⛔️آسیب های جبران ناپذیر فرقه ها
📛از مرگ هویت تا تهدید امنیت ملی
فرقه ها و جریان های انحرافی با حضور و فعالیت در جامعه، آسیبهایی را در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی موجب می شوند که گاه جبران ناپذیر بوده و تا پایان عمر، گریبان گیر قربانیان است. بر اساس مطالعات فرقه شناسی، ذات فرقه ها «تحمیل گر» می باشد یعنی فرقه ها خود را بر فرد و جامعه تحمیل می کنند. لازمه این امر، سرکوب هویت و شخصیت فردی و فروپاشی قدرت اراده درونی است تا اعضا به پیروانی «مطیع» مبدل گردند. مرگ هویت و اراده، آسیبی است که آثار آن تا پاپان عمر بر افراد باقی مانده و حتی در صورت رهایی از فرقه با بحران های زیادی در زندگی شخصی و ارتباط اجتماعی مواجه می شوند، از عدم اعتماد به نفس گرفته تا بدبینی عمومی.
🔶جز این، فرقه ها با نفوذ در ارکان جامعه و تلاش برای تحقق منویات خویش، حوزه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهند. کسب درآمد و تأمین مخارج، نیاز ضروری فرقه است که با ورود و رخنه در حوزه های اقتصادی از راه های گاه نامشروع اقدام به تأمین آن می نمایند. به طور کلی، به سبب ذات تشکیلاتی فرقه ها اساساَ حضور و فعالیتشان در اقتصاد، آسیبزا خواهد بود چراکه هدفشان کسب منافع خود است نه جامعه. از طرفی، بسیاری از فرق، برای تبلیغ و جذب عضو جدید(به عنوان نیاز حیاتی) از حوزه های فرهنگ و آموزش وارد شده و با آلوده ساختن آن ها به تعالیم و آموزه های انحرافی خود سعی در جذب افراد می نمایند.
🔷پرده آخر آسیب های فرقه های انحرافی را باید در برهم زدن نظم عمومی و تهدید امنیت ملی دانست؛ این مسئله را باید در «فرقه سازی» به عنوان «سیاست ضربه از درون» بر پیکر جامعه و نظام جستجو کرد که متأسفانه مصادیق بارز آن را در حوادث و اغتشاشات زمستان ۹۶ شاهد بودیم. حضور و نقش افرینی فرقه ها در این وقایع، آشکار ساخت که ظهور و بروز فرقه های مختلف در جامعه اسلامی ایران، رویدادی است هدفمند و دشمنان دین و نظام برای پیشبرد اغراض معاندانه خود می کوشند از سربازان تاریکی یعنی فرقه ها بهره گرفته و به صورت چراغ خاموش در بدنه جامعه نفوذ نمایند.
@feraghvaadyan
⛔️تبلیغ «ان ای» در سریال پرمخاطب تلویزیونی📺
🚬ترک اعتیاد با طعم مسیحیت تبشیری✝
✍سال هاست حرف و حدیث های زیادی پیرامون انجمن بین المللی «معتادان گمنام» یا «ان.ای» بر سر زبان هاست و شواهد و اسناد زیادی از ارتباط مستقیم مبانی فکری انجمن مزبور با اصول و تعالیم مسیحیت تبشیری افشا گردیدهاست. بهگونه ای که اکنون اغلب افراد می دانند ۱۲قدم معروف ترک اعتیاد این انجمن غربی اساساً از قدم های معروف در کتب آموزشی مسیحیت، اقتباس شده و مبدع این روش نیز طی آثار خود بر این مسئله اذعان نموده است. با این اوصاف، شاید این روش ترک برای افراد غربی مفید و کارآمد به نظر آید لیکن کاربرد آن در جامعه اسلامی ما، صرف نظر از تعارض اعتقادی با اصول دین مبین اسلام، بدون برنامه و هدف نبوده و -طبق برخی مطالعات صورت گرفته- محملی است برای جذب افراد به مسیحیت و به عنوان یکی از شگردهای مهم جریان تبشیر مطرح است. با این اوصاف، سؤال این است که چرا در یک سریال پرمخاطب در ایام عید نوروز(سریال پایتخت۵) باید شاهد تبلیغ این انجمن از زبان یکی از شخصیت های محوری داستان باشیم که دوبار بر آن تأکید می کند. بد نیست مسئولان صداو سیما نیات خیرخواهانه خودرا با دقت مضاعف همراه سازند تا خدای ناکرده شاهد نتایجی معکوس و در افتادن از چاله به چاه نباشیم.
