eitaa logo
روشنگری وجهاد کبیر
84 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حمید رسایی
. ♻️ می‌دانید چرا دولت قادر به کنترل و مهار قیمت ارز و سکه نیست؟ قسمت اول🔻 چون اصلاً قرار نیست آنها را و کند! «» است؟ بله، امّا این موضوع ربطی به ندارد! به ‭4.5‬ میلیون و به 12 هزار رسیده، چون شما در «» قرار دارید. رشته توئیت زیر که توسط نادر فتوره چی منتشر شده را بخوانید: 1-کتاب «نائومی کلاین» با نام «دکترین شوک» یک دهه قبل تمامی مراحلی که امروز درحال تجربه‌ی آن هستیم را به ترتیب و نوبت تشریح کرده است. مکانیزم عمل «شوک درمانی اقتصادی»، درست شبیه مکانیسم عمل «شوک درمانی روانی» ست: ایجاد یک ضربه مهیب به قربانی، خالی کردن ذهن او و سپس در اختیارگرفتن کنترلش. 2- شوک درمانی روانی، طرح دکتر «ایوون کامرون» بود که از طریق وارد کردن «شوک الکتریکی»، به گفته خودش «موجب می‌شود ذهن به لوح های پاک و نانوشته تبدیل شود که بتوان روی آن نوشت». جمله‌ای که جرج اورول در کتاب «‭1984‬» اینگونه نوشت: «اونقدر فشارتون میدیم تا خوب تخلیه شید. بعد خودمون پرتون می کنیم». 3- شوک درمانی اقتصادی، الگویی مشابه شوک درمانی روانی دارد: بهره‌برداری از «فرصت» یک «فاجعه» (جنگ، زلزله، سقوط بازار، تحریم اقتصادی و ...) برای «افزایش قیمت‌ها» و «کاهش تعهدات دولت به شهروندان» و سپس بهره‌گیری از استیصال قربانی برای انطباق‌پذیر کردن او با «شرایط جدید». 4- مکانیزم عمل «شوک درمانی» چه در عرصه «روان‌درمانی»، چه در «اقتصاد سیاسی»، به زبان ساده‌تر این است: وقتی مشت اول را زدی و قربانی گیج شد، از گیجی استفاده کن و مشت دوم را محکمتر بزن. 5- نخستین مورد از «شوک درمانی اقتصادی» در شیلی به وقوع پیوست. جایی که «میلتون فریدمن»، استاد دانشگاه شیکاگو به همراه جمعی از دانش آموختگانش، پس از کودتای پینوشه در سال ‭1973‬ به کاخ ریاست جمهوری شیلی نقل مکان کردند و به سمت «مشاور اقتصادی پینوشه» منصوب شد. 6- او به پینوشه توصیه کرد: «دولت جدید حدوداً 3 تا 6 ماه وقت دارد و اگر از فرصت استفاده نکند و دست به اقدام نزند، دیگر فرصت مشابهی نخواهد یافت». منظور از تغییرات این بود: کاهش مالیات، آزادسازی تجارت، خصوصی‌سازی آب، برق و تلفن، قطع بیمه‌های اجتماعی، آزادسازی قیمت سوخت، برداشتن تمامی سوبسیدها. 7- شیلی پس از کودتا، توسط فریدمن لقب «آزمایشگاه» گرفت. بعدها دولت تاچر با سرکوب اتحادیه‌های کارگری و شکستن «اعتصابات» نسخه فریدمن را اجراء کرد. عراق پس از اشغال، نیو اورلئان پس از طوفان کاترینا، روسیه پس از فروپاشی، آرژانتین دوران «ژنرال ها» و لهستان پس از اشغال نمونه‌های دیگرند. 8- نتیجه «شوک درمانی» فریدمن در «آزمایشگاه شیلی» این بود: 30سال رکود تورمی، زندگی بیش از 40 درصد جامعه زیر «خط فقر»، تشکیل طبقه نوکیسه ابرسرمایه‌دار (با آقازاده‌ها و خانم‌زاده‌های ریچکیدز) که به خود لقب «کارآفرین» داده‌اند و همه نیز «خیریه» دارند! 