eitaa logo
روضه دفتری
21.4هزار دنبال‌کننده
177 عکس
10 ویدیو
3 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی بعلاوه صوت همراه با متن مداحی (نوحه، سینه زنی، مولودی) با توجه به مناسبت های پیش رو آیدی کانال در ایتا #روضه_دفتری @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5834685858703213034.mp3
2.31M
2 🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد 🔸باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد یا بن الحسن... ممنونتم آقا... محرم امسال... بازم منو دعوتم کردید... بازم بهم آبرو دادید... الحمدلله بعد یک سال... بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید... الحمدلله... نمردم و... دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید امام زمان... آقا... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد آقا... شما این روزها... برا جد غریبتون خون گریه میکنید... میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید... 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد پیغمبر فرمودند: كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة فاطمه جان... دخترم... قیامت، همه ی چشم ها گریانند... إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين... (بحار الانوار، ج 44، ص .293) غیر از اون چشمی که... در عزای حسین تو گریه کنه... امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم... 🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام 🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد (شاعر: رحمان نوازنی) دلت آماده شد حالا از همین شب اول... امام زمانت رو دعوت کن... با امام زمان هم ناله بشیم... 🔸یا بن الحسن کجایی ... 🔸ای وای از این جدایی... .@roze_daftari
4_5834685858703213038.mp3
1.67M
مناجات 3 🔸جانم فدای تو یا صاحب الزمان یابن الحسن... 🔸قربان آن مقام تو یا صاحب الزمان امام زمان... آقای خوبم... 🔸جان می دهم به خاطر یک لحظه دیدنت ببین حرف دلت هست یانه... 🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان کجایی آقا جانم... امام زمان... یعنی میشه وقتی شما میآیید... من زنده باشم... درمقابل شما بایستم... دست ادب روی سینه بگذارم ... بگم السلام علیک یا بقیه الله... 🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان 🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم یواش یواش دلتونو آماده کنید... 🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم 🔸کی می رسد قیام تو یا صاحب الزمان آقا... کی میشه شما بیایید... انتقام جد غریبتون حسین رو بگیرید.. شب اول محرم دلت رو کجا ببرم... بذار اینطوری بگم... آقا... کی میشه بیای... انتقام غریب کوفه (مسلم بن عقیل) رو بگیری... بمیرم چه کردند با آقامون مسلم بن عقیل... . @roze_daftari
. 1 🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من یا بن الحسن... آقای من... 🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من 🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من آقا... یعنی ميشه... یک روزی هم من در مقابل شما بایستم... دست به سینه بگذارم... بگم... السلام علیک یا صاحب الزمان... 🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من 🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست آقا ببین یک محرم ديگه رسیده... کجایی ای پسر فاطمه... 🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست 🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من صاحب عزا کجایی... ببین امسالم خیمه های عزای جد غریبت رو برپا کردیم... اما بازم شما نیومدید 🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من 🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها ببین آقا امشب برا چی اومدم... حرف دلم چیه.... 🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها 🔸مُهری بزن به نامه ی کرب و بلای من (شاعر: محمد بیابانی) آقا... اومدم کربلام رو امضا کنی (یا صاحب الزمان...) این نفسای آخرو بزا بکشم تو حرمت همه اومدن و من نیومدم این دوره از کرمت هرکی اومده حرمو دیده میگه ببرم ببرم ببرم ببرم یه ضریحه و یه کرب و بلا یه حسینِ و یه حرم یه حرم یه حرم .............. *حالا چشم سرتو ببند و با چشم دل نگاه کن فکر کن تو راهه کربلایی: (مگه نگفتن:وصف العیش نصف العیش) مثلاً تو قبول کردی کوله بارمو من بستم  مثلاً من الآن توی راه کرب و بلا هستم  مثلاً رسیدم دارم زیارت نامه میخونم  مثلاً رو به ایوونِ حرمت زیر بارونم  مثلا دم شیش گوشه پیشِ قبر حبیبم من خونهء مادریم اینجاس کی میگه که غریبم من ای باوفا منو ببر به کربلا .
. بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی... اول مجلس... همه با هم... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
. شب اول ماه محرم الحرام است از همین شب اول دعا کنیم خدای متعال در این ماه با عظمت توفیق عزاداری و نوکری در خانه اهلبیت علیهم السلام رو به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد. (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.) .
. متن روضه 1 🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین 🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین شب اول محرم... بریم در خانه ی غریب کوفه... آقامون.. مسلم بن عقیل... (ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...) 🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم 🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین غریب و تنها... توی کوچه های شهر کوفه... داره با اربابش ابی عبدالله... درد دل میکنه... حسین جان ...آقا 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا آقای من... 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا 🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم... من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد... عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید حضرت فرمودند... من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه... صدا زد... آقا... جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام... ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند... هر طوری بود... نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح... خونه ی پیرزن رو محاصره کردند... مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد... خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد... اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند... بردن بالای دار الإماره... حالا میخواهی گریه کنی بسم الله... مردم کوفه دارن نگاه میکنند... هر کسی یه حرفی میزنه... یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند... یکی میگه نه... دیگه آقا رو به شهادت میرسونند... همه دارن نگاه میکنند... یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای... غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان... میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند... اما... دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن... دیگه دختر بچه اش نبود ببینه... بمیرم... برات حسین.... جلو چشمان زینب... جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند... تمام استخوان ها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) 👇
. متن روضه 2 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم شب اول محرم... بریم در خانه نائب الحسين... آقا و مولامون مسلم بن عقیل... 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته... اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... غریب و تنها توی شهر کوفه... هی صدا میزد... 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم 🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند 🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند 18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند خوشحال شد نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند... آقا زودتر بیا... اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره... دید تنهای تنها مانده... از همون بالای بام صدا زد... السلام علیک یا ابا عبدالله... آقای من...