#مسیحیت_تبشیری
#NA
#پایتخت
#ان_ای
@feraghvaadyan
❌افراط گرایی فرقه ای، چالشی مهم اما مغفول
✍«افراط»، «افراط گرا» و «افراط گرایی» واژه هایی هستند که طی سال های اخیر با گوشمان آشنا و چه بسا عجین شده اند. با شنیدن این اسامی بلافاصله، «داعش»، «القاعده» و امثالهم در ذهن ما و اغلب افراد در اقصی نقاط جهان نقش می بندد و آن ها را به عنوان گروه هایی که با افراط و انحراف از اصل، جنایاتی بزرگ را رقم زده اند یاد کرده و کمر همت بر نابودی شان می بندیم. این مسئله قابل تقدیر است اما نکته مغفول، خلاصه کردن افراط گرایی و تعمیم معنای آن به این گروه هاست. آن هم توسط رسانه های غربی که صد البته با اهداف اربابان خود دست به این کار می زنند. کافی است کمی دقیقی شویم تا ببینیم افراط گرایان چندان از ما فاصله ندارند و کنار گوشمان در حال فعالیت و پاشاندن بذر انحراف در جامعه هستند. البته تمرکز ما در اینجا بر افراط گرایان فرقه ای است؛ جماعتی که با رخنه در برخی فرقه های سنتی، سعی در ایجاد اختلاف درونی و در نهایت، تحول ماهوی و انحراف آن ها دارند. برای درک ملموس تر این امر به دو مورد اشاره می شود: یکی، طیف افراطی جامعه اهل حق، موسوم به انجمن-غیرقانونی- فعالان مدنی یارسان و دیگری، جریان نوظهر تندرو در فرقه گنابادی(خاندان بیچاره) موسوم به مجذوبان نور. هر دو گروه در طول سال های شکل گیری و فعالیت خود، مجموعه آسیب هایی را به ترتیب بر جامعه اهل حق و دراویش متحمل شدند که مورد اخیر، نه تنها جامعه درون فرقه ای بلکه اجتماع بیرونی را نیز به شدت متضرر ساخت و جنایاتی جبران ناپذیر رقم زد(اشاره به حوادث خیابان پاسداران تهران ، اسفند ۱۳۹۶). بررسی اهداف و عملکرد این دو جریان، حاکی از وجود تشابهاتی در آن هاست که ریشه در نوع آن ها دارد یعنی : «افراط گرایی». تبرج خواهی، قدرت طلبی، عناد با نظام، سرکشی، ارتباط با بیگانه و خطگیری از آن، عناد با فرقه مطبوع و امثالهم، از آن جمله است که همگی باز هم در یک وجه، اشتراک دارند و آن، همرهنگی با شاخص های فرقه های انحرافی و مخرب است که محققانی چون مارگارت تالر سینگر و استیون حسن در کتاب های خود بدان اشاره دارند.
به هر روی، در این بازار گرم مقابله با افراط گرایی و افراط گریان، بد نیست به این جنبه نیز توجه نموده و افکارعمومی را نیز متوجه سازیم تا افراط گرا با «مسلمان» و افراط با «اسلام» هم ردیف نباشد و در عین حال، دامان جامعه را از لوث وجودافراط گرایان فرقه ای بزداییم.
