نظریهٔ آشوب و لوازم فلسفی و الهیاتی آن (۲)
(بحث تخصصی)
به نظر میرسد چالشهای برخاسته از نظریهٔ آشوب پیش از آنکه به نظم موجود در سیستمهای پیچده وارد باشد به محدودیت علمی و معرفتی انسان از سویی و ضعف عملی و فعلی او از سوی دیگر متوجه گردد. از طرفی سیستمهای آشوبناک پیچیده اند و تعدد عوامل دخیل و مؤثر در آنها از یک طرف و باز بودن این سیستمها و در نتیجه تأثیر پذیری از عوامل و أسباب خارجی کار تسلط و احاطه و معرفت به تمام عوامل مؤثر در نتیجه را دشوار می نماید و از طرف دیگر تحدید و اندازه گیری و معرفت به اندازه دقیق مقادیر اولیه مؤثر در سیستمهای پیچیده در مقیاسهای بسیار کوچک یا حتی ایجاد آنها عملا کاری غیر ممکن است این در حالی است که همانطور که در تعریف سیستمهای آشوبناک گذشت تفاوت مقادیر اولیه هرچند کوچک و ناچیز باشد حتی به اندازه یک اتم نتایج بسیار متفاوتی ایجاد خواهد نمود. به بیان فنی می توان گفت که چالش نظم در سیستمهای آشوبناک یک چالش آنتولوژیک و وجودی نیست بلکه یک چالش و مشکل اپیستمولوژیک و معرفت شناسانه است. بدین معنی که نظم به معنای هماهنگی اجزای سیستم در جهت تحصیل نتیجه وجود دارد و در واقع اجزاء لازم به اندازه دقیق لازم برای ایفای نتیجه مطلوب وجود دارد اما از لحاظ معرفتی ما به تمام این اجزاء مؤثر و به اندازه و مقدار آنها علم نداشته و عملا امکان اندازه گیری آنها را به طور کامل نداریم لذا با تمام ابزار دقیق محاسباتی و مدرنی که داریم اما باز هم دقت این ابزارها محدود است و لذا ضمن وجود قطعیت و تعین وجودی به خاطر قانون علیت اما سخن از قطعیت و تعین معرفتی در پیش بینی به علت عدم اطلاع و احاطه کامل بر تمامی اسباب و علل نتیجه سخنی گزاف است. کسانی که به موضوع آشوب اشاره نموده اند تصریح نموده اند که نوعی نظم در این آشوب و بی نظمی وجود دارد که باید بدانیم این سخن تناقض آمیز نیست زیرا منظور این است که آنچه ما در نگاه نزدیک و جزء نگر آن را بی نظمی یافته ایم در با نگاه از دور و نگرش کل نگرانه آن را منظم یافته ایم. در همین راستا است خصوصیتی که برای سیستمهای پیچیده آشوبی بر میشمرند و آن خصوصیت خودسامانگری آنهاست بدین معنا که خودسامانگر پدید آمده و خود سیستم بدون دخالت عامل نظام بخش خارجی خود را سامان می دهد که این نکته هم تأکیدی است بر نظاممند بودن چنین سیستمهایی. از طرف دیگر حتی برخی که از آشوب سخن می گویند به نظر می رسد با نگرش زیباشناسانه سخن می گویند که نظم را نفی میکنند زیرا الگوی آماری عمل آن سیستم با الگوی ذهنی آنها منطبق نیست این در حالی است که آن سیستم نیز خود دارای الگوی آماری خاص خود می باشد و دارای شکن (فراکتال) و یا نقطه جذب (جذبگرهای لورنز) مخصوص خود می باشند تا جایی که برخی از این الگوها از معیار زیباشناسی نیز برخوردار می باشند مثل همان الگوی هواشناسی که شبیه پروانه است و به زیبایی تداعی گر همان نظریه اثر پروانه ای است.
سید روح الله موسوی
#نظریه_آشوب
#فلسفه_فیزیک
#الهیات_فیزیک
#اثر_پروانهای
رسانهٔ روحالله
https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادش بخیر،
زلالی آن کوچهباغها!
