eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
259 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
سکولارهای حوزوی و عرفی سازی انتخابات 💥اختصاصی|| نقدی بر ادعانامه‌های انتخاباتی شیخ برجامی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ✍️جمال مومنی‌زاده/ [ص 1 از 6] امام خمینی ره می‌فرماید: «امروز شرکت در انتخابات ریاست جمهور نه فقط یک وظیفه اجتماعی و ملی است، بلکه یک وظیفه شرعی اسلامی و الهی است که شکست در آن، شکست جمهوری اسلامی است، که حفظ آن بر جمیع مردم از بزرگترین واجبات و فرائض است و وسوسه در آن از شیطان بلکه عمال شیطان بزرگ است.» پاسخ رهبر معظم انقلاب به استفتاء در خصوص انتخابات: «شرکت در انتخابات نظام جمهوریاسلامی برای افراد واجد شرایط، یک وظیفه شرعی اسلامی و الهی است. شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی، واجب عینی است.» جناب سروش محلاتی -كه در ستيز با مباني انقلاب به مراحل عجيب و خنده‌داري رسيده است- در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری یادداشتی درباره عدم وجوب شرعی شرکت در انتخابات منتشر ساخت که مورد استقبال برخی سایت‌های زاویه دار قرار گرفت. او پیش از این به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری در سال هزار و چهارصد نیز همین مضمون را بیان کرده بود با این تفاوت که این بار این نکته را نیز افزود: ممکن است از نظر برخی شهروندان شرکت نکردن در انتخابات به صلاح مملکت و اصلاح امور و استقرار عدالت باشد! و کسی هم نمی‌تواند به ایشان خرده بگیرد چون اسلام، حکم شرعی در این‌باره ندارد و تشخیص را به عهده شهروندان نهاده است! سروش محلاتی در حالی این اظهارات را مطرح کرد که رسانه‌های معاند فارسی زبان صریحا به مردم ایران اعلام می‌کردند: در انتخابات شرکت نکنید تا کشورهای خارجی بتوانند به ایران فشار بیاورند! او پس از انتخابات هدف اصلی خود را آشکار ساخت و شرکت نکردن بخشی از مردم در انتخابات را مساوی با مخالفت با فقیه منتخب خبرگان و موجب مشروعیت سوزی دانست! این در حالی است که نه عدم مشارکت و نه حتی انتقاد داشتن، لزوما به معنای مخالفت با نظام حاکم نیست. در این یادداشت به بررسی ادله او در این خصوص خواهیم پرداخت. مقدمتا باید دانست محلاتی، از منظر سیاسی وابسته به طیف اشراف است و برای معکوس کردن واقعیت و عوض کردن جای مدعی و بدهکار، در مقابل جریان انقلابی از چنین حربه‌هایی بهره می‌برد. آیا می‌توان تاثیر مدیریت امیدسوز و فشل دولت تدبیر را که مورد حمایت طیف سیاسی محلاتی بود، در کاهش مشارکت نادیده گرفت؟ عامل اصلی دل زدگی بخشی از مردم، تناقض عیان در ژست دفاع از انقلاب و امام این جماعت، در عین وجود سبک زندگی اشرافی و به قول امام، خوی کاخ‌نشینی است! امام (ره) فرمود: آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ‌نشینی بیرون برود و به کاخ‌نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می‌شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ‌نشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزنده کوخ‌نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. ما در طول مشروطیت از این کاخ‌نشینها خیلی صدمه خوردیم.. آن روزی که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنیا خدای نخواسته در آنها تاثیر بکند، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم.(صحیفه امام، ج17، ص376) این واقعیتی است که به روشنی در سالهای پس از انقلاب، تجربه شد و سخن شهید مطهری را به اثبات رساند که میان بهره‌مندی بیشتر از دنیا و کارآمدی انسان‌ها و شرافت و انسانیت رابطه معکوس برقرار است! آن شهید بزرگوار چنین فرمود: رابطه‌ای میان «کم برداشت کردن» از یک طرف و «زیاد بازدهی دادن» از طرف دیگر موجود است؛ بازدهی‌های انسانی انسان و تجلیات شخصیت انسانی انسان، چه در قسمت عاطفه و اخلاق و چه در قسمت تعاون‌ها و همکاری‌های اجتماعی و چه از نظر شرافت و حیثیت انسانی و چه از نظر عروج و صعود به عالم بالا، همه و همه رابطه معکوس دارند با برداشت‌ها و برخورداری‌های مادی. (سیری در نهج البلاغه ص۳۰۳) و این جماعت، برای رسیدن به قدرت و تضعیف رقیب، از چه راه‌هایی که استفاده نمی‌کنند. البته ناآگاهی یا درک نشدن صحیح حکم شرعی شرکت در انتخابات و وجود شبهات فراوان که امثال محلاتی بدان دامن می‌زنند نیز