مولا... کوفه نیا... (شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...) 🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد 🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد هی میگفت یه نفر نامه بنویسه... بگه آقا کوفه نیا... 🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه 🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه ای وای... ای وای 🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب 🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب آقا... اگه میخواهی بیای... دیگه خانم زینب رو با خودت نیار... 🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون 🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون آقا اینجا حرمله ها... منتظر علی اصغرت نشستند... بیت آخرم باشه... منو ببخشید یاصاحب الزمان... 🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره 🔸ز کربلا به سوقات براش یه گوشواره حسین جان... اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند جان زهرا مادرت... اگه میای... رقیه رو با خودت نیار... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) 👇
. خدای متعال ان شاءالله این قلیل توسلات، عرض ادب، عزاداریها و اشک ریختن ها رو از همه ما به کرمش قبول بفرماید ثواب و بهره ای از این مجلس و محفل به روح همه گذشتگان پدران، مادران، حقداران، مخصوصا عزیزانی که سالهای قبل در بین ما بودند و در این مجالس زحمت کشیدند ولی الان دستشون از این دنیا کوتاه است عائد و واصل بگرداند... به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
1. سلام.mp3
2.24M
قسمت اول : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ دست ادب به سینه بگیر ، زائر آقام ومولامون ابی عبدالله بشیم : اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ حسیییین جان ، حسیییین جان ، صدا بزن آقا رو ... حسیییین جان ، ... شک نکن صداتو میشنوه ارباب ... ( سلام الله علیها @roze_daftari#
2. ما را تمام خلق.mp3
7.87M
قسمت دوم : ما را تمام خلق شناسند با حسین ما نوکریم و حضرت فرمانروا حسین ناز طبیب و منت مَرهم نمی کشیم وقتی که هست تربت پاکش دوا حسین ... با هر طپش ز سینه ی ما می رسد به گوش ای پادشاهِ تشنه لبِ کربلا حسین منت خدای عزّوجل را که لحظه ای ما را به حال خویش نکرده رها حسین .. در روز حشر سینه زنان ناله می کنیم شور و نشور می کند آنجا به پا حسین نوکر کنار سفره ارباب دل خوش است شکرِ خدا که گشته خریدار ما حسین آری وصیّت همه ما همین بُوَد بر روی قبر ما بنویسید یا حسین ... شاعر : (دعبل) ( سلام الله علیها ) @roze_daftari#
🏴ذکر صلوات ایام محرم 🏴 @roze_daftari به حسین بن علی کشته ی قرآن صلوات به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات بالب تشنه به میدان شهادت می رفت به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات عطش وتشنگی وغنچه ی صد ها لاله به علی اکبر وآب آور طفلان صلوات آن حسینی که به صحرای بلا جان می داد به گل پرپر افتاده به میدان صلوات دیده بگشا وببین خاک شده غرق به خون به تن اطهر خونین شهیدان صلوات آسمان صیحه کند از غم تنهایی او به چراغ سحر شام غریبان صلوات آید از کرببلا بانک شهادت طلبی به سر رفته به نی در ره جانان صلوات کر بلا قبله ی دلهای پریشان باشد به زمینی که بود روضه ی رضوان صلوات کیست تا این همه ایثار به تصویر کشید به قلم های پر از جوهر ایمان صلوات 🔳🔳🔳🔳🔳🔳 🍁خواهی ز پل صراط آسان گذری 🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات 🍁خواهی که کنار علقمه بنشینی 🍁سقای شهیددست جدا راصلوات 🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن 🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات 🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی 🍁جمع شهدای کربلا را صلوات 📝خادم اهل بیت 🌿( @roze_daftari 💚💚💚💚💚
