eitaa logo
روضه دفتری
24هزار دنبال‌کننده
205 عکس
10 ویدیو
4 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ ⚫️ س ◾علامه مامقانی می نویسد: هنگامی که قاصد امام سجاد علیه السلام به مدینه آمد تا خبر واقعه کربلا را به مردم مدینه بدهد با حضرت ام البنین سلام الله علیها مواجه شد. حضرت ام البنین فرمود: از حسین علیه السلام خبری بده! (او از جواب دادن طفره رفت و) گفت: چهار پسرت (عباس، عبدالله، جعفر، عثمان) در کربلا شهید شدند! حضرت ام البنین سلام الله علیها فرمود: قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن، اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه عَلَيْهِ السَّلَام‏ رگهای دلم را بریدی! (من کی از فرزندان خودم پرسیدم؟) فرزندانم و هرکس زیر آسمان کبود است، همه فدای حسین علیه السلام؛ از حسین به من خبر بده!🖤 و چون خبر شهادت امام حسین علیه السلام را شنید صیحه ای کشید... 👈 علامه مامقانی در ادامه می نویسد: و این علاقه شدید حضرت ام البنین نسبت به اباعبدالله الحسین علیه السلام، (علاقه مادر فرزندی نبود بلکه این علاقه) فقط به خاطر آن بود که حسین، امام او بود. 📚تنقیح المقال ج3 ص70. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک گلبرگ سرخ لاله ها(ای حسرت جان و تنم) ای محرم غم های من، ای نو گل رعنای من زهرای من زهرای من، زهرای من زهرای من خیز و ببین غو غا شده، دیگر علی تنها شده من ماندم و غم های من، زهرای من زهرای من پیراهن از خون ترت، مانده به نزد دخترت آن دختر تنهای من، زهرای من زهرای من با مرگ تو ای همسرم، بشکسته رکن دیگرم شد کوی تو ماوای من، زهرای من زهرای من زینب به یاد مادر است، چشمش به مسمار در است۰ بگرفته او دامان من، زهرای من زهرای من مضطر شدم مضطر شدم، مرغ شکسته پر شدم ای هم نوای نای من، زهرای من زهرای من گاهی حسینت نیمه شب، از من کند مادر طلب ای هم دم غم های من، زهرای من زهرای من از خون پهلویت اثر، مانده بر آن دیوار و در بین چشم خون آلای من، زهرای من زهرای من مرحوم
457.7K
407.7K
سبک میگذرد کاروان
485.6K
سبک دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@roze_daftari چار فرزندم فدای نام پاک مادرت یابن زهرا یا حسین این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت یابن زهرا یا حسین ... بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین می رود ام البنین @roze_daftari ای ابالفضلم بیا جان دادن من را ببین می رود ام البنین .... این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه فاطمه یا فاطمه گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه فاطمه یا فاطمه . چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین جان به قربان حسین چار فرزندم فدای آه طفلان حسین جان به قربان حسین .... هر چه که ام البنین دارد فدایت یا حسین یا حبیبی یا حسین بچه های من فدای بچه هایت یا حسین یا حبیبی یا حسین @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. پسرام قوربون اشکای، پسرای زهرا جون ناقابل دارم اونم، به فدای زهرا می میرم تا زینب مادر میگه، منو جای زهرا آخه برای زینب، چجوری مادر باشم؟ من اومدم اینجا که، کنیز حیدر باشم بهم نگید فاطمه، تازه میشه غمای زینب جونمو می‌گیره، بغضه توی صدای زینب من بمیرم برای زینب من بمیرم برای زینب خودم و هر چارتا فرزندم، به فدای زینب دسته گلهام باشن تو جمعِ، شهدای زینب به ابالفضلم گفتم باشه، خاک پای زینب به بچه هام گفتم که، حسینی مذهب باشن پسر بزرگ کردم که، غلام زینب باشن زندگیشون باید، بگذره توو هوای زینب نذرشون می‌کنم، واسه‌ی کربلای زینب تا بمیرن برای زینب من بمیرم برای زینب شنیدم عاشورا توو صحرا، گذر غم افتاد هجوم آوردن سمت خیمه، وقتی پرچم افتاد دستای عباس از تن افتاد، که حسینم افتاد آخه تا عباسم بود، کسی مگه جرأت داشت؟ حسین ابالفضلو داشت، تو زانوهاش قدرت داشت دیگه باید فقط، اشک بریزم برای زینب آخ که جای طناب، مونده رو دست و پای زینب من بمیرم برای زینب من بمیرم برای زینب