بخشی از عوامل کاهش مشارکت است. در این یادداشت به نقد ادعانامه‌های انتخاباتی محلاتی، توهین او به امام و رهبری و تحلیل چرایی چنین اظهارات نسجیده‌ای پرداخته شده است. ابتدا سه ادعای اصلی سروش محلاتی را شرح می‌دهیم. ▫️ادامه یادداشت: صفحه ۲: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13659 صفحه ۳: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13660 صفحه ۴: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13661 صفحه ۵: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13662 صفحه ۶: https://eitaa.com/rozaneebefarda/13663 🔘روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
سکولارهای حوزوی و عرفی سازی انتخابات 💥اختصاصی|| نقدی بر ادعانامه‌های انتخاباتی شیخ برجامی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص2 از 6] اول: شرکت در انتخابات حکم شرعی ندارد انتخابات فاقد یک حکم کلی در منابع دینی است و از قلمرو تقلید از فقها خارج است، چرا که ممکن است در شرایط و موقعیتهای مختلف، عناوین مختلفی بر انتخابات صادق باشد و حکم آن را متفاوت گرداند: وجوب یا حرمت یا.. شرکت در انتخابات یکی از حقوق مردم است و ذاتا تکلیفی نسبت به آن وجود ندارد. دوم: بر فرض وجود حکم، تشخیص مصداق به عهده فقها نیست بر فرض اگر اسلام حکم شرعی برای انتخابات داشته باشد مثل وجوب حفظ نظام، تشخیص این حکم بر عهده مقلدان است نه فقها. تشخیصِ مصداق به عهده فقها نیست. مثلا در مسئله وجوب نهی از منکر اینکه در خارج منکری رخ داده است یا خیر را فقیه مشخص نمیکند بلکه خود مقلد باید تشخیص دهد. سوم: مسئله عقلی است و ربطی به شرع ندارد اینجا حکم عقل و خرد بر لزوم دخالت در تعیین سرنوشت و اصلاح امور و استقرار عدالت وجود دارد، لذا مسئله انتخابات که شیوه اعمال آن است ربطی به وجود حکم شرعی و فتوای علما ندارد. اگر کسی تشخیص داد با عدم شرکت در انتخابات بهتر سرنوشت خود را رقم میزند، کسی حق خرده گرفتن بر او را ندارد و هیچ خلاف شرعی نیز مرتکب نشده است. در نهایت، او مدعی است انتخابات یک امر عرفی و فاقد حکم شرعی است و شهروندان خود باید لزوم یا عدم لزوم آن را تشخیص دهند. از منظر او، شرکت در انتخابات مسئله‌ای نیست که بتوان نسبت به آن به مراجع تقلید رجوع کرد، چرا که اساسا این مسئله در حوزه «فتوا» قرار نمی‌گیرد. انتخابات دارای حکمی کلی و ثابت در شریعت نیست تا مجتهدان با رجوع به ادله حکم آن را کشف کرده و درباره آن فتوایی دهند؛ چرا که مسئله انتخابات مربوط به شرایط روز و ناظر به مسائل سیاسی و اجتماعی مردم است و ایشان خود دارای تشخیص هستند و معنا ندارند در این مسئله به مرجع تقلید و فتوا مراجعه کنند مجتهدین در این حوزه دارای فقاهت و اعلمیت نیستند. هر کسی خود باید لزوم یا عدم لزوم آن را تشخیص دهد. نقد ادعای اول: شرکت در انتخابات حکم شرعی ندارد آیا مقصود او این است که شرکت در انتخابات به عنوان اولی، وجوب ندارد یا اعم از عنوان اولی و ثانوی، هیچ حکم شرعی ندارد؟ اما افعال مکلفین از نظر فقهی، خالی از یکی از احکام خمسه نیست. در واقع، این یک تناقض در سخن سروش محلاتی است که از سویی می‌گوید با صدق عناوین مختلف بر انتخابات، احکام متفاوتی به وجود می‌آید، یعنی ممکن است شرعا واجب یا حرام یا... باشد (تکلیف ایجابی یا سلبی) و از سوی دیگر می‌گوید شرکت در انتخابات فاقد یک حکم شرعی است. او نوشته: «بسته به شرایط ممکن است تکلیف ایجابی یا سلبی درباره شرکت در انتخابات داشته باشیم، ولی ذاتا تکلیفی در این باب وجود ندارد و این از حقوق مردم است.» اما وقتی ممکن است شرکت در انتخابات به دلیل انطباق یک عنوان ثانوی واجب گردد، این یعنی دارای حکم شرعی است. اگر منظور او این است که شرکت در انتخابات دارای حکم اولی نیست، ولی می‌تواند حکمی ثانوی داشته باشد، باید گفت حکم ثانوی نیز یک حکم شرعی است و به تعبیر دقیق‌تر، حکم واقعی ثانوی، یکی از اقسام حکم الهی است. برای روشن شدن موضوع باید توجه کرد از منظر اصولی، حکم، به الهی و حکومی و الهی به واقعی و ظاهری و واقعی به اولی و ثانوی، منقسم می‌شود. بنابراین مقسم در تقسیم احکام به اولی و ثانوی، احکام الهی واقعی و نه احکام حکومتی است. (امام خمینی، تهذیب الاصول، ج3، ص642) و روشن است که احکام ثانوی، بر احکام اولی مقدم هستند. مثلا تصرف در مال غیر از باب اضطرار در مخمصه، حلال است و حرمت واقعی بر‌داشته و به تعبیری، مقید شده است. بنابراین باید پرسید آیا در همان شرایطی که شما فرض می‌کنید و تکلیف سلبی یا ایجابی را با عنوانی ثانوی می‌پذیرید، حکم شرعی وجود ندارد؟ مگر تنها اموری که دارای عنوان و حکم ثابتی هستند را باید واجد حکم شرعی دانست؟ یک کار حرام، ممکن است به دلیل صدق عنوانی همچون اضطرار، حلال گردد یا مثلا عمل مستحبی با صدق عنوان وفای به نذر واجب شود. اضطرار و وفای به نذر، عنوانی ثانوی هستند که به عنوان مثال بیان شد. آیا به صرف اینکه ممکن است عناوین مختلف بر موضوعی صدق کنند و آن را دارای احکام متفاوتی گردانند موجب می‌شود این موضوع، خارج از حوزه شرعی و اجتهاد و تقلید قلمداد شود؟! نادرستی این سخن بر محصلان و مبتدیان علوم دینی نیز پنهان نیست. 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
سکولارهای حوزوی و عرفی سازی انتخابات 💥اختصاصی|| نقدی بر ادعانامه‌های انتخاباتی شیخ برجامی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص3 از 6] نقد ادعای دوم: بر فرض وجود حکم، تشخیص مصداق به عهده فقها نیست محلاتی نوشته: «فقیه مرجع هر چند در ارتباط احکام اعلم باشد، ولی الزاما در تشخیص شرایط و موقعیت انتخابات صاحب نظر نیست.» این سخن یادآور جمله‌ای از ناصرالدین، شاه مستبد قاجار است. میرزای شیرازی پیش از صدور حکم تحریم تنباکو، در دو نامه‌ به شاه تاکید کرد قرارداد رژی موجب تعطیلی خزانه عامره مملکت است و با مصالح اسلام و مملکت اسلامی در تضاد است، لذا با اتکای بر اجماع ملی آن را ردّ کنید. شاه در جواب گفت گرچه میرزا اعلم علماست، ولی اگر ساعت سازی و نجاری نداند عیب او نیست. این قرارداد هیچ تنافی با اسلام ندارد! یعنی میرزای شیرازی حقّ نظر دادن در چنین مسائلی را ندارد. (ر.ک: شورش بر امتیازنامه رژی، ص30) روشن است اینکه گفته می‌شود تشخیص مصداق به عهده مکلفین است، درباره مصادیق خارجی موضوعات احکام شرعی است. مثلا وقتی مجتهد فتوا می‌دهد خون نجس است تشخیص اینکه این جرم قرمز رنگ، خون است یا خیر به عهده فقیه نیست، بلکه به عهده مکلفین است. این مایع، یک جزئی حقیقی و نه اضافی است. ولی شرکت در انتخابات، مصداقی کلی برای برخی عناوین ثانویه است. اگر شرکت در انتخابات، مصداق آن عنوان دانسته ‌می‌شود، این مصداق به اصطلاح علم منطق، یک جزئی اضافی است که با کلی بودن آن منافات ندارد و می‌دانیم هیچ فعل کلی از افعال مکلفان، خالی از یکی از احکام خمسه نیست و استنباط آن حکم به عهده فقها است. خوردن و آشامیدن دارای حکم شرعی است، آیا شرکت در انتخابات حکم شرعی ندارد؟ لذا این یک مغالطه‌ است که محلاتی بحث شرکت در انتخابات را با تشخیص وقوع یک منکر جزئی در خارج، مقایسه می‌کند. مسلما تشخیص و تنقیح موضوعات احکام دینی و نظر دادن درباره مصادیق کلّی آن‌ها به عهده فقها است. ایشان دقت فراوانی در مفاد ادله و تبیین موضوعات احکام دینی می‌کنند و درباره انطباق عمومات و اطلاقات بر مصادیق مختلف از جمله موضوعات جدید بحث می‌کنند. اساسا راز ابدی و جامعیت اسلام همین موضوع دانسته می‌شود که گرچه حکم هر موضوعی به صراحت در متن دین نیامده است، ولی عمومات و اطلاقات و قواعدی وجود دارد که حکم این موضوعات را روشن می‌کند. شهید مطهری درباره اجتهاد می‌نویسد: «آنچه اهمیت دارد مسائل نو و تازه‏‌ای است که پیدا می‌شود و باید دید که این مسائل با کدام یک از اصول اسلامی منطبق است.» (استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج 1، ص140) دو مثال برای انطباق یک عنوان ثانوی، که حکم الهی واقعی را برای آن موجب می‌گردد: 1. استعمال توتون و تنباکو، از نظر میرزای شیرازی مصداقی برای موضوع «تضعیف اسلام و مملکت اسلامی» و «بسترساز سلطه اقتصادی و فرهنگی و سیاسی بیگانگان» بود. این مصداقی کلی برای آن موضوع است و با مصداق خارجی یک موضوع از موضوعات شرعی، به مثابه یک جزئی حقیقی، متفاوت است. تشخیص حکم شرعیِ چنین مصادیقی با فقها است، نه کسانی که تخصص فقهی ندارند. البته از سکولارهای حوزوی بعید نیست که همچون دربار قاجار در صدور حکم به حرمت شرعی استعمال تنباکو توسط میرزا خدشه کنند یا بسان برخی روشنفکران آن را دروغی سیاسی بخوانند! ولی به شهادت شیخ حسن کربلایی، در کتاب «تاریخ دخانیه» خود میرزا و میرزای آشتیانی و شیخ فضل الله نوری، به صراحت بر صدور این حکم و حرمت شرعی این عمل، تاکید و پافشاری نمودند. 