eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قاسم روانبخش
پاسخ هاي مستدل و منطقي به اظهارات سروش محلاتي درباره عدم ضرورت نقض برجام.docx
74.5K
اخيرا بدنبال فرمايشات امام خامنه اي مبني بر ضرورت رهاكردن معاهده برجام بعد از نقض عهد هاي مكرر توسط امريكا و اروپايي ها مبني بر اين كه قرآن كريم مي فرمايد «وقتی آمریکا از برجام خارج شد، دستور قرآن این است که تو هم تعهد را رها کن که با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد. » اقاي روحاني در اظهاراتي در هيات دولت به دفاع از مذاكرات مجدد پرداخت و آن را مفاد آيات قرآن در سوره انفال دانست و آقاي سروش محلاتي كه طي سال هاي اخير نقش حمايت از عملكرد دولت را به صورت توجيه علمي و فقهي به عهده گرفته است طي مقاله اي چنين وانمود كرد كه از نظر قرآن و فقه شيعه عملكرد دولت در عدم نقض برجام صحيح بوده است و با اظهار نظري كه داشت به گونه ای مطرح كرده است كه گويا اطلاعات فقهي و قرآني مقام معظم رهبري كامل نبوده است. خوشبختانه كانال روزنه كه اين روزها نقش خوبي در تبيين اين مساله ايفا كرده و مي كند مقاله سروش محلاتي را درج كرد و از محققان حوزوي خواست تا به نقد عالمانه آن بپردازند. https://eitaa.com/rozaneebefarda الحمدلله تعداد قابل توجهي از اساتيد و فضلاي حوزه علميه به نقد علمي اين مقاله پرداخته اند كه خواندن همه آن ها براي شما بسيار مفيد است.👆👆👆 #روانبخش http://eitaa.com/joinchat/2315059211Cdc06065a5f
💥مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات با همکاری مرکز تخصصی مهدویت، مسجد مقدس جمکران و معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات حوزه علمیه برگزار می‌کند: شبهه پژوهی مهدویت با محوریت نقد جریان مدعی یمانی (احمد بصری) ▪️به صورت مجازی ▪️ 13 و 14 اسفند ماه 1399 ▪️همراه با صدور گواهی پایان دوره ⏰ مهلت ثبت نام: 7 تا 11 اسفندماه 🔹 ثبت نام از طریق کانال مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه: @spasokh 🔹ثبت نام از طریق پیام‌رسان ایتا: @Admin_spasokh @rozaneebefarda
سفره رنگین امارات و عربستان برای برخی روحانیان اهل سنت ایران ▫️آقای مولوی عبدالحمید با کشورهای حاشیه خلیج فارس، روابط خوبی دارد که هنوز ابعاد مختلف آن بازگو نشده است. ▫️ این در حالی است که حمایت مستمر برخی کشورهای عربی، خاصه عربستان از گروه‌های تجزیه طلب و تکفیری، امری آشکار است. ▫️همدستی عربستان و برخی دیگر از کشورهای کوچک عربی در پیدایش و استمرار فتنه داعش، نیز عینا امری آشکار است! ▫️دست امارات و عربستان به خون یمنی‌های مظلوم و قهرمان نیز آلوده است. ▫️شاید با لحاظ این روابط مالی/سیاسی/فکری پیچیده و پشت پرده، تحلیل ریشه‌های بیرونی قدری آسان تر باشد. @rozaneebefarda
روحانیت شیعه در صد سال اخیر و جایگاه آیت الله مصباح.pdf
313K
ادوار تحول در روحانیت شیعه در صد سال اخیر و جایگاه آیت‌الله مصباح دکتر فنایی اشکوری ▫️روزنه؛ دریچه‌ای به تاريخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر @rozaneebefarda
