eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
257 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
وداع مردم متدین گیلان با پیکر آیت‌الله رودباری هم اکنون گلزار شهدای رشت @rozaneebefarda
پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سیدمحمد فقیه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج سید محمد فقیه رحمةالله‌علیه را تسلیت گفتند. متن پیام به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم درگذشت عالم بزرگوار جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمد فقیه رحمةالله‌علیه را که از علمای برجسته‌ی فارس و عضو مجلس خبرگان بودند به همه ی مردم آن استان بویژه ارادتمندان و مستفیدان از بیانات آن عالم متعهد و بالاخص به خاندان گرامی و بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسالت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۴ فروردین ۱۴۰۱ @rozaneebefarda
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجت‌الاسلام و المسلمین آقای حاج سید مجتبی رودباری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت حجت‌الاسلام و المسلمین آقای حاج سید مجتبی رودباری رحمةالله‌علیه را تسلیت گفتند. بسم الله الرحمن الرحیم درگذشت عالم پرهیزگار جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای حاج سید مجتبی رودباری رحمةالله‌علیه را که از علمای برجسته‌ی گیلان بودند به همه‌ی مردم مومن آن استان بویژه ارادتمندان و شاگردان وبازماندگان و بالاخص خاندان مکرم ایشان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسالت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۴ فروردین ۱۴۰۱ @rozaneebefarda
متن کامل نامه«۱/۶» خطاب به آقای منتظری 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای منتظری با دلی پر خون وقلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً برنظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید -که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خراب‌تر می‌کند-، با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید: 1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد. 2 - از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. 3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند. 4 - نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند. و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم. من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام. یکشنبه 6 / 1 / 68 روح‌الله الموسوی الخمینی 🔶حاشیه بعد از طرح ماجرای موجی از و علیه جریان منسوب به وی شروع شد از مهمترین این موارد می توان به ٬ سه عضو (آقایان کروبی٬ روحانی٬ امام جمارانی)٬ مصاحبه روشنگرانه حجت الاسلام (عضو هیئت امنادفتر تبلیغات اسلامی) اشاره کرد. برای مشاهده متن برخی از روشنگری ها بنگرید به؛ 👇 @rozaneebefarda
پایان قائم مقامی آقای منتظری؛ عزل یا استعفا؟! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بعد از گذشت سه دهه از ماجرای پایان قائم مقامی آقای منتظری٬ طرفداران دوآتشه وی هنوز هم تلاش دارند٬ حقائق این واقعه را سازند. آنان محور تحریفات خود را با در نامه ۱/۶ قرار داده اند حال آنکه اگر نامه ۱/۷ آقای منتظری به دقت مورد بازخوانی قرار گیرد٬ هم بودن مدعای این جماعت را ثابت خواهد کرد و هم نشان خواهد داد که آقای منتظری خود از منصب قائم مقام رهبری داده و بر عدم صلاحیتش برای این جایگاه صحه گذاشته است. در واقع امام خمینی در نامه ۱/۸ فقط استعفای وی را پذیرفته است. موضوعی که بعد از ارتحال امام با رای قاطع خبرگان٬ بار دیگر تایید شد و لذا پایان قائم مقامی نه با عزل٬ که با بوده است. نکته ای که با هوشمندی تمام در نامه ۱/۸ امام بدان اشاره شده است. مرور متن نامه آقای منتظری بهترین دلیل بر اثبات این مدعاست که در ادامه از نظر خواهد گذشت. 🔸متن نامه ۶۸/۱/۷ آقای منتظری به محضر امام خمینی: بسم اللّه الرحمن الرحیم محضر مبارک آیت اللّه العظمى امام خمینى - مدظله العالى پس از سلام و تحیت، مرقومه شریفه مورخ ۶۸/۱/۶ واصل شد. ضمن تشکر از ارشادات و راهنماییهاى حضرتعالى به عرض مى رساند، مطمئن باشید همان طور که از آغاز مبارزه تاکنون در همه مراحل همچون سربازى فداکار و از خود گذشته و مطیع در کنار حضرتعالى و در مسیر اسلام و انقلاب بوده ام، اینک نیز خود را ملزم به و حضرتعالى مى دانم، زیرا بقا و ثبات نظام اسلامى مرهون اطاعت از مقام معظم رهبرى است. براى هیچ کس قابل شک نیست که این انقلاب عظیم تا کنون در سایه رهبرى و ارشادات حضرتعالى از خطرات مهمى گذشته ، و دشمنان زیادى همچون منافقین کوردل، که دستشان به خون هزاران نفر از مردم و شخصیتهاى عزیز ما و از جمله فرزند عزیز خود من آغشته است، و سایر جناحهاى مخالف و ضد انقلاب و سازشکار و لیبرال‌مآب هاى کج فکر را رسوا و از صحنه خارج نموده است. آیا جنایات هولناک و ضربات ناجوانمردانه این روسیاهان کوردل به انقلاب و کشور و ملت عزیز و فداکار ما فراموش شدنى است؟ و اگر بلندگوهاى آنان و رادیوهاى بیگانه خیال مى کنند با جوسازی‌ها و نشر اکاذیب و شایعه پراکنی‌ها به نام اینجانب مى توانند به اهداف شوم خود برسند و در همبستگى ملت ما رخنه کنند، سخت در اشتباهند. و راجع به تعیین اینجانب به عنوان قائم مقام رهبرى، خود من از اول جدا مخالف بودم، و با توجه به مشکلات زیاد و سنگینى بار مسئولیت، همان وقت به مجلس خبرگان نوشتم که تعیین اینجانب به نبوده است و اکنون نیز عدم آمادگى خود را صریحا اعلام مى‌کنم و از حضرتعالى تقاضا مى‌کنم به مجلس خبرگان دستور دهید مصلحت آینده اسلام و انقلاب و کشور را قاطعانه در نظر بگیرند و به من اجازه فرمایید همچون گذشته یک طلبه کوچک و حقیر در حوزه علمیه به تدریس و فعالیتهاى علمى و خدمت به اسلام و انقلاب، زیر سایه رهبرى حکیمانه حضرتعالى، اشتغال داشته باشم و اگر اشتباهات و ضعف هایى که لازمه طبیعت انسان است رخ داده باشد، ان شاء اللّه با رهبری‌هاى حضرتعالى مرتفع گردد و از همه برادران و خواهران عزیز و علاقه‌مند تقاضا مى کنم مبادا در مورد تصمیم و خبرگان محترم، به بهانه حمایت از من، کارى انجام دهند و یا کلمه اى بر زبان جارى نمایند، زیرا مقام معظم رهبرى و خبرگان جز خیر و مصلحت اسلام و انقلاب را نمى خواهند. امید است این شاگرد مخلص را همیشه از راهنمایی هاى ارزنده خود بهره مند، و از دعاى خیر فراموش نفرمایید. والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته . حسینعلی منتظری_۶۸/۱/۷ @rozaneebefarda
