eitaa logo
روضه نوشت
70 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
گریزهای جدید و ناب مناسبت های مذهبی آئینی
مشاهده در ایتا
دانلود
گریز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام ۱: پیامبر خدا پشت و پناهش را از دست داد، عمویی که مقابل دشمن همیشه دفاع می کرد از رسول الله و حامی یتیم مکه بود، عمویی که پیامبر را از ۸ سالگی کفالت کرده و مواظبت کرده، آنقدر ایثار کرد که جبرئیل لحظه ی وفات ابوطالب بر پیامبر نازل شد و خطاب کرد: دیگه از مکّه خارج شو؛ چون یاور و حامی تو از دنیا رفته است، عمویی که بودنش مایه ی آرامش و دلگرمی بود... یه عموی دیگه هم سراغ دارم که تا بود خیمه ها قرار داشت همه دلگرم بودن، غصه داشتن ولی کاشف الکرب هم داشتن، عمویی مثل ابالفضل داشتن... اما فدای اون عموی رشیدی که کنار علقمه با لب تشنه زمینش زدن، یه جوری که بند قلب حرم پاره شد، عمود خیمه ها شکست، پناه حرم بی پناه شد... استفاده از مطالب با ذکر منبع در کانال ها بلامانع است و در غیر این صورت مورد رضایت نمی باشد. @rovzenevesht
گریز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام ۲: با وفات حضرت ابوطالب علیه السلام دل پیامبر خدا سوخت، داغدار شد، جسارت پیدا کردن دشمنان، جوری که تاریخ می گه تا حضرت ابوطالب زنده بود کسی جرأت نداشت پیامبر خدا رو اذیت کنه اما اونقدر بعد حضرت ابوطالب، پیامبر رو اذیت کردن و آزار دادن که پیامبر فرمود «ما نالت قریش منى شیئا اکرهه حتى مات ابوطالب؛ کفار قریش نتونستن با وجود عمو جانم ابوطالب کارهاى ناشایست نسبت به من انجام دهند، تا این که او وفات کرد»... می دونم کجا می ره دلم... یاد اون آقایی افتادم که تا بود کسی جرأت نداشت سمت خیمه های ابی عبدالله بیاد اما تا روی زمین افتاد تا با بدن قطعه قطعه و بی دست جان داد یه جمله ابی عبدالله فرمود: کمرم شکست... امیدم ناامید شد... اینجا آدمو می کشه... و شَمُتَ بی عدوی... اینجوری معنی کنم که داد بزنی یعنی تو که رفتی روشون به من وا شد... استفاده از مطالب با ذکر منبع در کانال ها بلامانع است و در غیر این صورت مورد رضایت نمی باشد. @rovzenevesht
گریز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام ۳: حضرت ابوطالب، شیخ قبیله بود و بزرگ مکه و بنی هاشم، سقایی حاجی هارو می کرد مقام "سقایة الحاج" داشت، همه این آقای بزرگوار رو احترام می کردن... اما فدای سقای کربلا که نتونست آب به لب حاجی های دشت بلا برسونه، برا یه مشک آب شرمنده ی رباب و بچه ها شد، شرمنده ی سکینه شد... تا فهمیدن می خواد آب برا حرم ببره همه ی توانشون رو گذاشتن که این سقا به خیمه نرسه... یه کاری کردن که با قطره قطره ی آبی که از مشک تیر خورده رُوی زمین ریخت بدن ابالفضل العباس آب بشه، تیر چهار هزار تا تیر انداز از یه طرف، سه شعبه ی حرمله از یه طرف، شمشیر بی هوای حکیم بن طفیل از یه طرف که دستارو جدا کرد... عمود از یه طرف... آه که چه به سقا کردن... حالا همه شیر شدن، بگم قطعه قطعه، پاره پاره کمه برا این بدن.... استفاده از مطالب با ذکر منبع در کانال ها بلامانع است و در غیر این صورت مورد رضایت نمی باشد. @rovzenevesht