💠 مکتب کابالا خاستگاه فرقههای رازآمیز
1⃣ روشنگر به نقل از پایگاه مقابله با حلقه/#کابالا نامی است که بر #تصوف_یهودی اطلاق میشود. پیروان آئین کابالا یا همان کابالیستها این مکتب را دانش سری و پنهان حاخامهای یهودی میخوانند و برای آن پیشینهای کهن قائلاند. برای نمونه، #مادام_بلاواتسکی رهبر فرقه #تئوسوفی مدعی است که کابالا در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم #بنی_اسرائیل بود.
2⃣ به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیتهای مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره، دانش خود را از این کتاب گرفتهاند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان #آئین_کابالا میداند.
3⃣ این ادعا نه تنها نپذیرفتنی است بلکه برای #تصوف_یهودی (به عنوان یک مکتب مستقل فکری) نیز پیشینه جدی نمیتوان یافت. مشارکت #یهودیان در نحلههای فکری رازآمیز و عرفانی به #فیلو_اسکندرانی در اوایل سده اول میلادی میرسد. ولی فیلو واضع مکتب جدید فکری نبود و کار او را باید به ارائه اندیشههای دینی #یهود در قالب #فلسفه_یونانی و #فرهنگ_هلنی محدود دانست.
4⃣ اوج تولید فکری #یهودیان در عرصه اندیشه عرفانی در دوران پیش از کابالا، دو رساله #سفر_یصیرا (آفرینشنامه) و #سفر_بهیرا (روشنایینامه) است. این دو رساله را باید تلاشی دانست برای ارائه عقاید دینی/ سیاسی #یهود در قالب مفاهیم عرفانی رایج در دنیای اسلام.
5⃣ این میراث نه چندان غنی، که #قباله (کابالا) خوانده میشد، در سده سیزدهم میلادی به پیدایش #تصوف_یهودی (کابالا) انجامید. تا زمان فوق، قباله (کابالا) واژهای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدی از #عرفان_یهودی . از زمان تدوین #کتاب_ظهر [ زهر / زوهر] در اواخر سده سیزدهم میلادی، واژه قباله (کابالا) بطور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید #کابالیست نام گرفتند.
6⃣ کابالا، تصوف جدید یهودی نیز به شدت متاثر از #فرهنگ_اسلامی است و حتی بسیاری از مفاهیم آن شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. درواقع، اندیشهپردازان #مکتب_کابالا به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون مفصل #عرفان_اسلامی دست زدند و با تأویلهای خود به آن روح و صبغه #یهودی دادند. این کاری است که یهودیان در شاخههای متنوع علم و دانش، از فلسفه مشائی که به وسیله ابنمیمون یهودی شد تا پزشکی و نجوم و غیره، انجام دادند. برای نمونه، باید به مفاهیم هوخمه (حکمت)، کدِش (قدس)، نفش (نفس)، نِفِش مدبرت (نفس مدبره)، نِفِش سیخلت (نفس عاقله)، نِفِش حی (نفس حیاتبخش)، روح و غیره در کابالا اشاره کرد.
🔹آیین یهود بر اساس ملاحظات تاریخی و نیز ظرفیتهای درونی خود عرفانی مستقل ندارد و آنچه به نام قبالا (کابالا) در عرفان یهود نام برده میشود، به تعبیر جان ناس چیزی جز این نیست که:
🔹از طریق قبالا یک نوع افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد … از این احکام حروفی عجیب و غریب که وقتی در اروپا رواج فراوان پیدا کرد، شیادان زمان استفاده کردند و به دعوی مسیحیت کاذب برخاستند و به این ادلهی قبالایی متصل شدند و موجب زحمت اهل ایمان گشتند. (تاریخ جامع ادیان، ص565)
تحلیل و بررسی
✍تنها چیزی که در باب عرفان یهود یا آیین قبالا میتوان گفت این است که یهود اساساً عرفان ندارد و اگر هم چیزی به نام آیین قبالا مطرح است در واقع ترکیب و اختلاطی از کیشهای عرفانی دیگر است. کیشهایی مثل عرفان مسیحیت، یوگا و آیینهای عرفانی هند، تفکر نوافلاطونی، آیین زرتشتی و تصوف اسلامی. لذا یهود از این افتخار بیبهره است و نتوانسته چیز جدیدی در این حوزه ارائه دهد.
@Feraghvaadyan
⭕️ قانون جذب محصول یک جریان معنوی سکولار
❇️ حجتالاسلام رسول حسن زاده مدیر گروه فرق نوپدید پژوهشکده جامعه المصطفی: «کارگاه و سمینارهای بسیار و متعددی با عنوان « #قانون_جذب» برگزار می شود و در برخی از آنها هم از «قانون جذب» به عنوان موضوعی که مورد تأیید متون اسلامی است نام برده میشود و حتی برخی از سخنرانان و برگزار کنندگان این سمینارها، قانون جذب را اصالتاً متعلق به معارف دینی می دانند و مدعیاند که اساساً خاستگاه این مفهوم، متون دینی و اسلامی است. اینکه به این قانون به عنوان یک موضوع روانشناختی نگاه شود خیلی فرق دارد با اینکه آن را به مباحث دینی و عرفانی ربط دهیم و از آن به عنوان دستاویزی برای دینداری مردم استفاده کنیم. به بهانه این موضوع سراغ رسول حسن زاده، مدیر گروه فرق نوپدید پژوهشکده جامعه المصطفی و پژوهشگر ادیان و فرق رفتیم و با وی راجع به این موضوع گفتگو کردیم؛
🔻عده ای میگویند قانون جذب و امثال آن تماماً دعاست، تفکر است، تصویرسازی است، هرچه که هست را به عنوان قانون جذب مطرح و همه چیز را به آن تحمیل می کنند، برخی می گویند قانون جذب، یک قانون علمی است. اما آیا واقعاً اینطور است؟ آیا قانون جذب یک اصل معنوی است؟ آیا اصل فراروانشناختی و یا متافیزیکی است؟ در خود غرب این بحث به چالش کشیده شده است. دلیل اینکه درباره این قانون تا این اندازه قیل و قال وجود دارد آن است که قانون جذب خروجی آکادمیک نیست و محل تولد و خواستگاه آن فرقه های سری و زیرزمینی مثل #تئوسوفی است. جریان داعیه دار قانون جذب، «جنبش فکر نو» است که یک جنبش معنوی غربی است. قانون جذب محصول یک جریان معنوی سکولار است و محصول اندیشمند علمی نیست. وقتی می بینیم که خواستگاه چنین بحثی جریان های فرقه ای هستند، طبیعتاً نمی توانیم این جریان را علمی بنامیم، بلکه جریانی ایدئولوژیک است، جریانی که می خواهد به ما روش فکر و زندگی بدهد.
بیشتر بخوانید:
mehrnews.com/xSHq4
@feraghvaadyan