متن نامه ۱/۸ خطاب به آقای و موافقت با استعفای وی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم اللّه الرحمن الرحیم جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى منتظرى - دامت افاضاته با سلام و آرزوى موفقیت براى شما، همانطور که نوشته اید رهبرى نظام جمهورى اسلامى کار مشکل و مسئولیت سنگین و خطیرى است که تحملى بیش از طاقت شما مى خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم، و در این زمینه هر دو مثل هم فکر مى کردیم. ولى خبرگان به این نتیجه رسیده بودند، و من هم نمى خواستم در محدوده قانونى آنها دخالت کنم. از اینکه خود را براى کرده اید پس از ، صمیمانه از شما تشکر مى نمایم. همه مى دانند که شما حاصل عمر من بوده اید، و من به شما شدیدا علاقه مندم. براى اینکه گذشته نگردد، به شما مى کنم که خود را از پاک نمایید، و از ، که به اسم علاقه به اسلام و جمهورى اسلامى خود را جا مى‌زنند، جدا جلوگیرى کنید. من این تذکر را در قضیه هم به شما دادم. من صلاح شما و انقلاب را در این مى بینم که شما فقیهى باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند. از پخش دروغهاى رادیو بیگانه متاثر نباشید. مردم ما شما را خوب مى شناسند، و حیله هاى دشمن را هم خوب درک کرده اند که با نسبت هر چیزى به مقامات ایران کینه خود را به اسلام نشان مى دهند. طلاب عزیز، ائمه محترم جمعه و جماعات، روزنامه ها، و رادیو - تلویزیون، باید براى مردم این قضیه ساده را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلى است که مقدم بر هر چیز است، و همه باید تابع آن باشیم. جنابعالى انشاءاللّه با درس و بحث خود حوزه و نظام را گرمى مى بخشید. والسلام علیکم.۶۸/۱/۸ 🔶حاشیه_روزنه ۱) امام در آخرین نامه نیز آقای منتظری را با عنوان «حجت الاسلام و المسلمین» خطاب کردند. ۲) تصریح امام به آنکه آقای منتظری مسئولیت خطیر رهبری را ندارد. ۳) تصریح بر مخالفت اولیه خود با انتخاب ایشان بعنوان قائم مقام ۴) این نامه در واقع به مثابه پذیرش استعفای آقای منتظری از سوی امام است و بدان اشاره شده است. ۵) آیا رفت و آمد ضد انقلاب به بیت منتظری قطع شد؟! و آیا بیت ایشان از افراد ناصالح پاک گردید؟! ۶) توصیه به تاثیر ناپذیری از القائات رادیوهای بیگانه هم بسیار راهبردی است که بدان توجه نشد. ۷) این ماجرای ساده هرگز آنچنان که بایسته بود برای مردم تبیین نشد لذا هنوز هم برخی معاندان از این ماجرا علیه انقلاب استفاده می کنند. @rozaneebefarda
تاکتیک های سه گانه جریان آقای منتظری در مواجهه با نامه ۱/۶ امام 🔻🔻🔻 بعد از و نگارش نامه معروف «۱/۶»٬[متن کامل نامه: https://eitaa.com/rozaneebefarda/856] طرفداران و نزدیکان آقای منتظری در مواجه با این ٬ سه تاکتیک متفاوت را در پی گرفتند؛ ۱) طیف نخست با محوریت کسانی مثل آقای ٬ طرح نوشتن توسط آقای منتظری را برای تعدیل یا تغییر موضع امام را پیگیری کردند. چه بسا نوشتن نامه «۱/۸» هم نتیجه همین تاکتیک باشد. ۲) تاکتیک دوم٬ نگارش و تخریبی علیه امام بود که نوشتن کتاب به قلم (نویسنده شهید جاوید) یک نمونه از این طیف است. این اثر اهانت آمیز علیه شخص امام نوشته شد و اکنون بطور زیرزمینی چاپ و توزیع می شود. تنظیم خاطرات آقای منتظری٬ کتاب «انتقاد از خود» و برخی دیگر از آثار٬ در این خط قابل بررسی است که افرادی مانند مصطفی ایزدی٬ سعید منتظری٬ مجتبی لطفی و عمادالدین باقی را می توان از افراد محوری این پروژه برشمارد. ۳)تاکتیک سوم٬ ادعای جعلی بودن نامه «۱/۶» بود که انگشت اتهام را بیشتر متوجه افرادی مانند مرحوم نشانه می رفتند. این تهمت توسط شخص آقای منتظری و بسیاری از منسوبین ایشان بارها از سال ۶۸ تا کنون همواره مطرح و پی گیری شده است. بعد از ارتحال حاج احمد نیز چنین شایعه کرده اند که سید احمد اواخر عمر (بعد از ) از آقای منتظری حلالیت طلبید و این مسئله را تلویحا به معنای پذیرش اتهامات مطروحه٬ القا می کنند. @rozaneebefarda
ماجرای عزل آقای از زبان آیت الله 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیت‌الله امینی همشهری و دوست دیرینه آقای منتظری٬ در خاطراتش(ص۲۵۳/۲۵۵)، پس از تبیین فضای دوران قائم‌مقامی٬ به اقدامات انتقادبرانگیز آقای منتظری، و تلاش‌های امام برای اصلاح رویه آقای منتظری پرداخته، و آنگاه به تشریح ماجرای عزل پرداخته است؛ 🔸 من و دوستان به‌ویژه سران عالی‌رتبه‌ی کشور از نگرانی‌های امام نسبت به موضع‌گیری‌های آقای منتظری اجمالا باخبر و ناراحت بودیم؛ ولی با توجه به اوضاع و شرایط زمان، احتمال عزل ایشان را از قائم‌مقامی، آن‌هم باسرعت و قاطعیت اصلا نمی‌دادیم، و تحقق آن برای‌مان یک امر غیر منتظره و شگفت‌آور بود. 🔸تصمیم جدی امام به عزل آقای منتظری این‌گونه به اطلاع ما رسید: در روزهای اول فروردین ۶۸ آیت‌الله مشکینی به من زنگ زد که امام به وسیله‌ی حاج‌احمدآقا پیام مهمی را برای هیئت رئیسه خبرگان فرستاده. شما و آقای مومن و آقای طاهری خرم‌آبادی هرچه زودتر به منزل من بیایید تا در این‌باره مشورت کنیم. من به اتفاق آقایان به منزل آقای مشکینی رفتیم. ایشان گفتند حاج‌احمدآقا به وسیله‌ی تلفن با من تماس گرفت و گفت: امام به من فرموده که به شما بگویم خبرگان را برای تشکیل اجلاس دعوت کنید و هیئت رئیسه هم نزد من بیایند تا بگویم چه کنند؟ منظور امام برای ما روشن بود، و از شنیدن آن و عواقبش وحشت‌زده شدیم. پس از بحث و مشورت بدین نتیجه رسیدیم که باید در این امر مهم و حساس با آقای هاشمی رفسنجانی تماس بگیریم و مشورت کنیم.» 🔸[جلسه با حضور آقایان مشکینی٬ خامنه ای٬ محمد مومن و طاهری خرم‌آبادی در دفتر آقای هاشمی تشکیل شد]؛ ما جریان پیام امام را در امر به دعوت خبرگان برای تشکیل اجلاسیه خبرگان مطرح کردیم. آقای هاشمی رفسنجانی گفت چندی است که امام در رابطه با عزل آقای منتظری از قائم‌مقامی تصمیم گرفته و یکی‌دو مرتبه به من فرموده که مسئله‌ی آقای منتظری را تمام کنید؛ ولی من چون از عواقب آن می‌ترسیدم، با التماس و خواهش از ایشان خواستم در این اقدام عجله نکند، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. ولی امام قبول نکرد و فرمود من تصمیم خودم را گرفته‌ام، هر چه زودتر قضیه را تمام کنید. تا اینکه امروز (۱۳۶۸/۱/۶) خبردار شدم، خودش شخصا وارد عمل شده و در رابطه با عزل آقای منتظری نامه‌ای نوشته و برای من فرستاده تا به همراه آقای خامنه‌ای ببریم قم و تحویل آقای منتظری بدهیم. یک نسخه‌ی آن را هم به صداوسیما فرستاده تا در رادیو خوانده شود؛ ولی من به حاج‌احمدآقا گفتم: «به صداوسیما بگویید نامه را نخواند تا ما خدمت امام برسیم و حرف‌مان را بزنیم. خواندن نامه دیر نمی‌شود.» 🔸پس از توضیحات آقای هاشمی، جلسه وارد دستور شد... بحث‌وگفت‌وگوها چندین ساعت طول کشید. در نهایت بدین نتیجه رسیدیم که لازم است قبل از هر اقدامی خدمت امام برسیم، نظرات‌مان را عرضه بداریم و کسب تکلیف کنیم. 🔸در حدود ساعت ۹:۳۰ بود که خدمت امام مشرف شدیم. در ابتدا آقای هاشمی سخن را آغاز کرد، با لحن ملتمسانه گفت: «ما همیشه به هنگام بروز مشکلات و معضلات، خدمت شما شرف‌یاب می‌شدیم و در حل آن از جناب عالی کمک می‌گرفتیم. اکنون در رابطه با نامه‌ای که برای آقای منتظری نوشته‌اید و امکان دارد برای نظام مشکلاتی به وجود بیاورد، شرف‌یاب شده‌ایم. تقاضای ما این است که در پخش آن عجله نکنید، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. در تشکیل مجلس خبرگان هم تعجیل نفرمایید؛ اجازه بدهید اطراف و جوانب کار را خوب بررسی کنیم و خدمت شما عرضه بداریم، آنگاه هر چه بفرمایید عمل می‌کنیم.» بعد از آن آقای خامنه‌ای، سپس آقای مشکینی درباره‌ی همین مطلب سخنانی را عرضه داشتند. امام که آثار اندوه بر چهره‌ی ربانی‌اش آشکار بود، فرمود: «من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کرده‌ام و تصمیم گرفته‌ام. دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم، ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند، ولی در این‌باره کوتاهی شد. اگر اصرار کنید می‌گویم همین حالا بخوانند. من گفته‌ام عکس او را از ادارات پایین بیاورند. تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد، من خودم او را خلع می‌کنم؛ چون اگر خبرگان او را عزل کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده، در صورتی که من از اول مخالف این کار بودم.» آنگاه به آقایان خامنه‌ای و هاشمی فرمود: «شما هم لازم نیست نامه را برای ایشان به قم ببرید، آن را به وسیله‌ شخص دیگری می‌فرستم. شما هم دیگر برای دیدار ایشان به قم رفت‌وآمد نکنید.». در همین جلسه آقای هاشمی از امام درخواست کرد: «لحن نامه طوری باشد که به جنبه‌ی حوزوی آقای منتظری لطمه‌ای وارد نشود.» امام در جواب، سخنان تندی فرمود که با توجه به برخی مصالح و ملاحظات از ذکر آنها معذورم. بدین صورت جلسه با یاس و نگرانی پایان یافت. @rozaneebefarda
یادکردی از «رنجنامه» حاج سید احمد خمینی درنگی در مواجهه بی لکنت و انقلابی سیداحمد با آقای منتظری! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔷 نهم اردیبهشت 1368مرحوم حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی نامه ای مفصل خطاب به آقای منتظری نوشتند که با عنوان «رنجنامه» منتشر گردید. در ادامه چند جمله ای از مقدمه و ابتدای این نامه خواهد آمد تا دعوتی باشد از خوانندگان که اصل رنجنامه را مطالعه نمایند. ✅ از آنجا که در متن وقایع انقلاب خصوصاً در جزء جزء ماجرای حضرتعالی و برخورد گرم و صمیمانه حضرت امام با شما و تلاش معظم‌له برای نجاتتان از چنگال توطئه‌گران و نفوذی‌ها بودم، فکر کردم اگر حقایق را بازگو نکنم به اسلام و انقلاب و امام و مردم خیانت کرده‌ام. ✅ چه بسا نسل معاصر و آیندگان براساس ناآگاهی تصور کنند که جنابعالی را یک‌شبه و بدون مقدمه کنار گذاشته‌اند در حالیکه به هیچ‌وجه این‌گونه نبوده است. ✅ ذکر این نکته در بیان تلخی حادثه کافی است که حضرت امام روحی فداه پس از کنار گذاشتن شما ظرف چند ساعت چندین بار گریستند و بارها فرمودند که لحظه‌ای از آقای منتظری غافل نیستم ولی چه کنم که مصلحت نظام ایجاب می‌کرد که ایشان کنار بروند... ✅ در خاتمه من تأکید می‌کنم که هرگز منظورم از این نامه این نیست که خدای ناکرده بگویم جنابعالی تفکر و خط منافقین و لیبرال‌ها را پذیرفته‌اید بلکه غرضم این است که ثابت شود جریان توطئه‌گر طیف مهدی هاشمی با القائات خود، شما را وادار به مواضعی کرده‌اند که بعضی از گفته‌های شما چیزی جز خواست دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام نبود. ✅ تذکر این نکته بجاست که نامه‌های شما به حضرت امام حاوی مسائل بسیار مفیدی هم هست که از روی درد و رنج و دفاع از انقلاب و اسلام نگاشته شده است این بعد قضیه هرگز نادیده گرفته نشده و نمی‌شود، ولی این نوشته بر آن نیست که خدمات حضرتتان را ترسیم کند که خدمات شما خود کتاب مفصلی خواهد شد و هیچ کس زحمات و فداکاریهای‌تان را فراموش نمی‌کند و رهبر انقلاب و همه دوستداران انقلاب از این موضوع در شگفتند که چرا شما یک مرتبه از آن مواضع به این موضع‌گیری‌ها رسیدید. ✅ این نوشته بر آن است تا نشان دهد برای عدم تحقق آنچه که شد چه زحماتی کشیده شده است و ریشه آنچه نمی‌بایست می‌شد، چیست. ✅ مدت مدیدی بود تصمیم داشتم مسائلی را خدمتتان عرض کنم نه وقتم اجازه می‌داد و نه حال و ذهنیت جنابعالی را مساعد برای تحلیل واقعیات می‌دانستم. ولی واقعیات تلخ‌تر از زهری که اتفاق افتاد، زمینه را فراهم ساخت و من نیز احساس تکلیف بیشتر می‌‌کنم و با اجازه شما بدون مقدمه و تعارفات معموله به سراغ اصل مطلب می‌روم که مقصر در این واقعه کیست؟ ✅ شما راجع به هر کسی که بگویید با شما میانه‌ای نداشته است، درباره من چنین چیزی نمی‌توانید بگویید چرا که از وقتی که خودم را شناختم، مرید و مروج شما بودم، اگر شما همیشه امام را ترویج می‌کردید، من هم همیشه بعد از امام شما را ترویج می‌نمودم اگر ترویج شما از امام به عنوان یک مجتهد مسلم پرفایده بود، ترویج من هم به عنوان فرزند امام از شما مؤثر بود. ✅ در سال 58 من قائم مقامی رهبری شما را به خیال این که رضای خدای در آن است عنوان نمودم. ✅ باور نمی‌کردم روزی بیاید که ناچار باشم نامه‌ای تلخ برایتان بنویسم ولی از آنجایی که هنوز مانند سال 58 بر عقیده خود پابرجایم که امام مظلوم است، لازم دیدم با چند جمله‌ای در مورد شما و مواضع شما، جنابعالی را خسته کنم. ✅ امروز که این نامه را برای شما می‌نویسم قلبم آرام و مطمئن است که وظیفه دوستی و ارادت و صداقت را تا آنجا که در توان داشته‌ام انجام داده‌ام. و از آنجا که هر روز احتمال می‌دادم بواسطه برخوردها و مواضع شما این حادثه اتفاق بیافتد، صریحاً و بدفعات به آقای هادی هاشمی داماد حضرتعالی گفتم که اگر قضایا به همین شکل ادامه پیدا کند، علی الظاهر امام تحمل نخواهند کرد و مصلحت نظام را بر همه چیز و همه کس مقدم می‌دارند.... @rozaneebefarda
رنجنامه سیداحمد(1).pdf
438.4K
💥متن كامل سید احمد خمینی خطاب به آقای منتظری @rozaneebefarda
رنجنامه آقایان روحانی(2).pdf
725.3K
💥رنجنامه آقایان سیدحمید روحانی، امام جمارانی و کروبی خطاب به آقای منتظری، یک هفته بعد از سخنرانی جنجالی و سیاه او در ۲۲بهمن ۶۷. بازنشر به مناسبت سالگرد عزل منتظری @rozaneebefarda
منتظری و حمایت از سازمان مجاهدین! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 نامه آقای منتظری به امام خمینی و درخواست حمایت از سازمان! بسمه تعالی حضرت آیت الله العظمی مدظله العالی پس از تقدیم سلام و تحیت به عرض عالی می‎رساند: چنانچه اطلاع دارید عده زیادی از جوانهای مسلمان و متدین گرفتارند و عده ای از آنان در معرض خطر اعدام قرار گرفته اند. تصلب آنان نسبت به و و آنان بر و و واقع شده است، و بعضی از و جمعی از علماء بلاد اقداماتی برای تخلص آنان کرده اند و چیزهایی نوشته شده، بجا و لازم است از طرف حضرتعالی نیز در و و حفظ دماء آنان چیزی منتشر شود، این معنا در شرایط فعلی ضرورت دارد چون مخالفین سعی می‎کنند آنان را قلمداد کنند، البته کیفیت آن بسته به نظر حضرتعالی است. در خاتمه از حضرتعالی ملتمس دعای خیر می‎باشم. ‏1351/1/11ش_‏15 صفر 1392 ‏ (خاطرات منتظری از 1301 تا 1378 هجری خورشیدی، ص195/پیوست 30) 🔶حاشیه روزنه آنگونه که می‌بینید به زعم آقای منتظری اعضای سازمان التقاطی منافقین، از فهم عمیق اسلامی برخوردارند و این مخالفین انقلاب هستند که به آنها تهمت انحراف می‌زنند! دقیقا در همین زمان آیت‌الله مصباح در ایران مخالف درجه یک مجاهدین است و امام در نجف حاضر نمی‌شود یک خط در تایید اینها بنویسد! حالا شما قضاوت کنید کدام یک به امام نزدیک ترند؛ آقای که مخالف مجاهدین بود یا آقایان و که حامی سرسخت آنان بودند؟! منتظری چی ها با این سابقه، در حوزه راه افتاده اند و دیگران را به تندروی و خشونت طلبی متهم می کنند! آیا این خنده دار نیست؟! برای شناسایی جریانهای انحرافی و نفوذی، کافی است ریشه ها را ردیابی کنید. هم اکنون کدام خرده جریان سیاسی و رسانه‌ای را در حوزه سراغ دارید که وابسته به جریان منتظری است؟ @rozaneebefarda
image_2022-03-26_14-55-53.png
715.7K
وقتی آقای منتظری بخاطر حمایت از سازمان مجاهدین به زندان رفت! 🔻سندی کمتر دیده شده از حمایت‌های آقای منتظری از سازمان مجاهدین(منافقین) ⭕️حاشیه روزنه کسانی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف نظر امام خمینی، حامی دوآتشه سازمان التقاطی و خشن مجاهدین بودند، در دهه شصت بخاطر دفاع از این گروهک خونریزی و جانی، امام و نظام را متهم کردند! حالا این جماعت شده‌اند منادی اسلام رحمانی و علمای مجاهد مانند علامه مصباح و حزب اللهی ها را متهم میکنند به خشونت! آری! جای جلاد و شهید را و جای خائن و خادم را اینگونه عوض می‌کنند! 🔹فرهیختگان را به روزنه دعوت فرمائید:👇 @rozaneebefarda
امام با نشر درس‌های نهج‌البلاغه منتظری هم موافق نبود @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حجت‌الاسلام رحیمیان: آخرین مطلبی هم که از حضرت امام راجع به «پاسدار اسلام» به یاد دارم مربوط به هفته‌های آخر عمر شریفشان، یعنی بعد از انتشار نامه فروردین ۶۸ درباره عزل آقای منتظری است. در جلسه‌ای که با بعضی از همکاران مجله داشتیم، در باره این موضوع بحث شد که آیا شرح نهج‌البلاغه آقای منتظری را که چند سالی بود در مجله چاپ می‌شد ادامه بدهیم یا نه؟ به استناد نامه حضرت امام جواب منفی بود، اما به استناد نامه ۸/۱/۶۸ جواب مثبت بود. سرانجام در جلسه به جمع‌بندی مشترکی نرسیدیم. بنده گفتم فردا صبح خودم از حضرت امام کسب تکلیف می‌کنم و بحث تمام شد. فردا صبح بعد از انجام کارهای یومیه در محضر حضرت امام، عرض کردم: «آقا سال‌هاست که درس نهج‌البلاغه آقای منتظری در مجله «پاسدار اسلام» چاپ می‌شود. این مطالب صرفاً علمی هستند. آیا با توجه به نامه ۸/۱/۶۸ می‌توانیم ادامه دهیم؟ حضرت امام قبل از آنکه جمله تمام شود، با قاطعیت فرمودند: «این کار را نکنید.» و به این ترتیب ادامه آن درس‌ها برای همیشه منتفی شد. 🔶حاشیه روزنه اینکه برخی جریان‌های حوزوی نه فقط بعد از ماجرای سیدمهدی هاشمی، که بعد از سخنرانی سیاه منتظری در ۲۲ بهمن ۶۷(که منجر به نگارش منشور روحانیت شد) و حتی بعد از عزل او از قائم‌مقامی، هم‌چنان به دنبال نشر افکار و آثارش بودند، از عجائب روزگار ماست! با این حال، تعبد نسبت به امام و منقطع شدن این روند در مجله پاسدار اسلام(که از مروجان اصلی آقای منتظری در دهه ۶۰ بود) قابل تقدیر است. نکته دیگر، صراحت امام خمینی در برخورد با نحله‌های انحرافی است. ایشان در مواجهه با جریان منتظری، بسیار صریح و قاطع عمل کردند ولی برخی مدعیان خط امام، در این امر فرسنگ‌ها با ایشان فاصله داشته و دارند. @rozaneebefarda
