eitaa logo
روشنگری وجهاد کبیر
85 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️💥 بازیگر عصبانی ✅ سخنان تند و توأم با آقای در را می‌توان از این دریچه نگریست که اگرچه ظاهری تهاجمی، و افشاگرانه دارد اما همه اینها روی دیگر نوعی است و از این منظر نه جای تعجب دارد و نه چندان جای نگرانی، چرا که چنین رویه‌ای قابل پیش‌بینی بود.  💠 رئیس ‌دولت به جد است. دولت تدبیر و امید که خود را و متخصص مذاکره می‌دانست، به دلایل مختلف که بخش عمده‌ای از آن به ‌اشتباهات محاسباتی و عملیاتی خود دولت بازمی‌گردد، در این میدان بوده است. که قرار بود سکوی پرش و نقطه اتکای روحانی و دولتش باشد اینک به آن بدل شده است. با خوش‌بینی مفرط، امتیازهای کلان داده شد و نه تنها گره‌ای گشوده نشد که مشکلات افزون نیز شد.  👈 برجام خشت نخستین و بود که دیوار شش ساله دولت را تا ثریا کج بالا برد. به امید برجام، به‌عنوان تنها نسخه واقع‌بینانه رفع مشکلات اقتصادی کشور به حاشیه رفت و برای دولتمردان بیشتر بود تا یک نقشه راه عملیاتی. برنامه‌ریزان اقتصادی، بودجه‌نویسان، وزارتخانه‌ها، بانک‌ها، بنگاه‌های اقتصادی، تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان و سایر دست‌اندرکاران و اجزای اقتصادی کشور تمام نگاه خود را معطوف به و سپس برجام کرده و تصمیمات و حرکات‌های خود را با آن تنظیم کردند.  ❌ کالاهای غیرضروری تنها یکی از آثار مخرب این موضوع بود. ارز ارزشمند کشور برای خرید غذای سگ و خاک گربه هزینه شد و یا اقلام دیگری که هرچند نیاز بود اما امکان تولید آن در داخل وجود داشت و واردات بی‌رویه آنها نتیجه‌ای نداشت جز کارخانه‌ها و شدن کارگران و سوق دادن سرمایه‌داران به سمت فعالیت‌های غیرمولد. به اسم جذب سرمایه خارجی، فرصت‌های اقتصادی در اختیار شرکت‌های خارجی قرار گرفت و در هیاهوی این « » صدای پژوهشگر، کارآفرین، سرمایه‌گذار و تولیدکننده داخلی به جایی نرسید. ⚠️ عوارض در عرصه سیاست داخلی و فرهنگ نیز خود را نشان داد. نیروهای و به بهانه‌های مختلف و واهی به رانده شده و طرد شدند. هرکس کوچک‌ترین انتقادی از دولتِ «پناه بر خدا از » کرد، چیزی جز یک دوجین فحش و شکایت و دادگاه و پاسگاه ندید. جنجال و فرستادن زنان به بزرگ‌ترین دستاوردهای دولت در عرصه فرهنگی و اجتماعی هستند.  ⭕️ نتایج نظرسنجی‌ها درباره دماسنج اوضاع دولت است. آنچه گفته شد شمایی کلی از وضعیت دولت در هفتمین سال خود است. خود را جای آقای روحانی بگذارید. چه حرف حسابی برای گفتن می‌ماند؟ پس چه جای تعجب دارد که رئیس‌جمهور با مسلمات تاریخی، بگوید: ⚠️ «پیامبر(ص) با پیمان می‌بست و وقتی کفار پیمان را می‌شکستند دوباره با آنها پیمان می‌بست.» مگر آنکه جناب روحانی اسناد تاریخی جدیدی را درباره ماجراهای (ص) با قبیله یهودی بنی نضیر و با مشرکان مکه کشف کرده باشند! روحانی که بی‌بهانه به این و آن می‌تازد، به نوعی پاسخ سخنان خود را هم می‌دهد. وی در جلسه شورای اداری استان یزد گفته است: «بعد از انتخابات 4 سال باید آتش‌بس اعلام شود و همه باید با هر عقیده و نگرشی با فرد انتخاب‌شده کار کنند تا زمان انتخابات بعدی فرا برسد. در زمان هم جنگ در 4 ماه تعطیل می‌شد اما گویا در کشور ما، ماه حرام هم نداریم»!  💢 اخیر آقای روحانی را باید از زاویه وضعیت و کارنامه دولت ایشان دید و به تحلیل نشست. وضعیتی که به قول یکی از حامیان دولت، «از آن 24 میلیون رای الان 240 هزار رای هم نمانده است.» اما متاسفانه ایشان نشان داده است برای و انتخاباتی حاضر است دست به هر نمایشی بزند. نمایش‌هایی که پروپا قرص‌ترین تماشاچیان هم دیگر حوصله آن را ندارند و برایشان تکراری و خالی از معناست. 🔻🔻🔻🔻 کانال بصیرت و روشنگری در http://eitaa.com/joinchat/888995841Cb3b584a635
درس‌هایی از پیامبر(ص) 📝شدید با 🔰از همان ابتدایی که (ص) در مدینه شکل گرفت، دشمنان آن هم شروع به کار کردند. پیامبر(ص) در دوران حکومت خود، حداقل با سه گروه دشمن مواجه بود: 1️⃣دشمن اول، قبایل نیمه وحشی‌: که اطراف مدینه زندگی می‌کردند «و تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.» 28/2/80 پیامبر «در هر کدام از آنها اگر نشانه‌ی صلاح و هدایت بود، بست ... و بر و پیمان خودش، بسیار پافشاری می‌کرد و پایدار بود.» 28/2/80 اما آنهایی که شریر و بودند، «پیغمبر سراغ آنها رفت و آنها را منکوب کرد و سر جای خودشان نشاند..» 