رسانه روح الله
https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
⚠️ یک دنده میرویم؟ شاید کلاچمان تنظیم نیست!!!
⚡️(چگونه رسانهٔ اجتماعی ما را تغییر میدهد)
🖋مدتی پیش ماشینم را برای یک تعمیر اساسی سپردم به مکانیک. وقتی که رفتم آن را تحویل بگیرم و خواستم به حرکتش درآورم احساس کردم کلاچ جور دیگری شده و خودرو چند بار خاموش شد. وقتی موضوع را به استادِ مکانیک گفتم جواب داد: «بله! کلاچت تنظیم نبود، درستش کردم، کم کم به آن عادت میکنی». با خودم گفتم: عجب! پس من تا قبل از این که خودرو را این جا بیاورم در حقیقت به کلاچ خراب عادت کرده بودم. یادم آمد که پیشتر، چند بار نتوانستم در سربالایی نیمکلاچ بگیرم و ماشین خاموش میشد، یکبارش در سربالایی پارکینگ طبقاتی بود که نمیدانید چه اوضاعی شد! با این حال، اکنون با اینکه خودرو درست و تنظیم شده بود اما با آن راحت نبودم و احساس بیگانگی میکردم. به هر حال مدتی وقت برد تا به این سیستم جدید عادت کنم و تازه متوجه شدم ماشین خیلی عالی شده، خصوصا در سربالاییها و موقع نیم کلاچ گرفتن. این نکته در علوم شناختی (cognitive sciences) و همچنین علم اعصاب (neuroscience) ثابت شده که وقتی انسان، به رفتاری ادامه دهد یا خود را در معرض پنداری قرار دهد، نورونها یا سلولهای عصبی و مغز، خود را با آن تطبیق میدهند و لذا به یک عمل ناخودآگاه و یک پندار مفروض تبدیل میشود، حال می خواهد آن رفتار یا پندار درست یا نادرست باشد. خلاصه، این ماجرا که حتما برای خیلی از شما هم اتفاق افتاده، برای من جالب و درس آموز بود. این یعنی مغز انسان می تواند به یک شیوه نادرست عادت نماید و یکدندگی کند به گونهای که شیوه درست برایش نامأنوس و غریب جلوه نماید به طوری که نتواند خود را با آن تنظیم کند که بی گمان در سراشیبیهای زندگی و بزنگاهها، انسان کم آورده و ضربه خواهد خورد. این در حالی است که وفق یافتن با شیوه درست و صحیح، نیازمند گذشت زمان جهت بازنویسی ذهن است. این نکته نتایج و آثار مهم و سرنوشتسازی دارد. به عنوان مثال فضای بیضابطهٔ شبکههای اجتماعی، خصوصا انواع خارجی آن که قوانین و ضوابط کشور ما را بر نمیتابند، زیستبوم آشفته و مسمومی ایجاد کرده و از طرفی فرصتی برای بیگانگان فراهم نمودهاند تا با طراحی مصرف رسانهای ما و تنظیم ورودی معرفتیمان، سیستم اعصاب و روابط نورونی را به گونهای مهندسی کنند تا مغز ما با اندیشه و منش مورد نظر آنها خود را وفق، تطبیق یا عادت دهد هرچند غلط، نادرست و خطرناک باشد. ما امروزه به افرادی برمیخوریم که متأثر از این فضا با یک دندهٔ لج و کج به اندیشه های ناصوابی چسبیده و به هیچ صراطی مستقیم نیستند، افرادی خودتحقیر که از مملکت و حتی هویت خودشان بدشان میآید. فضای مجازی با تأثیر هشتگها، هیمنهٔ کارزارها، فضاسازی شبکهها و مهندسی دادهها، فضایی میآفریند که چه بسا مغز کاربران به اندیشهای انس گیرد که ناروا و مضر و نادرست باشد و اندیشهای را پس زند که چه بسا درست، پر فایده و واقعی باشد. آنچه گفتیم تنها یک فرضیه نیست، جارون لنیر (Jaron Lanier) از مؤسسان گوگل به آلگوریتمهایی