تحریف قرآن برای استمرار معاهده با شیطان! رمزگشایی استادان دانشگاه از تحریف قرآن و تفسیر به رأی روحانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹 شورای راهبردی نهضت استادی کشور در نامه‌ای انتقادی به رئیس جمهور، ضمن نقد محتوای سخنرانی وی در جلسه ششم اسفند هیئت دولت و دعوت به پرهیز از دوگانه‌سازی‌های تصنعی، استناد روحانی به آیات سوره انفال برای توجیه متعهد ماندن ایران به برجام پس از خروج یکجانبه امریکا را «تفسیر به رأی» خواند. ▫️ در بخشی از این نامه خطاب به رئیس جمهور چنین آمده است: استحضار دارید بیش از ۳ هزار و ۸۸ نفر از استادان و مدرسان نهضت استادی کشور در روز‌های اخیر طی نامه‌ای به ملت شریف ایران، توقف اجرای پروتکل الحاقی از سوی جمهوری اسلامی ایران را دستاورد بزرگ مقاومت ملت ایران و ثمره وحدت قوای حاکم در کشور ارزیابی نمودند. ⭕️آقای رئیس جمهور! با اینکه فقیهان، محدثان و مفسران بار‌ها از نقل و تفسیر نادرست روایات و آیات قرآن کریم از سوی جنابعالی در استفاده ابزاری برای دفاع از خویش و دولت محترم و به خصوص تزئین غرب ابراز ناخوشنودی نمودند مع الأسف دوباره از حیث علمی، سیاسی و در بیان شأن نزول آیه قرائت شده در روز ششم اسفند دچار اشتباهی فاحش شدید و چنین تلقی شده که باز هم ناخواسته به تزئین جبهه مکار و جنایت پیشه غرب مبادرت نمودید. 🔻جنابعالی مستحضرید این آیه در سوره انفال است که پس از غزوه بدر در رمضان سال دوم هجری نازل شد. تاریخ نزول این سوره و این آیه، خود مهم‌ترین دلیل بر ابطال فرضیات شما در سخنرانی مذکور است. 🔹توضیح آنکه، مفسران، این آیات را ناظر به پیمان رسول خدا (ص) با قبائل سه‌گانه یهود در مدینه می‌دانند؛ یعنی قبائل بنی قینقاع و بنی‌نظیر و بنی قریظه. گو اینکه هنگام نزول این آیات، هنوز نقض عهدی از جانب این سه قبیله صورت نگرفته؛ و نخستین نقض عهد، توسط یهود بنی قینقاع و پس از غزوه بدر و نزول این چنین شد که بلافاصله منجر به مجازات و اخراج آنان از مدینه شد و نه تجدید پیمان! 🔹با توضیحی که گذشت، روشن شد که مراد از جمله (ثُمَّ ینْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کلِّ مَرَّهًٍْ) آن است که شأن و دأب کفار، نقض عهد است؛ نه آنکه آن‌ها نقض عهد کرده‌اند و رسول خدا (ص) مجدداً با آنان تجدید عهد کرده است، از این رو تفسیر به رأی شما نه از آیه قابل استفاده است و نه از تفاسیر و نه از تاریخ! 🔹نکته شایان توجه دیگر آنکه آیات بعد به روشنی، مفهومی را که در بطلان فرضیه شما گذشت تأیید می‌کنند. در آیه ۵۸ می‌فرماید: (وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَهًًْ فَانْبِذْ إِلَیهِمْ عَلَی سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یحِبُّ الْخَائِنِینَ). در این آیه نمی‌فرماید اگر کفار خیانت کردند پیمان را به سویشان بیفکن، بلکه می‌فرماید: حتی اگر خوف و احتمال عقلایی از نقض پیمانشان داشتی این کار را بکن! 🔹همچنین خاطر شریف را مستحضر می‌دارد به اینکه با توجه به نزول این آیات در سال دوم و در زمانی که هنوز نقض عهدی صورت نگرفته، بنابر تفسیر دلخواه جنابعالی از این آیات، نعوذبالله رسول خدا (ص) دستور آیه ۵۸ را نه یک بار بلکه مکرراً زیرپا نهاده، زیرا نه تنها با خوف از خیانت کفار، پیمان را به سویشان نیفکنده، بلکه صبر کرده تا آن‌ها مکرراً نقض کنند و رسول خدا نیز مکرراً تجدید پیمان کند! 🔹از این رو متواضعانه تأکید می‌کنیم هر گونه تلاش برای تحمیل مفهوم مد نظر جنابعالی بر این آیه، تلاشی است بی حاصل؛ زیرا، آنچه که تاریخ از عملکرد و سیره رسول خدا (ص) گزارش کرده، شدت و غلظت بر کفار، و اجرای حکم مجازات پس از نقض پیمان است. @rozaneebefarda