2. در بحث فنی «تسامح در ادله سنن» بحث می‌شود که مفاد روایات «من بلغ» چیست؟ آیا اقتضای روایات تسامح در ادله سنن، حکمی واقعی، یعنی استحباب است یا حجیت خبر ضعیف یا وجوه دیگر؟ بر فرض پذیرش استحباب واقعی، موضوع این حکم، عنوان ثانوی «من بلغه ثواب» است. کسانی که مصداق این عنوان ثانوی باشند، حکم واقعی استحباب برای ایشان ثابت است. از این جهت این اشکال درستی نیست که نمی‌توان شرکت در انتخابات را با توجه به انطباق برخی عناوین ثانویه، دارای حکم واقعی ثانوی و وجوب شرعی و در حیطه اجتهاد و فتوی دانست. استعمال تنباکو نیز با توجه به عنوانی ثانوی، حکم حرمت یافته بود. اساسا اسلام با توجه به وجود چنین قواعد و عموماتی است که وصف جامعیت را دارا است و همه مقتضیات زمان و مکان را پوشش می‌دهد. 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
سکولارهای حوزوی و عرفی سازی انتخابات 💥اختصاصی|| نقدی بر ادعانامه‌های انتخاباتی شیخ برجامی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص4 از 6] بنابراین تشخیص موضوعات احکام و مصادیق کلی آن‌ها، دقیقا کار فقها است. در جملات امام خمینی (ره)، موضوع حکم به روشنی بیان شده است. وقتی امام مردم را تشویق به شرکت در انتخابات می‌نماید: «از اسلام و کشور اسلامی پاسداری کنید و به سوی صندوق آرا هجوم آورید» یا می‌فرماید: «فردا همه ملت بی استثناء به پای صندوق ها بروند... ما سرشکسته نشویم به اینکه ملت اعتنائی به این مسائل ندارد، اعتنائی به سرنوشت خودش و سرنوشت اسلام ندارد. همه با هم به پای صندوق بروید» در واقع امام، موضوع حکم را بیان نموده است. از نظر ایشان شرکت در انتخابات مصداق عنوان «پاسداری از اسلام و مملکت و تلاش برای رقم زدن سرنوشت خود و اسلام» است که بر هر مسلمانی واجب است. بنابراین از نظر ایشان شرکت در انتخابات در شرایط کنونی به دلیل انطباق این عنوان از نظر شرعی واجب گشته است، لذا می‌فرمایند: ««امروز شرکت در انتخابات ریاست جمهور... یک وظیفه شرعی اسلامی و الهی است.» نقد ادعای سوم: مسئله عقلی است و ربطی به شرع ندارد ادعای سوم سروش محلاتی این است: ما به حکم عقل و خرد نمی‌توانیم در تعیین سرنوشت خود بی‌تفاوت باشیم و همه در اصلاح امور و استقرار عدالت مسئول هستیم. او از این سخنان نتیجه می‌گیرد اینجا جای تقلید نیست و ممكن است كسي معتقد باشد اصلاح امور و تقويت كشور با شركت نكردن در انتخابات است و خرده‌ای هم بر او نيست. اين بدان معنا است كه بسته به شرایط، ممکن است تکلیف ایجابی یا سلبی درباره شرکت در انتخابات وجود داشته باشد. ممکن است یک شهروند به این نتیجه برسد که شرکت در انتخابات، موجب افزایش فساد میگردد. تشخیص این مسئله به عهده شهروندان است و تکلیفی در این باب وجود ندارد، لذا کسی نمی‌تواند دیگری را برای شرکت نکردن تخطئه نماید. چه بسا به نظر او شرکت در انتخابات به بدتر شدن وضعیت جامعه منجر میگردد. نقد اشکال وارد بر این ادعا این است که لازمه اینکه عقل و خرد خود درمی‌یابد که باید در تعیین سرنوشت مشارکت کند و در اصلاح امور بي‌تفاوت نباشد، نفي وجود حكم شرعي نيست. بلكه بدين معنا است که عقل نيز يكي از ادله اين حکم شرعی است. محلاتی در یادداشت‌هایش پذیرفته که یکی از منابع کشف احکام شرعی، عقل است. بنابراین اگر مجتهدین فتوا به لزوم شرکت در انتخابات دهند، این ارشاد به حکم عقل همه مکلفان و تعبدی نبودن آن است، نه این که دلیل آن باشد که اين موضوع، ربطی به حکم شرعی و فتوا ندارد. شهید مطهری در این‌باره می‌گوید: اینکه گفته‌اند: کلُّ ما حَکمَ بِهِ الْعَقْلُ حَکمَ بِهِ الشَّرْعُ‏- که یک قاعده قدیمی است و مال امروز نیست که بگوییم تازه این مسئله‌ مطرح شده- منظورشان همین است. واقعاً اگر در جایی به طور قاطع ملاکی کشف بشود، شرع هم هماهنگی دارد؛ یعنی از اینجا باید کشف کنید که شرع هم همین است. (استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج 1، ص28) سروش محلاتی در مقاله قلمرو عقل در فقه سیاسی، بعد از قبول عقل به عنوان یکی از منابع فقه، تلاش می‌کند دایره استفاده از آن را توسعه دهد و متوقف در مستقلات عقلیه نماند. او در آن بحث به دنبال اثبات وجوب نظارت بر قدرت و عدم تمرکز آن بود. بنابراین محلاتی نمی‌تواند به استناد عقلی بودن یک مسئله، وجود حکم و تکلیف شرعی را نفی نماید. آیا عقل به شخص متدین و تکلیف‌مدار می‌گويد با شرکت نکردن در انتخابات مي‌توان به اصلاح امور و استقرار عدالت کمک نمود؟! یا این مقتضای جهل است؟ وقتی رسانه‌های دشمن به روشنی مردم را تشویق به شرکت نکردن در انتخابات می‌کنند با اين استدلال كه با شرکت خود به تقویت نظام کمک می کنید و کار را برای اپوزیسیون و حکومت های خارجی برای فشار بيشتر به نظام سخت می‌کنید! 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