که او آنها را «بامر» (Bummer) مینامد اشاره می کند که در غولهای رسانه اجتماعی همچون فیسبوک و حتی گوگل وجود دارد و فکر و سلیقه و انتخاب کاربران را در جهت منافع خود مهندسی میکند و به قول او آنها را به مملوکات خود تبدیل میکند. او در همین زمینه کتاب پر فروشی دارد با عنوان: «ده استدلال برای اینکه هم اکنون حساب کاربری رسانههای اجتماعی خود را حذف کنید» (1). پس مهم است که در چه فضایی تنفس و زندگی می کنیم. آیا در آن فضای مجازی هستیم که مهندسی و مدیریت آن در دست بیگانه است یا در فضایی بومی که قانون کشور خودمان بر آن حکمفرماست؟ در چه گروه هایی و با چه افرادی نشست و برخاست فکری داریم؟ چه کانالها، صفحهها یا اشخاصی را دنبال می کنیم؟ و خلاصه آنکه مغزمان را به دست که میسپاریم؟ همه اینها زمینهساز آن زیستی است که ما برای خودمان در فضای مجازی ایجاد میکنیم، فضایی که شناخت و منش ما را شکل داده و شخصیتمان را تکوین میبخشد. بیایید گاهی کلاهمان را «مکانیک» کنیم: آیا تا به حال در ناهمواریها و سربالاییهای مسیر عزت و افتخار، کم نیاوردهایم؟ آیا در کجراههها یکدنده نشدهایم؟ آیا نیروی محرکهٔ اراده و ایمانمان ضعیف نشده؟ بیاندیشیم... شاید واقعا کلاجمان تنظیم نباشد!
(1): Ten Arguments for Deleting Your Social Media Accounts Right Now.
سید روح الله موسوی
به «رسانهٔ روح الله» بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
سلام عزیزان! با توجه به اهمیت موضوع، مطلب بالا👆 را حتما با دقت مطالعه فرمایید و در نشر آن در جهت تبیین و آگاهسازی کمکم کنید، متشکر از توجه شما🌺
هدایت شده از سید
🐤🐦🐧سمفونية الطيور🐧🐦🐤
مقاله "سمفونی پرندگان"، تازه ترین مقاله دکتر سید روح الله موسوی است که تلاش کرده پلی بین نگرش بیومیوزیکولوژی یا موسیقی شناسی زیستی و فلسفه موسیقی با نگرش الهیاتی برقرار نماید و با استفاده از نگرش موسیقیایی به طبیعت، به خداشناسی در حوزه اثبات ذات و صفات خداوند بپردازد.
این مقاله به زبان عربی برای استفاده دانشجویان عرب زبان بخصوص هنرجویان رشته موسیقی و دانشجویان علوم طبیعی به زودی در مجله "الطبیعة و ماورائها" به چاپ می رسد.
به «رسانهٔ روح الله» بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
معرفی کتاب📚
📗«دین شناسی» (بر اساس اندیشه های شهید مطهری) نوشته استاد خسروپناه
✨برای اهالی فکر و اندیشه، مجموعه «چلچراغ حکمت» که از سوی پژوهشگاه حکمت و اندیشه اسلامی برای آشنایی قشر جوان با اندیشههای استاد شهید مطهری چاپ شده را برای مطالعه توصیه میکنم. در این مجموعه عناوین تازه و جدید هم هست که گرد آورندگان که همگی خود خبره و متخصص در هر یک از آن عناوین هستند، از آثار شهید مطهری مطالب را با کمترین تصرف گرد آورده اند لذا طنین کلام شهید مطهری در این مجموعه هویداست.
کتاب ارزشمند «دین شناسی» از این مجموعه را اخیرا خواندم. این کتاب مباحث مهمی مانند چیستی و منشأ دین، نیاز بشر به دین، علم و دین، عقل و دین، پلورالیسم است و گرد آورنده مباحث مفید و مرتبط با این موضوعات را از آثار مختلف شهید مطهری گرد آورده است.