@feraghvaadyan
📚نمایشگاه کتاب؛ فرصت یا تهدید
🐾ردپای فرقههای انحرافی در نمایشگاه بین المللی کتاب
↙️چیز زیادی به یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی کشور یعنی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران باقی نمانده و در اخبار روزهای اخیر در خصوص آغاز آمادهسازی آن مطالبی منتشر گردید. این رویداد مهم فرهنگی که طی آن شمار زیادی از هموطنان از سراسر کشور برای خرید و آشنایی با تازه های نشر روانه تهران میگردند، در واقع نوعی «فرصت» محسوب میشود. فرصت برای تبادل علوم و دانش روز، آشتی مردم با کتاب و نیازسنجی ضرورت ها بایسته های رسانه های مکتوب ودر رأس آن کتاب. با این وجود، گاه مواردی رخ میدهد که این فرصت را به یک «تهدید» مبدل می سازد. شاهد آن، گزارش های ارائهشده از حضور گسترده کتب فرقه ای در نمایشگاه کتاب است.
در سالهای گذشته، چند ناشر از جمله انتشارات «حقیقت»(وابسته به فرقه گنابادی)، «جیحون»(ناشر برخی کتب فرقهای مانند آثار اقطاب فرقه مکتب نورعلی الهی یا برخی کتب سردمداران قانون جذب و روانشنای موفقیت) و کتاب های افرادی چون «برایان تریسی»، «پال توئیچل»(مؤسس فرقه اکنکار)، «کاترین پاندر»، «وین دایر» و امثالهم به طور گسترده در نمایشگاه کتاب حضور و فعالیت داشتند. مخاطب با مشاهده عناوین –به ظاهر- معنوی و دانشمحور این کتب، جذب آنها شده و در نگاه سطحی و اولیه نیز چیزی جز توصیههای سازنده مدیرتی برای بهبود زندگی مادی، کسب ثروت، ارتقای اعتماد به نفس، بخشایش و امثالهم در آنها نمیبیند. مخاطب به دنبال خوراکی آماده است و به آنچه از صافی وزارت ارشاد عبور نموده، اعتماد دارد لذا تحقیق در باب نویسنده را چندان ضروری نمیداند. اما مخاطب نمیداند برایان تریسی سرمایهدار و ویندایر و کاترین پاندر موفق و ثروتمند، چه کسانی هستند. او نمیداند چرا تریسی از افراد می خواهد تمام وقت خود را فقط و فقط به ثروتاندوزی اختصاص دهند و در این مسیر، دیگران را زمین زده و پلی سازند برای پیمودن نردبان ترقی خود. او از خود نمیپرسد چرا وین دایر و کاترین پاندر (کشیش)، با وجود توصیه به بخشایش و گذشت به عنوان کلید موفقیت، فقط و فقط بر «رضایت درونی» و «منیت» تأکید دارند؟ یا اینکه چرا باید توصیه های کتاب مقدس را از زبان پاندر در زندگی خود به کار گیرند؟ یا چرا باید با مدیتیشن غربی(مبتنی بر سکوت و ورزش یوگا) به مقام های –به اصطلاح- معنوی نائل شوند؟ یا اینکه خدایان مورد اشاره پال توئیچل بر چه مبنایی استوار هستند؟ مخاطب، فرصتی برای تحقیق پیرامون صحت و سقم کتاب های تأییدشده ندارد و در اغلب موارد، آن ها را پذیراست. اینجاست که فرصت ها به تهدید بدل شده و نآاگاهی یا اهمال در ارائه مجوز نشر و بررسی محتوای کتب، خطر آفرین میشود. جا دارد در سال جدید، با عنایت بیشتر به این مسئله، کاری کنیم که فرصت ها همچنان سازنده باقی مانند وبه تهدید بدل نشوند. به یاد داشته باشیم ه پشت سر تریسی و دایر و امثالهم، نظام سرمایهداری سکولاریستی غرب قرار دارد که بنمایه اش، «اومانیسم» و خودخدایی است. ↗️
