eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.4هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
11.1هزار ویدیو
68 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
The #humanity is being sacrificed these days in india. Stop killing muslims! این روزها #انسانیت در #هندوستان در حال قربانی شدن است. #کشتار مسلمانان را متوقف کنید!🇮🇳 @narendramodi @amitshahofficial @bjp4india @deepikapadukone @akshaykumar #stopkillingmuslims #justiceforall #justiceformuslims #shameondelhipolice #delhi2020 #stopnrc #stopcab #stopcitizenshipamendmentbill2019 #US #America #Trump #CNN #BBC #Foxnews #News #IndianMuslimsInDanger #india #Muslims #Hindu #NarendraModi #Trump #AmitShah #bjp 💢برای اعتراض به کشتار #مسلمانان_مظلوم_هند توسط دولت و هندوهای افراطی #هند لطفا: ✅ این جملات رو به پیج های نظامیان و دولتی ها و هنرپیشه های #هندی بفرستید 👆 پوستر تک تک این جملات را هم برای انتشار از کانال روشنگری بردارید👇 👉 @roshangarii 🚩
We thought india was a land of #peace and #love. So why they abuse #women and children? Stop #violence against muslims ما فکر میکردیم هندوستان، سرزمین صلح و #عشق باشد. پس چرا به زنان و کودکان تعرض میکنید؟ خشونت را علیه مسلمانان متوقف کنید‌.🇮🇳 @narendramodi @amitshahofficial @bjp4india @deepikapadukone @aishwaryaraibachchan_arb #stopkillingmuslims #justiceforall #justiceformuslims #shameondelhipolice #delhi2020 #stopnrc #stopcab #stopcitizenshipamendmentbill2019 #Trump #CNN #BBC #Foxnews #News #IndianMuslimsInDanger #india #Muslims #Hindu #NarendraModi #Trump #AmitShah #bjp 💢برای اعتراض به کشتار #مسلمانان_مظلوم_هند توسط دولت و هندوهای افراطی #هند لطفا: ✅ این جملات رو به پیج های نظامیان و دولتی ها و هنرپیشه های هندی بفرستید 👆 پوستر تک تک این جملات را هم برای انتشار از کانال روشنگری بردارید👇 👉 @roshangarii 🚩
#STOPCAB For #HUMANITY For #DEMOCRACY For #PEACE For #INDIA قانون جدید تابعیت را لغو کنید، برای انسانیت، برای دموکراسی، برای صلح، برای هند @narendramodi @amitshahofficial @bjp4india @deepikapadukone @aishwaryaraibachchan_arb #stopkillingmuslims #justiceforall #justiceformuslims #shameondelhipolice #delhi2020 #stopnrc #stopcab #stopcitizenshipamendmentbill2019 #Trump #CNN #BBC #Foxnews #News #IndianMuslimsInDanger #india #Muslims #Hindu #NarendraModi #Trump #AmitShah #bjp 💢برای اعتراض به کشتار #مسلمانان_مظلوم_هند توسط دولت و هندوهای افراطی #هند لطفا: ✅ این جملات رو به پیج های نظامیان و دولتی ها و هنرپیشه های هندی بفرستید 👆 پوستر تک تک این جملات را هم برای انتشار از کانال روشنگری بردارید👇 👉 @roshangarii 🚩
دوستان زیر هر کدوم از این پوسترها در اینستاگرام، اینها را تگ کنید👆 با فاصله انجام بدید تا بلاک نشید
قاضی زاده هاشمی عضو هیئت رئیسه مجلس گفته «دولت به راحتی می تواند گردش مالی لوازم بهداشتی را رصد کند و متخلفین را شناسایی کند؛ اما هیچ اراده‌ای برای این کار ندارد.» لابد این اقدام هم به عضویت در مرتبط است که دولت آن را تعلیق کرده است! https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
دولت به بهانه ، جلوی ورود و ترخیص بعضی کالاها از گمرک را گرفته، من جمله نهاده های دامی، و تولیدکنندگان با کمبود آذوقه، در آستانه دولتی و فاجعه کشتار دامها مواجهند! فکری کنید. https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
در حوادث آبان و ، و کلیدواژه دروغ را علیه ج. ا و برای فریب مردم داغ کردند. امروز که اطلاع رسانی شفاف دولت درباره کرونا تحسين WHO را برانگیخته، کسی خبر هشدار پنس معاون ترامپ مبنی بر اخراج مقاماتی که آمار کرونا را افشا کنند، داغ می کند؟! https://twitter.com/AbdollahyM ☑️ @abdollahy_moh
پیج سالومه، مجری شبکه ضدانقلاب من و تو هک شده و هکر چت‌های زالومه با برخی از سلبریتی ها را در کانال تلگرامش گذاشته! سلبریتی هایی که در ظاهر مدافع کشورشون هستن اما در باطن با یه مجری معلوم الحال در ارتباط بودن! خاک بر سرتون.. ننگ بر شما .. چت ها و لاس زدن های این سلبریتی های کثیف با این کثیفه را خواهیم گذاشت 👉 @roshangarii 🚩
