eitaa logo
روزنه
6.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
پس لرزه های حکم تاریخی آخوند خراسانی علیه تقی‌زاده متن تلگراف دوم مرحوم آخوند وقتی آخوند خراسانی را ناميدند! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹تلگراف آخوند خراساني به آية اللّه انگجی: پس از صدور حكم فساد رای سياسی تقی زاده، و مغايرت او با احكام مقدسه اسلام، معروف شد كه تقی زاده از سوی مرجعيت اسلام تكفير شده است عده ای ازدوستان و طرفداران او شروع به نامه پراكنی و ايجاد جو مصنوعی نمودند و آية اللّه خراسانی، محض جلوگيری از اتلاف وقت مسلمانان در اموری كه ضرورت ندارد،تلگرافی در پاسخ اين همه نامه ها به آية اللّه انگجی (مرحوم ميرزا ابوالحسن انگجی،جد بزرگوار حجة الاسلام والمسلمين سيد علی انگجی معروف كه در مسجد ملك تهران اقامه جماعت می فرمايند) كه يكی از وزنه های بزرگ روحانيت آذربايجان بود، صادر نمودند كه متن تلگراف چنين است: از قصرشيرين به تبريز، عدد كلمات 98، تاريخ اصل مطلب 5 شوال 1328. جناب مستطاب شريعتمدار كهف الانام ثقة الاسلام آقاي حاج ميرزاابوالحسن انگجي(دام تاييده): در خصوص حكمی كه از اين خادمان شرع انور درباره آقا سيد حسن تقی زاده صادر شده بود، مكاتيب و سؤالاتی از تبريز رسيده، لازم است جناب مستطاب عالی به عموم علما و قاطبه مسلمين اعلام فرمائيد حكم مزبور نبوده و نسبت تكفير بی اصل است، فقط در و ملي و بوده، لاغير البته زايد بر مدلول حكم اثري مترتب نشود. (اوراق تازه یاب مشروطیت، ص ۲۱۷) 🔶حاشیه روزنه این سند تاریخی نیز حاوی نکات مهمی است؛ اولا نشان از هیاهوی حامیان تقی‌زاده دارد که با تکفیری خواندن آخوند، به ترور شخصیتی و تخریب گسترده ایشان پرداختند. امری که تا کنون همچنان ادامه دارد و نمونه بارز آن در زمانه ما، توسط است. این وقایع نشان داد که جماعت غربزده که روزگاری پشت آخوند و مراجع نجف سنگر گرفتند و به حذف شیخ شهید پرداختند، در روز واقعه از ترور شخصیتی و حذف آخوند نیز ابایی ندارند! برای این جماعت، روحانیت و مرجعيت فقط یک ابزار است؛ نمونه چنین برخوردی را می‌توان در استفاده ابزاری غربگراها از مشاهده کرد. آنان پشت ایشان سنگر گرفته اند به قصد دوگانه سازی کاذب و تضعیف ولایت فقیه، اما توجه به تجارب تلخ مشروطه و فراست فوق العاده حضرت ایشان، این توطئه های پیچیده را تا کنون خنثی کرده است‌. چنين تلاشی در دوگانه سازی بین مرجعيت قم و ولایت فقیه نیز جریان داشته و دارد اما چندان نتیجه نداشته است. در تلگراف دوم، مرحوم آخوند بار دیگر بر خود در مورد تقی‌زاده تاکید می‌کند و او را فاقد صلاحیت برای دخالت در امور کشوری تشخیص می‌دهد. اقدامی که تجلی امروزین آن همین است. روشنفکرنماهای غربزده و تقی‌زاده های جدید، از سویی پشت آخوند سنگر می‌گیرند و خود را پیرو ایشان معرفی می‌کنند و از سوی دیگر نهادها و رویه هایی که در امتداد آخوند قابل تحلیل است را به شدت سرکوب و منکوب می‌کنند! این برخوردهای دوگانه بیش از هرچیز دلالت بر آن دارد که این جماعت نسبتی با امثال آخوند خراسانی نداشته و ندارند. @rozaneebefarda
