eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.4هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
11.1هزار ویدیو
68 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و غرق خون را همانجا مداوا می‌کردند. پارگی پهلوی رزمنده‌ای را بدون بیهوشی بخیه می‌زدند، می‌گفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت و خونریزی خودش از هوش رفت. 💠 دختربچه‌ای در حمله ، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمی‌دانست با این چه کند، جان داد. صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین بود و دل من همچنان از نغمه ناله‌های حیدر پَرپَر می‌زد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد. 💠 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانی‌ام برد، زن‌عمو اعتراض کرد :«سِر نمی‌کنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمی‌بینی وضعیت رو؟ رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!» و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :« واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک می‌فرسته! چرا واسه ما نمی‌فرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!» 💠 یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا تو آمرلی باشه، کمک نمی‌کنه! باید برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«می‌خوان بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!» پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته مردم رو تماشا می‌کنه!» 💠 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمی‌آمد که دوباره به سمت من چرخید و با که از چشمانش می‌بارید، بخیه را شروع کرد. حالا سوزش سوزن در پیشانی‌ام بهانه خوبی بود که به یاد ناله‌های حیدر ضجه بزنم و بی‌واهمه گریه کنم. 💠 به چه کسی می‌شد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زن‌عمو می‌توانستم بگویم فرزندشان در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟ حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و می‌دانستم نه از عباس که از هیچ‌کس کاری برای نجات حیدر برنمی‌آید. 💠 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز حیدر نداشتم که در دلم خون می‌خوردم و از چشمانم خون می‌باریدم. می‌دانستم بوی خون این دل پاره رسوایم می‌کند که از همه فرار می‌کردم و تنها در بستر زار می‌زدم. 💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس می‌کردم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه ناله‌اش را می‌شنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد. عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد. 💠 انگشتانم مثل تکه‌ای یخ شده و جرأت نمی‌کردم فیلم را باز کنم که می‌دانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد. دلم می‌خواست ببینم حیدرم هنوز نفس می‌کشد و می‌دانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید. 💠 انگشتم دیگر بی‌تاب شده بود، بی‌اختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد. پلک می‌زدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند. 