آری! قرآن مجوز نقض عهد می‌دهد! نقدی بر سروش محلاتی اختصاصی‌|| سعید احمدی‌فرد شربیانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [ص۱ از ۲] ▫️در یادداشت آقای سروش محلاتی، استناد به آیه «فانبذ إلیهم سواء» مورد مناقشه قرار گرفته و در نهایت به این نتیجه رسیده که «نه برای لزوم ماندن در برجام می توان به قرآن استناد کرد و نه برای خروج از آن». بر اساس مدعای نویسنده، آیه بیانگر هیچ دستوری نیست واز آن نمی توان تکلیفی را به دست آورد، چرا که آیه در مقام توهم حظر امر به نبذ کرده و چنین امری تنها بر اباحه دلالت می کند و اینگونه موارد در محدوده منطقه الفراغ است. اولین نکته درباره یادداشت مزبور آنست که گفته اند: «در علم اصول ثابت شده است که امر در چنین موقعیتی به معنی وجوب نیست» و منظور نویسنده از «چنین موقعیتی»، مقام دفع توهم حظر است. یکی از پیش فرضهای استدلالِ نویسنده وجود توهمی است که براساس آن پیامبر و اصحاب ایشان گمان می کردند که باید نسبت به عهد با مشرکین همچنان پای بند باشند و آیه در این مقام، با لسان امر آنان را از این توهم بازداشته است. آنچه باید به طور جدی مورد توجه نویسنده قرار می گرفت اثبات این مقدمه بود که رکن استدلال ایشان نیز همین است. در حالی که با ارسال مسلمات، از اثبات این مقدمه غفلت کرده وقبول آن را نزد خود و خواننده مفروض دانسته است. به دیگر سخن، توهم حظر چیزی نیست که امروز و به خواست ما در مورد امر آیه ادعا شود و بعد به راحتی هر امری حمل بر اباحه شود. گویا نویسنده توجه نداشته که با این روش، عملا چیزی به عنوان الزام در آیات قرآن باقی نخواهد ماند وهر کسی با قرینه قرار دادن توهمات خود می تواند اوامر قرآنی را حمل بر اباحه کند. نویسنده تنها برای غرابت زدایی از کلام خود به مواردی از آیات قرآن اشاره می کند که در آن امر به معنای اباحه به کار رفته است. اینکه در مواردی امر به معنای اباحه است جای بحث نیست لکن بر نویسنده لازم است تا در آیه مورد بحث قرائنی ارائه دهد تا بتواند مقدمات ادعای خود را اثبات کند. در تمامی موارد مذکور در یادداشت، قرینه ای جدی بر توهم حظر وجود دارد. برای نمونه وقتی می گوییم امر در آیه «فانتشروا فی الارض و ابتغوا» دلالت بر اباحه می‌کند، از آن روست که در پیشتر با فقره «ذروا البیع» از بیع نهی کرده است، یا وقتی گفته می شود امر در آیه «اذا حللتم فاصطادوا» دلالت بر اباحه می کند، چون در آیه دیگر فرموده «لا تقتلوا الصید وانتم حرم» ویا اگر گفته می شود که آیه «فاذا تطهرن فأتوهن» دلالت بر اباحه می کند، از آن روست که سابقا فرموده است: «فاعتزلوا النساء فی المحیض». کوتاه سخن آنکه باید به جای ادعای «توهم حظر» قرینه ای جدی همچون حظر سابق ارائه کرد. از همین رو بوده که برخی دانشوران اصول، به دقت از در مباحث اصولی خود از عبارت «امر عقیب الحظر» استفاده کرده اند. حال درباره آیه مورد بحث باید پرسید کدام نهی از نقض عهد مشرکان در قرآن وجود داشته که اکنون برای دفع توهم، از اسلوب امر استفاده شده است؟ اصولا چه جای توهم است وقتی طرف مقابل نقض عهد کرده، پیامبر و اصحاب همچنان بر عهد خود پایبند باشند؟ ظاهرا آنچه بیشتر برای مسلمانان جای توهم دارد اینست که معاهده با مشرکان جایز نیست و یا پاییندی به آن لازم نیست! مضاف بر آنکه سیره عقلا بلکه به تعبیر قدمایی قضیه العقل و العدل نیز این است که پای بندی در ازای پای بندی! حال چگونه می توان تصور کرد پیامبر و اصحاب او توهم کردند که باید نسبت به معاهده ای که نقض شده است همچنان پای بند باشند؟ همچنین باید افزود که تعبیر به کار رفته در آیه با بیان اباحه سازگار نیست. «فانبذ الیهم» در آیه به معنای آنست که «پیمان را به سویشان پرتاب کن». به کارگیری ماده «نبذ» که به معنای افکندن و پرتاب کردن است، متضمن شدت عمل و بی احترامی نسبت به طرف مقابل است(العین،ج8،ص191) که با اباحه صرف مناسب نیست. نکته دوم درباره استشهاد نویسنده به کلمات تنی چند از فقیهان شیعه است. اینکه شیخ طوسی در مبسوط خود با استدلال به آیه حکم به جواز نقض عهد توسط امام داده است، بدین معنا نیست که از نظر شیخ طوسی معنای آیه جواز نقض است ونه بیشتر. می توان برای اثبات جواز نقض از نظر فقهی به این آیه استشهاد کرد اما برای اینکه نظر شیخ طوسی درباره معنای آیه را بدانیم باید به تفسیر ایشان مراجعه کنیم. ایشان در ذیل آیه می فرماید: «أمر الله تعالى نبيّه أنه متى خاف- ممن بينه و بينه عهد- خيانة أن ينبذ اليه عهده على سواء»(التبيان، ج‏5،ص145) شیخ طوسی در تفسیر این آیه از عبارت امر استفاده کرده است وظاهر ماده امر همان الزام است. درباره عبارت صاحب جواهر نیز باید گفت که ایشان در تفاوت میان عهد مهادنه و عهد ذمه اولی را تابع مصلحت و دومی را حق اهل کتاب دانسته است. از عبارت صاحب جواهر بر نمی آید که نقض عهد با کسانی که نقض عهد کردند تابع مصلحت است. @rozaneebefarda
آری! قرآن مجوز نقض عهد می‌دهد! [ص ۲ از ۲] اما در مقابل برخی از فقها نیز استناد کرده که از این آیه الزام را فهمیده اند چنانکه مرحوم آقای منتظری بعد از استشهاد به آیه گفته اند: فعلى حاكم المسلمين حينئذ إعلامهم بقطع العلاقات احتياطا للإسلام و الأمّة.(دراسات في ولاية الفقيه، ج‌2، ص737) نکته سوم درباره تقابلی است که از نظر نویسنده میان حق و تکلیف برقرار است. در این باره به طور مختصر باید گفت اگر چه مفهوماً حق غیر از تکلیف است، لکن می توان مصداقاً این دو را در یک جا جمع کرد. برای نمونه اگر چه از حضانت به عنوان حقی برای پدر یاد می کنند، لکن حضانت فرزند در حقیقت تکلیف پدر نیز هست. نکته چهارم که لازم به ذکر است این است که کسانی که از منطقه الفراغ سخن گفتند، اباحه را دو نوع می دانند: اباحه بالمعنی الاخص و اباحه بالمعنی الاعم. اباحه بالمعنی الاخص اباحه ایست که توسط شارع جعل شده و بیان شده و کسی حق ندارد بر خلاف آن عمل کند. در این نوع از اباحه، ملاک جعل موجود است و از این جهت آن را اباحه اقتضائی نامیدند. در مقابل، اباحه