🕊﷽🕊 ✴️ 🛑 س 2 💐بر خلق خوش و خوی محمد (ص) صلوات 💐بر عطر گل روی محمد (ص) صلوات 💐در گلشن سر سبز رسالت گویید 💐بر چهره گل بوی محمد (ص) صلوات 🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ❤️هر که دارد به دلش آرزوی کرببلا ❤️  یا شود زائر آن دشت پر بلا ❤️  از سه ساله حسین گیرد برات ❤️  گوید بر دل سوخته ی زینب صلوات () 🦋(())🦋 ⚡️ای عمه بیا تا که غریبانه بگرئیم ⚡️دور از وطنُ خانه و کاشانه بگرئیم ⚡️پژمرده گل روی تو از تابش خورشید ⚡️در سایه نشینیم و به جانانه بگرئیم ⚡️لبریز شد ای عمه دگر کاسهٔ صبرم ⚡️بر حال تو و این دل دیوانه بگرئیم ⚡️نومید ز دیدار پدر گشته دل من ⚡️بنشین به کنارم که غریبانه بگرئیم ⚡️این عقده مرا میکُشد ای عمه که باید ⚡️پیش نظر مردم بیگانه بگرئیم امروز متوسلیم در خانه دُردانه ابی عبدالله، همه دست توسل به دامن سوخته خانم رقیه بگیریم، امروز همه با هم بریم یتیم نوازی، یتیم نوازی خیلی ثواب داره، چقدر خدا سفارش یتیمارو به پیغمبرش کرد.. یا رسول الله اگه کسی دست نوازش به سر یتیمی بکشه، به اندازه موهای سرش خدا براش حسنه مینویسه امروز نمیدونم با چه نیتی تو این مجلس نشستی، اما میدونم خوب دری اومدی بزنی، خوب جایی اومدی آخه مبیگن جای خدا تو دلای شکسته است امروز در خونه یه دختر بی بابا اومدی یه دختری که بی برادر شد، یه دختری که عمو نداره، مَحرم و یاور نداره، امروز حاجتت رو به رقیه بگو خانم رقیه درد آشناست 🌾از برای درد بی درمان دوا دارد رقیه (دلتو ببرم خرابه شام ) ⏪امان از اون لحظه ای که اسرا رو وارد شهر شام کردن هر روز غروب که میشد خانم رقیه می اومد جلوی در خرابه می نشست، مردم کوچه و بازار و نظاره میکرد نمیدونم تا حالا تو شهر غریبی مهمون بودی یا نه.. وقتی هوا میخواد تاریک بشه، وقت غروب، هر کیو نگاه میکنی همه میرن خونه هاشون اما آدمی که غریب باشه دلش میگیره خدایا من کجا برم.. چی میخوام بگم.. ◀️میخوام بگم این حالُ سه ساله امام حسین هم درک کرد.. یه روز غروب نگاه کرد دید این دخترا دست باباها رو گرفتن دارن میرن .. صدا زد عمه..عمه..عمه عمه این دخترا دست باباهاشونو گرفتن کجا میرن عمه.. صدا زد عمه جان این دخترا به خونه هاشون میرن به کاشونه هاشون میرن... یه وقت صدا زد عمه..عمه مگر ما خانه نداریم..مگر ما کاشانه نداریم عمه... ⚡️مگر ما بلبلان خانه نداریم ⚡️آخ بجز ویرانسرا کاشانه نداریم ⚡️همه رفتن سوی خانهٔ خویش ⚡️مگر ای عمه ما خانه نداریم ⬅️یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا.. ⬅️صدا زد عمه دلم برا بابام پر میزنه...عمه دلم تنگ بابا شده عمه... آخه از کربلا تا شام هر وقت این نازدانه بهانه بابا می گرفت...میگفتن بابات سفر رفته... ای بابا.. ای بابا صدا زد عمه جان زینب... ✳️دوست دارم که شب هجر پدر سر گردد ✳️دیده از دیدن او باز منور گردد ✳️من دعا میکنم ای عمه تو آمین برگو ✳️کز سفر باب منه خسته جگر برگردد ⬅️وقتی خانم زینب از شام به مدینه حرکت کرد..یه وقت دیدن سر از محمل بیرون آورد.. صدا زد آی مردم شام،، اگه مارو خارجی صدا زدید رفتیم..اگه مارو تو خرابه جای دادید رفتیم.. گیریم ما کافر بودیم ولی این رسم مهمان نوازی نبود.. ما میریم..ولی یه یادگاری تو خرابه جا گذاشتیم..یه امانت از ما تو خرابه مونده...سر قبر رقیه برید..آبی سر قبرش بریزید... شمعی روشن کنید.. این یتیم تو این شهر غریبه.. نزارید تو این سهر غریب بمونه.. یا باب الحوائج رقیه جان به حق اون سری که تو خرابه بغل گرفتی..ناله کردی..گریه کردی..یه نظری به ما کن خانم جان..نزار دست خالی برگردیم.. 