✨ #تحریف_های_عاشورایی #تخریب_شخصیت_مسلم_بن_عقیل
🔻طبری در تاریخ خود و شیخ مفید در کتاب ارشاد نوشتهاند که مسلم بن عقیل در اثنای حرکت به سوی کوفه ماجرایی برایش رخ داد و میخواست از سفارت کوفه کناره گیرد لذا نامهای برای امام نوشت، متن داستان بدین صورت است:
🔸 «مسلم پیش رفت تا به مدینه رسید آنگاه در مسجد رسول اکرم(ص) نماز گذارد؛ و با خاندان محبوب خویش خداحافظی کرد. سپس دو راهنما از قبیله قیس اجیر کرد. آن دو وی را پیش بردند تا آنکه راه را گم کردند و منحرف گشته و به شدت تشنه شدند. راهنمایان گفتند: این راه را در پیش بگیر تا به آب برسی؛ و نزدیک بود که خود از عطش جان بدهند(طبق روایت ارشاد دو راهنما از تشنگی مردند).
آنگاه مسلم بن عقیل نامه زیر را همراه قیس بن مسهر صیداوی برای حسین(ع) فرستاد؛ و این در تنگه بطن خُبیت(به روایت ارشاد در بطن خبت)بود:
«من از مدینه همراه دو راهنما به راه افتادهام، اما آنان از راه منحرف گشته و گم شدند. تشنگی شدید چنان بر ما غلبه کرد که نزدیک بود دو راهنما جان بسپارند. رفتیم تا آنکه نفس آخرمان را به آب رساندیم. این آب در جایی به نام تنگه خُبیت واقع است. من این پیشامد را به فال بد گرفتم، اگر صلاح می دانید، مرا معاف دارید و دیگری را به سفارت بفرستید والسلام.»
♦️[امام]حسین(ع) در پاسخ او نوشت: «بیم آن دارم که انگیزه تو از نوشتن نامه و تقاضای استعفا از مأموریتی که به تو دادهام چیزی جز ترس نباشد. بنابراین به سویی که تو را فرستادهام رهسپار شو والسلام.»
🔸با مطالعه زندگی نامه مسلم و بررسی اندکی از اوصاف بنی هاشم خواهیم فهمید که این داستان ساخته دست دشمنان اهل بیت برای تخریب شخصیت والای مسلم بن عقیل بوده است، لذا برای رد آن دلایلی را ذکر می کنیم:
۱ـ طبق آنچه نقل شده نامه مسلم(ع) برای امام از منطقه ای به نام خَبَت نوشته شده که به گفته حِمَوی این منطقه مابین مدینه و مکه قرار دارد، نه مکه و کوفه.
۲ـ همانطور که در متن نامه جواب دیده شد، امام مسلم را به ترس متهم کرده. این در صورتی است که با نگاهی به سیره عملی مسلم(ع) میتوان فهمید این صفت اصلاً در خور او نیست؛ چراکه در جنگ صفین فرماندهی جناح راست سپاه امام علی-علیه السلام- را به عهده داشته و در زمان زمامداری معاویه در برابر ظلمهای او موضع گیری و دفاع کرده و در جایی خطاب به معاویه گفته:«تا سرت را با شمشیر نزدهام، دست بردار.»
✴️بله سفیری که با گرفتن حکم و ابلاغیه سفارتش همزمان خبر شهادتش را از زبان امامش می شنود، آنجا که می فرمایند:
«و من امیدوارم که من و تو در درجه شهیدان باشیم.» و با این حال با جان و دل و طیب خاطر حکم امامش را قبول و برای انجام مأموریت به راه میافتد، چگونه ممکن است ترسو باشد؟!
💠شجاعت مسلم و ترسو نبودنش را باید از زبان دشمنانش شنید؛ آنجا که محمد بن اشعت هنگام توصیف او برای ابن زیاد گفت: «ای امیر، آیا نمیدانی که مرا به سوی شیری ژیان و شمشیری برنده در کف، قهرمانی بلند همت از خاندان بهترین انسانها فرستادهای؟»
بله در وصف شجاعت او سخنها زیاد است از آن جمله بلاذری نقل می کند:«اوشجاع ترین و سرسخت ترین مردان بنی عقیل بود.
۳ـ کسی که از ابتدای عمر تعلیمات رسول گرامی اسلام(ص) و امامان والا مقامی چون امام علی و حسنین-علیهم السلام- بزرگ شده و از نظر اخلاقی و رفتاری منش آنها را ادامه میدهد چگونه ممکن است با مرگِ همراهی یا سختی دیگری در انجام امر مولایش کوتاهی کرده و قصد بازگشت را داشته باشد.
✅ پس طبق دلایلی که ذکر شد باید گفت: اولاً: امام میدانسته که چه کسی را برای این امر مهم برگزیده و هرگز او را ترسو حتی فرض نکرده. ثانیاً: این روایت ساختگی بوده و از سوی دشمنان اهل بیت-علیهم السلام- که هدفی جز تخریب اسلام و شخصیتهایی که تاریخ اسلام به آنها فخر میفروشد نبوده است.
📚 منبع: مقاله تحریف شناسی عاشورا، اعظم بیانی و دیگران، به کوشش مرکز پژوهش و نشر فرهنگ عاشورا-چاپ نشده
🔰🔰🔰
✅ کانال #خیمه_عاشورایی_روز_دهم در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید:
@roozedahom10