eitaa logo
روضه دفتری
16.1هزار دنبال‌کننده
154 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسم الله الرّحمن الرّحیم... السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِی وَ عَلَى آبَائِهِ 🔸شبی میانِ همین روضه ها قبولم کُن 🔸به حرمتِ غم آل عبا قبولم کُن 🔸درون سینه‌یِ من حُبِّ مُرتضی جاریست 🔸به حقِّ فاطمه و مرتضی قبولم کُن 🔸به ناله هایِ جگر سوزِ حضرتِ باقر 🔸به روضه خوانِ غمِ نینوا قبولم کن -
🏴 🏴 🏴شماره 1 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔸ذکرِ من سلام من کیست حضرت باقر 🔸حجِّ من قیام من کیست حضرت باقر 🔸اسوه‌یِ تمام من کیست حضرت باقر 🔸زمزمُ و مقامِ من کیست حضرت باقر ایامِ شهادتِ یادگارِ کربلا... امام باقرِ ... ‌ امشب از همین جا... یک کاروانِ دل بریم مدینه... کنار قبر بی شمعُ و چراغِ امام باقر... 🔸یا باقر از فَرطِ غَمت افسُرده گشتیم 🔸از غُصّه جانسوزِ تو پژمرده گشتیم 🔸پنجُم امامُ و هفتمین معصوم هستى 🔸جانم فدایت پَس چِرا مَسموم هستى 🔸جِسم شَریفت از چِه كم كم آب گشته 🔸بِنگر كه صادِق از غَمت بى تاب گشته ایام یتیمیِ امام صادقِ... خیلی به امام صادق سخت گذشت... اما شیعیان نگذاشتند حضرت تنها بمونه... مدینه یک پارچه ضَجّه و ماتَم شد... همه به امام صادق سَر سَلامتی میدادند... میخوام بگم دلها بسوزه برای امام سجّاد... ای کاش یک نَفر با امام سجّاد همدردی میکرد... به جای اینکه بهش تسلیت بگن... غُلِ جامِعِه آوردند... دستهاش رو به گردن بَستند... پاها رو زیر شکم شتر... 🔸پایِ تو را به ناقِه‌یِ رَم کرده بَست شمر 🔸از کربلا به کوفه تَن ات زین عذاب سُوخت یک نگاه کرد به سمتِ بدنِ بابای غریبش حسین... نزدیک بود از شدّت غم و اندوه جان بده... یکوقت بی‌بی زینب عرضه داشت: مَالي أرَاكَ‌ تَجُودُ بِنَفْسِكَ يا بَقِیَّةَ المَاضِين چیکار داری با خودت میکنی ای یادگارِ گذشتگان... میبینم داری جان میدی عزیز برادرم... فرمود عمه جان: ببین اینها بدنهایِ نحسِ خودشون رو دَفن کردند‌... اما بدن بابای غریبم حسین... عریان و بی‌کفن رویِ زمین کربلا... حسین... 🔸کَفَنی داشت زِ خاک و کفنی داشت ز خون 🔸تا نگویند حُسینِ بنِ علی، بی کفن است 🔸استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند 🔸آن هم از ضرب سمِّ اسب، شکن در شکن است
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🏴 🏴شماره 2 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ... 🔸هجوم موجِ بلا را به چشمِ خود دیدم 🔸غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم 🔸به سر زنان پیِ عمّه به روی تل رفتم 🔸ذبیحِ دشتِ منا را به چشمِ خود دیدم 🔸عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد 🔸تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم مصیبت امام باقر... مصیبت کربلاست... آخه این آقا یادگار دشت بلاست... همه مصیبتهای کربلا رو دیده امام باقر... 🔸زمان حملۀ آن ده سوارِ تازه نفس 🔸غبارِ رویِ هوا را به چشم خود دیدم 🔸سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد 🔸تنِ به خاک، رها را، به چشم خود دیدم خودم‌ دیدم... بدنِ جدِ غریبم حسین... رویِ زمین کربلا... حسین... 