سکولارهای حوزوی و عرفی سازی انتخابات 💥اختصاصی|| نقدی بر ادعانامه‌های انتخاباتی شیخ برجامی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص5 از 6] توهین به امام و رهبری در این یادداشت توهین های تلویحی بی شرمانه‌ای نیز نسبت به امام و رهبری وجود دارد. وقتی سخن از حکم حکومتی در باب لزوم شرکت در انتخابات مطرح میگردد. (گرچه چنین حکمی صادر نشده و طرحش بی‌معنا است) محلاتی در نقد آن می‌نویسد: فقیه باید امین باشد تا حکم او نافذ باشد. فقیهی که برای رسیدن به منافع شخصی خود اقدام به صدور حکم نماید، حکمش نافذ نیست. فقیه نباید با حکم خود به دنبال توجیه منافع خویش باشد. اگر کسی چنین باوری داشته باشد اطاعت از حکم حاکم برای او لازم نیست. همچنین اعتقاد به وجوب شرعی شرکت در انتخابات را اعتقادی جاهلانه میخواند: اظهارات جاهلانه‌ای که گردآوری آن مثنوی هفتاد کاغذ می‌شود. این در حالی است که امام خمینی به صراحت، شرکت در انتخابات را یک وظیفه شرعی خوانده‌اند. محلاتي و نظرات شگفت‌آورش! وظیفه دینی ندانستن شرکت در انتخابات و غیرمستقیم فلسفه بافی برای شرکت نکردن، از سوی چنین شخصی البته بعید نیست. پیش از این در روزنه به برخی نظرات نادرست محلاتی پرداختیم. کسی که پیش از این به صراحت ادعا کرده بود به نظر امام با مشقت نه چندان سخت، حرمت پذيرش ولايت كفار و سلطه آنان، برطرف مي‌شود! يا گفته بود باید سیاست را از دین جدا کرد، اگر در راس حکمرانی، یک «فقیه» وجود داشته باشد. همچنین با تحریف، به علامه طباطبایی نسبت داده بود در حکومت دینی غیر معصومین، دین بازیچه سیاست می‌گردد! و از زبان شهید مطهری به دروغ نقل کرده بود ولایت فقیه انحراف از اسلام است! کسی که با تحریف قرآن کریم مدعی شده بود حتی پیامبر اسلام نیز حق نداشت برای تخلف منافقان از دستورات حکومتی، مجازات وضع نماید و آنان را اجبار کند! سروش محلاتی از سویی، برای جمهوریت سینه چاک می‌دهد و به علما هشدار می دهد: اگر جمهوریت را از اسلام جدا بدانید احتمالا مردم در انتخاب میان یکی از جمهوریت و اسلامیت، جمهوریت را انتخاب خواهند کرد و به سمت جمهوری غیردینی خواهند رفت. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی را با تحریف سخنان شهید بهشتی و امام، به این شکل تفسیر می‌کند: مردم حق دارند اسلام را نخواهند و احکام اسلامی را کنار بگذارند. و این حقّ به معنای حق تکوینی بسان برگزیدن هر معصیت دیگری هم نیست! بنابراین «جمهوری اسلامی» که امثال ایشان می‌پسندند تفاوتی با «جمهوری غیر اسلامی» نخواهد داشت! او مدعی است تنها وقتی جمهوری اسلامی، جمهوری است که مردم حق داشته باشند در آن، اسلام را کنار گذاشته و به احکام دینی در حوزه قانون‌گذاری، بی‌اعتنایی کنند! باید جمهوریتی که امام و رهبری از متن دین استنباط می‌کنند را با این نگاه خنده‌دار مقایسه کرد و همزمان به ظلمی که از سوی این جریان غربگرا بر جمهوریت به معنای صحیح می‌رود گریست! وقتی عناصر سکولار منکر جامعیت اسلام و اقتضای زمان و مکان در اجتهاد دینی هستند که نمی‌توانند این مسئله ساده که ممکن است شرکت در انتخابات به عنوان یکی از اعمال مهم مکلفین دارای حکم دینی باشد را هضم کنند، چگونه وجود جمهوریت در متن دین و اقتضای زمانه در این خصوص را فهم نمایند؟! سرمنشأ تحریف خط امام و اسلام ناب شنیدن و خواندن چنین مطالبی، شاید تعجب انسان را برمی انگیزد. چگونه افرادی که مدعی حرکت در خط امام و دارای کرسی درس خارج و مدعوّ سخنرانی در حرم امام هستند و موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ایشان را گزینه مناسب (!) برای تبیین مکتب امام خمینی می‌داند و سایت جماران و... به استقبال سخنان او می رود، این چنین در لفافه، با امام و رهبری مخالفت، بلکه توهین می‌کنند؟ تلویحا ایشان را غیر امین یا جاهل می‌خوانند؟! مطالب امام بلکه اسلام و قرآن را تحریف می‌کنند؟ همگام با دشمنان این مملکت، برای كم رونق کردن شرکت متدینان در انتخابات، قلم می زنند؟ اما سخن گفتن در پوششی که مقبول جامعه است، ولی مورد باور شخص نیست، برای کسانی که به نمونه‌های تاریخی آشنا هستند، چندان عجیب نیست. پیش از این در روزنه به برخی نظرات نادرست محلاتی پرداختیم. https://eitaa.com/rozaneebefarda/10633 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