با این حال، به نظرم باید برنامه داشت که خود آثار شهید مطهری را جوینده حقیقت دوره کند و اگر توانست آنها را مباحثه یا تدریس کند تا مباحث استاد شهید در زمینه خودش درک و فهم گردد که به نظرم لذت بخشتر و ماندگارتر است و در کنار آن این مجموعه هم یک نگاه دوباره برای استفاده فزونتر است. اما اگر وقت و حوصله مطالعه تمام آثار استاد را ندارید و به موضوع خاصی علاقه دارید، این مجموعه برای شماست.
#شهید_مطهری
#دین_شناسی
#کلام_جدید
#فلسفه_دین
به «رسانهٔ روح الله» بپیوندید:
https://eitaa.com/rouhollah_media
کربلانامه (۱)
اگر تا به حال به کربلا نرفته ای یا اگر رفته ای، فکر می کنی آنگونه که انتظار داشتهای دلت با تو همراهی نکرده و عقدهاش باز نشده، باید با دلی آماده راهی شوی. سفر کربلا -با دل آماده- زیباترین، لذتبخشترین، پرمعنا و معنیبخشترین سفر زندگی است که انسان* باید پیش از مرگ تجربه کند، مرگی که هیچ گاه خبر نمیکند... برای آماده کردن دل، باید آن را پیش از خود راهی کربلا کنی! دل کربلا رفته، راهبلد است، کافی است به دنبالش بروی، خودش راهنمائیت میکند. اما چگونه میتوان دل را کربلایی کرد؟ کربلانامه را دنبال کن!
*گفتم انسان و نگفتم مسلمان و نگفتم دیندار و مذهبی. این نکته را توضیح خواهم داد.
سید روح الله موسوی
رسانۀ روحالله
https://eitaa.com/rouhollah_media
کربلانامه (۲)
وقتی کربلا میروی حس نمیکنی سفر خارج رفتهای. اصلا سفر کربلا سفری به خارج نیست بلکه در حقیقت سفری به داخل است، سفری به خود، اصلا نمی شود به آن «رفتن» گفت بلکه «آمدن» است: به خود آمدن، بازگشت است، بازگشتی به اصل خود، به آن خود متعالیت، به نفس مطمئنهات، به خود حسینیات.* با این حال، برای عبور از این مرزهای اعتباری، باید گذرنامه بگیری و تو برای دلت هم گذرنامهای تهیه کن! برای این کار وصیتنامهای بنویس! نترس! قرار نیست بمیری! وصیتنامه، گذرنامه دل توست تا از مرز خود متدانی یا نفس اماره یا خود یزیدیت بگذری، تا از هرچه رنگ تعلق دارد آزاد گردی! مگر نمیخواهی به محضر سَروَر آزادگان برسی؟ پس آزاد و آزاده باش تا سَروَرت حسین (ع) باشد.
*روایاتی دال بر این نکته وارد شده که منظور از نفس مطمئنه، امام حسین (ع) است. نک:
تفسیر قمی، ج۲، ص۴۲۲.
سید روح الله موسوی
رسانهٔ روح الله
https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
کربلانامه ۳
«دریای نِی خشک میشود»، آیا می دانستی این جمله معنای نَجَف است؟! در حقیقت نجف ترکیب دوکلمه «نَي» و «جفَّ» بوده است*. در این ترکیب «نَي» ظاهرا نام برکه بزرگی پر از نی بوده که به «بحر نی» یا دریای نی معروف بوده و «جَفَّ» به معنای «خشک شد» میباشد. از طرف دیگر آیا می دانی نینوا نام دیگر کربلاست؟ پس مسیر نجف به کربلا مسیری از نیزار به نینواست. مسیری که باید در آن به کمال برسی و در پایانش از نای جانت نوای عشق برخیزد. اگر در ابتدا یک نای خام نتراشیدهای باید نای جانت را آماده کنی تا در نهایت، عشق در آن بدمد و نوایش در جانت بپیچد. در راهپیمایی اربعین، نهری زلال از عاشقان رو به کربلا جاریند، تو تنها نای جانت را در این نهر بیانداز، خودش به نینوا میرسد و به نوا در میآید. قلبهای این زائران که برای حسین می تپد و ضرباهنگ حسین حسین لبهایشان، نی جانت را میتراشد و نایت را آماده نالیدن میکند. اگر در نجف احوال دلت را بپرسی میبینی که مبهوت ابهت علی (ع) است اما در کربلا دوست دارد تمام دلش را چون نای با ناله خالی کند و چون ابر تمام خویش را بگرید. در نینوا بینوا نباش! با ناله سوزناک بنوا که زبان تکلم با حسین ناله است و اشک داغ ببار که حسین کشته اشکهاست.
