بده بستان های سیاسی با هزینه کرد از مدارج حوزوی
🔻 در حاشیه امضای اجتهاد #ظریف توسط آقای #حسن_روحانی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸یکی از سنتهای اصیل حوزوی اجازه اجتهادهایی است که یک استاد مبرز و #مجتهد_مسلم به فضلای برجسته در حلقه درس خود می دهد اما جناب آقای حسن روحانی سه شنبه 15 مرداد 1398 این اصطلاح را به شخصی نسبت داد که به جز چند درس طلبگی ابتدایی که در نوجوانی خوانده; هیچ ارتباطی با حوزه علمیه نداشته است.
🔸او در جلسه ای که با مسوولین وزارت خارجه و جناب ظریف داشت گفت:
"وزیر خارجه ما یک نخبه و #مجتهد_سیاسی است. برخی درس سیاسی خواندهاند، اما مجتهد نشدهاند اما ظریف علاوه بر اینکه #استعداد_نخبگی دارد، یک مجتهد سیاسی است."
◀️اگر این تعبیر آقای رئیس جمهور را خارج از منظومه فکری #جریان_اعتدال ببینیم برای ما یک تعریف و تمجید ساده به نظر خواهد آمد و شاید آن را به مثابه تمام اغراق های سابق بدانیم و بگوییم منظور آقای روحانی از مجتهد; معنای لغوی آن بوده و می خواسته بگوید که آقای ظریف شخصی صاحب نظر در عرصه سیاسی است اما وقتی آن را در چارچوب گفتمانی اعتدال قرار می دهیم معنایی متفاوت از آن برداشت خواهیم کرد.
🔹تبیین مؤلفه های فکری #جریان_اعتدال خود موضوع بحثی مفصل است اما آنچه در این مجال کوتاه به کار می آید دانستن این نکته است که منابع و روش اجتهاد سیاسی در #خرده_گفتمان_اعتدال با منابع و روش اجتهاد جواهری تفاوت بنیادین دارد و این جریان در فرایند استنباط سیاسی و اجتماعی; در ابتدا عرصه دین را از عرصه عقل عملی (که متصدی استنباط در سیاست مدن است) جدا می کند و با رهایی از دین; از زاویه جهانی شدن به این مسائل نگاه می کند و برای حل آن مسائل به دو منبع #عرف_جهانی و عقل/علم منهای وحی مراجعه می نماید.
🔻به عنوان مثال حسن روحانی پس از مرزبندی آشکار میان عقل و دین; ورود جامع فقه، به عنوان دستگاه استنباطی دین، به عرصه های مختلف را خطرناک توصیف می کند:
"اگر کسی مرز عقل و دین را تفکیک نکند... و بگوید در همه امور باید به فقه و دین مراجعه کند بسیار خطرناک است."(اندیشه های سیاسی اسلام ج1 ص240)
و همو قائل به لزوم بازنگری در قوانین اسلامی(حتی قوانین جزایی که حدود ثابت الهی اند) بر پایه اقتضائات جدید #بشری است.(رویکردهای حوزه علمیه و بایستگی های نوین، مجله راهبرد، زمستان 87 ص20)
🔹بنابراین همانطور که گفته شد اجتهاد سیاسی در دستگاه فکری اعتدال با اجتهاد سنتی و جواهری از حیث منابع و اصول متفاوت است و لقب جدیدی که حسن روحانی به هم قطاری خود داد استعاری نبود بلکه مطابق تعریف جریان اعتدال از اجتهاد سیاسی به کار برده شده بود.
🔹پس از تبیین این نکته باید گفت که آقایان #ظریف و #روحانی حتی بر اساس منابع و روش شناسی خودشان نیز مجتهد سیاسی نبوده و نیستند چراکه نتیجه فعالیت سیاسی این آقایان در طی شش سال دولت داری #تقریبا_هیچ بوده و کسی که بعد از شش سال دوندگی و هزینه کرد ملی به موفقیت چشم گیری دست نمی یابد نه تنها یک مجتهد سیاسی نیست بلکه نزد عقلای عالم یک کارگزار و سیاستمدار متوسط نیز به حساب نمی آید.
🔻فرهیختگان را به رسانه حوزوی نخبگانی روزنه فرابخوانید👇
@rozaneebefarda
در پاسخ به طعنه ناشیانه محمد سروش محلاتی
[صفحه ۲ از ۲]
🔆🔆3. با این نگاه مشخص شد که کلام مقام معظم رهبری هیچ رنگی از طعن نداشت بلکه آسیبشناسی عالمانه و مصلحانه بود که وظیفه هر عالم و اندیشمندی است. هرچند شخصیتی مثل آقای سروش محلاتی هم در جایگاهی نیست که به خاطر طعنه زدن بتواند به کسی ایرادی بگیرد. چه کسی است که کتابی از ایشان خوانده باشد و طعنهها و توهینهای او به #جریان_انقلابی (از شخصیتهای برجسته آن گرفته تا شخصیتهای حقوقی و نهادهایی همچون شورای نگهبان، مجلس خبرگان و...) را ندیده باشد؟!
🔆4. جناب آقای سروش محلاتی در دایره فکری #جریان_اعتدال، تلاش میکند هر مسئله اجتماعی (از دیه و ربا گرفته تا چارچوب رسانه و...) را لااقل در حد تشکیک و احتمال حمل بر محملهای عقلایی (آن هم در فضای جهانی شدن و عقلای کشورهای توسعهیافته) کند. حال چگونه ایشان در تشخیص مصداق ادب ،که با نگاه اولی امری عقلایی است، یکباره متعبد و متشرع میشود و شبهاخباری عمل میکند؟
🔆🔆5. این شبهه چند وقتی است از لسان جریان منحط #شیعه_انگلیسی نیز شنیده شده است. بازتکرار آن از زبان #شیوخ_اعتدالی مؤید دیگری است بر #وحدت_جبههای جریانهای غیرانقلابی و ضدانقلاب. وحدتی که یادآور #جنگ_احزاب و البته شکست مفتضحانه جبهه کفر و نفاق در صدر اسلام است.
@rozaneebefarda