🕊رقیه جان بنت الحسین دخیلم 🕊ای خانم بی خانمان دخیلم 🕊ای کودک بی آشیان دخیلم 🕊به من بده مُرادم از غم بده نجاتم 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ (4) 🔅ما هدیه کنیم به روح احمد صلوات 🔅بر آدم و نوح و هم محمد صلوات 🔅بر جمله انبیا و اوصیا باد سلام 🔅بر خاتم انبیا محمد صلوات (دعای فرج) ◽️ ◽️ ◾ای بر دل هر غمزده غمخوار رقیه ◾بر سینه ی ماتم زده دلدار رقیه ◾مرغ دل من گرد حریم حرم تو ◾از روز ازل گشته گرفتار رقیه ◾با قافله عشق چو رفتی به اسارت ◾شد عمه ی تو قافله سالار رقیه ⬅️امروز کیا با سه ساله حسین ع کار دارند کیا مریض دارن...کیا جوون دارن.. کیا حاجت به دل دارند.. سه ساله ی حسین باب الحوایجه... ⬅️یکی از آقایون تفحص شهدا می‌گفت بهمون گفتن برید به خانواده شهیدی خبر بدید که استخوانهای شهیدتون معراج شهداست.. بیایید تحویل بگیرید.. میگه رفتیم در خونه شهید خبر بدیم.. دختری درو باز کرد... گفتم تو با این شهید چه نسبتی داری (گفت بابامه... چی شده) گفتم جنازه شو پیدا کردن می‌خوان پنج‌شنبه ظهر بیارن .. (میگه دیدم دختر شروع کرد گریه کردن گفت آقا یه خواهش دارم تو رو خدا رد نکنید نه نیارید) میگه دختر شروع کرد گریه کردن آقا میشه یه خواهشی بکنم..گفتم چی میگی؟ خانم های داغ دیده منو ببخشین .. اونایی که داغ بابا دیدن منو ببخشند .. (گفت حالا که بعد این همه سال بابام اومده میشه ظهر نیاریدش... میشه شب جنازه رو بیارید گفتم نمیشه... ما معذوریم نمی‌تونیم.. باید ظهر برسونیم...گفت خواهش میکنم به عنوان فرزند شهید ازتون می‌خوام.) قبول کردیم گفتیم حتما سری داره.. میگه روز مدنظر تابوتو با استخوانها برداشتیم.. بردیم به همون آدرس.. تا رسیدیم دیدیم کوچه رو چراغونی کردن.. ریسه کشیدن.. ( شلوغه..میان میرن..گفتیم چه خبره؟ اون روز اومدیم خبری نبود رفتیم جلو گفتیم اینجا چه خبره.. گفتند عروسی دختر این خونه است..میگه تا اومدیم برگردیم دیدیم دختره با چادر دوید تو کوچه) گفت تو رو خدا بابامو نبرید.. من آرزو داشتم بابام سر سفره عقدم بیاد... بابامو بیارید داخل.. (میگه تابوتو بردیم داخل.. چند تا تیکه استخون بابارو گذاشت کنار سفره عقد.. همه گریه کردند عجیب بود اون مجلس) ⬆️(اوج) هی ناله میکرد می‌گفت بابا به مجلس عروسی دخترت خوش اومدی بابا..آرزوم برآورده شد بابا... آرزو داشتم بابام سر سفره ی عقدم بشینه.. 🏴امان امان دلتو ببرم خرابه شام ..ناله بزن برا سه ساله حسین.. قربون اون نازدانه ای که بی تاب بابا بود.. تو خرابه خیلی بی قراری کرد ..اینقدر بهانه بابا گرفت.. تا سر بریده بابا براش آوردن.. (آخ دختر ۴_۳ ساله تحمل نداره یه خراش رو صورت بابا ببینه ..حالا سر باباشو براش آوردن) با دوتا دستای کوچولوش سر بریده بابا رو بغل گرفت ▫️عمه بیا گمشده پیدا شده ▫️کنج خرابه شب یلدا شده2 (اوج)آخ.. ▪️مونس شامو سحرم آمد ▪️ازسفرباب منه خونجگرآمد ▪️کودکان آیید مهمان دارم ▪️با سر بابا گرم دیدارم ▪️آخ ..پدرم آمد پدرم آمد ▪️با سر بابا راز دل گویم ▪️باگلاب اشک روی اوشویم ▪️جان من بود و در برم آمد ▪️پدرم آمد پدرم آمد2 ⬇️(فرود) قربون ناله های دلت خانم جان.. صدا زد بابا.. بابا.. بابا... هر وقت سراغتو از عمه جانم زینب می‌گرفتم می‌گفت بابات سفر رفته .. بابا خوش اومدی بابا .. (بابا یادته میگفتی تو نازدانه بابایی.. دردانه بابایی.. ) بابا پاشو ببین تو خرابه جای گرفتم بابا.. (اوج) آخ بابا .. پاشو بابا... پاشو ببین با عمه جانم زینب چه کردند بابا.. بابا عمه مو سیلی زدند بابا.. سکینه رو سیلی زدند بابا.. خیمه هامونو آتش کشیدند بابا.. ➖(حاجت دارا کجا نشستند..جوون دارا کجا نشستند ..ناله دارا کجا نشستند باب الحوائجه ها) همینطور با بابا درد دل میکرد.. ⬇️(فرود)آخ بابا...بابا... کجا بودی کجا بودی بابا... شنیدم رو نیزه ها بودی بابا.. شنیدم زیر دست و پا بودی بابا... گفت.. ➖ای ماه کمان ابرویم ➖من با تو سخن میگویم ➖ای روی تو قرص ماهم ➖ای گرمی اشک و آهم ➖امشب سر پر خون تو ➖گردیده زیارت گاهم ➖من از لبت بوسه بگیرم ➖دورت بگردمو بمیرم2 ✔️اینقدر گوشه خرابه با سربریده حرف زد... اینقدر ناله کرد..