ماجرای قائم‌مقامی و تناقض‌هایی که همیشه پابرجا ماند! صفحه 1 از 2 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹قائم مقامی آقای منتظری، یکی از مهمترین تصمیمات سال 64 در روند سیاسی جمهوری اسلامی بود. انتخابی که به فرجام مورد نظر نرسید و به استعفای عزل گونه آقای منتظری ختم شد. پس از تیتر یک روزنامه کیهان(با مدیریت ابراهیم یزدی) مبنی بر قائم مقامی آقای منتظری در آذر ماه 64 که توسط یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری بیان شده بود، بیت آقای منتظری و شخص وی مورد توجه و طمع بسیاری قرار گرفت. 🔹کسانی که آقای منتظری را پل پیروزی ها و کسب موقعیت های بعدی خود می دیدند. ارتباط نهضت آزادی ها با ایشان که از قبل از انقلاب وجود داشت، شدیدتر شد و جولان باند و منافقین زخم خورده بیشتر. حاصل این همگرایی ها، انتقادات غیرمنصفانه و تند آقای منتظری در نامه هایش به امام(ره) در مورد اعدام سید مهدی هاشمی قاتل، جنگ و نهادهای انقلابی مانند سپاه شد. می توان اوج این بی انصافی ها را در عوض شدن جای شهید و جلاد در تابستان 67 دید که در بیان آقای منتظری، «منافقینِ» بی منطق و تروریست اول انقلاب به «مجاهدینِ» با منطق و تفکر تبدیل شدند و اجرای حکم الهی در مورد آن ها، مورد طعن و نیش آقای منتظری قرار گرفت! 🔸آقای منتظری که خود روزی در کسوت نماز جمعه تهران و قم، راه انقلاب و امام(ره) را می ستایید، در ده فجر 67، تندترین انتقادات را به راه امام(ره) و سیاست های انقلاب و جنگ داشت؛ در حالی خود بعد از انقلاب اسلامی یکی از مسئولینی بود که بیشترین انتصابات و اختیارات را داشت! توجه به چرایی و چگونگی این انتخاب و استعفا، یکی از عبرت های تاریخی انقلاب اسلامی می باشد. به راستی چرا آقای منتظری به عنوان قائم مقام رهبری مشخص گشت؟ موضع امام خمینی(ره) در این زمینه چه بود؟ چرا حضرت امام(ره) تعریف و تمجیدی در این مورد این اقدام مجلس خبرگان نداشتند؟ آیا امام(ره) از ابتدا مخالف این انتخاب بودند؟ امام در شب نامه قبول استعفا(6/1/68) چه گفتند؟ چطور بیت آقای منتظری، مأمن لیبرال ها و منافقین گشت؟ چرا نامه های آقای منتظری به امام(ره)، سر از رادیو بیگانه درمی آورد؟ رابطه نهضتی آزادی و منافقین با بیت آقای منتظری چگونه بود؟ و پرسش های مهم دیگر که باید به دنبال پاسخ علمی برای آن بود. 🔸حقیقت آن است که دقت در عبارات نامه 6/1/68 امام(ره) نیز نشان از عدم صلاحیت و مشروعیت آقای منتظری برای رهبری نظام اسلامی دارد. اما مهمتر آنکه جریانی در سال 95 و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، با انتشار فایل صوتی حمایت آقای منتظری از سازمان تروریستی منافقین، این مظلومیت تاریخی ملت ایران را نشانه رفت و به تعبیر رهبر انقلاب، به دنبال عوض کردن جای شهید و جلاد بود! «توصیه می کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمل اند و راجع به دهه 60 قضاوت می کنند، جای شهید و جلاد عوض نشود! در دهه ی شصت، ملت ایران مظلوم واقع شد.»(رهبر معظم انقلاب، 14/3/96) 🔹تابستان داغ سال 60، تابستانی فراموش نشدنی است! تابستانی که غم شهادت یاران امام(ره) هنوز بر آن سنگینی می کند. ترور ناموفق آیت الله خامنه ای در ششم تیر، انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر که به شهادت آیت الله بهشتی و جمع کثیری از مسئولان نظام اسلامی منجر شد، شهادت محمد علی رجایی و باهنر در هشتم شهریور، شهادت آیت الله قدوسی در چهاردهم شهریور، بخشی از کارنامه سازمان تروریستی منافقین در آن تابستان می باشد! جوانان سازمان که روزی خود در قالب سازمان چریکی به دنبال گسترش عدالت و مبارزه با ظلم بودند، در ابتدای دهه شصت، خود به نماد ظلم و مظلوم کشی تبدیل شدند و با انحصار طلبی متحجرانه در گرداب قدرت طلبی خود غرق شدند! 🔹کسانی که روزی در زندان های ساواک به مبارزات خود افتخار می کردند، روزی دیگر در لباس داعش وطنی درآمدند و در مقابل آرمان خود یعنی حکومت حق ایستادند! نظام اسلامی امّا در مقابله با آن ها، محکم ایستاد و سازمان مجبور به پناهدگی به غرب و سپس عراق شد. برخی از آنان نیز در زندان، مورد لطف و بخشش قرار گرفتند. اما چه سود! که وقتی بوی قدرت را استشمام کردند، در زندان نیز به خیانت و همکاری تشکیلاتی با سازمان منافقین پرداختند! 🔸در این میان موضع آقای منتظری که دیگر عنوان قائم مقام رهبری را دارد، تعجب آفرین است. منافقین که در ابتدای انقلاب با تهدید آقای منتظری مواجه شده اند، دیگر مورد عنایت وی قرار گرفته و آقای منتظری در دفاع از آنان در مقابل حکم امام خمینی(ره) اعتراض می کند و اجرای حکم الهی را موجب لکه دار شدن نظامی اسلامی می داند! @rozaneebefarda ادامه👇🏽
