⭕️ اوشو و عرفان بی خدایی
🔸یکی از موضوعاتی که در #عرفانهای_کاذب به آن اشاره میشود هدف و غایت یا همان کمال انسانی است. برخلاف عرفانهای دینی که هدف رسیدن رسیدن به خدا میداند، بسیاری از فرقه ها غایت و هدف نهایی را کسب رضایت، خشنودی مادی و شادمانی مطرح میسازند.
🔻موضوع «غایت» در مکتب اشو دیدنیتر است. اشو به گفتۀ خودش خدا را هدف نمی داند و اصولاً به خدا علاقهمند نیست.(1) آنچه برای او مهم است، به تعبیر خودش «عشق» است و خدا چون ابزار رسیدن به عشق است، اهمیت پیدا می کند؛ البته هم خدا و هم مذهب، خود در پی شادمانی از راه میرسند. (2)
🔹 او تأکید دارد که هدف عارف، #خدا نیست؛ بلکه تنها هدف، عشق است؛ اساساًعارف با خدا کاری ندارد اما در مسیر خود خدا را هم درمییابد. #عارف در جستوجوی شادمانی به زندگی روی میآورد. او پروای خدا در سر ندارد، او در جستوجوی شادمانی است. بنابراین، عرفان هیچگونه باوری در مورد بیخدایی یا باخدایی ندارد.(3)
📚1.اشو، دل به دریا بزن، ص ۳۱.
2. الماسهای اشو، ص ۲۵.
3.اشو، پرواز در تنهایی، ص ۶۰.
@feraghvaadyan
🔴 عرفان در دیدگاه امام خمینی(ره)
🔸امام خمینی(ره) بر این باور بودند که #عرفان ماهیت اجتماعی حداکثری در ساحات هدایت، تربیت و مدیریت داشته و عارفان که در رآس آنها انبیا و اولیای طاهرین (ع) قرار دارند بعد از طی اسفار باطنی و منازل سلوکی(رابطه خود با خدا) رسالت هدایتی- تربیتی، جامعه را به عهده دارند(رابطه با جامعه). به همین دلیل در مورد حضور اجتماعی عارفان با اشاره به درک عالی ترین مقامات معنوی و دریافت فتوحات غیبی پیامبران و امامان(ع)این گونه فرمودند:آنان که به این مقام یا شبیه به آن رسیده اند، اعتزال از خلق و انزوا اختیار نمى کنند، بلکه مأمور به آشنا نمودن و آشتى دادن گمراهان، با این جلوه ها هستند، اگر چه کم توفیق یافته اند و آنان که با رسیدن به بعضی مقامات و نوشیدن جرعه اى از خود بى خود شدند و در صعق باقى ماندهاند گرچه به کمالاتى بزرگ راه یافته اند ولی به کمال مطلوب نرسیده اند.
▪️عرفان امام، خداگرای محض بود؛ چون غایت آمال عارفان، خدا و محبوب مطلق است و #عارف در جستجوی حور و قصور یا بهشت نعیم نیست بلکه بهشت ذات و جنت لقا را هدف قرار داده است. در عرفانی که امام از آن سخن به میان میآورد انگیزه الهی و توحیدی دارای اصالت بود، نه کشف و کرامات و خارق عادات، بنابراین قیام لله بوده و اساس سیر و سلوک الیالله و فیالله بود. امام نیز همواره از قیام لله که تنها موعظه خدا در قرآن بود، حرف زده و به آن سفارش میکرد، چنان که فرمودند: براى خدا قیام کنید: «انَّما اعِظُکُمْ بواحِدَهٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ».
بیشتر بخوانید:
http://iict.ac.ir/roodgarjamaran/
@FERAGVAADYAN
عرفان اجتماعی چیست؟
@ROSHANGARMEDIA
💠وجود برخی قرائتهای عرفان و سیر و سلوک و کنشگریهای عارفان و اهل #خلوت، حتی برخی خبط و خطاهای علمی و عملی سلوکی که بیشتر در جریانها و #فرقهـهایـصوفیانه شکل گرفت، عاملی شد تا عرفان از حیث اجتماعی بودن، جهادی و حماسی شدن، در ابهام فرورفته و مورد اتهام واقع شود و داوریها نسبت به عرفان و عارفان به گونهای شکل گیرد که عرفان و عارف، تافتهای جدابافته از حضور در متن جامعه و سیاست بوده، حتی به #سکولار بودن متهم شده و #عرفان و اجتماعی بودن، با هم ناسازگار تلقی شوند.
🔵این در حالی است که عارفان راستین، رسالت هدایت، تربیت و حتی در صورت امکان، ولایت اجتماعی را برای احقاق حق و اقامه عدالت بر عهده دارند. عرفان اهلبیتی، عرفانی جامع و کامل بوده و عارفان شیعی نیز در طول تاریخ، نقشآفرین و حتی احیاگران فرهنگ و #تمدنـاسلامی و در برخی مواقع، قیامکنندگان بر علیه #طواغیت بودند.
🔷در عرفان ناب اسلامی، وظیفهی عارف، اولاً خداجویی و ثانیاً خداجو کردن جامعه و حاکمیت بینش و گرایش توحیدی بر آن است.عارف با خلق خدا همان میکند که خدا با بندگانش؛ یعنی وظیفهی #عارف در بعد اجتماعی، خدمت به خلق، اصلاح امور جامعه و سوق دادن آن به سمت زندگی اخلاقی و معنوی و احقاق حق است.
↩️عرفان اسلامی_شیعی در درون خود، عرفان اجتماعی را تولید و عارفان اجتماعی را تربیت کرده است که بعضی از آنها در نقش احیای معرفت اسلامی، برخی در نقش اصلاح اجتماعی و شماری در هر دو نقش، ظهور کرده و در مرتبهی خود تحولات معرفتی_اجتماعی ایجاد کردهاند.¹
۱. محمدجواد رودگر، مبانی عرفان اجتماعی، جلد ۱، صفحه۲۲.