجود در اصول را تبویب نکرده اند. (مراجعه شود: مقدمه کتب اربعه، مقدمه حدائق محدث بحرانی، ج4رسائل ص 130، آقارضا همدانی در مصباح الفقیه و بحث خبر واحد رسائل، همچنین جامع الرواه اردبیلی در جایی که روایاتی که در کتب اربعه نیستند را از اصول نقل می کند) 💠اما واقعیتی که وجود دارد اینست که تاثیر کتب اربعه به گونه ای بوده و هست که ارزشمندی آنها با سایر کتب روایی قابل قیاس نیست و از همان ابتدا تا کنون این چهار کتاب در واقع کتب اصلی شیعه از جهت افتاء و همچنین حجیت هستند. به گونه ای که از همان ابتدا عمده توجه به کتب اربعه بود و حتی کتاب های روایی دیگری که در همان دوره تدوین شده اند همانند سایر کتب صدوق و کتاب تحف العقول، تا همین الآن حجیت کتب اربعه را ندارند. و برای حجیت بخشی به روایات آنها باید مسیر طولانی را طی کرد. 💠از زمان تدوین کتب اربعه تا زمان ابن ادریس حلی، تقریبا روایات منحصر در آن کتب شد تا اینکه ابن ادریس، با وجود اینکه خبر واحد را حجت نمی دانست، از روایاتی استفاده می کند که برخی از آنها در کتب اربعه نیستند و یا حتی در اصول اربعمائه هم نیستند. (برای توضیح مبنای ابن ادریس در جمع بین عدم حجیت خبر واحد و استفاده از چنین روایاتی، میتوان به "ان قلت" آخر بحث اجماع منقول از کفایه مراجعه کرد) 💠 بعد از ابن ادریس دوباره همه علما همان روال سابق کار با کتب اربعه را ادامه می دهند تا دوره اخباریین که جوامع ثانوی روایی همانند بحار و وسائل و وافی، تدوین می شوند. البته وسائل و وافی، نیز تجمیع کتب اربعه است. اما علامه مجلسی در بحار سعی می کند که روایاتی که کمتر مورد توجه واقع شده اند را جمع اوری کند. لذا بخش محدودی از کتب اربعه را در بحار ذکر می کند. اما متاسفانه به دلیل ناشناخته ماندن ارزش بحار الانوار، این کتاب کمتر مورد استفاده جدی قرار می گیرد و همچنان کتب اربعه محور کار علماست. 💠 نظامات استنباطی علمایی همچون شیخ انصاری و آیت الله بروجردی و امام خمینی(ره) این اجازه را می دهند که بتوان با سایر روایات هم کار کرد و این امر مسئله مهمی است که دست ما را در تولید علوم انسانی برای استفاده از سایر روایات باز می کند. همینطور که ابن ادریس توانست حصر کتب اربعه را بشکند. در این مورد می توان به بررسی حجیت برخی روایات همانند خطبه امام حسین (ع) در روز عرفه(که در کتاب تحف آمده است) و خطبه شقشقیه امیرالممنین(ع) (که در نهج البلاغه آمده است) در کتاب ولایت فقیه آیت الله مومن که با نظام استنباطی امام خمینی کار می کنند، مراجعه کرد. 💠 نکته قابل توجه این است که با توجه به مصادر بحارالانوار که علامه مجلسی در مقدمه کتاب آورده است و همچنین بررسی تعداد روایاتی که از هر کدام از آن مصادر در کتاب بحار آورده شده است، می توان به این نتیجه رسید که حتی بحار الانوار نیز جامع همه منابع روایی نیست بلکه همینطور که علامه مجلسی خود قصد داشته اند و موفق به انجام آن نشده اند، می توان را تهیه کرد. 💠 البته باید توجه داشت که منظور از بازیابی منابع و یا ارزش بخشی به بحار الانوار این نیست که این روایات لزوما حجت هستند (کما اینکه روایات کتب اربعه هم لزوما حجت نیستند) بلکه منظور این است که با توجه به سیر تدوین کتب روایی می بینیم که می توان با تفحص بیشتر، روایات دیگری را بدست آورد که خصوصا با توجه به مبانی شیخ انصاری و آیت الله بروجردی و امام خمینی (ره) می توان در تولید علوم انسانی از آنها بهره گرفت. ✍محسن ابراهیمی @almorsalaat 🔊 توضیحات استاد را 👇👇