@feraghvaadyan
مدیتیشن، ابزار خدمت به نفس
چرا فرقه های نوظهور بر مدیتیشن غربی تمرکز دارند؟🕉
✍یکی از نقاط اشتراک و مورد تأکید در فرقه های نوظهور، توصیه به مدیتیشن و مراقبه به سبک غربی است که با اندک تفاوتی در روش و قالب، در اکثر این فرقه ها تبلیغ و استفاده می شود. مدیتیشن در این فرقه ها به عنوان روشی برای کسب آرامش درونی و نیل به اعتماد به نفس می باشد که لازمه آن غوطه ور شدن در نوعی خلأ و بی فکری کامل است. برای رسیدن به این مهم نیز توصیه به تکرار واژه ها و اصواتی است بی معنا که با دستورالعمل های مختلف مبنی بر عمل تمرین هایی در زمان و مکان خاص همراه می گردد. هدف غایی این مدیتیشن، نیل به آرامش، سبکی، ورزش ذهن و رضایت درونی و به عبارت بهتر، خدمت به نفس است و این همان هدف فرقه های مروج آن و سردمدارانش است. یعنی بالا بردن انسان و به زیر کشیدن جایگاه قدرت خداوند متعال. با این اوصاف، می توان به تفاوت و فاصله بسیار این روش از مراقبه اسلامی که هدف نهاییاش رهایی از نفسانیات و لقای الهی (فنای فی الله) می باشد، پی برد و میان روش مدیتیشن غربی که این روزها در فرقه ها و جریان های مختلف تبلیغ می شود و مراقبه اسلامی، انتخابی آگاهانه داشت.
@feraghvaadyan
🔚پایان گروهک مجذوباننور؟
🌀آینده ابهامآمیز #فرقه_گنابادی
💢حوادث زمستان ۹۶ و جنایات غیرانسانی که در منطقه پاسداران تهران رقم خورد، شرایطی را ایجاد کرد و از حقایقی پرده برداشت که کتمان نمودن آن دیگر امکان پذیر نبوده و حتی تلاش های مذبوحانه برخی مانند «مصطفی ازمایش»(عنصر خارجنشین فرقه گنابادی) در راه انداختن شوی رسانهای و متوسل شدنش به برخی محافل –به اصطلاح- حقوق بشری یا نشر اکاذیب گسترده مبنی بر حصر قطب و کوشش برای تحریک احساسات دراویش و انحراف افکارعمومی، در نهایت راه به جایی نبردهاست. تحت این شرایط و با عنایت به دستگیری عناصر اصلی مجذوبان نور و احراز جرایم آنها در جامعه و نیز انحرافشان از طریقت و سرکشیشان نسبت به قطب فرقه(نزد دراویش)، به نظر میرسد آینده این گروهک با چالشی بزرگ مواجه بوده و دشوار بتوان گفت، با وجود تمام تلاش های عناصر باقیمانده -و فراری- قادر باشد بار دیگر ایستاده و جایگاه قبلی خود را در میان دراویش بیابد. با این شرایط نباید از پیدا شدن سروکله جریانی تازه(با همان ماهیت در ردایی جدید) چندان متعجب شد.
↙️به هر روی، رسوایی اخیر که همچون لکه ننگی بر دامان فرقه باقی خواهد ماند و باعث فروکاهیدن اعتبار و نگاه جامعه نسبت به درویشیگری گردید، در کنار شرایط حساس درونی فرقه(کهولت سن قطب و گمانه ها و رقابت های پنهان بر سر جانشینی وی)، شرایط پیچیده ای برای فرقه گنابادی رقم زده و آینده مهآلود آن را در هالهای از ابهام فرو بردهاست.