اینقدر بابا بابا گفت.. ⬅️ یه وقت دیدن صدای نازدانه ابی عبدالله نمیاد.. رقیه آرام شد .. (گفتن رقیه خسته شده از بس ناله زده گریه کرده حتما خوابش برده) اما یه وقت نگاه کردند دیدن سر یه طرف افتاد.. رقیه یه طرف افتاد.. ◾️ناله داری به سوز ناله های سه ساله ی حسین ع به دردای دل بی بی رقیه صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین .. حاجتمندی سه مرتبه ناله بزن بگو یا رقیه.. ( أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِین) (هود ۱۱) وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ) (الشعراء: ۲۲۷) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجت الاسلام میرزا محمدی _ (روضه حضرت رقیه سلام الله علیه خرابه شام) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ جانسوز و توسل به حضرت رقیه اسلام الله ┏━━━🔴😭😭😭🔴━━┓ ┗━━━⚫️😭😭😭⚫️━━┛ السلام علیک یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه حسین........ من نمیدونم تو اون تاریکی خرابه ،نیمه دل شب این بچه چه جوری تشخیص داد، این همون نورالمستوحشین فی الظلم ِ.... انقده بچه‌ها ترسیده بودن ، انقده لرزیده بودن ،از سرمای شب خرابه سقفی نداشت ' نگهبان هایی گذاشته بودن ،لذا من میگم روضه زن غساله نمیتونه درست باشه، آخه خرابه هم نگهبان داشت، زینب نیمه شب چه جوری بره دنبال زن غساله، اونوقت نوشتن نگهبان ها ( رومی ) بودن با خودشون یه جوری حرف میزدن به خیال اینکه اینا عربند، زبون مارو نمیفهمن، اما زین العابدین امام ِ عالم ِ به همه زبان هاست ، شنید اینا دارن به هم میگن، یزید اینارو تو خرابه جا داده که هم شب ها از سرما در امان نباشن، هم روزها از شدت تابش آفتاب پوستشون بسوزه، یا اینکه این دیوار ها رو سرشون بریزه، فهمیدین چی گفتم...،اونوقت برا من سواله تو این تاریکی و نیمه دل شب این دختر از کجا فهمید که بابارو چه جوری سر بریدن سوال کرد: "یا ابتا....من الذی قطع وریدک"،این همون نوریه که از این حنجره بیرون آمد... حسین....... حالا داره با بابا حرف میزنه ،این بابایی که منزل تنور خولی رو طی کرده، رو نیزه رفته، تشت طلای ابن زیاد رفته، دیر راهب رفته، سرش و رو درخت آویزان کردن، چندجا از رو نیزه به زمین خورده......... ،حالا سر توبغل دختر رسیده، چه جوری باهاش حرف زد اول یه نگاه کرد دید چشمهاشو لخته خون گرفته، این لخته هارو با انگشت های آسیب دیدش کنار زد....،"فیض آماده است " صدازد بابا.... بابا..... *داری با خود هزار نشونه لبات به رنگ ارغوونه نگو که کار خیزرونه* بابای خوبم.....،حسین ........ چه کرد تا دید این لبها علامت چوب خیزران خورده روش،یه نگاه کرد دید، بابا، بابا همه جای بدنت با بدن من يه مشابهتي پیدا کرد، بدنت تو گودال ماند، بدن من مشابهت با بدن تو هم داشت، سرت هم با سر من یه مشابهت هایی داره، موهاتو تو تنور سوزوندن، موهای منم سوخته است، صورتت کبوده، صورت منم کبوده ،لبات تشنه است لبهای منم تشنه است،اما لبهات خیزرون خورده، غرق خونه، اما لبای من سالم ِ... ،این دستهاشو مشت کرد انقدره به این لب و دندان زد، حسين...... جانسوز خرابه شام ┏━━━🔴😭😭😭🔴━━ ┗━━━⚫️😭😭😭⚫️━━┛