💠 لب‌هایش را به هم فشار می‌داد تا ناله‌اش بلند نشود، پاهای به هم بسته‌اش را روی خاک می‌کشید و من نمی‌دانستم از کدام زخمش درد می‌کشد که لباسش همه رنگ بود و جای سالم به تنش نمانده بود. فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمی‌ام به‌جای اشک، خون فواره زد. 💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ می‌زدم و به التماس می‌کردم تا کند. دیگر به حال خودم نبودم که این گریه‌ها با اهل خانه چه می‌کند، بی‌پروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا می‌زدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپاره‌های شهر را به هم ریخت. 💠 از قداره‌کشی‌های عدنان می‌فهمیدم داعش چقدر به اشغال امیدوار شده و آتش‌بازی این شب‌ها تفریح‌شان شده بود. خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رئیس سابق سازمان عمومی : تو بیمارستان‌ها مجبورند به هم استفاده شده قرض بدهند!! اما همچنان برعندازهای جیره‌خور معتقدند که اوضاع ایران از کل جهان بدتره! 👉 @roshangarii 🚩
همان هایی که وامصیبتا سر می دادند که چون قرنطینه نشد گسترش پیداکرد، امروز شروع به ترساندن مردم از دستور مقرارت محدودیت رفت و آمد قرارگاه بهداشتی نیروهای مسلح کرده اند. ☑️ @abdollahy_moh
🔴 #محمود_صادقی: #دروغ گفتم #کرونا دارم! از روز اول نگفتیم داره دروغ میگه.. ایشون معروف هست به #محمود_دروغگو! جالبه با همون ژست "کرونا گرفتم" برای سران فتنه توییت میزد.. این جماعت حتی برای مقاصد سیاسی کثیفشون حتی از #تمارض هم نمیگذرن.. نصف رای حرامی که از ملت گرفتن بخاطر #مظلوم_نمایی. نصفش بخاطر #ترس انداختن از رقبا و جنگ و دیوارکشی و .. نصفش هم بخاطر سواستفاده از #شهوت ! #دروغگو #نماینده_مجلس #اصلاحات #اصلاحطلب #سرطان_اصلاحات 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمبود رول در و به یک بحران تبدیل شده. خیلیها خریدن و انبار کردن. همزمان شایع شده کارخانه های تولید دستمال توالت، آلوده به هستن. اگه همینطور پیش بره، احتمالا غربیها باید به رسم و رسوم قدیمیشون برگردن: استفاده از دستمال مشترک. سرچ کنید : Toilet_Paper 👉 @roshangarii 🚩
🔶 توصیه خانم #مرضیه_هاشمی عزیز به پدر مادرا: این روزا #بچه ها مرتب از ما این کلمه رو میشنون: #کرونا خوب میفهمن چیز بدیه. ولی برا اینکه بدونن چقدر باید #نگران باشن به ما نگاه میکنن.🙄 خودمونو باختیم؟ خدا رو فراموش کردیم؟ یا اینکه تو رفتارمون #آرامش داریم؟ اما #بازی_تعطیل_نیست. سرگرم شون کنید. نگذارید #استرس بگیرن. بچه ها نباید فکر کنن ما درمونده شدیم شاید اشتباهی فکر کنین آدم مهمی نیستین. 😊 ولی واسه بچه هاتون یه الگو هستین. یه #قهرمان که از هیچی نمیترسه😊🥰 🔺واقعا چرا #سلبریتی های پرمدعای #ایرانی که فقط دارن #انرژی_منفی میدن، بلد نیستن انقدر زیبا به ملت آرامش بدن؟ میدونید چرا؟ چون خودشون روحشون آرامش نداره.. خودشون خدایی نیستن. و انرژی ها و #شادی هاشون کاذب و دروغینه✅ #عزیزدل #کودک #تربیت_کودک #بازی #تفریح_خانگی #قرنطینه #عید #تفریح #زندگی #زیبا #کودکان #سلبریتی #مجری #پرس_تیوی #صداوسیما #رامبد_جوان #انرژی_مثبت #مسلمان 👉 @roshangarii 🚩
⛔️ ضدعفونی کننده‌ای که قربانی می‌گیرد! ▪️این روزها عده‌ای سودجو را بجای برای ضدعفونی کردن سطوح می‌فروشند. اما تفاوت این دو مایع در چیست؟ 👉 @roshangarii 🚩
از زمان تخصیص 100 #گیگ_رایگان، #پیام_رسان های داخلی بخصوص ‎#ایتا به دلیل کثرت استقبال بخصوص مدارس، دچار کندی شدید و از ظهر امروز کامل قطع شده، ولی در عوض سرعت #تلگرام افزایش پیدا کرده، بهترنیست بجای این نگاه به خارج کمی به فکر تقویت #سرور های پیامرسانهای داخلی باشید آقای #آذری_جهرمی؟!! #ایتا #سروش #پیام_رسان_داخلی #آذری_جهرمی #وزیر_ارتباطات #وزیر_جوان #وزیر_ضعیف #حمایت #اینترنت #اینترنت_رایگان #اینترنت_ملی #شبکه_ملی_اطلاعات 👉 @roshangarii 🚩
