کتاب یحیی نوشته امیرحسین معتمد
روایت سفر تبلیغی یه طلبهست به همین نام به یکی از روستاهای شمالی در ماه رمضان
یحیی که با هزارامید پدرش دوست داشته طلبه بشه و اون هم سر به راه توی همین مسیر وارد شده، حالا برای اولین بار رفته سفر تبلیغی به روستایی که اگه مردمش باهاش ارتباط بگیرن، یعنی خیلی کارش درسته دیگه
روستا از جاهایی بوده که میرزا کوچکخان جنگلی هم همون اطراف بوده و مردم باهاش خاطره دارن
یحیی اول با تصورات خودش+ همه آموزهها و توصیههایی که بهش کردن، وارد روستا میشه و به مرور تا پایان ماه مبارک با توجه به تشخیص خودش دست به اقداماتی میزنه (مکمل و نمونه خوبی از همه چیزهایی که یاد گرفته) که نتیجهش میشه همرنگ و یکیشدن با مردم و بالارفتن اعتبار و محبتش توی دل مردم، حتی در مواقع بحرانی روستا
انقدری که آخر ماه مبارک کسی دوست نداره روحانی جوان از این روستا بره
داستان خیلی نرم روایت میشه و وارد خونه و رابطه اهالی و یحیی میشه
ولی یه صمیمیتی داره که به جان میشینه واقعا
#کتاب_یحیی
#امیرحسین_معتمد