eitaa logo
روضه دفتری
16.2هزار دنبال‌کننده
155 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀روضه امام محمد باقر علیه السلام 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀  یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ یا ربّ الحسین بحقّ الحسین إشف صدر الحسین بظهور الحجّة اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْباقِرُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.  من پنجمین ولی خداوند قادرم شب شهادت امام باقر علیه السلام،روضه خوان كربلاست،از دوران كودكی همه ی مصائب و روضه های كربلا رو به عینه دیده. من پنجمین ولی خداوند قادرم همنام مصطفی و ملقب به باقرم گنجینه ی علوم الهی است سینه ام از نسل سفره دار کریم مدینه ام مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم با یک نظر ز کار گره باز می کنم ای گرفتارها،مریض دارها،سفره ی امام باقر همیشه تو مدینه پهن بوده،سجیّت این خانواده كرم ِ،عادتشون احسان لذا امشب بگو آقاجان:مارو كنار بقیعت جا بده،میدونم امشب گریه كن نداری،غریب تر از همیشه ی مدینه ای،مدینه خصوصاًشب ها كنار بقیع، اونایی كه رفتند می دونند الان نه یه شمعی،چراغی. آقاجان مارو یه صدا بزن كنار بقیعت امشب،ما هم یه گوشه ای برای خودمون گریه كنیم.مولای من: مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم با یک نظر ز کار گره باز می کنم آقاجان گره به كار ما افتاده،با یه نگاه گره مارو باز كن، خودش داره روضه میخونه بانی روضه های غروب منا منم دلت بره صحرای منا و عرفات،فردا دیگه حاجی ها كم كم به طرف عرفات و منا حركت می كنند، امام باقر دل من و  تو رو با خودش می بره. بانی روضه های غروب منا منم پرچم به دوش ماتم کرببلا منم من شاهد مصیبت عظمای عالمم من شاهد غریبی آقای عالمم از زبون امام باقر این فراز ها چقدر آشناست،امشب اومدی برای اون آقایی گریه كنی كه عاشورا یادگاریه این آقاست. بأبی أنت واُمی این جوری آقا و جدش رو صدا میزنه: إنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ، وَحرب لمن حارَبَكُمْ،وَ وَلِیٌّ  لِمَنْ والاكُمْ، وَعَدُوٌ لِمَنْ عاداكُمْ. آقاجان یا امام باقر حرف دل این مردم شب شهادتت اینه:یه وقت آدم دلش می خواد بره كربلا،یه وقت دلش می خواد بره مدینه، اما دلم میخواد شب شهادتت هم مدینه باشم، هم كربلا باشم.یه چشمت اشك زائر مدینه، یه چشمت اشك زائر كربلا،از مدینه ی امام باقر بریم كربلا. عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را چقدر آقا امام باقر این خاطرات كربلا مدام مقابل چشمش بود،مثل باباش زین العابدین مرتب برا حسین و كربلا گریه می كرد،لذا امشب از امام باقر اشك برا محرم رو بخواه،اگه می خوای امام باقر چیزی بهت عطا كنه این رو بخواه،گدای زرنگی باش،چیز كمی نخواه،دنیا میگذره با پستی و بلندیش،اونی كه از امام باقر می خوای سوز برای محرم باشه. عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را نفس سوخته از خاطره ای پرپر را  روضه خوانی ِ مرا گرم نمودی امشب روضه ی آنهمه گل، آنهمه نیلوفر را آقاجان هر شب به یاد جدت روضه خواندی،اما دیگه امشب راحت شدی از این همه گریه و ناله  آخرین حلقه ی شبهای محرّم هستم شکر، ای زهر ندیدم سحـری دیگر را حالا اهل ناله  باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است باورم نیست تماشای تنی بی سر را حسین....آقاجان یه ذره از اون روضه هارو برا ما بخون،ما هم شب شهادت چشمامون خشك نمونه،صحنه های زیادی رو امام باقر دیده،اصلاًروضه ی امام باقر تكرار عاشوراست،من یه دونه از عاشورا بگم،یه دون هم از شام بگم،روضه ی من همینه،عاشورا رو آماده ای تحویل بگیر،خیلی ها با این روضه گریه كردند،امام باقر محاله یادش بره،كجای عاشورا؟چه لحظه ای از عاشورا دل امام باقر رو می سوزونه؟ناله ی عاشورایی می خوام،والا خوندن این روضه كار سختیه  باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود دیدن سوختن چارقد دختر را حسین....دیگه چی دیدی آقا؟  غارت خود و علم، غارت گهواره و مشک غارت پیرهـن و غـارت انگشتر را  یادم نمیره اون صحنه رو كه همه فرار می كردند،یه مرتبه دیدم عمه زینبم كنار خیمه ی بابام مضطرب و نگران هی دست رو دست میزنه،هی دست رو سر میزنه،اومدن گفتند زینب چرا اینجا ایستادی؟چرا فرار نمی كنی؟عمه ام گفت:آخه زین العابدین تو خیمه است.امام منه،حفاظت از جانش وظیفه ی منه،اما چه كردند؟ خودم دیدم دور عمه ام حلقه زدند نامحرم ها،همه داد می زدند،همه فریاد می زدند.دیگه چی دیدی آقا جان؟یه صحنه ی دیگه از شام،دلت رو آتش میزنه شب شهادتی،كربلا با هر كیفیتی بود گذشت،این خانواده خانواده ی شهادتند،اینها از پیغمبر ،امیرالمؤمنین،مادرشون زهرا، همه با شهادت آمیختند،همه در مورد شهادت كلام دارند،خود زین العابدین فرمود: إنّ القَتْلَ لنَا عادَة ، وكرَامَتُنا من