@feraghvaadyan
☢بمباران محبت، تکنیک مبلغان تبشیری✝
⭕️یکی از مهم ترین روش های جذب
#مسیحیت_تبشیری «بمباران محبت» است. شگردی که با ابراز محبت های ظاهری فراوان از سوی مبلغان تبشیری برای جذب افراد، بهویژه در مراحل اولیه استفاده می شود. این تکنیک در سخنان اغلب بریدههای تبشیری مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان قلاب و نخستین جرقه های جذب خویش به فرقه یاد کردهاند. برای مثال آقای «مهرداد عسکری»(بریده تبشیری) دراین زمینه میگوید: «مدام از محبت دم می زدند. می گفتند اگر ظلم می بینی هیچ کاری نمن، تو محبت کن و با محبت شرمندهاش کن. بااین شعارهای زیبا، فشار و استرس از روی فرد برداشته می شود. در واقع، نوعی شیادی روان شناسانه بود ...محبت های ظاهری تا جایی بود که نیاز ما به مهر و محبت، با رفتن به جمع آنها برطرف می شد. من و همسرم در خانه با هم مشاجراتی داشتیم. آنجا این جذابیت را داشت تا از این حالت بیرون بیاییم. آن ها ما را به همه نشان می دادند و می گفتند ببینید چقدر زوج خوشبختی هستند. خیلی از ما استقبال می کردند و به نوعی، ما ویترینشان بودیم.ِ» البته این محبت گفتن ها، صرفاً ظاهری و زبانی بوده و در عمل، رفتارهای دیگری از سران تبشیری و مبلغان آن ها شاهد هستیم که دلیل بسیاری از جدایی ها، مشاهده همین تناقض های رفتاری بودهاست.
📖منبع: آرشیو روشنا
@feraghvaadyan
❓آیا نورعلی تابنده، مقصر است؟
⭕️نقش قطب گنابادی در حوادث پاسداران
👈با گذشت حدود دو ماه از حوادث تلخ خیابان پاسداران که به شهادت تنی چند از مدافعان امنیت و تحمیل خسارات مادی و معنوی فراوان منتهی گردید، می توان ابعاد مختلف این واقعه و نقش عناصر گوناگون را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. صرفنظر از گروهک مجذوبان نور به عنوان عنصر اصلی و به اصطلاح میداندار این حوادث، در سر دیگر ماجرا، قطب فرقه گنابادی به عنوان رهبر و زعیم دراویش قرار دارد که جایگاه او حتی از یک رهبر نیز –نزد مریدان- بالاتر بوده و به عنوان مراد و مرشد، الگوی تمامعیار زندگی و رفتاری مریدان را شکل می دهد. بنابراین، نقش وی در نوع رفتارهای دراویش انکارناپذیر می باشد. مروری بر اقوال و واکنش های نورعلی تابنده طی سه ماهه زمستان سال گذشته، حکایت از حقایق جالبی دارد که ممکن است انگشت اتهام برخی تحلیلگران را به سمت وی نشانه برد.
↙️تابنده در گفتارها و واکنش های خود، همواره نوعی «تلون» -خودآگاه یا ناخودآگاه- و عدم انسجام عیان ساخته که کار را برای مریدان و مشاوران فرقه، دشوار نموده است. برخی این امر را به کهولت سن وی نسبت می دهند اما به هر حال، این رفتار و گفتار متناقض، عواقب گاه جبران ناپذیری به دنبال داشته که حوادث تهران، نقطه اوج آن بود.
برای ملموس تر شدن موضوع به چند سخن بیانیه کلیدی وی طی زمستان گذشته(به ترتیب زمانی وقایع) اشاره می شود:
1⃣واکنش به بازداشت دراویش مجرم در قضیه آتش زدن مساجد: «نیتها اگر برای خدا باشد مسجد ضرار را خاموش میکند و نمیگذارد که دیگری حمله کند به مسجد ضرار. انشاءالله خداوند مسجد ضراری جلوی پای ما نگذارد نیتهای ما را چنان پاک و خالص کند که تمام ضرارها را از بین ببرد.»( مجلس صبح جمعه(15/10/1396)، مجذوبان نور.)