ماجرای قائم‌مقامی و تناقض‌هایی که همیشه پابرجا ماند! صفحه 2 از 2 🔹به راستی چرا آقای منتظری، به حمایت از منافقین در سال 67 پرداخت؟ مگر نه این بود که آقای منتظری سال های قبل، منافقین را به اعدام تهدید نموده بود؟ چه اتفاقی در بیت و اطرافیان آقای منتظری افتاده بود که امام خمینی در نامه 6/1/68 خود از آن گلایه نمود؟ در این میان نقش لیبرال ها چه بود؟ چرا عبارات و محتوای اعتراض آقای منتظری، همان عبارات و مفاد نامه نهضت آزادی ها به امام(ره) بود؟ 🔸مرور تاریخ دهه شصت اثبات می‌کند که مسأله «تناقض نمایی» و «برخوردهای دوگانه»، یکی از مهمترین وجوه قابل بررسی در سیره سیاسی و عملی آقای منتظری است و از این رو، پاسخ بسیاری از پرسش‌های پیشین را در همین رفتارهای متناقض‌نما باید جست. 🔹منتظری فقیهی است که روزی از ضرورت انتصاب رئیس جمهور توسط رهبری (نه انتخاب توسط مردم) و لزوم همسان بودن سلیقه سیاسی اوبا رهبری می نویسد و در مجلس خبرگان قانون اساسی، راه حل پرهیز از خطر استبداد و دیکتاتوری رئیس جمهوری را، شورای جمهوری می داند، روزی دیگر اختیارات مصوّب و قانونی ولی فقیه در قانون اساسی را زیاد و غیرعاقلانه توصیف می کند! و از لزوم واگذاری اختیارات رهبری به رئیس جمهور صحبت می کند. 🔹روزگاری در نجف آباد در کنار هواداران رژیم شاهنشاهی به دیدار نخست وزیر وقت(منوچهر اقبال) می رود و از او ستایش می کند! و روز دیگر در قم دنباله رو مبارزان نستوه در خط مبارزه با رژیم قرار می گیرد. ⚪️زمانی از ارسال سلاح به نقاط مختلف جهان که موجب برانگیختن حساسیت بین المللی علیه انقلاب اسلامی شده بود، حمایت می کرد، و زمانی دیگر خود را موافق صلح و مخالف کارهای خشونتآمیز نشان میداد. 🔸یک روز از عملکرد مهدی هاشمی قاتل تمام قد دفاع میکرد و روز دیگر، نظام اسلامی را متهم به تندروی در مجازات منافقین مینمود! روزی در نامه به امام، خواهانِ مجازاتِ سیدمهدی هاشمی بدون ملاحظه شخصِ او می شود، و روزِ دیگر همه توانِ خود را برای تبرئه او به کار می گیرد تا از اعدام او ممانعت کند. 🔹تا هنگامی که خود به عنوان قائم مقام رهبری شناخته می شد، ولایت مطلقه فقیه را ترویج می کرد؛ اما بعد از عزل و در سال های بعدی، نظارت فقیه و اقتدار حداقلی را مطرح می ساخت. از یک سو در زمان آیت اللّه العظمی بروجردی خود پرچمدار مبارزه با بهائیان بود، از دیگر سو برای فشار به نظام اسلامی و هم صدا با نهادهای بین المللی، به بهانه دفاع از حقوق شهروندیِ بهائیان فتوا صادر می‌کرد. 🔷از یک سو در نامه 7/1/68 ، خود را همچون سربازی فداکار، ملزم به اطاعت و اجرای دستورات امام می داند و از سوی دیگر در بیانی توهین آمیز به واقعیت های مطرح شده توسط امام عکس العمل نشان می دهد. 🔘خلاصه آن که حسینعلی منتظری ملغمه‌ای بود از تناقضات فکری و رفتاری! این اعوجاع و تناقضنمایی ها در زندگانی پرماجرای آقای منتظری سریان داشت. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
سخنرانی سیاه منتظری در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، سبب صدور ! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سوم اسفند، سالگرد صدور پیام تاریخی امام خمینی خطاب به روحانیان است. این پیام تاریخی با نام ، در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ صادر شده است. امام در این متن ماندگار، ابتدا به تجلیل از خدمات روحانیت پرداخته اند. در بخش دوم ایشان به آسیب شناسی حوزه و روحانیت بر اساس خطر و پرداخته‌، آنگاه، با تحلیل شرایط حال و آینده، به ترسیم خطوط حرکت روحانیت پرداخته‌اند. نکته مهمی که در بازخوانی این متن راهبردی مغفول مانده، شأن صدور و سبب صدور آن است؛ منشور روحانیت حدود ده روز بعد از سخنرانی تلخ و آکنده از سیاه‌نمایی در ۲۲ بهمن ۶۷ نوشته شده و به نوعی، پاسخ به طعنه‌های تلخ اوست که تا آن زمان هنوز بر کرسی قائم‌مقامی رهبری، از زبان اپوزسیون و ضدانقلاب سخن می‌گفت؛ جنگ و جبهه و مبارزه و دستاوردهای انقلاب را زیر سؤال برده بود و خون به دل خانواده شهدا و جانبازان و مجاهدان راه خدا کرده بود. متن سخنان سیاه منتظری را اگر کسی بخواند و آنگاه متن منشور را مرور کند، معنای سخنان حکیمانه و گلایه‌های جانسوز امام را بهتر درک خواهد کرد. جالب آنکه فیلم این سخنان، اصلا معلوم نیست کجاست و از انتشار متن و فیلم کامل این سخنان، ابا و امتناع دارد! راستی، چرا آنان این سخنان را می‌کنند؟! بازخوانی منشور روحانیت بدون توجه به قرائن و مصادیق خارجی، هرگز گره‌گشا نخواهد بود و نخستین نکته در بازخوانی منشور توجه به سبب صدور آن است. با این مقدمات، فهم دقیق و عمیق از منشور روحانیت امام، وابسته به بازخوانی عالمانه و دقیق ماجرای منتظری است. @rozaneebefarda
تناقض گویی های آقای منتظری از نگاه سید احمد خمینی وقتی منتظری خواستار اعدام شریعتمداری شده بود! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مرحوم حاج سید احمد خمینی در فرازی از چنین می نویسد: 🔹شما قبلاً می گفتید هستند، حال چیز دیگری می گوئید. 🔹شما قبل از شهادت شهید محمد منتظری می گفتید ، ولی بعد از مرگ شریعتمداری، اعتراض داشتید که چرا نگذاشتید تشییع شود. از این قبیل مسائل بسیار دارم اما سرتان را درد نمی آورم! @rozaneebefarda
ماجرای فریب‌ منتظری درباره شکستن فک ۳۰۰ زندانی! روایتی از حجت‌الاسلام رازینی 🔻🔻🔻 ⭕️حجت‌الاسلام رازینی از مسئولان عالی قضایی در ماجرای مجازات اعضای سازمان منافقین، پیرامون ساده‌لوحی و زودباوری منتظری چنین می‌گوید: 🔹آقای خلخالی در زمینه رسیدگی به پرونده سران رژیم قبل که حدود 100 الی 200 پرونده بود-آدم‌های شاخصی هم بودند و جای مبهمی در این پرونده‌ها نبود- به خوبی عمل کردند. 🔹امام در اجرای حکم خدا ملاحظه‌کاری نمی‌کرد/حکم شرعی محارب در اسلام اعدام است. 🔹غیر از منافقین یا پیکار یا توده یک سری گروه‌ها بودند مانند طوفان، شنبه سرخ و... . علت هم این بود که دکتر تقی آرانی که گروه 53 نفر را در زمان رضاشاه تشکیل داده بود، از آن 53 نفر 43 نفرشان اهل بجنورد و از سران توده در ایران بودند. 🔹80 الی 90 درصد بچه‌های دبیرستانی و دانشجو گروهکی بودند. 🔹 در همان بجنورد گروهی از اعضای منافقین آمده بودند و قصد ترور کاسب کتاب‌فروشی را داشتند و گفته بودند این آقای کتاب فروش که مغازه‌اش مرکز جمع شدن جوانان انقلابی است را ترور کنید تا تنبیهی برای انقلابیون باشد. 🔹رسیدگی به پرونده گروهک‌ها با دقت انجام می‌شد/برخورد با منافقین جزو افتخارات امام و یارانش است. 🔹ما برای رسیدگی به پرونده‌های مرتبط با گروهک‌هایی که دست به عملیات مسلحانه ضد نظام زده بودند مراحل رسیدگی را با دقت طی می‌کردیم و مانند دیگر کشورهایی که در آنها انقلاب شده بود، نبودیم که پس از پیروزیشان به قتل عام‌های گسترده دست بزنیم. 