سکولارهای حوزوی و عرفی سازی انتخابات 💥اختصاصی|| نقدی بر ادعانامه‌های انتخاباتی شیخ برجامی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص6 از 6] عرصه سياست در نظر عناصر ناسالم، بستري براي فرصت طلبی و افزودن بر قدرت و نفوذ است. کم نبوده‌اند کسانی که برخلاف اعتقاد خود به اقتضای فضای جامعه در پوششی دیگر، به کنشگری سیاسی رو آورده‌اند. «میرزا کریم خان رشتی» و نوچه‌هایش که از متمولان و ملاکان ایرانی و از عناصر فعال در مشروطه و موثر در روی کار آمدن رضاخان بودند، نمونه‌ای در این خصوص هستند. اسناد تاریخی نشان میدهد: او و برخی دیگر از اعضای خانواده‌اش، شیفته غرب و مهره اجرایی سرویس‌ اطلاعاتی انگلستان بودند، ولی در آن دوره خود را به عنوان یک انقلابی چپ و همراه با بلشویک‌ها و مشروطه خواه معرفی کردند. آنها نفوذی انگلستان در جمع انقلابیون بودند تا برای دفع خطر انقلابیون آذربایجان که وابسته به انگلستان نبودند، نقش آفرینی کنند! و متاسفانه موفق شدند. انقلابیون به فرماندهی ستارخان، موجب خوف انگلیس شده بودند که مبادا ایشان تهران را فتح کنند و کار را از دست انگلستان خارج کنند، «میرزا کریم» از متمولین بانفوذ، برای دفع این خطر به کار گرفته شد. این گروه، بعدها فریبکارانه در قامت یک جریان انقلابی تند، البته ساختگی و قلابی و در واقع، آلت فعل انگلستان، علیه نهضت میرزاکوچک خان نیز به کار گرفته شده و موجب شکاف و شکست ایشان گردیدند. (ظهور و سقوط پهلوی، ج2) وقتی امام و اسلام همچنان ارزش محوری در جامعه ما است، قاعده همین است که عده‌ای با همین تابلو به جنگ آن‌ها بروند و اختلاف افکنی و شبهه سازی کنند، حال در پشت پرده وابسته به بیگانگان باشند یا خیر، و با انگیزه‌های ناسالم، با نقاب دین و انقلاب به تضعیف دین و انقلاب بپردازند. سوال اینکه هدف از چنین اظهارات و استدلال‌های سستی پیرامون انتخابات، چیست؟ آیا ایجاد شبهه برای جامعه متدین و کم رنگ کردن شرکت ایشان در انتخابات است؟ چرا در دولت اعتدال که منافع مادی از سوی دولت به سمت این جریان سکولار جاری بود، چنین اباطیلی این اندازه برجسته و رسانه‌ای نمی‌شد؟! آیا سروش محلاتی و جریان متبوعش با توجه به چنین اظهاراتی، به مکتب امام خمینی اعتقاد دارند؟ اگر سخن از انحراف انقلاب و نظام از مبانی و آرمان های امام سر می‌دهند، از روی اعتقاد و دفاع از امام و انقلاب است؟ اینکه بگویند احکام سیاسی اسلام را قبول داریم، ولی نباید یک فقیه در راس حکمرانی باشد و گرنه بهتر است دین از سیاست جدا گردد تا دین بازیچه سیاست نگردد، دفاع از امام و انقلاب است؟! بهره سیاسی بردن از برخی آرای فقهی شیخ عبدالکریم حائری و تحریف سخنان شهید بهشتی و مطهری برای تضعیف حکومت ولایی و تلاش برای ایجاد شبهه در لزوم انتخابات و کم رونق کردن انتخابات که مایه قدرت نظام در برابر دشمنان است، از موضع علاقه به انقلاب و مبانی آن است؟! یا بوی نامطبوع نزاع جناحی و تضعیف اساس اسلام، از آن استشمام می‌شود؟ خدا رحمت کند شهید مطهری را که می‌فرمود آزادی بیان خوب است، بايد همه بتوانند سخن بگویند، اما با تابلوی خودشان، بدون فریب و بدون خیانت. (ر.ک: آینده انقلاب اسلامی، ص48) آیا جریان سکولار حوزوی که با تابلوی امام خمینی و با وجهه اسلامی سخن می‌گويد و چنین به آموزه های دینی و آرمان های انقلاب حمله می‌کند، عاری از فریب است؟ آزادی بیان مطلوب این است؟ آیا وقت التفات دقیق‌تر حوزويان عزيز به حقیقت جریان سكولار در دل حوزه عليمه و عکس العمل متناسب فرا نرسیده است؟ در پایان فرمایش نورانی امام درباره انتخابات را مرور می‌کنیم: «امروز شرکت در انتخابات ریاست جمهور نه فقط یک وظیفه اجتماعی و ملی است، بلکه یک وظیفه شرعی اسلامی و الهی است که شکست در آن، شکست جمهوری اسلامی است، که حفظ آن بر جمیع مردم از بزرگترین واجبات و فرائض است و وسوسه در آن از شیطان بلکه عمال شیطان بزرگ است. برادران و خواهران! با هشیاری بسیار و دید اسلامی سیاسی با مسائل برخورد کنید و از وسوسه منحرفان و مخالفان اسلام و وابستگان به سیاست اجانب اجتناب نمائید که اینان با هر وسیله می‌خواهند پایه های جمهوری اسلامی را متزلزل کنند و به خیال رسیدن به مقاصد خودشان، از هر فرصتی بهره برداری نمایند و نگذارند که شما در این امر حیاتی که شخصیت خود و کشورتان بسته به آن است شرکت کنید. اینجانب از علمای معظم و ائمه جمعه و جماعات محترم و خطبا و گویندگان متعهد در سراسر کشور تقاضا دارم که مردم شریف را از اهمیت این موضوع حیاتی و سرنوشت ساز مطلع و آنان را به تکلیف شرعی خود ارشاد فرمایند... کارشکنی یا بی تفاوتی در این امر، نزدیک کردن کشور است به سوی دو قطب جهانخوار و به هدر دادن خون های جوانان و زحمت های طاقت فرسای ملت.» (صحیفه امام، ج15، صص251-250) 🔘روزنه؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
‼️ سر مار انحصار ارزی را بزنید! 🔹این روزها همه علیه رانت ارز مسافرتی بسیج شده اند، ولی کسی حرف چندانی از دلیل ایجاد این رانت و کلان رانت انحصارگران ارزی نمی زند، رانتی بسیار بزرگ که اصلاً قابل مقایسه با خرده رانت‌ ارزی مسافرتی نیست. 🔹گاهی هم آدرسهای غلطی همچون ارزان بودن نرخ ارز رسمی به عنوان دلیل رانت داده می‌شود، اشتباه تحلیلی که منجر به پیشنهاد افزایش نرخ دلار رسمی می‌شود، اقدام اشتباهی که باعث افزایش مجدد نرخ ارز غیررسمی و افزایش رانت در مقادیر بزرگتر می‌شود! ♦️ دارندگان انحصاری ارز با عرضه قطره چکانی آن‌ و فرار از پیمان سپاری ارزی، حاشیه سودی به فاصله دلار ۲۸۵۰۰ تومانی( و یا حداقل از ۴۰ و خورده ای هزارتومانی) تا دلار حدود ۶۰۰۰۰ تومانی می‌برند، آن‌هم‌در مقادیر بسیار بزرگ میلیارد و میلیون دلاری نه در مقیاس کوچک هزار دلاری مسافرتی! ♦️ اتفاقا همین بازی انحصارگران ارزی است که رانت ارز مسافرتی را ایجاد می کند با افزایش فاصله قیمت بازار مجعول آزاد ارز از قیمت رسمی آن! 🔹 کاش نمایندگان مجلس و سیاستگذاران ارزی متوجه ریشه مشکل رانت ارز مسافرتی می‌شدند و بجای برخورد با معلول با علت مقابله می‌کردند. باید سر مار انحصار ارزی را زد با اجبار پیمان سپاری ارزی، جمع کردن بازار آزاد سفته بازی ارز و مدیریت فعال عرضه و تقاضای ارز! ✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2
حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد @rozaneebefarda
هدایت شده از وضعیت انقلابی
📱در خبرها آمده ۴ نفر از عوامل ارسال فیلم ماجرای درمانگاه به رسانه متخاصم دستگیر شده‌اند و دو نکته: ١.سکولارهای حوزوی و سفهای سیاسی گرفتن فیلم برای ارسال به نهادهای خودی را به‌دروغ جرم‌انگاری کردند اما همین‌ها از ارسال‌کنندگان فیلم به شبکه‌های معاند طرفداری و دفاع می‌کنند. این طیف چطور بگوید که خودی نیست و در صف دشمن قرار دارد؟! ٢.بدیهی است که فلان رسانه ورشکسته خارجی در بین ایرانیان به‌خودی خود پایگاهی ندارد در نتیجه وظیفه اصلی؛ برخورد قانونی با کسانی است که به خط آن رسانه معاند ضریب می‌دهند.کسانی هم‌چون محمد سروش محلاتی، مهراب صادق‌نیا و رسانه‌هایی هم‌چون جماران. 📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
هدایت شده از اسرار پیدا
❄️ اندر گفتگوی طنزآلود جدی با برخی «احبه و اعزه خود آیت‌الله انگار» در ایام اخیره و ایام پیش‌تر 💦 شریعت‌باوران نکته‌سنج می‌پسندند که عنوان تأمل‌برانگیز آیت‌الله و به ویژه آیت الله العظمی بر شخصیت‌هایی اطلاق ‌شود که انسان را به یاد خداوند می‌اندازند و فقط خود را در تحصیل دانش و معرفت دینی رنجور نکرده باشند. گوآن‌که، آنان نیز مجاهدت کرده‌اند و انشاء الله مأجورند. 😔 اما و اما گاهی نیز شخصیت‌های عالیجاه و برین‌جایگاهی که لزوماَ خلق الله را به یاد خداوند نمی‌اندازند، مجاهدتی آخرت‌سوز تمهید می‌کنند و با کاربست چنین القاب و عناوین پرطمطراقی برای خود یا دیگر عزیزان ضعیف‌بنیه سفره‌ای رنگین می‌چینند. 👌🏿اینان بندگان خدای تعالی را سر کار می‌گذارند. خوشبینانه با لسان طنز باید گفت آنان مردمان را به گمان خود، به سختی و با تلاش و مجاهدت فراوان به خداوند متصل می‌کنند. اما خطای آنان این است که خود را نقطه اتصال با عالم بالا می‌بینند. زمینه‌های تاریخی و معرفتی می‌توانند همیشه افرادی را به وظیفه‌ی خودآیت‌الله‌انگاری سوق دهد. ازاین‌رو، تاریخ تکرار می‌شود و هر از گاهی، مؤمنان بر ظرفیت‌سوزی آنان تأسف می‌خورند و در دوران وانفسای حوزه‌ستیزی و روحانیت‌ستیزی مدرن، حزن بر این خودسوزی بصیرتی فزونی می‌گیرد. 