eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.3هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
70 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توضیحات در واکنش به حکایتی که از یک مطرح کرد و در فضای مجازی با انتقاد های تند مواجه شد: 🔹 بود و تصورات آن فرد شرابخوار و.. نه واقعیت! 🔻 آقای : همه ، و خصوصا مداحانی در این سطح نباید هر حکایت و حرفی را در جلسات و محافل عمومی تکرار کنند. وقتی که جماعت زیادی یک برداشت ناصواب از یک روضه داشته باشند این یعنی نوع بیان و محتوا اشتباه بوده و مشکل داشته ضمنا همه منتقدین معاند نیستند ؛ البته اگر یک خطا هم موجب بی انصافی و ندیدن یک عمر نوکری این بلبل خوش نوای حسینی شود مشخص است که هدف تخریب یک تفکر است نه انتقاد از یک شخص! 👉 @roshangarii 🚩
چقدر امسال محرم غریب ه.. شیعه ها نگذارید اُس و اساس تشیع در این ماه عزیز، غریب بمونه.. هر خانه، یک پرچم.. و اگر وسع مالی تون میرسه برای دوست و همسایه ها هم پرده و پرچم بخرید و بهشون هدیه بدید.. (ع) 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین شب محرم ۱۳۹۹ در حسینیه ریحانه النبی در پارک ارم با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و رعایت پروتکل‌های بهداشتی با مداحی سید مجید بنی‌فاطمه . نظم بچه‌‌های هیئتی و انقلابی در رعایت پروتکل‌های بهداشتی اینچنین است؛ سکولار مذهبی‌ها و افرطی، شیعه‌ انحرافین و بچه‌های انقلابی و هیئتی از مخالفین این فرقه‌ی حمایت شده از انگلیس هستن... (ع) 👉 @roshangarii 🚩
🚩 مداح عاشق 💚 تقدیر وزیر بهداشت از حاج محمود کریمی 🔘مداح عزیز اهل بیت (ع) ،جناب حاج محمود کریمی، امشب صحنه‌های جانسوز مصیبت شهدای کربلا را که در کوچه پس کوچه‌های شهرمان برای عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) که توان آمدن به روضه حضرتش را نداشتند، می خواندید، از سیمای جمهوری اسلامی ایران دیدم. 🔘همگام با اهالی محل که از ایوان‌ها و پشت پنجره‌ها و درگاه خانه‌ها در عزای حسینی آتشی بر نیستان جانشان افتاده بود، گریستم و درونم سرشار از سپاس و قدردانی شد از عزیزی که اینگونه به فرمان رهبری و با طرحی نو برای برپایی محرمی باشکوه و تعظیم شعائر الهی راهی خیابان‌ها و کوچه‌ها شده است تا فریاد مظلومیت شهدای کربلا در هر کوی و برزن برآورد و نگذارد در عزای حسین(ع)، هوادارش بیمار و رنجور شود. 🔘به عنوان سرباز کوچک نظام سلامت و کسی که از کودکی عشق حضرت اباعبدالله(ع) با یکایک سلول‌هایش درآمیخته از آن عزیز ارجمند و همه بزرگوارانی که در این روزها یاری می‌کنند تا عطر یاد و نام حسین(ع) رساتر و گیراتر از محرم‌های گذشته مشام جان همه عشاق حضرتش را پر کند و همکاران خدمتگزارم نگران موج جدیدی از بیماری نباشند با تمام وجود سپاسگزارم./مهر (ع) 👉 @roshangarii 🚩
🔺 متاسفانه برخورد نیروی انتظامی با برخی هیئت ها و عزاداران امام حسین (ع) آنقدر شدیده که انگار بقیه جاهای مملکت تعطیله! فقط سقف دیوار امام حسین کوتاهه (ع) 👉 @roshangarii 🚩
🏴🚩 چرا در دهه اول و قبل از میکنند؟ 👆 پیجهای و که نمیتوانند علنا بگویند چرا برای عزاداری میکنید، شروع به کرده اند، که چرا از ده شب قبلش عزاداری میکنید.. تا قدم به قدم به گمان خودشان، بتوانند شیعیان را نسبت به ایام محرم دلسرد و مردد کنند.. لطفا پوستر را منتشر کنید و روشنگری فرمایید👆 (ع) 👉 @roshangarii 🚩
🔶خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب: روز بود و در مراسمی به عنوان سخنران دعوت داشتم ،مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح و البته تعدادی از مردم عادی،نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند،برای همین نمیخواستم،فعلا کسی متوجه حضورم بشود،هرچه بیشتر فکر میکردم ،کمتر به نتیجه می رسیدم،ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد: ببخشید شما استاد هستید ؟گفتم:استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم خوشحال شد،شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته،بنده را از نزدیک ببیند،همین طور که صحبت میکرد،دقیق نگاهش می کردم،این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند پرسیدم:حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟گفت:سؤالی داشتم و سپس پرسید:شما به اعتقاد دارید؟گفتم:خب بله،صددرصد گفت:ولی من اعتقاد ندارم پرسیدم:من چه کاری میتونم انجام بدم؟از من چه خدمتی بر میاد؟ ( مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم) گفت:خیلی دوست دارم معتقد شوم،یک زحمتی برای من می کشید؟گفتم:اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه گفت:یک برام بگیر گفتم ولی من پیشم نیست بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت:بفرما مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم،نیت کنید فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز ) چی می گه ؟؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال حافظ ..عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💚زان یار دلنوازم شکریست با شکایت /گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/ یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان را آبی نمی‌دهد / کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا / سرها بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی/ جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود /از گوشه‌ای برون آی ای از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم /یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست/ کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم / جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ/ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت💚 🌸خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست،پس چیست؟سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل،از این زاویه نگاه نکرده بودم،این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد،طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود. متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده،حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم. بلند شدم،دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم،دستش را به نشانه ادب بوسیدم.گفت معتقد شدم، معتقد بووودم،ایمان پیدا کردم استاد،گریه امانش نمی داد! آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این را بخوانید. 👉 @roshangarii 🚩