الله ، الشّهادة. اما اونی كه دل امام باقر رو آتش زد،آخ بمیرم چهل منزل،زنجیر به دست و پای زین العابدین،طناب به دست و پای بچه ها،ببینه از این شهر به اون شهر،امان از اون ساعتی كه پشت دروازه ی ساعات اهلبیت حسین رو نگه داشتند،به جای اینكه بیان آرامشون كنند،شهر رو آذین بستند،اما باقر تا آخر عمر برای این روضه گریه كرد،كدوم روضه؟خودم دیدم سر جدم تو طشت طلا قرآن می خواند: بِسْمِ ٱللّهٱلرَّحْمنٱلرَّحِیمِ هر جا صدای قرآن می شنید یاد سر بریده می افتاد وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ كسی كه قرآن می خونه لباش رو بوسه می زنند،اما خودم دیدم با چوب خیزران.... حسین...صدات برسه كربلا...آی حسین... @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ شب جمعه(2) امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. ♦️شب جمعه حرمت بوی محرم دارد ♦️بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد ♦️شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم ♦️دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد ♦️مادرت روضه گرفته است برایت آقا ♦️زیر لب زمزمه وای حسینم دارد ♦️بیرق روضه عیان است ز روی گنبد ♦️مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد ♦️گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند ♦️روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد ♦️حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین ♦️هر که آید به حرم نام تو را دم دارد ♦️در هوای لب خشکت به لب آب فرات ♦️چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد ♦️عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر ♦️برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد ⬅️شب جمعه است شب زیارتی آقا ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا(س) مهمان امام حسین است امشب بی بی فاطمه زهرا خودش میاد رو سرعزادار حسینش دست میکشه ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله حالادلت روانه کن کربلا برات روضه بخونم همه اموات کسانی که بین من و شما بودند حالا جایشان خالیست فیض ببرند ⏪اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد امان‌از دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اثابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای تکبیر برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته(اونی که کربلا رفته میدونه تلِ زینبیه با حرم زیاد فاصله نیست)بی بی زینب چی کشید خدایا یه وقت دید شمر هر کاری کرد خنجر از جلو گلوی حسین رو نمی برید (وای میدونی چرا؟) آخه جایی که پیغمبر بوسه زده، تا یه لحظه پیش زینب اون جا رو بوسه زده، زهرا بوسه زده یه وقت شمر خدا لعنتش کنه بدن حسین رو برگردوند، سجده بر خاکِ کربلا گذاشت، لحظات آخر میگه دیدم زینب اومد بالای تل زینبیه ، حسین صدا زد زینب برگرد به خیمه نمی تونی ، طاقت نداری این صحنه رو ببینی برو خواهر جون مادر ، نبینی بریدنِ سر بروخواهر جون مادر نبینی خنجر وحنجر برو خواهر ، یه وقت بمیرم زینب دستاش رو رو سرش گذاشت خدا لعنت کنه شمرو با شمشیر سر حسین رو از بدن جدا کرد، آی امان از دل زینب 🔸او می بُرید و من می بریدم 🔸او از حسین سر من از حسین دل 🔸یه وقت دید سری به نیزه بلند است در برابر زینب 🔸خدا کند که نباشد سرِ برادرِ زینب هر کجای مجلس نشسته ای سه مرتبه بلند بگو یا حسین...... الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍تایپ:خ علیمحمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من ذاکر انا الیه راجعونم من خاطرات جانگدازِدشتِ خونم در کربلا بودم پنج ساله صغیری همراه بابایم مرا بردند اسیری آخ دیدم پرستوهای دین را پَربُریدن درقتلگه جدّم حسین را سربُریدن ◾شبِ شهادت امام باقر(ع) است.دلتو راهی کن مدینه، امشب بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امشب عزادار نداره، قربون قبر بی شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبه ، خیلی مظلومه یه نفر نیست پشت پنجره های بقیع براش گریه کنه بیایید امشب غریب نوازی کنیم آقا رو از غریبی در بیاریم ، قربون مظلومیت برم آقا جان، امشب همه هم ناله بشید با امام صادق کنار بستر بابا، ان شاءالله وعده ی من و شما کنار قبرستان بقیع ، امشب امام زمان عزاداره ، مادرش زهرا عزاداره خدا لعنت کنه هِشام بن عبدالمَلِک رو دستور داد زینِ اسب آقا رو به زَهر آغشته کنند، همین که پسر فاطمه سوار بر مرکب شد یک مرتبه صدا زد آه جگرم داره میسوزه ، زهر اول به جگر اثر میکنه، زهر در بدن امام اثر کرد ، سه روز در بستر افتاد و سرانجام به شهادت رسید. امام باقر از بچه گی مصیبت دیده ، تو کربلا همراه بابا بوده ، همه مصیبت های کربلا، سختی های اسارت رو دیده ، آخ بدن غرق به خون دیده ، چهل منزل سر بریده ی جدش حسینو بالای نیزه دیده ، شام غریبان دیده ،آخ اون شبی که خیمه ها رو آتش زدند، خرابه ی شام دیده ، آخ اون موقعی که نازدونه ی حسین صدا زد عمه جان من بابامو میخوام آخی بر نیزه سر حسین دیدی بار غم او به جان خریدی پرپر به خرابه لاله دیدی بی جان دلِ شب سه ساله دیدی یابن رسول الله بدن شما روی دست شاگردانت تشییع شد، شاگردان شما بدن شما رو غریبانه آوردن کنار قبرستان بقیع اشک ریختند و ناله زدند و به خاک سپردند، اما دلها بسوزه برای اون بدنی که بنی اسد وقتی آمدند، نمی شناسند، نه سر در بدن است نه لباس بر تن دارد، بدن قطعه قطعه بود آنچه نقل شده است: امام سجاد بدن بی سر بابا رو میان قبر گذاشت خم شد لبها رو به رگهای بریده گذاشت همه بگید یا حسیییییین😭😭 ◾نوحۂ شور امام باقر(ع)◾ جواب👈🏻یا سیدی یا مولا(2) مسمومِ زهرِ جفا....