🔸فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا 🔸میانِ هلهله ها را به چشم خود دیدم خودم دیدم اون لحظه ای رو که... خیمه هامون رو آتیش زدند... عُلیا مخدّره زینب... اومد خیمه آقا زین العابدین... صدا زد عزیزِ برادرم... دارن خیمه هامون رو آتیش میزنند... ای ولیّ خدا چه کنیم... فرمود‌ عمه جان..‌. عَلَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با چشم اشک بار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با قلب داغ دار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸وقتی کمان حرمله شلاق دست شد 🔸پنهان و آشکار علَیکُنَّ بِالفِرار امان از اون لحظه ای که... این زن و بچه ها با پای برهنه... توی بیابون ها فرار میکردند... انقدر این بچه ها وحشت کرده بودند... همدیگه رو از ترس در آغوش می گرفتند... 🔸بار بلا به شانه کشیدم به کودکی 🔸از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی 🔸از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه 🔸دنبالِ عمّه هام دویدم به کودکی هیچوقت یادم نمیره... 🔸آن شب که در مقابل من عمّه را زدند 🔸فریاد الفِرار شنیدم به کودکی 🔸عمه اگرچه در همه جا سپر شد ولی 🔸من ضربِ دستِ شمر چشیدم به کودکی حسین... بیت آخرم باشه... یاصاحب الزمان منو ببخشید‌... 🔸با کعبِ نی لباس همه پاره پاره شد 🔸بدتر ز اهلِ شام ندیدم به کودکی (: قاسم_نعمتی) 🔸حسین حسین ای بی کفن 🔸حسین حسین حسین 🔸دور از وطن حسین حسین حسین 🔸حسین حسین ای تشنه لب 🔸حسین حسین حسین 🔸جان زینب حسین حسین حسین
🏴 🏴 ✍شاعر:مرتضی محمود پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ◾بنداول روضه خوان کربلا مسموم از زهر جفاست فاطمه‌ صاحب‌ عزاست(۲) ◾بنددوم با لب تشنه به یاد تشنه‌ی کرببلاست فاطمه صاحب عزاست(۲) ◾بندسوم قبر بی شمع و چراغش شاهد این مدعاست فاطمه صاحب عزاست(۲) ◾بندچهارم شد مدینه قتلگاهش شور عاشورا به پاست فاطمه صاحب عزاست(۲)
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی میثم مومنی نژاد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ غم آمده در عزای تو گریه کند با زمزم اشکهای تو گریه کند ای کعبه ، تو را چگونه آتش زده اند؟ ده سال منی ، برای تو گریه کند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دل او آشنا با سوختن بود هماره با غریبی هم سخن بود کفن شد با لباس خویش اما به یاد آن شهید بی کفن بود
🏴 🏴 ✍تایپ:خ علیمحمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من ذاکر انا الیه راجعونم من خاطرات جانگدازِدشتِ خونم در کربلا بودم پنج ساله صغیری همراه بابایم مرا بردند اسیری آخ دیدم پرستوهای دین را پَربُریدن درقتلگه جدّم حسین را سربُریدن ◾شبِ شهادت امام باقر(ع) است.دلتو راهی کن مدینه، امشب بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امشب عزادار نداره، قربون قبر بی شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبه ، خیلی مظلومه یه نفر نیست پشت پنجره های بقیع براش گریه کنه بیایید امشب غریب نوازی کنیم آقا رو از غریبی در بیاریم ، قربون مظلومیت برم آقا جان، امشب همه هم ناله بشید با امام صادق کنار بستر بابا، ان شاءالله وعده ی من و شما کنار قبرستان بقیع ، امشب امام زمان عزاداره ، مادرش زهرا عزاداره خدا لعنت کنه هِشام بن عبدالمَلِک رو دستور داد زینِ اسب آقا رو به زَهر آغشته کنند، همین که پسر