🚩 تفاوت ریزی وجود داره بین جهاد و شهادت.. امام حسین شهادت را برگزید.. جهادی که میدانست پایان آن شهادت است حسین (ع) نه یار داشت، نه نیرو. او به خوبی میدانست با 72 نفر نمیتوان بر لشکر 30 هزار نفری پیروز شد. اما آخرین سلاح او بود.. و جز این راه، راهی برای محکوم کردن حکومت فاسق یزید نداشت (ع) 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه ها بابا دارد می آید گرچه دیر و گرچه چهار پنج سالی گذشته و شما دیگر خیلی بزرگتر شده اید ولی گفته اند دارد می آید همبازیتان را دارند می آورند ...  و دیگر  و حافظان امنیت وطن چشممان به جمالتان روشن ... (س) 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این وداع اخر  با دختر کوچکش است. راز انها که توانستند از این عشق های زمینی دل بکنند و خود را به عشق حقیقی برسانند در چیست؟ شهید حمید که در وصیتنامه اش اینگونه رازش را می نویسد: "خط ولایت فقیه را بگیرید که نجات در آن است." 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای زینب (س) شما کوه صبر باشی و ما نگاهمان به بی‌صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند ؟! شما فرمانبردار امام خویش باشی و ما غافل از امام حاضر و حیّ خود باشیم ؟ یاریمان کنید بانو... شهادت جانسوز کوه صبر حضرت زینب کبری "سلام الله علیها" را محضر امان زمان علیه السلام و همه شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام تسلیت و تعزیت عرض می‌کنیم . 👉 @roshangarii 🚩
🚩 همه رو بشناسه.. و راز و رمز حسینی شدنشونو یاد بگیره.. کیست؟ سپاه راست (ع) چگونه حسینی شد؟👆 🔶 ت که حسینی باشد، ترا حسینی خواهد کرد.. 👉 @roshangarii 🚩
💔 همه رو بشناسه و راز و رمز حسینی شدنشونو یاد بگیره.. جناب اولین و درسی از امتناع (ع) از شروع کنندگی 👆 (ص) 👉 @roshangarii 🚩🏴
گفت این روضه ها چه فایده داره.. هر سال هر سال.. گفتم این روضه ها مشق است.. مشق انسانیت و آزادگی در گوش خودمان و هفت نسل مان 🚩 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• لطفا پوسترها را پخش بفرمایید 🙏 روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
🔶خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب: روز بود و در مراسمی به عنوان سخنران دعوت داشتم ،مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح و البته تعدادی از مردم عادی،نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند،برای همین نمیخواستم،فعلا کسی متوجه حضورم بشود،هرچه بیشتر فکر میکردم ،کمتر به نتیجه می رسیدم،ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد: ببخشید شما استاد هستید ؟گفتم:استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم خوشحال شد،شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته،بنده را از نزدیک ببیند،همین طور که صحبت میکرد،دقیق نگاهش می کردم،این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند پرسیدم:حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید؟گفت:سؤالی داشتم و سپس پرسید:شما به اعتقاد دارید؟گفتم:خب بله،صددرصد گفت:ولی من اعتقاد ندارم پرسیدم:من چه کاری میتونم انجام بدم؟از من چه خدمتی بر میاد؟ ( مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم) گفت:خیلی دوست دارم معتقد شوم،یک زحمتی برای من می کشید؟گفتم:اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه گفت:یک برام بگیر گفتم ولی من پیشم نیست بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت:بفرما مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم،نیت کنید فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز ) چی می گه ؟؟ برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال حافظ ..عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💚زان یار دلنوازم شکریست با شکایت /گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/ یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت رندان را آبی نمی‌دهد / کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا / سرها بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی/ جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود /از گوشه‌ای برون آی ای از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/ زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم /یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست/ کش صد هزار منزل بیش است در بدایت هر چند بردی آبم روی از درت نتابم / جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ/ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت💚 🌸خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست،پس چیست؟سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل،از این زاویه نگاه نکرده بودم،این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد،طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود. متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده،حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم. بلند شدم،دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم،دستش را به نشانه ادب بوسیدم.گفت معتقد شدم، معتقد بووودم،ایمان پیدا کردم استاد،گریه امانش نمی داد! آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این را بخوانید. 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بالای ۳۰ نفر دوره‌اش کرده بودند و با مشت، چاقو و سنگ داشتن می‌زدند! 🔹۱۵۰ ثانیه روضه مجسم از آنچه بر سر سید روح‌الله عجمیان آوردند. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• کپی کن = گسترش آگاهی 👇👇 👉 @Roshangarii 🚩