9- ما تا کنون سه مرحله از «شوک درمانی» را تجربه کرده‌ایم: مرحله اول: دهه 70 و استفاده از گیجی جامعه پس از جنگ و تصویب قانون خصوصی سازی. مرحله دوم: دهه 80 و قطع سوبسید و برنامه‌های حمایتی با نام «طرح تحول اقتصادی» و «هدفمندی». مرحله سوم: شوک قیمتی 93 و افزایش 3 برابری تمام کالاها و خدمات. 10- شیوه‌ی عمل شوک درمانی مرحله چهارم: الف- افزایش 3 برابر قیمت‌ها ب- ایجاد شرایط ذهنی جامعه با کمک رسانه‌ها برای افزایش بیشتر ج- وحشت در جامعه د- ایجاد نمایش «تلاش برای مهار قیمت» ه- ایجاد احساس رضایت از بیشتر نشدن قیمت‌های پیشبینی شده در رسانه‌ها و- افزایش بیشتر قیمتها ز- تثبیت 3 برابر قیمتها 11- دعوای رسانه‌ای «ناکارآمدی» نباید ما را گول بزند. دولت می‌تواند با بازگرداندن وجوهی که بشکل «وام» به آقازاده‌ها داده، بازگرداندن دلارهای خارج شده توسط وابستگان و بستگان، بازپسگیری دارایی «خصوصی/غارت شده» و ده‌ها برنامه دیگر، قیمتها راکنترل کند اما نمیکند، چون این مرحله چهارم «شوک درمانی»ست. 12- مقدمات «تغییر رفتار» با چشم‌انداز دستیابی به اقتصاد بازار آزاد (مثلاً اقتصاد پویا) مستلزم این شوک قیمتی‌ست. ما بزودی بعد از پایان رجزخوانی به بازار جهانی خواهیم پیوست و قیمتها باید بر اساس وزن‌مان در بازارجهانی «واقعی» شود: سقوط پول ملی به معنای ارزان شدن نیروی کار و ابزار تولید است. 13- برای آنکه انگیزه‌ی حکومت در چینش دردناک این مقدمات «پیوستن» به بازار جهانی از طریق وارد کردن «شوک قیمتی» را بهتر درک کنید، زمزمه‌ی عضویت در معاهده پالرمو (FATF)، زمزمه‌ی اقتصاد بدون نفت (توریسم) و اجرای طرح کارورزی را مد نظر داشته باشید. ادامه در پست بعد👇 🔺کانال حمید رسایی🔻 .eitaa.com/joinchat/‭389677056‬C‭798‬a6dc5a1
♨️ عملیات فریب ♨️ برای اثبات گزاره ای مهم و تعیین کننده جهت برآوردهای آینده کشور و تبیین سیر تحولات جاری و آتی، ابتدا سه پیش فرض را مطرح می کنم: 1⃣پیش فرض اول: جریان در کشور ما دنباله جبهه متحد غربی است. به این معنا که بین غرب و یک حمایت دو سویه وجود دارد و طیفی از اصلاح طلبان دارای هماهنگی روشی و منشی و وحدت راهبردی با آنسوی آب ها هستند و منافع جریان استکباری را در ایران نمایندگی می کنند. سرنخ های فراوانی برای اثبات این گزاره وجود دارد که مشهورترین آن جمله معروف است که گفته بود:«اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند» 2⃣پیش فرض دوم: کشور ما حداقل یک سال است دربحرانی ترین مرحله از یک جنگ تمام عیار اقتصادی و سیاسی به سر می برد. جنگی که با کمپین فشار حداکثری دولت های غربی با هدف تسلیم کردن ملت به اوج رسیده است. روند پژوهی تحولات نشان می دهد بنا بود دشمن طی فرآیندی کشور را به مرز فروپاشی اجتماعی و سپس سیاسی با بستر اقتصادی ببرد. مقاومت و دور زدن ها، شروع روند منهای