🔹تفکر مسیحیت صهیونیستی، از دهههاي 1820 و 1830م به صورت يك «جريان» درآمد و توسط ملی¬گرایان یهودی نظیر هرتصل، به یهود برده شد و به «صهیونیسم سیاسی» مبدل شد. این جریان، حدود اوايل قرن بيستم به «جرياني جاافتاده و قابل تعريف» مبدل گشت که تغییر تدریجی باور کهن یهودی را به دنبال داشت. یعنی یهودیان باور کردند، نجات و بازگشت آنان به فلسطین به جای دخالت مستقیم خداوند، به کمک امکانات بشری پدید خواهدآمد. در قرن 19م انجمن يهود بسيار كوچك و قدرتشان اندك بود. دو و نيم درصد جمعيت آمريكاييها، یهودی و 25 درصد، يعني 10 برابر، مسيحي هستند. اما #مسیحیت_صهیونیستی به آنان كمك كرد تا رشد كند و به واقعيت بپيوندد. طبیعی است که جمعيت 25 درصد بر دو و نيم تأثير ميگذارد. در واقع در قرن 19م در بريتانيا و قرن 20م در آمریکا، مذهب و سياست در ایجاد صهیونیسم سیاسی دست به دست هم دادند.
🔺#صهیونیسم_سیاسی، روشی بود که نخستین بار در قرن 19 توسط تئودور هرتصل -که قیافه و حالت «موسی» جدید به خود گرفت- مطرح شد. طلایهداران این جنبش در یهودیت به نام «ملیگرایان(nationalism)» معروفند و هدف اصلیشان، دستیابی به آرمان صهیونیسم و تأسیس یک دولت ملّی برای جامعه یهودیان در فلسطین بود.
↩️این جنبش، در سال 1897 در شهر بالِ(bale) سوئیس، برای اولینبار به تشکیل گردهمایی با عنوان «سازمان جهانی صهیونیستها» اقدام کرد. مأموریت این سازمان که تا سال 1903 سالی یکبار و پس از آن دو سال یکبار برگزار میشد، تأسیس «دولت صهیونیسم» برای رهایی همه یهودیان جهان بود و ریاست آن به هرتصل داده شد.
@feraghvaadyan