🕊﷽🕊 🏴 🏁 🏴 ع 🏁 🚩.. ⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ... جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند... حالا که حال خوبی داری میگم.... ⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی... هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ... این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا.. خسته ، گرسنه، تشنه... همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم... ،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره.... با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست... ♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ... یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید... ⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود.. رحمت خدا بر این ناله ها... وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ... فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،، اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند .. بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،، نگران برزخ و قیامتم هم هستم.. با همون خستگی اومد وارد حرم شد.. ✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم .. دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد.. عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد... 💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ... هم سفرات هم بیدار کن .. گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون.. همه رو بیدار کرد.. ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم.. 🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید .. 🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید... 🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ... چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه... تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد .. 💔... چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟ 📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ... اما دید رمقی به زانوهاش نمونده.. دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره... هی صدا میزنه: وا ولدا ... عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ... وقتی اومد کنار بدن علی اکبر فبکی بکاءا عالیا دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه ♻️.... 🔆
روضه_حضرت_عباس_ع کوتاه دفتری کرب و بلا آب و هوای داره دو بار‌گاه باصفایی داره (رفتی ؟؟خدایی دیدی؟؟) روی یکی از این حرم های زیبا نوشته یا حسین عزیز زهرا (دلت رفت کربلا؟) اون یکی با سیم دلت می شه وصل روسر درش نوشته یا اباالفضل (یا اباالفضل)3 امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل امروز مریض دارابگن یا ابالفضل مشکل دارابگن یا ابالفضل آخ همه دار و ندارم را بگیرید ولی عباس را از من نگیرید بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمی‌گردن، بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم، آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم، امیدمو ناامید نکن آقا جان، آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته، آقا امروز امیدمو ناامید برنگردون.... امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن... )همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ برادرتو... (اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)
روضه دفتری امام حسین ع 💚برنام حُسینْ ◾️وکَربَلایش صَلَواتْ 💚برنام ابوالفَضْل ◾️و وَفایَشْ صَلَواتْ 💚براَهْلِ حَرَمْ ◾️به حَقِّ زَهراء(س)صَلَواتْ 💚برجمله یِ یاوران مُولا صَلَوات 💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚 ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ سرم خاک کف پای حسین است  دلم مجنون و شیدای حسین است  بُوَد پرونده ام چون برگ گل پاک  دراین پرونده امضای حسین است  بهشت ارزانیه خوبانِ عالم  بهشت من تماشای حسین است  به وقت مرگ چشمم را نبندید  که چشم من به سیمای حسین است  چراغ از بهر قبر من نیارید  چراغم روی زیبای حسین