نفت در کشور و بازدهی اولیه این روند ، پیروزی های منطقه ای، ماجرای اسقاط متجاوز آمریکا وتوقف نفتکش متجاوز انگلیسی توسط به طرف غربی نشان داد که در طراحی راهبرد در اثر تولید فشار اقتصادی – اجتماعی و انزوای ایران در دنیا دچار خطای فاحش محاسباتی شده و متغیرهای مهم و ناشناخته ای را در محاسباتش لحاظ نکرده است. 3⃣پیش فرض سوم: از ابتدای سال تاکنون شکست های متوالی جبهه متحد غربی، بی سرانجام بودن و اف ای تی اف که ابزارهای اعمال سیاست های غرب بر ایران بودند و در آخر ناامیدی مردم از دولت غربگرا، جریان غربگرای داخلی را به نفس های آخر نزدیک کرد. همه این موارد یعنی شکست فشار حداکثری . از سوی دیگر کارنامه مخدوش و بی ثمر اصلاح طلبان در دهم و در قامت فراکسیون ناکارآمد امید ، ضعف مفرط شوراهای شهر کلانشهرها که با اکثریت اصلاح طلبان شکل گرفته بود و از همه مهمتر چسبندگی به دولت یازدهم و دوازدهم و شراکت در کارنامه خالی آن موجبات افت شدید سرمایه اجتماعی این جریان و کاهش مقبولیت و مشروعیت آن در حوزه افکار عمومی را رقم زد .اکنون برآورد جریان غربگرا از امتداد دامنه قهر مردم با آن ها تا انتخابات مجلس خبر می دهد و این یعنی بروز در اردوگاه غربگرایان داخلی. 🔰با لحاظ پیش فرض های سه گانه فوق، به نظر می رسد اگر جمهوری اسلامی در یک شرایط آرام و بی تنش قرار بگیرد و شیب معیشتی مردم رشد صعودی پیدا کند، ثمره اولیه آن بازتولید مشروعیت نظام در حوزه بوده و محصول آن ایجاد ثبات داخلی، پرداختن به مسائل فراملی، اهداف منطقه ای و جهانی و در نتیجه افزایش تهدیدها نسبت به منافع آمریکا و اسرائیل است. آیا منطقی است که جبهه متحد غربی جمهوری اسلامی را در مسیر یکپارچگی انقلابی و بازتولید کارآمدی و اقتدار به حال خود رها کند و اجازه دهد تا در یک فرآیند طبیعی و سیر طبیعی جریان هوادار غرب در کشور ما نفس های آخر خود را بکشد ؟ پاسخ بسیار روشن است. حتی اگر گزاره های فوق در اثبات این نتیجه که جبهه غربی هرگز کوتاه نخواهد آمد کافی نباشد، نگاهی به تجربه تاریخی کشورهای بلوک شرق و آمریکای لاتین که عزم ملی گرایانه آن ها با راهبردهای براندازی نرم و در نهایت کودتای آمریکایی ها متوقف شد می تواند در تایید این نتیجه گیری به کمک مخاطب بیاید. 🔰 بنابر آنچه گفته شد این فرض منطقی به نظر می رسد که غربی ها با یک گشایش مقطعی افکار عمومی را دچار خطای محاسباتی کرده و در سایه این حواس پرتی جمعی بازتولید سرمایه اجتماعی دنباله های داخلیشان را ممکن سازند . در این پروژه چشاندن طعم سود آنی حاصل از با غرب به افکار عمومی مبنایی خواهد شد برای دادن آدرس غلط مجدد به مردم. کافیست مردم فراموش کنند که نتیجه 7 ساله خوشبینی به وعده غربی ها چه بوده وتا چه میزان کشور را در رکود قرار داده است. این " عملیات فریب" دستور کار این روزهای غربگرایان داخلی است و نشانه های آن اندک اندک بروز خواهد کرد.