*نك. علل الشرائع، ج۱، ص۳۱.
سید روح الله موسوی
رسانهٔ روح الله
https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
یک فنجان نوشیدنی با اموات!!!
در سالهای اخیر، ورود پر رنگ کارتونها و انیمیشنهای غربی که به مسائل متافیزیکی خصوصا عالم ارواح و جهان پس از مرگ میپردازند برایم عجیب است. انیمیشن «کوکو» یکی از آنهاست که در ورای پیام اصلی آن مبنی بر اهمیت و اولویت خانواده، آکنده است از پیامهای فلسفی، کلامی و الهیاتی درباره جهان بعد از مرگ که با تصویرسازی مغلوط خود خزانهٔ خیال و پندار کودکان در این موضوع را شکل میدهد و جهان پس از مرگ را به صورت دنیایی بی خدا، اومانیستی، لیبرال، ناعادلانه و طبقاتی به نمایش می گذارد. در این فکر بودم که آیا این انیمیشن را پسرم می تواند حتی همراه با نقد و تحلیل ببیند یا نه؟! اما متوجه شدم که آن را قبلا همراه بچههای اقوام دیده است! بله عزیزان! در حالی که جامعه علمی و فلسفی ما در جامعهای که هر روز از مطالعه بیشتر فاصله میگیرد تنها بر تدوین کتب و مقالات تخصصی تمرکز نمودهاند، رسانههای جدید با جذابیت تصویری و چندرسانهای خود شاکله ذهن و فکر و عقیده فرزندان ما را شکل میدهند که این امر، لزوم بهرهگیری از استراتژیها و شیوههای جدید و متناسب همچون نگارش سناریو، تولید آثار چندرسانهای و نقد و تحلیل آن را در جهت ترویج فکر صحیح مبرم میسازد. در همین راستا تحلیل و نقد بنده بر این انیمیشن با عنوان «فلم أنميشن كوكو، قصة رحلة إلى عالم آخر» برای مخاطب عربزبان خصوصا دانشگاهیان به زودی چاپ و منتشر میشود.
سید روح الله موسوی
#انیمیشن_کوکو
#نقد_فیلم
#متافیزیک
رسانهٔ روح الله
https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95
هر جنبه از زندگی آقا سید مرتضی درس آموز است؛ این گوشی ساده ایرانی (ماد جی ال ایکس)، اولین و آخرین گوشی هوشمند ایشان است که سالها با آن فعالیت تبلیغی داشت، با آن در دانشگاه مجازی تدریس میکرد و پروژههای علمی و تحقیقیش را جلو میبرد و حتی در منبر یا جلسه روضهٔ اهل بیت (علیهم السلام) از آن استفاده مینمود.
از وسائل شخصی آقا سید مرتضی تنها گوشی را تحویل خانوادهشان دادم و شنیدم فرزندانش با دیدنش آن را غرق بوسه کردهاند.
اما گوشی ما محصول کجاست؟ محتویاتش چیست؟ چه اندازه با آن در راه حق و حقیقت و برای دین و میهن کار کردهایم؟ آیا روی آن را داریم تا گوشی خود و محتویات آن را به رؤیت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) برسانیم؟ بعد از ما چه گوشی و چه مطالبی در فضای مجازی از ما باقی خواهد ماند؟
رسانه روح الله
https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95