2⃣حمایت ضمنی از تحرکات دراویش در مقابل زندان اوین: «دیروز یا پریروز بود یکی از خانمها بچهاش همراهش بود رفته آن چیز [مأمور امنیتی] گفته این بچه را نیاورید گفته میاورم که مثلاً نفهمی شما را ببیند، یادش باشد. همان بچه کوچک شیرخوار با زبان مادرش حقطلبی میکنند.» (مجلس صبح یکشنبه ۱۷-۱۰-۹۶ خانمها ، مجذوبان نور.)
3⃣بی تفاوتی به تجمع و آشوب های دراویش در گلستان هفتم(محل زندگی قطب) و صدور بیانیهای کوتاه پس از غائله دراویش و تخریب موتورسیکلت های پلیس و...، مبنی بر خوب بودن حالش و دعوت به ترک محل.
4⃣اظهار بی اطلاعی نسبت به حوادث کلانتری ۱۰۲ پاسداران: «ظاهراَ در چند روز اخیر، تصادمی شده که دقیقاَ نمی دانم بین چه کسانی و چطوری است.»(اول اسفند ۱۳۹۶)
سؤال این است که آیا نورعلی تابنده به عنوان قطب و رهبر دراویش نمی توانست مواضعی قاطع تر در برابر اغتشاشگران اتخاذ نماید؟ اظهار بی اطلاعی وی از جنایات پاسداران را باید نقطه اوج دورنگی و رفتارهای کنایهامیز وی قلمداد نمود. تحلیل محتوای بیانیه تابنده حاکی از تلاش وی برای کوچک نشان دادن وقایع است. بر اساس تحلیل دادهها، او حتی در بیانیه دوم اسفند خود نیز با وجود اتخاذ لحن صریحتر، باز هم درصدد تبرئه دامن فرقه و درویشیگری از این فجایع است.
🔺اگر موارد فوق را با رفتارهای وی در سال های قبل در قبال مجذوبانی ها جمع بزنیم، می توانیم یکبار دیگر پرسش نخست را با قاطعیت مطرح سازیم . رفتارهایی چون: راه اندازی کارناوال استقبال از مجرمین مجذوبانی پس از آزادی(همراه با تخفیف) از زندان در برخی شهرها، حمایت از تشنج آفرینی آن ها در وقایع سوم اسفند و ابداع روز-خودخوانده- درویش، پشتیبانی از اقدامات تبلیغی مجذوبانی ها در راه اندازی جشنواره بزرگداشت غزالی و امثالهم.
❓به راستی، آیا تابنده می توانست از وقایع تهران جلوگیری کند؟
#نورعلی_تابنده
#گلستان_هفتم
#پاسداران
#فرقه_گنابادی
@feraghvaadyan
📰🗞 «آلیک»، نمودی از آزادی بیان اقلیت ها 📢
🔷آیا می دانستید قدیمی ترین روزنامه ایران پس از اطلاعات، یک روزنامه ارمنی است؟
🔹مؤسسه مطبوعاتی آلیک، یکی از قدیمی ترین رسانه های کشور است که بیش از هشتاد سال است در حوزه های مختلف چاپ و نشر فعالیت دارد. نکته قابل تأمل دراین مؤسسه، اختصاص آن به اقلیت دینی ارامنه می باشد.
🔹آلیک، قدیمی ترین روزنامه پس از اطلاعات در ایران است که از همان ابتدا تاکنون به صورت کاملاً مستقل به چاپ و نشر پرداخته و تاکنون توقفی نداشته است.