🔹دفاعیات آنها را گوش کردیم و پس از بررسی این که مجازات آنها در چه حدی است برای آنها حکم صادر کردیم و تمام افرادی که در رسیدگی به پرونده‌ها مانند دادستان، دادیار، مجریان احکام به کار خود افتخار می‌کنند و این ادعا که می‌گویند این کارها به صورت مخفیانه انجام شده، قطعا اشتباه است. 🔹بنده و دوستان خودمان که درجمع 20 قاضی در کشور هستیم، کاری انجام دادیم که امنیت همان زمان و سالهای بعد را تضمین کردیم. 🔹 از آن پس تضمین کردیم که منافقین هیچ‌گاه نمی‌توانند در این کشور قوت بگیرند چرا که زمانی که در حال قوت گرفتن بودند، در نطفه خفه شدند. 🔹فشارهای آیت الله منتظری موجب عزل شهید لاجوردی شد. لاجوردی زودتر از همه ساده‌لوحی منتظری را فهمید. مرحوم لاجوردی علاوه بر این کارها کار اطلاعاتی هم انجام می‌داد چون در آن زمان هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود و ایشان خانه‌های تیمی را شناسایی کردند و پاکسازی کردند. 🔹 آقای منتظری گفتند که بعد از زمان آقای لاجوردی می‌گویند وضع زندان‌ها بدتر شده و 300 تا فک شکسته شده و من همین جور با تعجب ماندم که در پاسخ به این ادعای بی اساس چه بگویم. 🔹من به آقای منتظری گفتم کسانی که این حرف‌ها را زدند معنی این حرف را نمی‌دانند، چیست! من به شما توضیح می‌دهم که فک شکستن یعنی چه، کسی که فکش می‌شکند به قدری درد وحشتناکی دارد که یا باید از درد بمیرد یا باید او را درمانش کنی. پس از این اظهارات، گفتم اصلا 300 تا نه، شما اگر توانستید یک نفر را اثبات کنید که فکش شکسته شده بنده همه حرف‌هایی که به شما گزارش کرده‌اند را می‌پذیرم. 🔹عامل ترور من فکر می‌کرد مانع ظهور امام زمان(عج) هستم! 🔹رسیدگی به اعدام‌ منافقین در سال 67 عادلانه و مطابق قانون بود. 🔹 اگر امام بنا بود بی حساب و کتاب حکم اعدام بدهد آنطور که ضد انقلاب می‌گویند دیگر نیازی نبود که هیئت 3 نفره تشکیل دهد. همان در زندان اعلام می‌شد که اینها را اعدام کنند. به نقل از تسنیم @rozaneebefarda
حریت، تعصب و تهور در پژوهش! منتظری و کتاب شهید جاوید اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بعد از انتشار کتاب جنجالی ٬ دو طیف از و این اثر شکل گرفت! در میان طرفداران، نام آقایان و هم به چشم می خورد. این دو عالم انقلابی بر کتاب مکتوب نوشته بودند. با گسترش دامنه درگیری ها و روشن شدن برخی حقائق٬ مرحوم مشکینی تاییدش را پس گرفت ولی مرحوم منتظری تا آخر پای حرفش ماند و حاضر نشد تاییدیه کتاب را پس بگیرد. شخص مرحوم نیز تا واپسین روزهای حیات بر نظرش پایدار ماند(این را از کتاب شوکران اندیشه می توان بدست آورد) و هیچ ایرادی را نپذیرفت و مدام تلاش کرد بر سخنانش مؤید و مستند بیافزاید! فارغ از درستی یا نادرستی استدلال طرفداران و منتقدان این اثر٬ این دو طیف بیشتر مورد اهمیت و قابل مطالعه است! اجمالا از مجموع قرائن چنین به دست می‌آید که رویکرد آقایان مشکینی و منتظری و صالحی نجف‌آبادی در موضوع شهید جاوید، از جهت اخلاق پژوهشی به ترتیب بر مفهوم حریت، تعصب و تهور علمی قابل تطبیق است! تفاوت آیت‌الله مشکینی با دو فرد دیگر، همان حریتی بود که از تقوا و تهذیب نفس ایشان نشأت گرفته بود و مع الاسف فقدان این ملکه اخلاقی موجب شد برخی در دام تعصب و تهور در افتند! @rozaneebefarda
ماجرای عزل منتظری به روایت آیت‌الله خامنه‌ای @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▪️ روز ششم فروردین آیت‌الله خامنه‌ای [از مشهد] به تهران رسیده و مستقیماً به دفتر آقای هاشمی رفتند. ایشان می‌گویند: 🔹 «وقتی رفتم، ایشان بنا کرد گزارش این چند روز را دادن که این چند روزه چه گذشته؛ تماس‌هایی که گرفته شده بود. ایشان [آقای هاشمی رفسنجانی] احساس نگرانی می‌کرد. ایشان هم مثل من واقعاً احساسش همین احساس نگرانی بود. امام گفته بودند یکی از این سه چیز باید انجام بگیرد: یا ایشان [آقای منتظری] قول بدهد که اصلاح کند کارش را، بیتش را، حرف‌هایش را، اینها را درست کند؛ یا اینکه استعفا بدهد؛ یا اینکه مجلس خبرگان تشکیل بشود و تصمیم‌گیری کنند. معلوم بود که امام خیلی جدّی عازمِ این قضیّه‌اند. 🔹 در همین حین که ما صحبت می‌کردیم، حاج احمدآقا تلفن زد به آنجا و آقای هاشمی گفت که فلانی اینجا است. ایشان گفت پس فلانی هم بشنود؛ من هم رفتم پای تلفن. گفت امام این نامه را به آقای منتظری نوشته و شروع کرد نامه را خواندن؛ خب نام خیلی تکان‌دهنده بود برای ما.» 🔹 امام (قدّس‌سرّه) نامه‌ای به این شرح خطاب به آیت الله منتظری نوشته بودند که حاج احمد برای آیت‌الله خامنه‌ای و آقای هاشمی خواند: «بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای منتظری با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند [.... تا انتهای نامه که حضرت امام (ره) نوشته بودند:] از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ دوستان را بیش از این نچشد...» (متن کامل نامه در کتاب «روایت رهبری» درج شده است) 🔹 حاج احمد هم‌زمان اصل نامه را نیز به دفتر آقای هاشمی (رئیس وقت سازمان صدا و سیما) ارسال کرده بود. [....] آیت‌الله خامنه‌ای می‌گویند : «خب نامه خیلی تکان‌دهنده بود برای ما. بعد هم ارتباط قطع شد، یعنی گوشی را گذاشتیم و گفتیم حالا چه کار کنیم؟ [....] آقای مشکینی و هیئت رئیسه خبرگان آمدند آنجا. وقتی که آمدند، قضیه را مطرح کردیم که یک‌چنین اتفاقی افتاده و امام یک‌چنین نامه‌ای به آقای منتظری نوشته‌اند. آنها هم مثل ما نگران شدند. مشورت کردیم که چه کنیم. به ذهنمان رسید که برویم با امام ملاقات کنیم و ایشان را از این کار منصرف کنیم. 