🔸 قابل توجه کنشگران در عرصه میدانی انتخابات 🔴 ️برای ، ۵ کار را « نکنیم » 🔹 شما هم معتقدید که مهم ، بلکه است . اگر همراهید که همراهید ، بیائید برای رشد ، ۵ کار نکنیم ؛ این خودش کار مهمی است . ✅ پیشنهادات برای اینکه ️" چه نکنیم ؟ " 1⃣. گردن نیندازیم 🔸 مشکلات امروز کشور را بگوئیم و نقد کنیم ولی زنجیر نکنیم و گردن بیاندازیم . طبیعی است که بگویند اگر ما مقصریم ، خب چه کاری است ؟ رای نمی دهیم که چنین شود . برخی جدی جدی فکر می کنند اگر از این دولت ، باشند به نامزد مورد علاقه آنها رای می دهند ؛ خیر ، الزاما این طور نیست . بله ، امروز باید از تجربه درس گرفت و تجربه جدید ساخت ؛ نه مچ گرفت و مقصر ساخت . بین مقصر کردن و تجربه ساختن یک مرز باریک است . 2⃣. کار را نکنیم 🔹 دوست خوبم مردم رای می دهند که اوضاع کند و زندگی شان حل شود . رقابت را جایی نبرید که کسی متوجهش نشود و دردش نباشد . ملت می پرسند بهتر می تواند کشور را با همین قوانین موجود بهتر اداره کند که صف مرغ نباشد و روغن قحطی نشود . دعوا را جائی نبریم که مساله مردم نباشد و مساله سازی بی ثمر شود. اینجاست که خیلی ها می گویند "خب چه کاریه ؟ این دعواها ما را چه سود ؟ جنگ زرگری است و کار به سفره ما ندارد " هر کس ، هر گفتمانی دارد باید اش را بر حل مشکل روی زمین مردم نشان دهد وگرنه هر چیز دیگری که هست ، خیلی مهم نیست. 3⃣. از ، هیولا نسازیم 🔸 وضع موجود را نقد کنیم ؛ اما نه اینکه گوئی یک هیولایی اهریمنی وجود دارد که را خاکستر ساخته و کلا هر چه هست و رفته است ، هیچ و پوچ است . 4⃣.  نشویم 🔹 شورای نگهبان کار خودش را می کند ؛ اما ما جای شورای نگهبان ننشینیم . پیروزی نامزد مورد علاقه ما ، در حذف رقیب نیست. طوری رفتار و تبلیغ سلبی نکنیم که رقیب بی حیثیت شود و از بیخ حذف شود . افراد برای پای آمدن ، نیاز دارند رد پای علاقه و گرایش خودشان را در رقابت ها ببینند. حذف رقیب به معنی اقبال به نامزد مورد علاقه ما نیست . ملت می گویند " اگر فکر ما و علاقه ما و نامزد ما آنقدر فاسد است که خب پس هیچی به هیچی . چه کاریه ؟ " فکرها و روش ها را کنیم و شخصیت آدم ها را نکنیم. 5⃣. نسازیم 🔸 این آخری برخلاف قبلی ها ، ظاهرا مشارکت می سازد اما در باطن دقیقا ضد مشارکت است. خودش که مهم نیست ، ثمره اش مهم است. مشارکت ، می سازد . صندوق را عامل شکل گیری می کند. دوقطبی ها تعداد رای دهنده ها را زیاد می کند اما را پاره پاره می کند . بدتر اینکه ، این با نتیجه آرا هم تمام نمی شود و به بعد از صندوق هم منتقل می شود و تا سرسفره خانه ها هم کشیده می شود. ✅ ️و اما چه باید کرد ؟ ساخت « » ؛ امید به « گشایش و » از طریق « » . همین . 🔹 چطور ؟ 🔸 باید در نقد وضع موجود و یا تبلیغ نامزدمان این گزاره را جا انداخت که : « راه هست » چطوری راه هست ؟ با « بوک » ب : و : ک : ◾ حرف های کلی و آسمانی و خیال انگیز ، نه ؛ دقیقا برنامه روشن برای حل مشکلات روی زمین و سرصحنه زندگی مردم. مثل اینکه اگر تحریم ها ادامه یابد و نفروشیم ، دقیقا برای اداره کشور پول از کجا می آورید ؟ چطوری را تسهیل می کنید ؟ / چه راهی دارید برای اینکه ملت گران نخرند و کشاورز پیازش را دفن نکند؟ / چه می کنید صف نشود ؟ / برای قطحی چطور ؟ / قیمت را چطور پائین می آورید ؟ بجز برنامه باید « » دهند تا بشود ارزیابی کرد. اجمالا هم باید « » داشته باشند که بشود تخمین زد و تطبیق داد . 👈 پس خلاصه : 1. وضع موجود و مشکلات را به اندازه خودش نشان دهیم 2. بگوئیم به چه دلیل و مطابق کدام و ، به اینجا رسیدیم 3. بگوئیم برای حل این مشکل چه چه روی زمین مانده است و چه کاری نکردند ؟ 4. برای رسیدن به وضع مناسب ، چه کاری باید صورت بگیرد ؟ ✅ ان شاء الله موثر است 🔸 🔹 🎓 @daneshjoo_salam1