😣 شوربختانه وقتی انسان اینان را می‌بیند، وظیفه‌ی توجیه و حسن ظن به‌دیگران به دشواری انجام می‌شود. خاصه‌آن‌که، قرائنی علیه آنان فریادزنان خواستار هجمه‌ی تبلیغاتی به آنان شود. اما تهیه دستورالعملی انتقادی و خصوصی به آنان شاید کمکی کند به تفاهم با آنان و رها شدن از وسوسه‌ی منفی‌نگری به شخصیت آنان. شاید کورسوی امیدی پیدا شود: 🌿 محضر آن وجود ذی‌جود خودسوز و ظرفیت‌سوز با عرض سلام رنگین و سنگین 😔 در ایام اخیره بخشی از کردارنامه‌ی آن شخصیت مجاهد و سنگین از گوهرهای دانش را در قالب کاربست عنوان پرطمطراق آیت‌الله را در جرائد، شبکه‌های اجتماعی معاند، موافق و رسانه‌های داخل و خارج و به ویژه‌ در شبکه‌های ماهواره‌ای را مطلع شدم. 😚 پیش‌تر خبرهایی را از شما داشتم که در یک مرحله به عجز خود از منع مریدان قوی‌شوکت و اطاعت‌ناپذیری جدی آنان در پرهیز از اطلاق عنوان آیت‌الله بر شما، اعتراف کرده بودید. خبرهای بعدی حکایت از این داشت که مریدان سمج از جایگاه علمی حضرت والای شما خبرهایی شنیده بودند و شما نیز از منبع خبر بی‌خبر. سرانجام، اضطرار و ضرورت به عنوان دو قاعده‌ی پرکاربرد نقش خود ایفا کرد و شما را در منگنه قرار دادند. 😖 به تبع این فشار سنگین، آن جناب ذی‌جود و عالی‌جاه از سر اضطرار و ضرورت خدمت به خلق‌الله در کمال ایمان به انجام وظیفه به قدر میسور، به عدم قبح اطلاق این عنوان بر شما از جانب مریدان مؤمن فتوا صادر فرموده بودید. و البته آنان را به قاعده‌ی «الضرورات تتقدر بقدرها» به عنوان قاعده‌ی فرعی «الضرورات تبیح المحذورات» آگاهی و بصیرت داده بودید. ❄️ در هر حال، به مناسبات اقدامات مجاهدانه و تأملات دقیقه و رقیقه آن عالی حضرت، درباره استعمال عناوین شبه عالی آیت الله یا ... العظمی یا به ویژه عنوان خویش‌انداز الاحقر و العبد و .... برای آن وجود ذی‌قیمت عالی‌جاه، خدمت آن عزیز والاگوهر عرضه می‌دارم: 1. تأمل در کارها و نیت و تصحیح اقدامات گذشته و آینده، همواره می‌تواند خوب و مؤثر در احوالات درونی شما باشد. خداوند انشاء الله توفیق در این قسمت را روزی همه ما و از جمله این بنده قاصر مقصر کند. 2. در روایت آمده است که آخرین چیزی که از قلوب صدیقین خارج می‌شود، حب جاه است. ازاین‌رو، معروض می‌دارد: برای دوری از حب شهرت و حب عنوان و جایگاه طلبی ناامید نشوید، خداوند هم عنایت می‌کند.. اگر خداوند قادر مطلق است، بدون بهره‌گیری از القاب نیز کار پیش می‌رود. توسل هم به ذوات اهل بیت(ع) فراموش نشود. 3. فعلا اقدام به مخالفت جدی جدی با کاربست آیت الله توسط دیگران را از عمق جان ادامه دهید، بدون رضایت باطنی به استعمال آنان. مطمئن باشید با رعایت شرط مزبور خداوند توفیقات را زیادتر فرماید. 4. نگران عدم حصول جایگاه و اعتبار بدون عناوین نباشید. 5. سزاوار است اقدام به مخالفت مزبور از عمق جان باشد. در این صورت، جای نگرانی از حصول توفیقات دنیوی نیست. 6. شایسته است آن برین‌جای عالی‌جاه و عاقبت‌اندیش خود را از ذیل عنوان وهم‌انگیز استاد فقه و اصول و مخصوصاَ از اطلاق عناوینی چون استاد اخلاق و عرفان خارج نماید. مبادا توالی فاسده از استعمال چنین عناوین پرطمطراق گریبان شما و شاگردانتان را بگیرد. بدانید که تجربت ثابت کرده است که این باتلاق بیش از تصور آن عالی‌جاه متمایل به جاه و مقام اخروی خطرناک است. در نهایت فعلا به این دستوالعمل اقدام عاجل نمایید. دستورات بعد در صورت نیاز صادر خواهد شد.
هدایت شده از اسرار پیدا
7. از اسائه ادب خدمت آن شخصیت ذی‌جود جنت‌مکان خلدآشیان از جانب خود و تمام بدلسانان جهان پیشاپیش و پساپس عذرخواهی نیاز نیست. چه آن‌که، آن وجود و هستی عاقبت‌اندیش و نیازمند به نقد، دیگران را سپاس پیش می‌نهی و نوبت به عذخواهی غیر نمی‌رسد. 8. ای نیازمند عنوان آیت‌الله، لسان طنز و شوخی را جدی بگیر که طنز و بین حبیبان چندان بعید نیست. اما خیرخواهان هیچ‌گاه سخنی جز به جز نمی‌گویند. 9. ای عزیز تصور مکن که این گوهرهایی که تقدیم شد، برای عموم پنهان بوده است. خدای را شکر که این گوهرهایی است که بصیرت عمومی آنان را می‌بینند و همه‌ی بندهای این دستورالعمل مهم را آحاد عوام از اعزه‌ی خواص بیشتر تنبه دارند. چه به احترام آنها را تصریح کنند و چه به تلمیح و اشارات بدان تأکید نمایند. 10. امضا محفوظ: نعیم‌علی‌شاه قطب فرقه ضاله مضله نعیمیه 💠 اسرار پیدا کانال جریان‌شناسی و تاریخ معاصر: 💠 @asrar_p