بالمعنی الاعم است که در آن ملاکی برای جعل وجود ندارد، این نوع را اباحه لا اقتضائی می نامند. آنچه منطقه الفراغ نامیده می شود در محدوده این نوع از اباحه است. اگر طبق مبنای نویسنده، بپذیریم این آیه دلالت بر اباحه می کند، پس اباحه جعل و پس از آن بیان شده است و ملاک موجود است. این جا قلمرو منطقه الفراغ نیست. نکته پنجم درباره نوع استدلال آقای در دو یادداشت اخیر است. ایشان در یادداشت اول تلاش می کند تا با انصراف هیئت امر از معنای ظاهری، امر را به معنای اباحه تفسیر کند و بدون ارائه هیچ قرینه ای الزام ظاهر در هیئت امر را انکار کند. اما در یادداشت دوم به دنبال انصراف ماده به کار رفته در آیه از ظاهر آنست. اینکه شیخ طوسی ماده نبذ را در تفسیر خود چنان معنا کرده است اگر چه نقل صحیحی است، اما قابل استناد نیست. چرا که شیخ طوسی نه لغوی است و نه عرب اصیل است تا بگوییم فهم او از لغت عرب برای ما حجت است. خصوصا که آنچه شیخ طوسی در تفسیر خود بیان کرده بر خلاف آن چیزی است که کارشناسان علم لغت و مفسران ادیب گفته اند. در این باره علاوه بر صاحب العین که پیشتر کلامش ذکر شد می تون از زمخشری یاد کرد که در کشاف می نویسد: «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ، فاطرح إليهم العهد»(الكشاف، ج‏2،ص231) همین عبارت را فخر رازی نیز به کار برده است. (التفسيرالكبير، ج‏15،ص497) راغب درباره آیه گفته است: فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى‏ سَواء فمعناه: ألق إليهم السّلم.(مفردات، ص788) مراجعه به کتب لغت نشان می دهد که تفسیر شیخ طوسی از ماده نبذ در این آیه تا چه حد بر خلاف گزارش ها و تحلیل های لغوی است و این معنا تا چه حد مورد تامل و سوال است. ▫️جناب آقای سروش در دفاع از تفسیر شیخ طوسی به کلامی از صاحب تفسیر المیزان استشهاد کرده اند که در آن ذیل آیه موید تفسیر شیخ طوسی دانسته شده است. باید دانست که وقتی بتوان ذیل یاد شده را با تفسیر مطابق با ظواهر لغت معنا کرد، وجه تاییدی نیز در میان نخواهد بود. به دیگر سخن این ذیل، تعلیل «فانبذ الیهم» به همان معنای ظاهر که مشهور میان مفسرین و اهل لغت است. خدای متعال در مقام تعلیل امر خود به نبذ می فرماید: علت این امر آنست که خدا خیانت کاران را دوست ندارد. این معنا با صدر آیه مطابق تر است؛ چرا که صدر می فرماید اگر از ناحیه آنان کردی عهدشان را به سوی خودشان پرت کن چرا که خدا خیانت کاران را دوست ندارد. با این تفسیر، این آیه در معنا شبیه آیه 107 نساء است «ولا تجادل عن الذین یختانون أنفسهم إن الله لا یحب من کان خوانا أثیما». نکته ششم درباره نوع بیان ایشان از نظری است که با آن مخالف است. روایت ایشان از نظر مخالف بدین شکل است: «ولی آیا این آیه حق و اختیاری را برای پیامبر اثبات می کند تا با توجه به شرایط، مصلحت جامعه اسلامی را تشخیص داده و بر مبنای آن تصمیم گیری کند و یا آیه شریفه وظیفه ای بر عهده او می گذارد تا تعبدا و بدون در نظر گرفتن مصلحت آن را اجرا کند؟» قطع نظر از میزان اخلاقی بودن اینگونه روایت، پاسخ دوگانه مصنوعی یاد شده (مصلحت - تعبد) روشن است. خدای متعال مصلحت را در آن دیده که پیامبر خود را ملزم به نبذ کند. نکته هفتم مربوط به فقرات آغازین نوشتار آقای سروش محلاتی است. ایشان در ابتدا با استناد به خبرگزاریها نقلی از کلام رهبری را ذکر کردند، و بعد به نقل از سایت رهبری نص کلام ایشان را آورده اند و آنگاه یکی از عکس العملهایی در فضای رسانه ای نسبت به کلام رهبری بوده را ذکر کرده‌اند. متاسفانه نویسنده مشخص نکرده است که نوشته خود را در قبال کدامیک از این سه، نوشته است. نکته هشتم آنکه باید مراقب بود تا با مراعات ، عرصه و را نسازیم. @rozaneebefarda
جهالت یا تجاهل؛ مسأله این است! نقدی بر اظهارات تحریف‌آمیز اخیر پیرامون حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا جباری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بازتأملی در مفهوم (ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ) مورد استناد جناب حسن روحانی! 🔹در خصوص آيه 55 و 56 سوره مبارکه انفال (إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ) که هر از گاهی مورد استناد آقای روحانی برای توجیه اصرارشان بر با قرار می گیرد چند نکته شایان ذکر است: 1. این آیه در سوره انفال است که پس از غزوه بدر در رمضان سال دوم هجری نازل شد. تاریخ نزول این سوره و این آیه مهمترین دلیل بر ابطال استفاده‌ای است که جناب روحانی تلاش دارد از این آیه بنماید توضیح آن که، مفسران، این آیات را ناظر به پیمان رسول خدا ص با قبائل سه گانه یهود در مدینه می دانند؛ یعنی قبائل بني قينقاع و بي نضير و بنی قریظه. و در هنگام نزول این آیات، هنوز نقض عهدی از جانب این سه قبیله صورت نگرفته بود؛ و اولین نقض عهد، توسط یهود بنی قینقاع و پس از غزوه بدر و نزول این آیات صورت گرفت که منجر به مجازات و اخراج آنان از مدینه شد و نه تجدید پیمان. 2. با توضیحی که گذشت، روشن شد که مراد از جمله (ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ) آن است که شان و دأب كفار، نقض عهد است؛ نه آن که آنها نقض عهد کرده‌اند و رسول خدا ص مجددا با آنان تجدید عهد کرده است. این معنا نه از آیه قابل استفاده است و نه از و نه از . 3. جالب آن که مفسران بزرگی همچون شیخ طوسی و شیخ طبرسی به نکته‌ای که عرض شد تصريح کرده و فرموده‌اند: جمله (ثُمَّ يَنْقُضُونَ ) عطف مستقبل بر ماضی است تا این معنا را برساند که شان و بنای کفار، نقض عهد در آینده است پس از هر پیمانی که ببندند: (وقوله تعالی " ثم ينقضون " عطف المستقبل على الماضي ، لأن الغرض أن من شانهم نقض العهد مرة بعد أخرى في مستقبل أوقاتهم بعد العهد إليهم؛ التبيان في تفسير القرآن، شیخ طوسی، ج5 ص143/ التفسير مجمع البيان ، شیخ طبرسی، ج4 ص 483). نتيجه آن که این آیه، به هیچ وجه دلالت بر آن ندارد که کفار مجال آن را یافته‌اند که هر بار نقض پیمان کنند و رسول خدا ص نیز مجددا با آنان پیمان بسته باشد. 4. نکته شایان توجه دیگر آن که آيات بعد به روشنی، مفهومی که گذشت را تایید می‌کند. در آیه 58 می فرماید: (وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ). در این آیه نمی فرماید اگر کفار خیانت کردند پیمان را به سویشان بیفکن، بلکه می‌فرماید: حتی اگر خوف و احتمال عقلائی از نقض پیمانشان داشتی این کار را بکن. ▫️حال، جناب