در داستان نویسی بهتر است از توصیفات ساده و بکر استفاده شود.
هرچقدر کمتر از کلمات قلمبه سلمبه استفاده شود بهتر است؛ شاعرانگی قلم باید کمتر باشد تا مخاطب هنگام خواندن داستان و رمان اذیت نشود .
توصیف در داستان بحث رونمایی میباشد مثل روایت و لحن داستان.
بحث رونمایی بحث ظاهر داستان است که بیشتر به چشم مخاطب میآید.
اگر داستان نیازی به اسلوموشن داشته باشد ایستا نیاز است اما برای ابتدای داستان خوب نیست.داستانی پویاست که هنگام روایت و توصیف داستان نیز پیش برود و در نقطه ی توصیف نماند.
یکی از بخشهای مهم ظاهر نوشته توصیف آن است.
نوجوان امروز نیاز به حرفهای کهن در غالب به روزتر و جدیدتر مانند رمان و گیم نیاز دارد پس بهتر است از ترکیب ها و کلمات جدیدتر استفاده شود.نویسنده ای موفق تر است که در کنار پیرنگ و داستان سازی خوب توصیف رو جدی بگیرد و از نبوغ خود استفاده کرده و کلمات بکرتری استفاده کند.
مثال در رمان واو استاد برای گنبد وگلدسته های مسجد جامع، برای اینکه توصیف بکری داشته باشندنوشتند که مسجد جامع یزد دستانش را بر گردن آسمان انداخته است.
یکی از قوائد نانوشته نویسندگی این است که خود نویسنده از کارش لذت ببرد.
#خلاصه_جلسه_دوم