2️⃣دشمن دوم، و اهل قریش: «پیغمبر احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناً آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکه حرکت نکرد. راه کاروانىِ آنها از نزدیکی مدینه عبور می‌کرد؛ پیغمبر تعرّض خودش را به آنها شروع کرد، که جنگ بدر، مهم‌ترینِ این تعرّض‌ها در اوّلِ کار بود. پیغمبر تعرّض را شروع کرد؛ آنها هم با تعصّب و پیگیری و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند. تقریباً چهار، پنج سال وضع این‌گونه بود؛ یعنی پیغمبر آنها را به حال خودشان رها نمی‌کرد؛ آنها هم امیدوار بودند که بتوانند این مولود جدید - یعنی نظام اسلامی - را که از آن احساس خطر می‌کردند، ریشه کن کنند. و جنگ‌های متعدّد دیگری که اتّفاق افتاد، در همین زمینه بود.» آخرین جنگ پیامبر(ص) با این دشمنان، بود و پس از آن، ماجرای پیش آمد و پیامبر(ص) با آنان پیمان صلح امضا کرد. اما سال هشتم بعثت، «که کفّار کرده بودند، پیغمبر رفت و مکه را فتح کرد، که فتحی عظیم و حاکی از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود.» 3️⃣دشمن سوم، یهودی‌ها: «یعنی که علی‌العجاله حاضر شدند با پیغمبر در مدینه زندگی کنند؛ اما دست از موذیگری و اخلالگری و تخریب برنمی‌داشتند... پیغمبر تا آن‌جایی که می‌توانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر بر طبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آن‌جا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمان‌ها ماند. دسته‌ی دوم، بودند. اینها هم خیانت کردند لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند. 🔰 دسته‌ی سوم بودند که پیغمبر امان و اجازه‌شان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر حمله کنند!... بعد که قریش و هم‌پیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعه‌های بنی‌قریظه می‌خوانیم؛ راه بیفتیم به آن‌جا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیست‌وپنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همه‌ی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگ‌تر بود و قابل اصلاح نبودند.» بنابراین در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر نکرد اما در مقابل نقض عهد آنان، ساکت نماند و پاسخ خیانت‌شان را با کامل داد. @Khattehezbollah
🔴درس‌هایی از پیامبر(ص) 📝شدید با 🔹🔸از همان ابتدایی که (ص) در مدینه شکل گرفت، دشمنان آن هم شروع به کار کردند. پیامبر(ص) در دوران حکومت خود، حداقل با سه گروه دشمن مواجه بود: 1️⃣دشمن اول، قبایل نیمه وحشی‌: که اطراف مدینه زندگی می‌کردند «و تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.» 28/2/80 پیامبر «در هر کدام از آنها اگر نشانه‌ی صلاح و هدایت بود، بست ... و بر و پیمان خودش، بسیار پافشاری می‌کرد و پایدار بود.» 28/2/80 اما آنهایی که شریر و بودند، «پیغمبر سراغ آنها رفت و آنها را منکوب کرد و سر جای خودشان نشاند..» 2️⃣دشمن دوم، و اهل قریش: «پیغمبر احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناً آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکه حرکت نکرد. راه کاروانىِ آنها از نزدیکی مدینه عبور می‌کرد؛ پیغمبر تعرّض خودش را به آنها شروع کرد، که جنگ بدر، مهم‌ترینِ این تعرّض‌ها در اوّلِ کار بود. پیغمبر تعرّض را شروع کرد؛ آنها هم با تعصّب و پیگیری و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند. تقریباً چهار، پنج سال وضع این‌گونه بود؛ یعنی پیغمبر آنها را به حال خودشان رها نمی‌کرد؛ آنها هم امیدوار بودند که بتوانند این مولود جدید - یعنی نظام اسلامی - را که از آن احساس خطر می‌کردند، ریشه کن کنند. و جنگ‌های متعدّد دیگری که اتّفاق افتاد، در همین زمینه بود.» آخرین جنگ پیامبر(ص) با این دشمنان، بود و پس از آن، ماجرای پیش آمد و پیامبر(ص) با آنان پیمان صلح امضا کرد. اما سال هشتم بعثت، «که کفّار کرده بودند، پیغمبر رفت و مکه را فتح کرد، که فتحی عظیم و حاکی از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود.» 3️⃣دشمن سوم، یهودی‌ها: «یعنی که علی‌العجاله حاضر شدند با پیغمبر در مدینه زندگی کنند؛ اما دست از موذیگری و اخلالگری و تخریب برنمی‌داشتند... پیغمبر تا آن‌جایی که می‌توانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر بر طبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آن‌جا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمان‌ها ماند. دسته‌ی دوم، بودند. اینها هم خیانت کردند لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند. ♦️ دسته‌ی سوم بودند که پیغمبر امان و اجازه‌شان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر حمله کنند!... بعد که قریش و هم‌پیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعه‌های بنی‌قریظه می‌خوانیم؛ راه بیفتیم به آن‌جا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیست‌وپنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همه‌ی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگ‌تر بود و قابل اصلاح نبودند.» بنابراین در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر نکرد اما در مقابل نقض عهد آنان، ساکت نماند و پاسخ خیانت‌شان را با کامل داد./خط حزب الله ✅ 🆔 @naslechaharome