🔴 #دریوزگی #سلبریتی_گربه_صفت برای #سالومه #مجری شبکه صهیونیستی #عنوتو چقدر بیچاره ای #پرویز_پرستویی.. چقدر حقیری که برادرت برای این نظام #شهید شد، تمام شهرت و پولت رو از این نظام داری و بعد برای دشمنان این نظام مزدوری میکنی.. و براشون خوراک میدی.. ننگ به تو.. تف حتی جیره هم بهت نمیدن.. خاااک #زالومه #منوتو #سلبریتیهای_مفتخور #بازیگر #بازیگران #هنرپیشه #هنرمندان #سینما #جیره_خور #سالومه_لیس #سالومه_لیسی #هک #سلبریتی_کثیف #سلبریتی_مزدور #سلبریتی_سیاه #شبکه_منوتو #MANOTO #هرزه #مهراب_قاسمخانی #تهمینه_میلانی #امیرمهدی_ژوله #رضاصادقی 👉 @roshangarii 🚩
🔵 درددلی عقب افتاده برای شبکه صهیونیستی ننگ بر تو.. بی شرف خوبه خود بریده هاشون لو دادن که و بقیه مجریا و کارمندای شبکه همگی اند و همشون با هم همخوابه میشن. مزدوری شون هیچ خوبه شوهر سابقش رسما گفت زالومه و همه کاره اس نمیتونم باهاش زندگی کنم. دوزاری تو با این هماهنگ میکنی علیه کشور خودت! تف بر تو و امثال تو 👉 @roshangarii 🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستان لطفا اطلاع رسانی کنید... امشب ساعت 20 هم زمان با شب ولادت امام محمد تقی (ع) همه کاربران فضای مجازی... همه استوری های اینستاگرام، استاتوس واتساپ، کانالها و اکانت ها این فایل یا من اسمه دوا را به نیت شفای بیماران این روزهای کشورمون منتشر خواهیم کرد. 👉 @roshangarii 🚩
🔴 و سمبل برای شبکه صهیونیستی چقدر بی چشم و رویی.. .. نظام، فاسد نیست، امثال تو این نظام را به فساد کشیدید اگر و دولت و به تو و امثال تو بخاطر رفتارهای کثیفتون علیه برخورد میکردند، امروز هم از توبره نمیخوردی هم از آخور.. 👉 @roshangarii 🚩
🔵 های و را بشناسید مفتخور دوزاری که یه عمر با پول و امکانات جمهوری اسلامی، حال کرده، الان مجری و شبکه رو لیس میزنه.. علیه خودش.. ننگ به تو اگر و دولت و به تو و امثال تو بخاطر رفتارهای کثیفتون علیه برخورد میکردند، امروز هم از توبره نمیخوردی هم از آخور.. 👉 @roshangarii 🚩
🔶 طرز ها توسط مجری با سواستفاده از شخصی شان برای و.. یکی رو با اداهای و یکی رو با و یکی رو با زدن و نزدن و.. 👆شما صرفا با یه ساده مواجه نیستید؛ با یکی از هسته های اصلی شبکه مواجهید که در ، آموزشهای روانشناسی و برای ، تخریب، جذب، و.. دیده. یارکشی میکند و جبهه تشکیل میدهد البته که بعضی از های خودشون نزده میرقصن! 👉 @roshangarii 🚩
🔴 من یه هستم! هم توی ی ، نون درمیارم و اسم و رسم بهم زدم! هم برای شبکه دم تکون میدم! بلکه این عوض شد، پشتم خالی نمونه! اما کور خوندم! این نظام وقتی عوض میشه که ظهور کنه! و همه این براندازای ، زبالدونی ریخته بشن☠️! الکی شکمتونو صابون نزنین.. چهل ساله هر روز گفتن این نظام عوض میشه. همشون مردن ما موندیم و خواهیم ماند 👉 @roshangarii 🚩
🔴 من یه #سلبریتی_بیشرف هستم! هم توی #صداوسیما ی #جمهوری_اسلامی، نون درمیارم و اسم و رسم بهم زدم! هم برای #مجری #هرزه شبکه #عنوتو دم تکون میدم! بلکه این نظام عوض شد، پشتم خالی نمونه! اما کور خوندم! این نظام وقتی عوض میشه که #امام_زمان ظهور کنه! و همه این براندازای #مزدور #اسرائیل، زبالدونی ریخته بشن☠️! الکی شکمتونو صابون نزنین.. چهل ساله هر روز گفتن این نظام عوض میشه. همشون مردن ما موندیم و خواهیم ماند #سلبریتیهای_مفتخور #منوتو #سالومه #بازیگر #بازیگران #هنرپیشه #هنرمندان #سینما #سالومه_لیسی #سلبریتی_کثیف #پرویز_پرستویی #برزو_ارجمند #مهراب_قاسمخانی #قوه_قضائیه #مهنازافشار #شهره_سلطانی #ارژنگ_امیرفضلی #شهره_لرستانی #سلبریتی #سروش_جمشیدی #خائن 👉 @roshangarii 🚩
امثال و ها که کار خودشون رو دارن میکنن و جای تعجب نیست اما باید تعجب کرد از بی غیرتی مدیران وزارت ارشاد، از بی غیرتی مدیران شبکه های ، از بی غیرتی قوه قضاییه، که واقعا نشون دادن خواب نیستن و خودشون رو زدن به خواب، و هر وقت این جماعت علیه اقدام کردند، هیچ کاری نکردند و بدتر بهشون کار و جایزه دادن.. ولله که شما شریک جرم این ها هستید 👉 @roshangarii 🚩
