هدایت شده از محمد عبدالهی
ادامه 👇👇
❌نکته چهارم - شکوریراد ادعا کرده نداشتن سیستم حزبی علت مشکلات کشور است و داشتن #حزب عامل پیشرفت! اینکه فردی تمام مشکلات کشور را با یک نگاه ساختارگرا و تقلیلگرا به داشتن سیستم حزبی منوط کند و نقش کارگزار و مجریان، سیاستهای اقتصادی و سیاسی و... را نادیده بگیرد، نشانه نگاه جبرگرا و تکخطی این فرد است. نظام سیاسی #ایران، نظامی #ریاستی است و با تاکید بر #رای_مستقیم مردم اداره میشود؛ بر خلاف برخی کشورهای غربی که رای مردم با فیلتری به نام حزب و در نظام #پارلمانی، کانالیزه و جهتدهی میشود. اینکه نظام حزبی باعث پیشرفت برخی کشورها شده، ادعایی اثبات نشده و با ابهامات و مثال نقضهای بسیار است. نظام سیاسی در لهستان و یونان حزبی است و این کشورها توسعه نیافتهاند. شاید بتوان گفت آنچه کشورها را پیشرفتهتر کرده، رایدهی بر اساس «برنامه دقیق» است، چرا که جامعه، اغلب کاندیداها را نه بر اساس کاریزمای شخصی و اصل و نسب خانوادگی و وعده و وعیدهای توخالی و... بلکه به واسطه #برنامههای عملی کاملا دقیق و بدون ابهام گزینش میکند.
حزب سبز در آلمان، در لیست کاملا شفاف بیان میکند برنامه من «حفاظت از محیطزیست، افزایش اتومبیلهای برقی، افزایش مالیات بر ثروتمندان و... است.» و حزب دموکرات مسیحی در لیست کاملا شفاف اعلام میکند برنامه من: «توقف افزایش اجاره مسکن تا فلان سقف، حذف مالیات مراکز تولیدی، لغو مرز سنی برای بازنشستگان و... است.» و مردم بیش از آنکه به مرکل رای دهند به برنامههای او رای میدهند. بله! این #بلوغ_سیاسی هنوز در جامعه ایران وجود ندارد؛ نه به دلیل نداشتن حزب و نداشتن تشکیلات حزبی مردم ایران، بلکه به دلیل سوءاستفاده کاندیداها از ضعف تحلیل در بخشی از جامعه و رسانههای پوپولیستی.
✅نکته دیگر آنکه نظام مبتنی بر حزب و تحزب در نظامهای پارلمانی، نوعی کانالیزه کردن و سرعتگیر گذاشتن بر مطالبات توده مردم و در واقع نقض آزادی آنها برای انتخاب #مستقیم حاکمان است. اینکه نام #دموکراسی را #تحزب بگذاریم، جفا به دموکراسی و مردم هر دو است. در #آمریکا، کسانی که به دو حزب اصلی تعلق نداشته باشند، یا سرمایه تبلیغاتی هنگفتی نداشته باشند، عملا حرفی برای گفتن ندارند.
اما چرا امثال شکوریراد و همفکران او، سیستمی چنین سرمایهمحور و کاپیتالیستی را که در آن یک فرد عادی و با اندیشههای آزاد از 2 حزب، هرگز نمیتواند بالا بیاید، #دیکتاتوری نمینامند ولی نظام ولایت فقیه را که در آن یک #رفتگر شهرداری میتواند عضو شورای شهر شود و یک #کارگر میتواند نماینده مجلس شود، دیکتاتوری مینامند؛ آیا اینها عجیب نیست؟!
❌وی در بخشی از سخنانش، برای اثبات ادعاهای خود به #شهید_بهشتی تشبث میکند و علاقه ایشان به تشکیل و فعالیت احزاب را میستاید. متاسفانه باید گفت اطلاعات ایشان در این باره هم مغالطهآمیز یا حداقل به دلیل ناآگاهی است. حزبی که #اصلاحطلبان میگویند و حزبی که شهید بهشتی میگفت، تنها دارای اشتراک لفظی هستند و بس! حزب از نگاه آنچه لیبرالها در جزوههای دانشگاهی اساتید از فرنگ برگشته میخوانند، تشکیلاتی سیاسی است که صرفا با هدف کسب #قدرت تلاش میکند و حزب در اندیشه شهید بهشتی، تشکلیابی و سازماندهی مردم است، نه برای کسب قدرت و شهرت، بلکه برای #تربیت نیروهای انقلابی. او کسی است که میگوید «قدرتطلبی به هر شکل ممکن، حزب را حزب شیطان میکند؛ حزب بدون رعایت معیارهای اسلامی، #لانه_شیطان خواهد بود».
اما مطلب آخر اینکه شکوریراد، آسمان و ریسمان را برای «توجیه ناتوانی و ضعف دولت اصلاحطلب روحانی در اداره اقتصادی و سیاسی کشور» به هم میدوزد، از #رهبری تا نهادهای #نظامی تا #صداوسیما تا فلان #امام_جمعه را مقصر اوضاع اقتصادی میداند، جز خود #دولت را و البته #مجلس و دیگر ارکان لیست امید! بسیار عجیب است. دولتی با یک تریلیون #بودجه چگونه میتواند «هیچکاره کشور» باشد و عجیب اینکه برای دولتی چنین «هیچکاره» چرا این همه دست و پا زدن؟!