شهادت نامه نوری/ یادداشت پنجم [سلسله یادداشت هایی پیرامون مبارزات و شهادت شیخ فضل الله نوری] 🔹بازتاب اعدام مظلومانه شیخ شهید🔹 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله هیجانِ باطنی در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آن‌ها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازه‌ی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کرده‌اند. حتی آن‌که مذکور داشتند سپهدار [تنکابنی] و علی‌قلی خان [سردار اسعد بختیاری] تعرّض کردند و در ظاهر، نصفه روزی خود را به ناخوشی زده قهر کردند و روز بعدش هم محض تسکیت فوران مردم٬ به اشاعه دادند که این کار به آقای بوده و هرکس خواسته باشد تلگرافاً استفسار نماید؛ تلگراف او مجاناً مخابره خواهد شد. 🔹باری، چون این هیجان باطنی را در مردم مشاهده نمودند، از قتل آخوند آملی و حاجی علی اکبر بروجردی درگذشتند.» 🔹«خبر اعدام در روزنامه‌ی مجلس مورخ سه‌شنبه شانزدهم رجب 1327 بدين شرح درج شد: «سَيّئات اعمال شيخ نورى دامنگيرش گرديده، روز شنبه 13 رجب بعد از استنطاق و ثبوت جنايات و فتاوى نامشروع و هزاران‌هزار تقصير بَيّن در مدت دو سال تمام، در ميدان توپخانه به حكم محكم خدايى بر دار زده شده به دارُالبوار فرستاده شد.» 🔹 به شهادت شیخ چنین می‌نگرد: «از آن روز بود که نقش غرب‌زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای مملکت افراشته شد. و اکنون در لوای این پرچم، ما شبیه به قومی از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناک‌تر از همه در فرهنگمان، فرنگی‌مآب می‌پروریم. و فرنگی‌مآب راه حل هر مشکلی را می‌جوییم.» 🔹... «پىِ تاريخِ اين بَليّه ز غيب/ گفته شد: الشهيد فضل الله». 🔹پیکر مطهر شیخ شهید بعد از مدتها که به امانت به خاک سپرده شده بود٬ از تهران به حرم مطهر حضرت معصومه (س) منتقل شد و اکنون در صحن آئینه٬ خلوتگاه آزادمردان و مجاهدان و عموم مردم مسلمان است. @rozaneebefarda [بخش پایانی]
شهادت نامه نوری/ یادداشت پنجم [سلسله یادداشت هایی پیرامون مبارزات و شهادت شیخ فضل الله نوری] 🔹بازتاب اعدام مظلومانه شیخ شهید🔹 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله هیجانِ باطنی در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آن‌ها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازه‌ی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کرده‌اند. حتی آن‌که مذکور داشتند سپهدار [تنکابنی] و علی‌قلی خان [سردار اسعد بختیاری] تعرّض کردند و در ظاهر، نصفه روزی خود را به ناخوشی زده قهر کردند و روز بعدش هم محض تسکیت فوران مردم٬ به اشاعه دادند که این کار به آقای بوده و هرکس خواسته باشد تلگرافاً استفسار نماید؛ تلگراف او مجاناً مخابره خواهد شد. 🔹باری، چون این هیجان باطنی را در مردم مشاهده نمودند، از قتل آخوند آملی و حاجی علی اکبر بروجردی درگذشتند.» 🔹«خبر اعدام در روزنامه‌ی مجلس مورخ سه‌شنبه شانزدهم رجب 1327 بدين شرح درج شد: «سَيّئات اعمال شيخ نورى دامنگيرش گرديده، روز شنبه 13 رجب بعد از استنطاق و ثبوت جنايات و فتاوى نامشروع و هزاران‌هزار تقصير بَيّن در مدت دو سال تمام، در ميدان توپخانه به حكم محكم خدايى بر دار زده شده به دارُالبوار فرستاده شد.» 🔹 به شهادت شیخ چنین می‌نگرد: «از آن روز بود که نقش غرب‌زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای مملکت افراشته شد. و اکنون در لوای این پرچم، ما شبیه به قومی از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناک‌تر از همه در فرهنگمان، فرنگی‌مآب می‌پروریم. و فرنگی‌مآب راه حل هر مشکلی را می‌جوییم.» 🔹... «پىِ تاريخِ اين بَليّه ز غيب/ گفته شد: الشهيد فضل الله». 🔹پیکر مطهر شیخ شهید بعد از مدتها که به امانت به خاک سپرده شده بود٬ از تهران به حرم مطهر حضرت معصومه (س) منتقل شد و اکنون در صحن آئینه٬ خلوتگاه آزادمردان و مجاهدان و عموم مردم مسلمان است. @rozaneebefarda [بخش پایانی]