روحانی باید پاسخ دهد که؛ 🔻با توجه به نزول این آیات در سال دوم و در زمانی که هنوز نقضی صورت نگرفته، بنابر تفسیر ایشان از این آیات، نعود بالله رسول خدا ص دستور آیه 58 را نه یک بار بلکه مکرراً زیر پا نهاده، زیرا نه تنها با خوف از خیانت کفار، پیمان را به سویشان نیفکنده، بلکه صبر کرده تا آیا مکررا نقض کنند و رسول خدا ص نیز مکررا تجدید پیمان کند!!! 5. آخرین نکته آن که از توضیحات یاد شده روشن شد که دیدگاه نقل شده از برخی مفسران همچون مجاهد(التبیان، ج 5 ص 143)، مبنی بر این که مراد از آیه 56 يهود بني قريظه هستند که با وجود پیمان با رسول خدا ص ، آن را در سال پنجم و در غزوه خندق نقض کردند، ناصواب است؛ چرا که آیه در سال دوم نازل شده است و نه در سال پنجم. 🔹و اما دیدگاه برخی دیگر مبنی بر آن که مراد از آیه، نقض پیمان توسط یهود بني قريظه در یاری رساندن به مشركان در غزوه بدر است نیز کاملا مردود است، چرا که غزوه بدر به طور ضربتی اتفاق افتاد و مشرکان مکه بلافاصله با شنیدن خبر در خطر بودن کاروان تجاری، به سوی بدر حرکت کردند و هیچ گونه تماسی بین آنان و یهود بني قريظه در مدينه گزارش نشده است. 6. و در پایان، گفتنی است هرگونه تلاش برای بر این آیه، تلاشی است بی حاصل؛ چرا که، آنچه که تاریخ از عملکرد و سيره رسول خدا(ص) گزارش کرده، شدت و غلظت بر كفار، و اجرای حکم مجازات پس از نقض پیمان است و نیز در تاریخ رسول خدا(ص) گزارش نشده که تأییدی بر دیدگاه جناب روحانی باشد. لذا ایشان را به قرائت آيات پس از آیه 56 انفال و نیز مطالعه دقیق تاریخ اسلام لاسيما غزوات بنی‌قینقاع و بنی‌نضیر و بنی‌قریظه و فتح مکه . و آن که بر مفهوم مدنظرشان بر آیه، از سر باشد و نه !!! @rozaneebefarda
وقتی سرپرست جدید مؤسسه تنظیم و نشر به حوزه قم درس انقلابی‌گری می‌دهد! ▫️جناب آقای کمساری، که در دیماه۹۹ بعنوان جایگزین انصاری انتخاب شده، بعد از دیدار با مدیر حوزه قم و ریاست جامعه مدرسین، چنین نوشته است:👇 ⭕️امروز و در نهمین روز از اسفند ۹۹،به اتفاق جمعی از معاونین و مدیران موسسه،به قم آمدیم و با هدف برقراری تعاملات کاری با نهادهای حوزوی، جلساتی با مدیر محترم حوزه‌های علمیه آیت‌الله اعرافی و رئیس محترم جامعه مدرسین قم آیت‌الله الله حسینی بوشهری داشتیم. در این جلسات بر لزوم انجام کارهای علمی و فرهنگی جهت و اندیشه های امام خمینی ره در تاکید و زمینه بررسی شد. بی شک حوزه های علمیه بخصوص ، تنها زمانی می توانند از خطر مصون بمانند که به آراء و اندیشه های امام باشند. ، حوزه تراز اندیشه امام است وگرنه با نمی‌توان مدعی بود! 🔶حاشیه روزنه حوزه علمیه قم، در گام نخست انقلاب اسلامی، وفاداری خود را به امام و انقلاب اسلامی اثبات کرده و در گام دوم، پرچم مبارزه با ، با هدایتگری بزرگان و مجاهدت‌های طلاب جوان، برافراشته تر از هر زمان دیگری است. آقای کمساری بجای آنکه به قم درس انقلابی‌گری و وفاداری به امام بدهد، بهتر است نگاهی به کارنامه مخدوش مجموعه تحت مدیریتش بیندازد! شاید فقط مرور برای قضاوت در مورد میزان وفاداری این جماعت به امام کافی باشد! فعلا که و و ، بالانشین مؤسسه نشر آثار امام شده‌اند! @rozaneebefarda