🔴 آیا وقت آن نرسیده که پس از شکست دولت اصلاحاتی روحانی که با گره زدن تمام مسائل کشور به مذاکره و 1+5 و برجام و آمریکا، 5 سال از عمر کشور را به بیعملی، عدم حمایت از تولید در کشور و... برده است، جریان لیبرال، در مقصریابی و نسخهنویسیهای خود اندکی بیشتر تفکر کند؟! تا کی میخواهند با 🔥بازی بنیصدری «نمیگذارند کار کنم»! با 🔥بازی تکراری «تقصیر همه است جز من»، با 🔥بازی فریبکارانه «رقبای من لولو هستند»، با 🔥بازی ریاکارانه «فقط من صدای مردم هستم و بقیه و پایگاه اجتماعی آنها بیکیفیت و نازل است»، افکار عمومی و سرمایههای کشور را به بازی بگیرند؟! آیا وقت #عذرخواهی نرسیده است؟!
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه وطن امروز: http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2477/1/194850/0
هدایت شده از محمد عبدالهی
🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 3
دستگاه فکری #اصلاحطلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر #حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد:
#نوسازی، #توسعه و مشخصا #توسعه_سیاسی، بت وارگی #دموکراسی و معصومیت #جمهور، #سکولاریسم و قداست #عرف. میخواهم خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم.
2⃣ دو. بت وارگی دموکراسی و معصومیت جمهور
اصلاح طلبان با اصالت دادن به دموکراسی به عنوان سمبلی از #توسعه و غربی شدن، اقدام به تمایزسازی از خود با دیگر جریانهای سیاسی کرده اند. آنها بدین منظور اتوپیایی ترسیم میکنند که در آن همه چیز با #رای مردم صورت میگیرد و هیچ مانع و سرعت گیر و یا فیلتری نباید بر سر راه رای مردم باشد! اصلاح طلبان ماموریت خود را #واسطه شدن بین #حکومت و #مردم و صدای خود را #صدای_مردم نامیدند و شروع به حمله به نهادهای حاکمیتی از جمله #شورای_نگهبان و.. به این بهانه کردند. اما آنها در حالی نهایت آمال خود را «دموکراسی مطلق» دنبال میکنند که حتی در کشورهای غربی چنین دموکراسی وجود ندارد و نخواهد داشت. درحالی استصواب شورای نگهبان را به چالش میکشند و یک نوع استثنا در جهان میدانند که گویی " شورای قانون اساسی در فرانسه" برای #ردصلاحیت وجود ندارد. که گویی " دادگاه قانون اساسی در آلمان" کاندیداها را دستچین نمیکند، که گویی "دادگاه ویژه در انگلستان" بر کاندیداها فیلتر نمیگذارد، که گویی "دو حزب در آمریکا" رای مردم را کانالیزه نمیکنند! چنان از آزادی #احزاب در ایران اتوپیایی سخن میگویند که گویی حزب #کمونیست در #آمریکا آزاد است! که گویی احزاب #اسلامگرا در #بلژیک و #سوئیس و #دانمارک و #انگلستان و #فرانسه، حق فعالیت سیاسی دارند! چنان از ردصلاحیت #نهضت_آزادی و #رجوی در انتخابات ایران، خشمگین اند که گویی سیدحسن #نصرالله میتواند کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شود! اینها همه سقفهای دیگر کشورها بر سر دموکراسی است که اصلاح طلبان پاسخی برای آنها ندارند و یا حتی نمیخواهند آنها را ببینند.
🔻از طرفی، آنها بعضی نهادهای جمهوری اسلامی مثل شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و حتی مقام رهبری را حاکمیتی و در مقابل نهادهای به تعبیر خودشان #مردمی یا انتخابی دسته بندی میکنند. تنها دلیل آنها برای این تفکیک آن است که نهادهای حاکمیتی با #رای_مستقیم مردم انتخاب نمیشوند! این هم یک تناقض و ضعف فکری دیگر #اصلاحات است. اینکه تنها "رای مستقیم" را ملاک مردمی بودن میدانند و هر کس با این روش انتخاب نشود برچسب "حاکمیتی" و حتی "دیکتاتور" دریافت میکند! با این توصیف، بسیاری از روسای جمهور و نخست وزیران دنیا که از طریق نظام #پارلمانی انتخاب میشوند، حاکمیتی هستند، نه مردمی! نخست وزیر انگلستان را پارلمان انتخاب میکند نه رای مردم! صدر اعظم آلمان مستقیما توسط مردم انتخاب نمیشود! پس آیا این مقامات، #دیکتاتور هستند؟!
در واقع، آنها دموکراسی را صرفا در رای مستقیم و حتی #پوپولیسم خلاصه میکنند.
✍متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه #فرهیختگان: http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0