443.4K
سبک اول 🎤کربلایی پرندوش
378.3K
سبک دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ س ⚫️ س @roze_daftari بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ می خورد آب ز چشمان تو صد رود فرات چشمه اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تاز بقیع و ز بقیع تا ز خدا بر تو ای ام بنین مادر روضه صلوات ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ دارایی من محبت آل عباست ذکر لب من ناد علیّ و زهراست دل گشته اگر شهر ابالفضل آباد بی شک اثر دعای امّ الشّهداست شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر چار آفتاب ادرکنی زهرای سرای بوتراب ادرکنی ما دست به دامان توایم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاف ادرکنی. ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای مادر عباس فدای پسرت ای همسر خورشید فدای قمرت ای ام بنین مادر مردان نبرد عالم به فدای چار نور بصرت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تا ستون عرش را عباس محکم می کند کوه هم نزد ابالفضل کمر خم می کند هر کجا که روضه ی عباس غوغا می کند چایی این روضه را " البنین"دم می کند ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین همدم اولاد زهرایی و همراه علی فخرت این بس ، ام عباسی تو یا ام البنین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه عباس شما هیبت محشر دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ قدم اگر خمید ، فدای سر حسین جانم به لب رسید ، فدای سر حسین ام البنین سابق این شهر عاقبت شد مادر شهید ، فدای سر حسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ مرثیه ی سرخِ جگرش را می خواند می گفت حسین و پسرش را می خواند تنها وسط حجره به صورت می زد تا روضه ی مشکِ قمرش را می خواند شاعر: ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ گر چه فرزند شما قلبِ دلاور دارد در شجاعت جگرِ حضرت حیدر دارد لیکن اوجِ ادب و خُلقِ وفاداری خویش همه از ام بنین حضرت مادر دارد ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مادر که روحی پاک داری چرا احوال غربت ناک داری نبینم بی پسرهایت تو تنها میان حجره سر بر خاک داری ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ اگر که یوسفم را می دریدند و عباس مرا در خون کشیدند فقط پاسخ بده این جمله ام را حسینم را چگونه سر بریدند؟ ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ الا مردم مرا مادر ندانید مرا با غصه ها تنها گذارید منی که یک پسر دارم، ندارم مرا ام البنین دیگر نخوانید ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ پيش رخسارم اگر خورشيد مهتاب من است مادرم ام البنين، حیدر چو ارباب من است آب شد شرمنده ام، منهم شدم شرمنده چون کهکشان شیری شش ماهه بی تاب من است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب عزا گرفته‌ي غوغاي مادرم. هستم خموش و گوش به آواي مادرم گر منصبم چنين شده «سقاي تشنه لب» مرهون لطفِ هُرمِ دعاهاي مادرم ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ عباس اگر نامش حماسه آفرین است چون از بهشتِ دامنِ امّ البنین است هم کفوِ مولا بعدِ زهرا غیرِ او کیست آن مادرِ عباس شاهِ مَه جبین است! ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ س پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه(س) اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس(ع) را عَباس(ع) کرد الدَخیل اُم البَنین ... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ ‍ 🍂🍁روضه و وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها شادم گدای حضرت ام البنین شدم عمری غلام همسرسلطان دین شدم بانو گدای حضرت عباس توشدم شادم فقیر جلوه احساس توشدم اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد... رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟ یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو.... ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه... صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین.... 👆👆👆 کوتاه @roze_daftari
پیش تو تعظیم کرده آسمان ها و زمین الدخیل ام البنین مادری کردی تو بر نسل امیرالمؤمنین الدخیل ام البنین این منم ام البنین دارد تماشا یاس من عشق من،احساس من با که گویم بوی زهرا می دهد عباس من عشق من،احساس من با تو می شد عطر و بوی فاطمه احساس کرد جان فدای یاس کرد عصمت دامان تو عباس را عباس کرد جان فدای یاس کرد ای اهل حرم ماه من این بار می آید علمدار می آید بالای سر مادر بیمار می آید علمدار می آید هرچه که ام البنین دارد فدایت یا حسین یا حبیبی یا حسین بچه های من فدای بچه هایت یا حسین یا حبیبی یا حسین آمد به سر ای گل پسرم فصل جدایی علمدار کجایی شد کنج بقیع ام بنین کرب و بلایی علمدار کجایی چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین جان به قربان حسین چار فرزندم فدای آه طفلان حسین جان به قربان حسین این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه فاطمه یا فاطمه گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه فاطمه یا فاطمه بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین می رود ام البنین ای اباالفضلم بیا جان دادن من را ببین می رود ام البنین من مادر عباس علمدار حسینم گرفتار حسینم سوگند به عباس علمدار حسینم گرفتار حسینم من مادر سقایم و بیمار حسینم عزادار حسینم سوگند به عباس گرفتار حسینم عزادار حسینم چار فرزندم فدای نام پاک مادرت یابن زهرا یا حسین این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت یابن زهرا یا حسین. @roze_daftari
دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم من خانه دار خانه ای افسرده هستم آرامش یک باغ طوفان خورده هستم هر چند حیدر راهی این خانه ام کرد بر غنچه های کوچکش پروانه ام من با برگ عمرم خانه را گل پوش کردم این باغ آتش خورده را خاموش کردم دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم پشت درش امدادها از رب گرفتم تا آمدم رخصت من از زینب گرفتم تنها بلا گردان این گلهایم اینجا یعنی کنیز حضرت زهرایم اینجا این خانه روزی باغی از آلاله ها بود این خانه روزی قبله گاه لاله ها بود من را مناجات حسینم خواب می کرد این خانه را عباس دق الباب میکرد دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم حضرت ام البنین (س)