یا سیدی یا مولا بدست آن بی حیا...یا سیدی یا مولا مدینه شد کربلا.....یا سیدی یا مولا شدی به غم مبتلا...یا سیدی یا مولا ای بانی روضه ها...یا سیدی یا مولا ای شاهدِ کربلا......یا سیدی یا مولا گشتی غریب و تنها.یا سیدی یا مولا ای راویِ غُصه ها...یا سیدی یا مولا بهرت عزا شد بپا....یا سیدی یا مولا مولای درد آشنا....‌.یا سیدی یا مولا دیدی غمِ کربلا......یا سیدی یا مولا دیدی تو شامِ بلا....یا سیدی یا مولا ای نور چشم زهرا...یا سیدی یا مولا نالم از این ماجرا....یا سیدی یا مولا شافعِ روز جزا........یا سیدی یا مولا ما را رسان کربلا.....یا سیدی یا مولا نزدِ شه سر جدا......یا سیدی یا مولا ما می نمائیم دعا....یا سیدی یا مولا جمع ماحاجت روا....یا سیدی یا مولا بده به دردا دوا.......یا سیدی یا مولا مریضا رو ده شفا....یا سیدی یا مولا یا سیدی یا مولا......یا سیدی یا مولا •┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هزار خاطرۀ غم نمیرود از یاد غروبِ سرخِ محرم نمیرود از یاد ...  چکارکردن ...چیکار کردن آقاجون ؟ میتونی یه جمله شو بگی ؟ به خون تمامیِ گلهایِ باغ آغشتن نه گل ، نه غنچه ، نه بلبل ، تمام را کشتن به کوچیک و بزرگمون رحم نکردن ..... حسین ........... هزار خاطرۀ غم نمیرود از یاد ... عمه هام میدویدن .... دامنِ عمه کوچولوم آتیش گرفته بود ... آقا دیگه بگو از خاطراتت .... به گاهوارِۀ خالیِ اصغرم سوگند ربابُ خیمۀ ماتم نمیرود از یاد ..... خرجِ محرم و صفر رو بگیر ازین آقا .... یه جوری شد اوضاع ، ما بچه ها تو این خیمه ها می گشتیم ، یه چیکه آب پیدا کنیم ... هی علی اصغر خودشُ از گهواره می انداخت پایین .... ای آقام ..... حسین .... فرات بود و عطش بود و کودکانِ حرم ... من در هر سنی باشم امامم ... من حجتِ خدا هستم ، اما عمه ها ، برادرا و برادرزادها و کوچولو هایِ دیگه طاقت نداشتن ... این دامن هایِ عربی رو بالا زدن ... رو کفِ خرابه .... جیگرم آتیش گرفته بود .... جیگرم می سوخت .....حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ شب جمعه امام حسین (ع) امام باقر(ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. 🔶شب جمعه حرمت بوی محرم دارد 🔶بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد 🔶شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم 🔶دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد 🔶مادرت روضه گرفته است برایت آقا 🔶زیر لب زمزمه وای حسینم دارد 🔶بیرق روضه عیان است ز روی گنبد 🔶مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد 🔶گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند 🔶روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد 🔶حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین 🔶هر که آید به حرم نام تو را دم دارد 🔶در هوای لب خشکت به لب آب فرات 🔶چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد 🔶عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر 🔶برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد ⬅️شب است شب زیارتی ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا مهمان امام حسین است امشب بی بی فاطمه زهرا خودش میاد رو سرعزادار حسینش دست میکشه ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشستی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسینو قسم بده به پهلوی شکسته مادرش (زهرای مرضیه)انشاء الله حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشاالله حالا شب برات روضه بخونم همه اموات فیض ببرند کسانی که بین من و شما بودند حالا جایشان خالیست ⏪حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان لحظه ای که اقا ابا عبدالله می فرمودند خواهرم زینب تازمانی که تکبیر من می یاد بدانید که هنوز من زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد.. 🔸همه  از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند .. امدند جلوی ذوالجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه  بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه    دیدند.. ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب  وکودکان پشت سر ذوالجناح  ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است ... اما زبان حالی دارد بی بی زینب 🔸گلی گم کردم می جویم او را 🔸به هر گل می ریم می بویم او را 🔸گل من یک نشانی در بدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما عزیزان شب شهادت یادگار کربلا امام باقر (ع)است گریزی هم در این خصوص داشته باشیم بهره امواتمان باشه ⏪امشب دلت را راهی مدینه کن ، با چشم دل نگاه کن ببین بقیع زائر ندارد . امام باقر عزاداری ندارد ، قربان قبر بی شمع و چراغ تو ، امشب دل شیعیان مدینه است ، امشب هم ناله شوید باامام صادق ، امشب امام صادق کنار بستر بابا اشک می ریزد امام باقر (ع) فرمود : من امشب از دنیا می روم چون پدرم زین العابدین شربت آبی آورد و مرا به لقای حق تعالی بشارت داد آی دلهای کربلائی ، امام باقر در لحظات آخر بدست حجت خدا آب می آشامد اما فدای جد مظلومش حسین ، با لب تشنه میان گودی قتلگاه ، همه با هم صدا بزنیم حسین . الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 1403/3/24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امام باقر(ع) شهادت گریز رئیس جمهور شهید(آیت الله رئیسی) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) انشاالله به آبروی امام باقر (ع)درهر گوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله امشب اول يه سلام هم از زبان آقا امام محمد باقر(ع) بديم، آقايي كه امشب ..شب شهادتشه، آقايي كه روضه خونه كربلاست، نه روضه خواني كه شنيده باشه، روضه خواني كه ديده، شنيدن كي بُوَد مانند ديدن، خودش نگاه كرد ديد جدش روي خاكِ كربلا داره دست و پا ميزنه:اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ." 🔶زمین و آسمان ای شیعه در حزن و غم است امشب 🔶همه اوضاع عالم زین مصیبت در هم است امشب 🔶امام پنجمین شد کشته از زهر هشام دون 🔶مدینه غم سرا از این غم و زین ماتم است امشب 🔶یتیم و نوحه گر گردید اکنون حضرت صادق 🔶به بر او را ز مرگ باب، زانوی غم است امشب 🔶ولی راحت شد از رنج و مشقت حضرت باقر 🔶به جنّت میهمان نزد رسول اکرم است امشب 🔶به روی زین چو بنشستی ز دل نالید یا جدا 🔶به فریادم برس مسموم جانم از سَم است امشب 🔶عزیزانش چو بلبل زین مصیبت وا ابا گویان 🔶به اندوه و غم و محنت سراسر عالم است امشب ⬅️امام باقر امام پنجم ما شیعیان است، حق بزرگی به گردن عالم اسلام خصوصاً عالم تشیع دارد امام باقر روز (7 ذیحجّه) به شهادت رسید، امام صادق یتیم شد، (انشاءا... وعده ی من و شما کنار قبرستان بقیع) الان قبرش زائر ندارد همه حجاج از مدینه به مکّه رفته اند خودشان را برای اعمال حج آماده می کنند. روز شهادتش کنار قبرش کسی نیست. امروز دل شیعیان کنار قبر امام باقر است امروز امام زمان عزادار است. مادرش فاطمه (س) عزادار است. امام باقر از کودکی مصیبت دید در جریان کربلا همرا پدر بود، تمام مصائب کربلا و سختیهای اسارت را دید، تن های غرق به خون دید، چهل منزل سر بریده ی جدش ابی عبدالله را بالای نیزه نظاره می کرد، شام غریبان دیده، آن شبی که خیمه ها را آتش زدند خرابه شام را دیده، یاد شهدا امام شهدا روح رئیس جمهور محترم و همراهان اموات جمع حاضراز این مجلس ومحفل فیض ببرد حالا که از رئیس جمهور شهید گفتم بگذار گریزی هم در این خصوص داشته باشیم همه شهدا فیض ببرند ⏪شنيديد يكي از اولياي خدا فرموده بود: آيت الله رئيسي شب قدر با سوزِ دل و شفيع قرار دادن امام رضا شهادتش رو از خدا خواسته بود و اينجوري خادمِ امام هشتم، رئيس جمهور هشتم در شب ولادت امام هشتم آسماني شد، آري هر كسي فاطمي و زينبي  باشه مثل حاج قاسم در ايام ولادت حضرت زينب و ايام فاطميه به شهادت ميرسه و هر كي امام رضايي باشه روز ميلاد امام رضا خبر شهادتش ميرسه،اما رئیس جمهور محترم ما خادم امام رضا (ع)بود ودر روز ولادتش با همراهان درسانحه سقوط بالگرد به شهادت رسیدند اما عزیزان تصویری از وسایل همراه رئیس جمهور محترم و انگشتر سوخته ایشان دیدم که به یاد انگشتر حاج قاسم به یاد انگشتر امام حسین علیه السلام در کربلا افتادم حادثه کرمان وحادثه شهادت رئیس جمهور عزیزمان هم یک کربلای دیگر بود آیت الله سید ابراهیم رئیسی عزیز تو شهید شدی اما انگشترت در محل سانحه بود اما ... لا یوم کیومک یا ابا عبدالله اومد تو گودی قتلگاه یه چیزی ببره چشمش افتاد به انگشتر چه کرد ؟ بمیرم برات حسین جان .... 🔸حسین جان سلیمان زمانی 🔸چرا انگشت و انگشتر نداری حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ 1403/3/24