🔹این مؤسسه مطبوعاتی علاوه بر روزنامه و تغذیه سایت الکترونیکی، به اتشار چندین مجله (زیرمجموعه) نیز اشتغال دارد.
🔹آلیک همچنین از چاپخانه مستقل برخوردار است؛ امری که در مطبوعات داخلی، نادر می باشد.
🔹مؤسسه آلیک را باید نمودی کامل از تحقق اصل دسترسی به جریان آزاد اطلاعات در جهان شبکه ای امروز قلمداد کرد که در عین حال، یکی از ابعاد #آزادی_بیان را به صورت کامل محقق ساخته و مهر باطلی است بر ادعاهای جریان های معاند مبنی بر نقض حقوق شهروندی اقلیت های دینی در ایران. این مسئله در سایر اقلیت های دینی نیز مصداق دارد و رسانه های زرتشتی و کلیمی نیز در حوزه های مختلف آزادانه مشغول فعالیت می باشند.
@feraghvaadyan
❓چرا معنویت های نوظهور، پرجاذبه هستند؟
☯️هجمه شبهعرفان های شرقی و غربی و انزوای عرفان اسلامی
دهه ۷۰ شمسی، مصادف بود با سیل ترجمه و ورود معنویت های وارداتی نوظهور به کشور. این برهه زمانی را باید دوران اقبال جهانی و رونق این گونه جریان های معنوی کاذب در سراسر جهان به شمار آورد که کشور ما نیز از سایرین مستثنی نبود و خیلی زود اسامی چون «کارلوس کاستاندا، دون خوان، پائولو کوئیلو، اشو، پال توئیچل و به دنبال آن، برایان تریسی و ویندایر و...» بر سر زبان ها افتاد و ردپای آثار آن ها در بازار نشر پیدا شد.
☮️برخی از این عرفان واره های نوپدید، منشأ جریان هایی نیز شدند و بعضی فرصتطلبان با دستمایه قرار دادن مبانی فکری و تعالیم آن ها، جریان هایی –به ظاهر- معنوی و انحرافی بنیان نهادند و گروهی را نیز همراه با خود به انحراف کشاندند؛ جریان هایی چون «راه معرفت»، «رام ا...» و «عرفان کیهانی یا حلقه» که آثار برخی هنوز هم از دامان جامعه، زدوده نشدهاست. به هر حال با گذشت یه دهه و عیان شدن آسیب های این فرق و کتب، روشنگری هایی صورت گرفت و چاپ و نشر این قبیل آثار انحرافی در کشور ممنوع شد. اما امروز با گذشت بیش از دو دهه، با واقعیتی تلخ مواجه هستیم و آن اقبال برخی مخاطبان به این گونه معنویت های کاذب است. هنوز هم آثار اشو و پال توئیچل در بازار زیرزمینی رونق دارد، کتاب های کوئیلو و تریسی هم که نقل هر محفل است!
⁉️پرسش این است که چرا با وجود عیان شدن باطن انحرافی و باطل این جریان ها و آسیبهای آن ها، هنوز هم شاهد گرایش و جذب افراد بدان هستیم؟ شاید وقت آن رسیده که یکبار برای همیشه نقطه ضعف خود را عدم ارائه عرفان اسلامی به صورت کاربردی و جذاب، پذیرفته و برای مرتع ساختن این ضعف، آگاهانه و با تمام توان اقدام نماییم. حقیقت آن است که تا زمانی که ما –اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی- نتوانیم عرفان اسلامی و معنویت را آنگونه که الگوهای راستینش عرضه داشتند، برای جامعه امروزی و متناسب با نیازهای آن ارائه دهیم، «پائولوکوئیلو و اشو و تریسی»ها همچنان میان جوانان تشنه معنویت دست به دست می شوند(فقط قالب ها متفاوت است؛ گاهی مکتوب و زمانی در فضای مجازی).
@feraghvaadyan