🔴 را دریابید.... آهای نامسئولین آهای نامسئولین کشور آهای نامسئولین فلان نهاد انقلابی آهای نامسئولین قرارگاه های دچار اختلال پرمدعا آهای نامسئولین اشغال کننده مسئولیت های کلیدی و راهبردی کشور سالهاست ما درگیر یک تمام عیار هستیم . سالهاست در حصر رسانه ای دشمن قرار داریم و بخاطر سوءمدیریت و امثال شماها انقلاب اسلامی ضربات سنگینی خورده است .... گفتن با شماها فایده ای ندارد چون کر و کور و لال شده اید البته لال که نه چون همیشه زبانتان برای ادعاهای واهی دراز است .... پیام رسان ایرانی ایتا را مردم انتخاب کرده اند . دوستش دارند قابلیتهای فوق العاده ای دارد👌. مرد باشید و شرف داشته باشید یک هزارم حمایتهایی که از شبکه های مانند و از بودجه جمهوری اسلامی کرده اید از این پیام رسان ایرانی هم بکنید پیام رسان ایرانی ایتا فقط مشکل سخت افزاری دارد . کمبود دارد و نیاز به حمایت حکومتی دارد. ۲۰۰ تا از آن سرورهای دپو کرده در انبارهایتان را به ایتا بدهید . وسط جنگ رسانه ای هستیم .... فردا منافقانه در رسانه ها نگویید که پیام رسان نمیتواند جوابگوی نیاز مردم باشد....البته که ایتا با ۱۰۰ تا سرور نمیتواند با تلگرامی که بخاطر کمک امثال شماها رشد کرد و ۳هزار سرور دارد رقابت کند.... فردای قیامت شهادت میدهیم که میتوانستید پیام رسان ایرانی را کمک کنید و تقویت کنید اما وسط معرکه جنگ رسانه ای با دشمنان خیانت کردید و کمک نکردید و بخاطر این خیانت ول کن شماها نخواهیم بود منظورمان فقط مسئولان دولتی نیست . بلکه همه دستگاه ها و نهادهایی است که در جمهوری اسلامی مسئولیت دارند و میتوانند کاری بکنند و منفعل و تماشاگر شده اند.... 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 هول انفجاری که دوباره خانه را زیر و رو کرده بود، گریه را در گلویم خفه کرد و تنها آرزو می‌کردم این فرشته مرگم باشند، اما نه! من به حیدر قول داده بودم هر اتفاقی افتاد مقاوم باشم و نمی‌دانستم این به عذاب حیدر ختم می‌شود که حالا مرگ تنها رؤیایم شده بود. 💠 زن‌عمو با صدای بلند اسمم را تکرار می‌کرد و مرا در تاریکی نمی‌دید، عمو با نور موبایلش وارد اتاق شد، خیال می‌کردند دوباره کابووس دیده‌ام و نمی‌دانستند اینبار در بیداری شاهد عشقم هستم. زن‌عمو شانه‌هایم را در آغوشش گرفته بود تا آرامم کند، عمو دوباره می‌خواست ما را کنج آشپزخانه جمع کند و جنازه من از روی بستر تکان نمی‌خورد. 💠 همین حمله و تاریکی محض خانه، فرصت خوبی به دلم داده بود تا مقابل چشم همه از داغ حیدرم ذره ذره بسوزم و دم نزنم. چطور می‌توانستم دم بزنم وقتی می‌دیدم در همین مدت عمو و زن‌عمو چقدر شکسته شده و امشب دیگر قلب عمو نمی‌کشید که دستش را روی سینه گرفته و با همان حال می‌خواست مراقب ما باشد. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش محکم گرفته بود تا کمتر بی‌تابی کند و زهرا وحشتزده پرسید :«برق چرا رفته؟» عمو نور موبایلش را در حیاط انداخت و پس از چند لحظه پاسخ داد :«موتور برق رو زدن.» شاید خمپاره‌باران کور می‌کردند، اما ما حقیقتاً کور شدیم که دیگر نه خبری از برق بود، نه پنکه نه شارژ موبایل. 💠 گرمای هوا به‌حدی بود که همین چند دقیقه از کار افتادن پنکه، نفس یوسف را بند آورده و در نور موبایل می‌دیدم موهایش خیس از عرق به سرش چسبیده و صورت کوچکش گل انداخته است. البته این گرما، خنکای نیمه شب بود، می‌دانستم تن لطیفش طاقت گرمای روز تابستان آمرلی را ندارد و می‌ترسیدم از اینکه علی‌اصغر آمرلی، یوسف باشد. 