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 عرفه امام زمان(عج) حضرت اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم ♦️با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم ♦️جای خالیِ تو را هیچکس احساس نکرد ♦️به گمانم که به دوری تو عادت کردیم ♦️سال ها می گذرد، منتظری برگردیم !! ♦️پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم ♦️نمک سفره ی تان را همه خوردیم ولی ♦️با گناهان، به همین سفره خیانت کردیم ♦️جمکران هم که رسیدیم ،به جای ندبه ♦️فقط از حاجت خود پیش تو صحبت کردیم ♦️دلمان از همه ی مردم عالم که گرفت ♦️گریه کردیم و سپس سجده به تربت کردیم ⬅️چقدر دلمون میخواست این عرفه ای کربلا باشیم، بخدا کربلا عرفه یه حالِ دیگه است، عرفه کربلا دیدنی است.اما حسین جان! اگه کربلا نیستم امروز، اما اینجارو برات کربلا میکنم..اما اونایی که عرفات روضه می خونن، هر جا اباالفضلی شد روضه شون، آقا امام زمان سر زده بهشون، آقاجان! امروز به ما سر نمی زنی؟ می خوام روضه عموتون عباس رو بخونیم. روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد. ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر.. صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده. دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم.. اجازه میدان بده . ابی عبدالله فرمودند.. برادرم. يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی . تو پرچمدار منی عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری. تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم. این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم. صدا زد سمعا و طاعتا مولای. عباس علمدار مشک و گرفت. حرکت کرد. اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده هی بچها میگن االعطش العطش خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس. رفت به سمت شریعه ی فرات. دیدن مشک رو پر از آب کرد دست برد زیر آب. میخواد آب بنوشه اما. ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین. یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله. آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند. صداشون به ناله بلنده هی میگن العطش. برگشت به سمت خیمه ها. یه نانجیبی خدا لعنتش کنه. دست راست حضرت رو قطع کرد. صدا زد. بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم. یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد. (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه. چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد آب روی زمین ریخت.. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا. متحیر ایستاد. دیگه دست دربدن نداره. آب هم نداره. با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها.. در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک. ای وای... ای وای.. هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد. سر رو خم‌ کرد. نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد صدای ناله اش بلند شد (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا. هر کسی از بلندی بر زمین میخوره. اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه عباس که دست در بدن نداشت. بمیرم باصورت به زمین افتاد تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید خودش رو سریع رساند کنار برادر. خدایا چکار کردن با برادرم. اومد کنار بدن عباسش نشست. صدا زد 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم. بگید عموجانمون عباس برگرده. 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده. 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش. دید دستهای برادر رو قطع کردن. تیر به چشم عباسش زدند عمود آهنین به فرقش زدند. بدن رو قطعه قطعه کردند. طاقت نیاورد. دستهاش رو گذاشت روی کمر. صدا زد. اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند. بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده. 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی 🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ 1403/3/25
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
*نوحه ی شهادت امام باقر ع* *هر دلی دارد نوای نینوابی* *باقر علم پیمبر شد فدایی* *در مدینه گشته پرپر* *لاله ی باغ پیمبر* *واغریباواغریباواغریباواغریبا* *شد به زهر آلوده زبن مرکب او* *کزشرارش می رسدجان بر لب او* *در مدینه گشته پرپر* *لاله ی باغ پیمبر* *واغریباواغریباواغریباواِغریبا* ____ *شمع جانش قطره قطره می شود آب* *می رود کم کم ز جسم او تب و تاب* *در مدینه گشته پرپر* *لاله ی باغ پیمبر* *واغریباواغریباواغریباواغریبا* _ *رشته ی عمر ورا از هم گسستند* *درمدینه حرمت او را شکستند* *در مدینه گشته پرپر* *لاله ی باغ پیمبر* *واغریباواغریباواغریباواغریبا* _ *فاطمه فرزند تو تنها و مظلوم* *می شود مهمان تو با قلب مسموم* *در مدینه گشته پرپر* *لاله ی باغ پیمبر* *واغریباواغریباواغریباواغریبا* _ *اشک مهدی در کنار تربت او* *میشود جاری برای غربت او* *در مدینه گشته پرپر* *لاله ی باغ پیمبر* *واغریباواغریباواغریباواغریبا* *حضرت صادق ز دیده خون ببارد* *سر به دیوار یتیمی می گذارد* *در مدینه گشته پرپر* *لاله ی باغ پیمبر* *واغریباواغریباواغریباواغریبا* _ *آنکه قلبش خون به یاد کربلا بود* *یاد آن سرهای از پیکر جدا بود* *در مدینه گشته پرپر* *لاله ی باِغ پیمبر* *واغریباواغریباواغریباواِغریبا* _ *اًثر از: محمد نعیمی (قم‌المقدسه)*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ❣﷽❣ 📿 👤 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ من که با پایِ خودم نیومدم ... حالا که خودت منو کشوندی آوردی دستمو بگیر ...حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر همین اولِ دعا میگم:امیری حسین و نِعمَ الامیر ..تا عمر داریم به نسخۀ امام رضا عمل می کنیم،فرمود إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ،اگه بخوام با تو هم مناجات کنم خودشون دستور دادن اول بر ابی عبدالله گریه کنم ... اصلاًما بدونِ گریۀ بر اربابمون بلد نیستیم با تو مناجات کنیم،امیری حسین و نعمَ الامیر .. چه قدر خوب میشه دمِ مردنم آقا به ما بگه عجب گدایِ خوبی داره میاد دیدنِ من ... هرکی میخواد خودشو معطر کنه به قولِ امام رضا فرمود بویِ بدّ گناهان آبروتونو برده ... هر کی میخوادبویِ گناها آبروشو نبره نزد ملائکه و اولیاء الهی استغفار کنه ... حضرت رضا فرمود : تَعَطروا بِالاِسْتِغْفار ... أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ... کِی میخوای این دلِ مردۀ منو زنده کنی؟ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي من با گناه کاری کردم که دلم بمیره ... فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ ... اگه تو امروز روتو به ما برنگردونی ، تمومه ... الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏ حاجیا اونجا دارن لَبِیک میگن .. اما امروز خدا به شما لبیک میگه ... حضرت صادق فرمود هر بندۀ مومنی که خدا رو با این اسمُ لقب صدا بزنه (یا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏) بلافاصله ندا میاد لبیک ... چی میخوای بندۀ من ...؟ دستِ گداییت رو بیار بالا اولِ دعا ، آخر دعا همۀ خواسته ام اینه : الهی العفو ..... پاک است خدا ولی گدا آلوده دیدن همه رویِ مرا آلوده هرچند که نیست مثلِ ما آلوده فرمود بیا بیا بیا آلوده فرمود بیا که آمدم ،پس لبیک امروز که میهمان شدم پس لبیک خوش به حالتون که شماها راحت میتونید گریه کنید،حاجیا دورِ کعبه طواف میکنن و میگن لَکَ لبیک،کی میشه ما دورِ آقامون طواف کنیم و بگیم لبیک ... ما آمده ایم اهلِِ خدا برگردیم ما سنگ شدیم طلا برگردیم جا هست برایِ همه یا برگردیم وقتی کرمت هست چرا برگردیم در وا نکنی آبرویم میریزد اعطا نکنی آبرویم میریزد مردم به یه امیدی به ما التماسِ دعا گفتن من غافلُ بی عار نبودم هرگز من این همه بیمار نبودم هرگز اینقدر گرفتار نبودم هرگز ای کاش گنهکار نبودم هرگز در باز کن عبدِ نگران آمده است جاماندۀ ماهِ رمضان آمده است این عدۀ تحبس الدعا پس چه کنند؟ گر جود نیاری فقرا پس چه کنند بی لطفِ تو این چند گدا پس چه کنند این کرببلا نرفته ها پس چه کنند ... ندیدنش یه دردِ اما دیدنش هزار دردِ ... ما طیفِ حسینیم حسنی عبدِ توایم ما را بزنی یا نزنی عبدِ توایم ... اگه از درِ خونتم برونی دیگه نمیرم،یه سالِ منتظرِ نشونیِ عرفه بودم روزِ عرفه زجنسِ شبهایِ خداست از حیثِ اجابت حرمِ کرببلاست هنگامِ ملاقاتِ گدا با مولاست رمزِ به خدا رسیدنش یازهراست روزِ عرفه روزِ حسینی شدن است روزِ غمُ غصه بر شه بی کفن است سوگند به چشمانِ ترِ اربابم سوگند به میرِ لشگرِ اربابم سونگ به زیرِ حنجرِ اربابم تا روزِ حساب نوکرِ اربابم امروز سر خان حسین آمده ام امروز به احسانِ حسین آمده ام چقدِ امروز گریه کرد برا مسلم ابن عقیل،مثلِ دیروزی همه بارِ سفرشونو بستن،مشکاشونو تو مکه پرِ آب کردن برن سمت عرفات و مشعرُ منا ... اما دیدن یه حاجی دستِ زنُ بچه شو گرفته ... از مکه داره میره بیرون .... کجا داری میری ... دستِ گداییت رو بیار بالا،بدونِ اشک الهی العفو بی نمکه پیغمبر فرمود هر وقت بندۀ مومنی دستِ گداییش رو اونقده بالا بیاره درِ خونۀ خدا که از سرُ گردنش بالاتر بیاد،خودِ خدا به ملائکه میگه من حیا میکنم این دستا رو دستِ خالی برگردونم ... بینِ این حاجی و اون حاجی،شباهت ها و تفاوت هایی هست ، حاجی ها آخرین عملی که انجام میدن حَلق میکنن،مویِ سرشونو میتراشن ... این حاجی هم همین کار و کرد ... او به جایِ موی سر ، سر میدهد بالحسین الهی العفو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ امام حسین(ع) به کربلا مختصر بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ⬅️آجر و مزده همه شما برادران و خواهران عزاداران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهرگوشه ای از این مجلس محفل نشسته آید حاجت روا بشید عزیزان عزادار کاروان آقا ابا عبدالله هشتم ذیحجه ازمکه به سوی کربلا حرکت کرد امشب به یاد کاروان حسینی اشک بریزید خیلی ها سالها دربین من شما بودند درعزاداری ابا عبدالله شرکت داشتند وحالا اسیر خاک شدن انشاالله روحشان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند روضه برات بخونم اشکت جاری بشه انشاالله در لحظات آخر ارباب بی کفن به فریادمآن برسه عزیزان دیگه داریم به محرم نزدیک میشم انشالله که بتوانیم امسال خوب عزاداری کنیم 🔶خوشا آن‌کس که امشب در کنار کعبه جا دارد 🔶به سر شور و به دل نور و به لب ذکر خدا دارد 🔶همه در مکّه جمع و کاروانی خارج از مکّه، 🔶ره صحرا گرفته، کیست این، عزم کجا دارد 🔶امیر کاروان، فرزند زهرا با جوانانش 🔶برای حجّ خون عزم دیار کربلا دارد... 