🔹 [....] ما چهار نفر -من و آقای هاشمی و آقای مشکینی و آقای امینی- رفتیم بیت امام. [....] دیر هم بود، ساعت حدود ۹ شب بود. اینکه امام این ساعت ملاقات بدهد خیلی چیز غیرمتعارفی بود. لکن خب ما رفتیم و به حاج احمد آقا گفتیم که ما آمده‌ایم با امام ملاقات کنیم. ایشان رفت داخل و آمد گفت -گمانم گفت امام می‌گویند- که نامه را برای آقایان هم بخوانید. آقای هاشمی نامه را از حاج احمد آقا گرفت و شروع کرد به خواندن برای آنها. بعد حاج احمد آقا آمد و گفت امام می‌گویند بیایید. رفتیم در همان اتاقِ امام و امام نشسته بودند و اخم کرده. [....] ▫️وقتی نشستیم آقای هاشمی شروع کرد به صحبت و گفت که آمده‌ایم که یک فکر بکنیم برای این کار. تا این حرف از ایشان صادر شد، امام برگشتند گفتند: «چه فکری؟» یک تعبیر اینجوری. «آقای منتظری «...» و «...» و «فاجر» است.» این سه تعبیر را ایشان کردند. خب واقعاً برق از چشم همه‌ی ما پرید. این تعبیر؟! امام در حرف‌زدن خیلی آدم مواظبی بود. یعنی حقیقتاً آدمی بود که من داستانها دارم از این که چیزی که می‌خواست نسبت به کسی مخصوصاً بیان کند، مواظبت میکرد که زیاد و کم نشود. [...]» 🔹 آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه فضای سنگین جلسه را چنین روایت می‌کند: «من نگاه می‌کردم به آقای مشکینی و آقای امینی که چرا شماها یک چیزی نمی‌گویید؟ ما همه آمده‌ایم که همکاری کنیم. اما آنها سکوت کرده بودند. اصلاً کأنّه جرأت نمی‌کردند حرف بزنند. هرکدام یک جمله‌ی کوتاه گفتند. جلسه حدود سه‌ربعِ ساعت یا شاید بیشتر طول کشید. 🔸 گفته شد پس اجازه بدهید این نامه در رادیو خوانده نشود.» ایشان کلام تعریض‌گونه‌ی شدیدی نسبت به آقای منتظری گفتند. «بعد آقای هاشمی یک مقدار بیشتر اصرار کرد و تعبیرات دیگری گفت. امام دو بار به ایشان خطاب کردند. یک بار گفتند: «اگر تا صبح هم اینجا اصرار کنید فایده ندارد.» یک بار دیگر گفتند: «اگر خیلی اصرار کنید می‌گویم همین امشب نامه را بخوانند.» یعنی تهدید کردند.» 🔹به نظر می‌رسد امام تا پایان جلسه متقاعد نشده بودند که این نامه از صداوسیما خوانده نشود؛ اما نگران تبعات آن بودند و پس از تأمّل مجدد، از خوانده شدن آن منصرف شده‌اند.....» ▫️کتاب «روایت رهبری»؛ صفحات ۲۴۰-۲۴۷. @rozaneebefarda
پنهان کاری عجیب نسبت به نارضایتی از انتخاب بعنوان وقتی حتی آیت‌الله خامنه‌ای هم از نارضایتی امام خبر نداشت!! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مقام معظم رهبری در این مورد چنین می فرمایند: «ماها اصلا فکر نمی کردیم که امام با این قضیه [انتخاب آقای منتظری بعنوان قائم مقام] مخالف باشد. ما خیلی بعدها _نه اینکه همان وقت هم بلافاصله_ شنیدیم که امام مخالف بوده‌اند. قضیه آقای محمدی گیلانی و ملاقاتش با امام و پیغام به آقای هاشمی رفسنجانی را من سالها بعد شنیدم. اصلا گمان نمی کردیم امام با این قضیه [انتخاب آقای منتظری بعنوان قائم مقام] مخالفتی داشته باشد. فکر می کردیم این چیزی است که حتما امام [با آن] موافق است. شاید اگر کسی آن وقت می گفت امام مخالف است، ردش می کردیم که چطور چنین چیزی ممکن است؟ به نظر ما این کار کاملا یک کار درست، یک پیش بینی منطقی برای آینده بود.» روایت رهبری، ص۱۳۲ @rozaneebefarda
ماهیت مخوف برخی اعضای از زبان مقام معظم رهبری از به و تا نقشه نابودی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیف برخی از اعضای اصلی بیت آقای منتظری، چنین نقل می‌کنند: «من از اولی که با این جماعت برخورد کردم، نقاط منفی در آنها دیدم. اینها همان کسانی بودند که دادگاه‌های انقلاب اصفهان را درست کردند و چندتا از عناصرشان کارهای بسیار بد کردند. مهندس بحرینیان را کشتند. می‌دیدم آدم‌های صادقی نیستند. همه نگاه‌های‌شان نسبت به امام و نسبت به مسائل انقلاب، بدبینانه بود. نسبت به آقای خیلی بدبین بودند و می‌کردند. به آقای فحاشی می‌کردند. اینها اصلا از اول پایه کارشان را اینجوری گذاشته بودند. ما به اینها خوشبین نبودیم. بعد هم همان اول کار به جان افتادند و علیه جامعه مدرسین [فعالیت می‌کردند.] این را که باید آنها را نابود کرد، هر کار اینها می‌کنند، آدم بکلّی برخلافش حرف بزند و نظر بدهد. من قبول نداشتم، لذا یکبار که برای سمینار ائمه جمعه رفتیم قم، رفتیم خانه ایشان [آقای منتظری]، من قم که می‌رفتم، همیشه خانه آقای منتظری وارد می‌شدم. آن بار هم بغل خانه‌اش یک خانه‌ای بود که آنجا رفتیم. صبح زود دو نفر از از من وقت گرفتند که بیایند با من ملاقات کنند. گفتند یک کار واجب فوری داریم. آمدند پیش من. بعد گفتند جامعه مدرّسین را باید از بین برد! آن کسی هم که در مقابل اینها باشد، باید یک «ریش» _تعبیرشان این بود_ باشد. یعنی یک آدم مثلاً جاافتاده‌ مسنّی باشد و برای همین هم بایستی فلانی را _یک عالمی را اسم آوردند_ بزرگش کنیم تا او بتواند به جان جامعه مدرّسین بیفتد. آمده بودند این را با من درمیان بگذارند. من به آنها گفتم خب اول بدانیم که چرا باید جامعه مدرّسین را باید از بین برد تا بعد دنبال آن ریشی باشیم که می‌خواهد از بین ببرد. اینها از حرف من تعجب کردند. ...اینها بنده را خودی مثلا فرض می‌کردند، بعد که دیدند من حتی در اصل نابود کردن جامعه مدرسین _چیز به این واضحی [از نظر آنها]_ حرف دارم، فهمیدند که نه، من خودی نیستم! غرض این است که با آنها یک سوابق اینجوری داشتم. لذا از آنها هیچوقت خوشم نمی‌آمد. تحت تأثیر حرف آنها قرار نمی‌گرفتم. در حالیکه بعضی از همین مسئولینی که در رأس امور بودند، ولو از روی اجبار، و با اینکه خیلی هم آنها را قبول نداشتند، اما بالاخره ملاحظه می‌کردند، و بعضی‌ها هم واقعاً حرف‌های آنهخا را قبول می‌کردند.» (روایت رهبری، ص 192) 🔶حاشیه اکنون با گذشت بیش از سه دهه از افشای ماهیت بیت منتظری (خاصه باند مهدی هاشمی)، بار دیگر دست‌هایی درکار افتاده برای نابود کردن یا ناکارآمد کردن جامعه مدرسین حوزه قم. این سؤال قابل طرح است که طیف جدید تا چه میزان با بقایای اطرافیان مخوف و برانداز و افراطی دهه شصت مرتبط‌‌ ‌اند؟ آنان امروز برای سلب مشروعیت و کسر جایگاه قدیمی‌ترین تشکیلات حوزوی معاصر، به کدامین چهره‌های حوزوی متمسک شده‌اند؟! @rozaneebefarda