eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.1هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
10.7هزار ویدیو
66 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 پاسخ یک #دروغ بزرگ که درباره #حضرت_مهدی(عج) رایج کرده اند: آیا #امام_زمان به هنگام #ظهور، کشت و #کشتار به راه میندازد؟!!😳👆 آیا همه مردم را میکشد؟ یا فقط پیروان #دجال؟ همه مردم #منتظر اویند.. چگونه منتظرانش را بکشد.. او #شیطان را میکشد.. #صلح #عدالت #تبلیغ #شمشیر #آمریکا #امام_زمان #شایعه #امام_مهدی #منجی #انتظار #دوستی #بقیه_الله #حجت_بن_الحسن(ع) #منبر #روحانی #آخوند #مداح #مداحی #روحانیت #مبلغ #جنگ #صهیونیسم 👉 @roshangarii 🌹
✍️ 💠 یک نگاهم به قامت غرق عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر می‌زد که اگر اینجا بود، دست دلم را می‌گرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. جهت مقام (علیه‌السلام) را پیدا نمی‌کردم، نفسی برای نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس می‌کردم به فریادمان برسد. 💠 می‌دانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی می‌شد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش می‌چرخید برای حال حلیه کافی بود و می‌ترسیدم مصیبت عباس، نفسش را بگیرد. 💠 عباس برای زن‌عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و می‌دانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره می‌کند. یقین داشتم خبر حیدر جان‌شان را می‌گیرد و دل من به‌تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک نشسته و در سیلاب اشک دست و پا می‌زدم. 💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آن‌ها را به درمانگاه آورد. قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمی‌شد چه می‌بینند و همین حیرت نگاه‌شان جانم را به آتش کشید. 💠 دیدن عباس بی‌دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش می‌لرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش می‌شکست و می‌دیدم در حال جان دادن است. زن‌عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفس‌شان بند آمده بود. 💠 زن‌عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب‌هایی که به‌سختی تکان می‌خورد (علیهاالسلام) را صدا می‌زد. حلیه بین دستانم بال و پر می‌زد، هر چه نوازشش می‌کردم نفسش برنمی‌گشت و با همان نفس بریده التماسم می‌کرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!» 💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و می‌دیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه می‌شکافد که چشمانش را با شانه‌ام می‌پوشاندم تا کمتر ببیند. هر روز شهر شاهد بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده می‌شدند یا از نبود غذا و دارو بی‌صدا جان می‌دادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل شهر که همه گرد ما نشسته و گریه می‌کردند. 💠 می‌دانستم این روزِ روشن‌مان است و می‌ترسیدم از شب‌هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره‌باران را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. 💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. 💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. 💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. 💠 حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد :«اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
🚩 انتظار امام زمان.. به شیعه قدرت میدهد.. شیعه را زنده نگه داشته 👆چطوری؟👆 دقیقا بخاطر همین، دشمنان اسلام و تشیع و ایران، انقدر روی موضوع انتظار و امام زمان، کینه دارند.. بهاییت را به وجود آوردند، قادیانی را به وجود آوردند، دهها فرقه جعلی. مدعیان دروغین و.. اعتقاد به اینکه پیروز نهایی عالم، مستضعفان و مومنان هستند، به ما قدرت و امید زنده ماندن و حرکت میده.. 👌 از زبان شیوا و عمیق دکتر شریعتی 💚 (عج) (عج) 👉 @roshangarii 🚩
. ♡یا مهـــــــــــدے بیشتر از هوا ببشتر از نفس بیشتر از هر چیزے کہ فکرش را بکنے ما بہ آمدنت بہ بودنت بہ دیدنت محتاجیــــم. العجل حضرتِ منجی العجل امامِ منتقم بیا کہ این دلها دیگر ناے نفس کشیدن ندارد .... خدا افزون کند در هجرِ تو صبرِ کمِ مارا 💔 اِلهــي بِالحُسیــن عَجّــلْ لِوَلیـکَ الفَـــرجْ 🖤 . . . . . . . ❤️ (عج) 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه یعنی عطرنرگس در هوا سر میکشد.. جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد.. جمعه یعنی روشن از رویش بگردداین جهان.. جمعه یعنی انتظار مهدی صاحب زمان.. . . . . . . . ❤️ (عج) 👉 @roshangarii 🚩
🔶 چرا امام زمان، حتما باید پسر امام حسن عسکری باشد؟ چرا عقیده شیعه درباره امام زمان، حق است و بقیه باطل؟ آغاز امامت امام مهدی(عج) تهنیت باد💚 (عج) (عج) 👉 @roshangarii 🚩
💚 آغاز امامت امام مهدی(عج) تهنیت باد💚 شعر زیبای مولوی در وصف امام زمان (عج) او در این شعر تمام استعاره های مربوط به امام مهدی در احادیث را به شعر در آورده: یوسف امت پیامبر. عیسی امت پیامبر. موسی امت پیامبر. خورشید پشت ابر. سرّ ارسلنا (سرّ نبوت). صاحب دولت بامکرمت. درهم کوبنده دشمنان خدا در مسجدالاقصی (عج) (عج) 👉 @roshangarii 🚩
🔶 چرا امام زمان، حتما باید پسر امام حسن عسکری باشد؟ چرا عقیده شیعه درباره امام زمان، حق است و بقیه باطل؟ ولادت پرشکوه امام مهدی(عج) تهنیت باد💚 (عج) (عج) 👉 @roshangarii 🚩
💚 ولادت منجی بشریت، امام مهدی(عج) مبارک باد💚 شعر زیبای مولوی در وصف امام زمان (عج) او در این شعر تمام استعاره های مربوط به امام مهدی در احادیث را به شعر در آورده: یوسف امت پیامبر. عیسی امت پیامبر. موسی امت پیامبر. خورشید پشت ابر. سرّ ارسلنا (سرّ نبوت). صاحب دولت بامکرمت. درهم کوبنده دشمنان خدا در مسجدالاقصی (عج) (عج) 👉 @roshangarii 🚩
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
  با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے شب است و ماه و نخلستان و چاه و ناله‌ای محزون سکوت و صبر و خاموشی، علی و یک دل پر خون شب است و بانگ مرغ حق، به گوشش قصه می‌خواند به یادش آمده یاسی که پرپر می‌شود در خون شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد                       •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• کپی کن روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
🔶 چرا امام زمان، حتما باید پسر امام حسن عسکری باشد؟ چرا عقیده شیعه درباره امام زمان، حق است و بقیه باطل؟ ولادت فرخنده امام مهدی(عج) تهنیت باد💚 (عج) (عج) 👉 @roshangarii 🚩