▪️🎤متن روضه وفات حضرت ام البنین (س) 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪 یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی دستان قلم، اشک علمدار ندیدی بر پیکر بی دست علمدار رشیدت آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل غوغای مُواسات سپهدار ندیدی گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت خون بارش آن دیده و رخسار ندیدی شق القمر کوفه که در علقمه رخ داد تکرار رخ حیدر کرار ندیدی آنقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد سجاده ی خون بر بدن یار ندیدی پس داد هر آن درس که در نزد تو آموخت بالندگی مکتب ایثار ندیدی مادر که شود امّ بنین هیچ غمی نیست در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست ▪️شنیدید وقتی می اومد تو قبرستان بقیع چهار صورت قبر درست می کرد، شروع می کرد گریه کردن، طوری گریه می کرد که دشمنُ به گریه می انداخت، بعضی ها تو تاریخ نوشتند مروان می اومد گریه می کرد، همه می گفتند عجب مادری! می گفت مادر بمیرم برات شنیدم عمود به سرت زدند، کی جرأت کرده به پسر ام البنین ضربه بزنه؟! بعد می گفت راستی شنیدم اول دستای پسرم‌بریدن 🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چوطفلان این سخنها را شنیدن همه از هم خجالت میکشیدند مسلمانان حسین مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره زجور ساربان بی مروت دگر انگشت و انگشتر نداره گل احساس را از من مگیرید شمیم یاس را از من نگیرید همه دار و ندارم را بگیرید فقط عباس را از من مگیرید @roze_daftari
‍ ❣﷽❣ 🔲‍ ‍ س ◼️ @roze_daftari ✨یادته اون لحظۀ آخر بابات ✨گفت به جز،بچه‌های فاطمه ✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون ✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه *ام البنین داره با پسر صحبت میکنه.... یادته به همه گفت برن بیرون؛عباس بمونه...* ✨یادته اون لحظۀ آخر بابات ✨گفت به جز،بچه‌های فاطمه ✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون ✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه ✨مُزد کنیزی‌هام بود ✨فاطمه شد مادرت *آخه میگن علقمه مادرِ عباس اومد، اما زهرا بود...زهرا اومد بغل باز کرد گفت:پسرم... ✨علقمه بوی گل یاس میاد ✨صدایِ مادر عباس میاد ✨مُزد کنیزی‌هام بود ✨فاطمه شد مادرت ✨چه افتخاری کردم ✨شاید نشه باورت ✨فخرم این بود، می‌گفتن ✨بچّه‌های علی بِت برادر ✨مادر هستم،برای،اونکه ✨زهرا براش بوده مادر ✨واویلا....واویلا... @roze_daftari *قربونت برم با چه افتخاری بچه هاتو فرستادی کربلا... تو هم اگر زرنگ باشی همین امشب اربعینتو میگیری و میری کربلا....* 💥کنار قدم هایِ جابر 💥سوی نینوا رهسپاریم 💥ستون های این جاده را ما 💥به شوق حرم میشماریم 💥 شبیه رباب و سکینه 💥برای شما بی قراریم 💥از این سختی و دوری راه 💥به شوق تو باکی نداریم 💥فدایی زینب،پر ازشوق و عشقیم 💥اگرکه خدا خواست،بزودی دمشقیم لبیکَ یابن الحیدر .. ⬅️*اونجایی که گفتم «شبیه رباب و سکینه،برای شما بی قراریم» یکی از بی قراریای سکینه رو بگم .... بی بی جان ام البنین ! مقاتل نوشتن امام حسین به هزار زحمت از کنار علقمه بلند شد .... تنها برگشت ... ⏺آخه سعی کرد این بدنُ جمع کنه ... نشد .... عباس لحظه های آخر صدا زد : «یا اَخی ماتُرید منّی» میخوای با من چه کنی ؟ منو به خیمه ها نبر .... میدونید امام حسین چه جوری برگشت؟ «و رَجَعَ الحسَین منکَسِراً، حزیناً، باکیاً....» دیدند آقا داره برمیگرده سمت خیمه ها .... کمرش خم شده .... داره گریه ... ⬅️«یُکَفکِفُ دُموعَه بِکُمِّه...» هی با آستین اشکاشُ پاک میکنه ... زن ها اومدن دورشو گرفتن .... سکینه آمد یه سوال کرد .... «وَ سألَتهُ عَن عَمِّها ...» بابا عمو کجاست؟ 🔰«فَاَخبَرَها بِقَتلِه...» دخترم! دستای عموتو بریدن .... دخترم تیر به چشماش زدن .... دخترم! تیر به مشکش زدن .... دخترم ! با عمود آهن به سرش زدن .... (چی فکر کردی؟! اگر در مقاتل معتبر ندیده بودم نمیگفتم ....) پاشو قطع کردن .... (میدونید چی شد؟) میگه زن ها شروع کردن بلند بلند گریه کردن .... (خب این طبیعیه ... اشکالی هم نداره ... زن ها دلشون رقیقه .... اما نوشته) ⚜«وَ بَکَی الحُسَین مَعَهُنَّ ....» لشکر دشمن نگاه کرد .... دید امام حسین بین زن ها ایستاده داره بلند بلند گریه میکنه ....