فاطمه سوار بر مرکب شد یک مرتبه صدا زد آه جگرم داره میسوزه ، زهر اول به جگر اثر میکنه، زهر در بدن امام اثر کرد ، سه روز در بستر افتاد و سرانجام به شهادت رسید. امام باقر از بچه گی مصیبت دیده ، تو کربلا همراه بابا بوده ، همه مصیبت های کربلا، سختی های اسارت رو دیده ، آخ بدن غرق به خون دیده ، چهل منزل سر بریده ی جدش حسینو بالای نیزه دیده ، شام غریبان دیده ،آخ اون شبی که خیمه ها رو آتش زدند، خرابه ی شام دیده ، آخ اون موقعی که نازدونه ی حسین صدا زد عمه جان من بابامو میخوام آخی بر نیزه سر حسین دیدی بار غم او به جان خریدی پرپر به خرابه لاله دیدی بی جان دلِ شب سه ساله دیدی یابن رسول الله بدن شما روی دست شاگردانت تشییع شد، شاگردان شما بدن شما رو غریبانه آوردن کنار قبرستان بقیع اشک ریختند و ناله زدند و به خاک سپردند، اما دلها بسوزه برای اون بدنی که بنی اسد وقتی آمدند، نمی شناسند، نه سر در بدن است نه لباس بر تن دارد، بدن قطعه قطعه بود آنچه نقل شده است: امام سجاد بدن بی سر بابا رو میان قبر گذاشت خم شد لبها رو به رگهای بریده گذاشت همه بگید یا حسیییییین😭😭 ◾نوحۂ شور امام باقر(ع)◾ جواب👈🏻یا سیدی یا مولا(2) مسمومِ زهرِ جفا....یا سیدی یا مولا بدست آن بی حیا...یا سیدی یا مولا مدینه شد کربلا.....یا سیدی یا مولا شدی به غم مبتلا...یا سیدی یا مولا ای بانی روضه ها...یا سیدی یا مولا ای شاهدِ کربلا......یا سیدی یا مولا گشتی غریب و تنها.یا سیدی یا مولا ای راویِ غُصه ها...یا سیدی یا مولا بهرت عزا شد بپا....یا سیدی یا مولا مولای درد آشنا....‌.یا سیدی یا مولا دیدی غمِ کربلا......یا سیدی یا مولا دیدی تو شامِ بلا....یا سیدی یا مولا ای نور چشم زهرا...یا سیدی یا مولا نالم از این ماجرا....یا سیدی یا مولا شافعِ روز جزا........یا سیدی یا مولا ما را رسان کربلا.....یا سیدی یا مولا نزدِ شه سر جدا......یا سیدی یا مولا ما می نمائیم دعا....یا سیدی یا مولا جمع ماحاجت روا....یا سیدی یا مولا بده به دردا دوا.......یا سیدی یا مولا مریضا رو ده شفا....یا سیدی یا مولا یا سیدی یا مولا......یا سیدی یا مولا •┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
🏴 🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هزار خاطرۀ غم نمیرود از یاد غروبِ سرخِ محرم نمیرود از یاد ...  چکارکردن ...چیکار کردن آقاجون ؟ میتونی یه جمله شو بگی ؟ به خون تمامیِ گلهایِ باغ آغشتن نه گل ، نه غنچه ، نه بلبل ، تمام را کشتن به کوچیک و بزرگمون رحم نکردن ..... حسین ........... هزار خاطرۀ غم نمیرود از یاد ... عمه هام میدویدن .... دامنِ عمه کوچولوم آتیش گرفته بود ... آقا دیگه بگو از خاطراتت .... به گاهوارِۀ خالیِ اصغرم سوگند ربابُ خیمۀ ماتم نمیرود از یاد ..... خرجِ محرم و صفر رو بگیر ازین آقا .... یه جوری شد اوضاع ، ما بچه ها تو این خیمه ها می گشتیم ، یه چیکه آب پیدا کنیم ... هی علی اصغر خودشُ از گهواره می انداخت پایین .... ای آقام ..... حسین .... فرات بود و عطش بود و کودکانِ حرم ... من در هر سنی باشم امامم ... من حجتِ خدا هستم ، اما عمه ها ، برادرا و برادرزادها و کوچولو هایِ دیگه طاقت نداشتن ... این دامن هایِ عربی رو بالا زدن ... رو کفِ خرابه .... جیگرم آتیش گرفته بود .... جیگرم می سوخت .....حسین