💠 تنها راه پیش پای حلیه، بردن یوسف به خانه همسایه‌ها بود، اما سوخت موتور برق خانه‌ها هم یکی پس از دیگری تمام شد. تنها چند روز طول کشید تا خانه‌های تبدیل به کوره‌هایی شوند که بی‌رحمانه تن‌مان را کباب می‌کرد و اگر می‌خواستیم از خانه خارج شویم، آفتاب داغ تابستان آتش‌مان می‌زد. 💠 ماه تمام شده و ما همچنان روزه بودیم که غذای چندانی در خانه نبود و هر یک برای دیگری می‌کرد. اگر عدنان تهدید به زجرکش کردن حیدر کرده بود، داعش هم مردم آمرلی را با تیغ و گرسنگی سر می‌برید. 💠 دیگر زنده ماندن مردم تنها وابسته به آذوقه و دارویی بود که هرازگاهی هلی‌کوپترها در آتش شدید داعش برای شهر می‌آوردند. گرمای هوا و شوره‌آب چاه کار خودش را کرده و یوسف مرتب حالش به هم می‌خورد، در درمانگاه دارویی پیدا نمی‌شد و حلیه پا به پای طفلش جان می‌داد. 💠 موبایل‌ها همه خاموش شده، برقی برای شارژ کردن نبود و من آخرین خبری که از حیدر داشتم همان پیکر بود که روی زمین در خون دست و پا می‌زد. همه با آرزوی رسیدن نیروهای مردمی و شکست مقاومت می‌کردند و من از رازی خبر داشتم که آرزویم مرگ در محاصره بود. 💠 چطور می‌توانستم شهر را ببینم وقتی ناله حیدر را شنیده بودم، چند لحظه زجرکشیدنش را دیده بودم و دیگر از این زندگی سیر بودم. روزها زخم دلم را پشت پرده و سکوت پنهان می‌کردم و فقط منتظر شب بودم تا در تنهایی بستر، بی‌خبر از حال حیدر خون گریه کنم، اما امشب حتی قسمت نبود با خاطره باشم که داعش دوباره با خمپاره بر سرمان خراب شد. 💠 در تاریکی و گرمایی که خانه را به دلگیری قبر کرده بود، گوش‌مان به غرّش خمپاره‌ها بود و چشم‌مان هر لحظه منتظر نور انفجار که صبح در آسمان شهر پیچید. دیگر داعشی‌ها مطمئن شد‌ه بودند امشب هم خواب را حرام‌مان کرده‌اند که دست سر از شهر برداشته و با خیال راحت در لانه‌هایشان خزیدند. 💠 با فروکش کردن حملات، حلیه بلاخره توانست یوسف را بخواباند و گریه یوسف که ساکت شد، بقیه هم خواب‌شان برد، اما چشمان من خمار خیال حیدر بود و خوابشان نمی‌برد. پشت پنجره‌های بدون شیشه، به حیاط و درختانی که از بی‌آبی مرده بودند، نگاه می‌کردم و حضور حیدر در همین خانه را می‌خوردم که عباس از در حیاط وارد شد با لباس خاکی و خونی که از سرِ انگشتانش می‌چکید. 💠 دستش را با چفیه‌ای بسته بود، اما خونش می‌رفت و رنگ صورتش به سپیدی ماه می‌زد که کاسه صبر از دست دلم افتاد و پابرهنه از اتاق بیرون دویدم. دلش نمی‌خواست کسی او را با این وضعیت ببیند که همانجا پای ایوان روی زمینه نشسته بود، از ضعف خونریزی و خستگی سرش را از پشت به دیوار تکیه داده و چشمانش را بسته بود... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 به ما می‌گویند را از کتاب‌های درسی حذف کنید چون ترویج است! اما خودشان به خود، آموزش می‌دهند که به کشتن ‌ها افتخار کنند. جشن ایرانی کُشون، ترویج خشونت نیست؟ همه سازمان‌های بین المللی و محافل حقوق بشری هم سکوت کرده اند. و و کسانی که دم از بودن می‌زنند هم ساکت... @ir_bastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه معلم قوچانی بهبود یافته از کرونا به مردم *این بیماری طاقت فرساست *کرونا با زجر افراد را میکُشد *فکر میکنید در یک کیسه پلاستیکی نفس میکشید! *از خانه‌های خود خارج نشوید پ.ن: با اینکه خوب شده هنوز تنگی نفس داره، این ویدیو رو به اشتراک بذارید تا کسایی که جدی نمیگیرن متوجه بشن. 👉 @roshangarii 🚩