حسین.....* وقتی گرفت دستتو اون روز بابات، یادته؟، گریه‌ ش گرفت آسمون گفت که حسینم رو سپردم به تو،بعد از این،جون تو و جون اون حالا بگو کو حسین؟، زینب برا چی تنهاست؟ *عباس! قرارمون این نبود....قرار نبود زینب تنها برگرده....* حالا بگو کو حسین؟،زینب برا چی تنهاست؟ به دختر پیمبر، بگم عزیزش کجاست؟ کاش نپرسه،پیمبر، پس کجاست روشنیِ دو دیده ا‌م؟ کاشکی حیدر، نخواد که، بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟ واویلا....واویلا.... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 و مناجات امام زمان(عج) روضه دفتری امام زمان(عج) و حضرت زینب (س)(سوریه) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان 🔸غم عشقت مرا بيچاره کرده 🔸دل تنگ مرا صد پاره کرده 🔸هواي ديدن روي تو يک عمر 🔸مرا در کوچه ها آواره کرده يابن الحسن ، يابن الحسن 🔸به تنگ آمد دلم از این جدائي 🔸عزيزم جان جانم کي مي آئي 🔸سراپا از غم هجر تو دردم 🔸بيا اي نازنين دورت بگردم ⬅️آقاجان کجای عالم از غم عمه جانت زینب کبری اشک می ریزی این روز عمه جانت منتظر شماست 🔸با بارگاه زینب کبری چه می کنید 🔸با قلب پاره پاره زهرا چه می کنید 🔸کفتارهای شوم پر از کینه از علی 🔸گرد حریم دختر مولا چه می کنید 🔸زاییده از درون کدامین تجاوزید 🔸با اهل بیت حضرت طاها چه می کنید 🔸دنیایتان خراب و قیامت خراب تر 🔸در دادگاه ویژه فردا چه می کنید 🔸ازحد گذشت جرأت وگستاخی شما 🔸با بارگاه وگنبد خضراء چه می کنید ⬅️آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد آقاجان امشب کدام گوشه دنیا ازغم عمه جانت زینب اشک می ریزی آقا امشب به داد عمه جانت زینب برس این شب ها حرم عمه جانت زینب در خطره چشم انتظار شماست آقاجان امید همه شمایید خود شما فرموده اید به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند امشب شما رو به جان عمه ات. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد.قسم میدم خودت حافظ حرمین شریفه سوریه باش انشاالله خود امام زمان دستهای کسی روکه به سوی حرم عمه جانش دازبشه قطع کنه ازاین به بعد عزیزان حرم بی بی زینب (س) وحضرت رقیه بی زائر میشه آروز زیارت به دلمان می مانه عزیزان خیلی ما شهید مدافع حرم داریم که به عشق دفاع از حرم بی بی زینب به سوریه رفتند نگذاشتند کوچکترین جسارتی به حرم بشه جانشان رو فدا کردند حاج قاسم عزیز کجای که نگذارید به حرم نزدیک بشن حالا هم زیاد داریم عزیزانی که ازحرم بی بی دفاع کنند اما حالا خیلی برامان سخته که نتوانیم اگر احیانا جسارتی بشه بتونیم بریم جانمان رو فدا کنیم امان از دل زینب😭😭 نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب انشاالله بی بی همان طوری که درخرابه شام پرستار رقیه امام حسین بوده این جاهم خودش ازحرم دوردانه حسینش دربرابر این گروه ازخدابی خبر محافظت کنه، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است. عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند. خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟ صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه... حسین... ♦️او می دوید و من میدویدم ♦️او سوی مقتل من سوی قاتل ♦️او می نشست و من میدویدم نشستم ♦️او دوی سینه من در مقابل ♦️او می برید و من میبردیم ♦️او از حسین سر من از حسین دل اماجمله آخرو التماس دعا 🔸شیعه بنگربه زینبش حساس است 🔸او دختر زهراست و عطرِ یاس است 🔸ای دشمن اسلام به جایت بنشین 🔸حافظ به حریم حرمش عباس است الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