🔶ذبیح اکبر این کاروان باشد علی‌اصغر 🔶که حلقی تشنه اما تشنۀ تیر بلا دارد... 🔶حسین بن علی حجّی رود یاران که در این حج 🔶چهل منزل به روی نیزه‌ها سعی صفا دارد 🔶چو حاجی می‌شود محرم بپوشد حلّه‌ای بر تن 🔶عزیز فاطمه بر تن لباس از بوریا دارد 🔶تنش در موج خون افتاده با خواهر سخن گوید 🔶سرش ذکر خدا از نیزه تا تشت طلا دارد... ⏪فدای اون آقایی بشم که حجشو روز هشتم ذی الحجه به عمره تغییر داد – به طرف عراق حرکت کرد – فرمود جدّم رسول خدا فرموده : اخرج فان اللّه التعالی شاء ان یراك قتیلا بیرون برو كه خداوند خواسته تورا كشته ببینه – گفتن مگه آقا مگر عرفات نمی آی – مگه منا نمی آی – مگه قربانی نمی کنی آقا – فرمود قربانی های من همراهم هستن . 🌾قربانی تو کودک شش ماهه تو بود 🌾ای سوخته ز ماتم تو جان ما حسین یه وقت عصر عاشورا بی بی زینب آمد کنار قتلگاه چه دید حلقوم بریده برادرش حسین بی بی عرض کرد:”اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان خدایا! این قربانى کم را از ما قبول کن.” 🔸پر می زند دلم به هوای حریم تو 🔸آنجا که مستجاب شود هر دعا حسین 🔸از یاد رفت داغ عزیزان ما ولی 🔸داغ تو کی رود ز دل و جان ما حسین حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ 1403/3/26
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 باحضور اساتید وشاعران گرامی ✔️محرم نزدیکه 🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac 📣📣📣📣📣
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ شب اول محرم(2) روضه حضرت مسلم بن عقیل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را ♦️زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را ♦️به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم ♦️لب عطشان نهادم زیر خنجر حنجر خود را ♦️به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را ♦️که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را ♦️به فرقم هر چه آتش بارد، از گل دوست تر دارم ♦️که وقف خاک جانان کرده ام خاکستر خود را ♦️به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا ♦️که گم حساب زخم های پیکر خود را ♦️عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا ♦️فرستادم به همراه سکینه دختر خود را ♦️یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید ♦️که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را ♦️صدای نالۀ زهرا به گوشم می رسد آری ♦️که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را ♦️الا ای یوسف زهرا میا کوفه که می ترسم ♦️به چنگ گرگ ها بینی علیِّ اکبر خود را ♦️میا از کعبه ای مولای من در این منای خون ♦️که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را ⬅️شب اول محرمه، به فرموده امام رضا علیه السلام از امشب تا عاشورا کسی خنده رو لبای بابام امام کاظم علیه السلام نمی دید. آخه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره ی سیدالشهداء (علیه السلام را ازعرش خدا رو به زمین آویزون می کنند، حزن و غم و اندوه همه ی عالم را فرامی گیره. یا صاحب الزمان، از همین امشب شما رو به حق غریبی مسلم قسم می دهم به ما عناینی بفر مائید.شب اول محرمه بریم در خونه مسلم بن عقیل انشاالله حاجت روا بشید روضه حضرت مسلم بخونم همه اموات فیض ببرند نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته. اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم.. من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد.. عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید..حضرت فرمودند من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه. صدا زد... آقا. جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام. ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...هرطوری بود نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح خونه پیرزن رو محاصره کردند مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد. خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد. اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...بردن بالای دارالاماره حالا میخواهی گریه کنی بسم الله. مردم کوفه دارن نگاه میکنند.هرکسی یه حرفی میزنه.یکی میگه حتما آقا را آزاد میکنن...یکی میگه نه دیگه آقا رو به شهادت میرسونند.. همه دارن نگاه میکنند. یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای.. غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان. میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند.......اما دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن.. دیگه دختر بچه اش نبود ببینه. بمیرم... برات حسین.... جلوچشمان زینب جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند. اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند.. تمام استخوان ها شکست... حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/27