طرف عکس گرفته از ضدعفونی کردن .... زیرش نوشته تو دیگه چرا ؟؟ تو که ۷۰ نوع را دفع می کردی؟! یه عده هم تاییدش کردند و نشرش دادند... ✅ اولاً باید گفت تو دیگه چرا؟ تو که هفتاد نوع سوال را جواب میدادی؟ چرا به این چیزا که میرسه هنگ می کنی ✅دوما دلبندم ... اونی که بلا رو دفع میکنه دادن هست نه ! 😄😄 👉 @roshangarii 🚩
🔴غش رفتن غربگراها برای چشمک ترامپ! 🔰درحالیکه دولت جمهوری اسلامی را تحت سخت ترین تحریم های دارویی قرار داده و از آزاد شدن مبلغ بالایی پول ملت ایران در بانک های آمریکا و اروپا جلوگیری می کند، یک عده تیتر می زنند که «رد کردن اعلام آمادگی ترامپ برای اعزام پزشک به ایران توسط سخنگوی وزارت خارجه، بر خلاف سیاست ورزی ست و اصلا ممکن است و که از آن ها تقاضای کمک کرده ایم بگویند شما که کمک رایگان ترامپ را رد می کنید، لابد نیازی به کمک یا وام ما هم ندارید!» 🔰نگاه به دنیا خیلی فانتزی است. تناقض و پیشنهاد اعزام پزشک را می بینند، تصاویر حمله مردم آمریکا به فروشگاه ها، اخبار کمبود ماسک و کیت آزمایشگاهی و امکانات درمانی برخی ایالت های آمریکا را می شنوند، خباثت های ترامپ در ، ترور ، تهدید ملت ایران به حمله نظامی... را مشاهده می کنند، اما باز با یک چشمک دلشان ضعف می رود و یادشان می رود این یانکی هرزه چه کسی بوده! ☑️ @abdollahy_moh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺اوج رذالت دولت در ساخت بیولوژیکی آمریکا کشوری که حتی از سلاح میسازد😓😱 هر جا پای و ها در میان است، اسم میدرخشد.. راست گفت آیت الله مشکینی: ذکر است، عبادت است👌 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ايشون مجرى شبكه لندنى است شبانه روز نان استاپ دارن و رو تحقير و رو مسخره ميكنن حالا بلا افتاده به جون كشورشون ديگه دوران آبجو خورى تو كافه هاي مانمس و سِيكرِد شهر لاندن و خنديدن به ريش ملت ايران گذشته حالا بايد بدويي دنبال . قوطى كنسرو و اقلام خشك تو كشورهاى و ی ابرقدرتشون😐 دیگه گير نمياد اینجا تو ياد ميگيريم چطور به هم نوعمون كمك كنيم يادميگيريم چطور در مواقع سختى از لقمه هاي خودمون بزنيم و بديم به هم نوعمون ترتيبت يافتگان امروز دارن شبانه روز تو پايگاه ها و بي مزد و منت و گمنام به مردمشون خدمت ميكنن و شك نكن اگه حتي دشمنمون هم از سر ناچاري دست كمك به سمتمون بلند كنه كمكش ميكنيم و اونجا میگه ! 👉 @roshangarii 🚩
🔺 #السعودیة عطلت #عمرة #بیت_الله و #زیارة #مرقد_النبي باعتذار شیوع #فایروس_کرونا. ولکن شکلت مجالس لل #موسیقی و لغناء #المطربین #الخائنین للوطن! سدوا باب بیت #الله الحرام و فتحوا باب بیت #الشیطان! هذه خلاصة الحکم #السعودي #الشیطاني! #کعبة #مکة #مکة_المکرمة #مدینة #مدینة_المنورة #وهابي #Lebanon #IRAQ #saudiarabia 👉 @altanwir40 🚩
👆 ترجمه👆 عربستان سعودی به بهانه کرونا! عمره و زیارت مسجد نبوی را تعطیل کرد. اما جشنواره کنسرت خوانندگان وطنفروش را به راه انداخته! در خانه خدا را بستند. در خانه شیطان را باز کردند. این است چکیده حکومت شیطانی سعودی. کانال روشنگری عربی را دنبال فرمایید👇 🔹 https://eitaa.com/altanwir40 🔸 https://www.instagram.com/altanwir40/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوشیدن برای مقابله با ویروس 🙄🙄 یه ور دنیا میخورن! یه ور دنیا ! قرن 21.. بشر همچنان در فرومانده.. مظلوم گیر همچین احمقایی افتادن! 👉 @roshangarii 🚩