🌸💚قالَ امام الجواد علیه السلام : لَوْسَكَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ. امام حواد علیه السلام فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى تجربه ساكت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند. میلاد امام جواد علیه السلام گرامی باد.🌸💚 👉 @roshangarii 🚩
🔶 خبر خوب کرونایی امروز: محمد بن زاید، جنایتکار که دستش به خون هزاران تن از مردم بیگناه یمن و سوریه و عراق و لیبی آلوده است، گرفته. دعا کنید خبر مرگش را زودتر بشنویم 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 و صدای عباس به‌قدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس می‌کردم فکرش به‌هم ریخته و دیگر نمی‌داند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفس‌هایش را می‌شنیدم. انگار سقوط یک روزه و و جاده‌هایی که یکی پس از دیگری بسته می‌شد، حساب کار را دستش داده بود که به‌جای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!» 💠 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بی‌تابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت می‌مونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید! این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را می‌سوزانَد. 💠 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر ده‌ها کیلومتر آن طرف‌تر که آخرین راه دسترسی از هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد. آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ گریخته و به چشم خود دیده بود داعشی‌ها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریده‌اند. 💠 همین کیسه‌های آرد و جعبه‌های روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بسته‌شدن جاده‌ها آذوقه مردم تمام نشود. از لحظه‌ای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای در اطراف شهر مستقر شده و مُسن‌ترها وضعیت مردم را سر و سامان می‌دادند. 💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش می‌گرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب می‌فهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمی‌تواند با من صحبت کند. احتمالاً او هم رؤیای را لحظه لحظه تصور می‌کرد و ذره ذره می‌سوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت. 💠 به گمانم حنجره‌اش را با تیغ بریده بودند که نفسش هم بریده بالا می‌آمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت می‌کرد تا نفس‌های خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم می‌خوان کنن.» به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لب‌هایی که از شدت گریه می‌لرزید، ساکت شدم و این‌بار نغمه گریه‌هایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم. 💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را می‌شنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که به‌سختی شنیده می‌شد، پرسید :«نمی‌ترسی که؟» مگر می‌شد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور می‌توانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَه‌لَه می‌زد. 💠 فهمید از حمایتش ناامید شده‌ام که گریه‌اش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! به‌خدا قسم می‌خورم تا لحظه‌ای که من زنده هستم، نمی‌ذارم دست داعش به تو برسه! با دست (علیه‌السلام) داعش رو نابود می‌کنیم!» احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیت‌الله سیستانی حکم داده؛ امروز امام جمعه اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچه‌هاشو رسوندم و خودم اومدم ثبت نام کنم. به‌خدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو می‌شکنیم!» 💠 نمی‌توانستم وعده‌هایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز می‌خواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد (علیه‌السلام) کمر داعش رو از پشت می‌شکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید. نبض نفس‌هایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرم‌تر شد و هوای به سرش زد :«فکر می‌کنی وقتی یه مرد می‌بینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
✍️ 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
ادامه داستان های ممنوعه. 😊