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️ نهم محرم حضرت عباس(ع)(2) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... هرکجا نشستی. اول مجلس. همه با هم. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً یا صاحب الزمان اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ♦️خدایا شرح غم خواندن چه سخت است ♦️ز داغ لاله افسردن چه سخت است ♦️اگر تیری درون چشم باشد ♦️نمیدانی زمین خوردن چه سخت است ♦️نمیدانی که با دست بریده ♦️ز پشت اسب افتادن چه سخت است ♦️نمیدانی که با چشمان خونین ♦️جمال فاطمه دیدن چه سخت است ♦️کنار علقمه با مشک خالی ببین شرمنده گردیدن چه سخت است ⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل شب نهم محرمه آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته اید انشاالله به آبروی آقا اباالفضل حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی رد نمی کند شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند عزاداران کسانی بودند دربین من شما که در سال‌های قبل در این ایام شب تاسوعا برای آقا اباالفضل عزاداری می کردند اما جایشان خالیست روحشان از این مجلس ومحفل فیض ببرند حالا دلت اماده شد بریم کربلا برات روضه حضرت عباس بخونم همه اموات فیض ببرند در روز عاشور وقتی که اصحاب اباعبدالله.. از - جوانان بنی هاشم شهید شده بودن عباس آمد خدمت اباعبدالله.برادرم سینه ام تنگ شده.از زندگی سیر شده ام اذن میدان به من بده تا از دشمنان خونخواهی کنم.اباعبدالله ابتدا اجازه نداد به عباس که به میدان رود ولی صدای العطش بچه ها بلند بود.صدای ناله ی کودکان بلند شد.فرمود: عباسم برو مقداری آب برای این بچه ها فراهم کن.عباس سوار بر اسب عازم شد.میسر نشد آب فراهم کند.برگشت قضیه رو به اباعبدالله گفت.باز صدای العطش بچه ها بلند شدبار دیگر عباس سوار بر اسب عازم میدان شد.مشک بر دست دارد.عده ای از این دشمنان رو به درک واصل کردتا.به شط فرات رسید.کفی از آب رو به لب های خشکیده ی خود نزدیک کرد.پس از آن همه عملیات ها هوای گرم کربلا-زمین سوزان کربلا-لب خشکیده بود.آب رو به دهان نزدیک آورد.ولی به یادلب تشنه بچه ها به یاد حسین که لب ها تشنه است.عباس تو آب بنوشی و اهل خیام تشنه باشند.آب رو بر شط فرات ریخت.برگشت مشک پر از آب کرد.عمر سعد صدا زد اگر عباس مشک را به خیمه ها برساند-حسین قطره ای آب بنوشد دیگر اثری از ما باقی نخواهد گذاشت.ظالمی پشت یکی از نخل ها پنهان شده بود.حمله ور شد دست ابالفضل رو جدا کرد.عباس مشک را به دست دیگر گرفت.ظالمی دست دیگر عباس رو جدا کرد.عباس مشک رو به دندان گرفت.هنوز امید داشت که مشک رو به خیمه ها برساند.وقتی امید عباس به یأس مبدل شد که تیری به مشک اصابت کرد.مشک بر زمین افتاد.و آب فرو ریخت.دیگر عباس چگونه به خیمه ها برگردد.عمودی بر فرق مبارک عباس فرود آمد که عباس بر زمین افتاد.صدا زد اخا ادرک اخاک العباس.برادرم.عباس رو دریاب.حسین خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/28
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اما حسن(ع) احمد بهزادی بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ 🔶جانم فدای آن بنایی که نداری 🔶قربان آن گلدسته‌هایی که نداری 🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از 🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری 🔶باب‌الرضا رفتم نشستم گریه کردم 🔶با یاد باب‌المجتبایی که نداری 🔶قالیچه‌ی ارثیه‌ی مادر بزرگم 🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری 🔶من هر شب جمعه سلامی می‌دهم به 🔶شش‌گوشه‌ی کرببلایی که نداری 🔶ما سینه‌زن‌هایت حسن کم گفته‌ایم آه 🔶در مجلس دارالبکایی که نداری 🔶دردی که داری در خودت می‌ریزی آقا 🔶حق می‌دهم درد آشنایی که نداری ⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله 🔸دلی پر زتب و پرازغم 🔸نه طبیب ونه دعوایی 🔸چه کند غریب و بی کس 🔸که ندارد آشنایی حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم حسین جان بیاید برادر چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر مکن گریه ز مرگم ای برادر مریز از دیدگان اشکت چه گوهر یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن اخ مرا باشدپرستاران بسیار اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭 زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین یا حسین یا حسین یا حسین درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن 🔸سرش بریده ای بادو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است ⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد حسین آرام جانم...حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/28