است  خوش آن صورت که درفردای محشر  برآن نقش کف پای حسین است  از آن با گریه دائم خو گرفتم  که اشکم دُرِِّ دریای حسین است  نترسانیدم از روز قیامت  قیامت، قد و بالای حسین است روضه 👇👇👇 دوتا داغه که سرامد همه داغ هاست ، یکی داغه جوانه که قلب پدر و مادر رو میشکنه ، هیچ پدر و مادری طاقت نداره داغ اولاد ببینه یکی داغه برادره که کمر خواهر و میشکنه ، اخه خواهرا علاقه خاصی به برادر دارن حالا که دلت شکست ، دلتو ببرم کربلا راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره داداش پس داداش ابالفضلم کو اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم همه بگید یا حسین...... @roze_daftari سلامتی وجود نازنین امام زمان عج صلوات 👆👆👆👆👆
‍ ‍ ع به نفس : حجت الاسلام میرزا محمدی 🏴🏴🏴🏴🏴 لطف حسین ما را، تنها نمیگذارد😭 گرخلق واگذارد ،او وا نمیگذارد او کشتی نجات و ،کشتی شکسته ماییم مولا به کام غربال، مارا نمیگذارد زهرا س به دوستانش ،قول بهشت داد ست بر روی گفته ی خویش ،او پا نمیگذارد ما مستحق ناریم ،از بس گناهکاریم باید که سوخت مارا، زهرا س نمیگذارد😭😭 *وقتی پیغمبر ص خبر داد، به صدیقه ی طاهره، که فرزندت حسینو میکشند، پرسید بابا کجا میکوشنش؟ "فی ارض یقال لها کربلا"* 😭😭 *گریه فاطمه شروع شد، پرسید بابا، اون روزی که میکوشنش شما زنده ای یا نه؟ فرمود نه دخترم، باباش علی در قید حیات هست یا نه؟ نه دخترم، من هستم یا نه؟ نه دخترم، گریه ی فاطمه بیشتر شد،😭 پرسید "یا ابا فمن یبکی علیه؟!!"  پس کی بر حسینم گریه میکنه؟!! به به ،... رحمت خدا به این ناله ها ..." امام صادق فرمود: خاموش کننده ی آتش جهنم است گریه بر حسین " یا ابا ... فمن یبکی علیه؟! پس کی بر حسینم گریه می کنه؟! فرمود دخترم : غصه نخور، یه امتی میاند ،مثل مادر بچه مرده، بر حسین تو زار میزنند ...  "جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ"نسل به نسل، اینا میاند بر حسین تو گریه می کنن" گریه ی فاطمه بند اومد" گل لبخند به لب های زهرا نقش بست ،یعنی چی؟_ یعنی گریه بر ابی عبدالله سبب رضایت فاطمه ست ...."*😭 *بعد پیغمبر فرمود:دخترم باید یه قولی به من بدی؛قیامت تو باید از زن هاشون شفاعت کنی، منم از مرد هاشون شفاعت می کنم ..."😭 ممنونتیم بی بی جان، که با گریه ی بر حسین تو ،ما رو مشمول به شفاعتت می کنی ..." حالا آماده ای یا نه ؟!!* علیک یا اباعبدالله  حسین  حسین... به به، *خود ابی عبدالله فرمود: "أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ"  گریه بر منه حسین، سنگ محک ایمانه، هیچ مومنی نیست که منو یاد کنه و اشکش جاری نشه" حالا میخوای بری کربلا؟!! کدوم کربلا ؟! میروم بینم درکجا زینب س شکوه از شمر بی حیا دارد  *بگم کجا بود؟! همون جایی که کربلا میرسی میگن تل زینبیه ..." اومد بالا بلندی دختر امیرالمومنین، راوی میگه دیدم دو دست روی سر گذاشت " هی میگه یا غیاث المـــستــغیثین ..."*😭 *دوان دوان افتانو خیزان، از بالای بلندی به سمت گودی قتلگاه ، هی زمین میخوره و بلند میشه" هی فریاد میزنه  وا محمدا " وا علیا " وا اماه " 😭 اما دیدن لحن مناجات زینب س عوض شد ..." فقط صدا میزنه واحسینا ..." آخه دید "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ" 😭 ناله بزن یا حسین ...*😭😭 *وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک ، مُولِعٍ سَیفَهُ عَلَی نَحرِکَ ، "با عجله از گودال قتلگاه برگشت"  دید داداشو محاصره کردن ،هرکی با هر چی دستشه داره ضربه میزنه ..." یا الله " یه تعبیری امام باقر ع اینجا دارن"  گفتم و دعات کنم؛ فرمود: "لقد قُتِل الحسینَ بالسّیف و السنان و بالحجارةِ و بالخَشبِ و بالعصا😭 " یعنی یه عده ای کربلا بودن توانایی حمل سلاح جنگی رو نداشتن، با عصا جدمو میزدن "*😭 حسین حسین حسین...😭 بأبی المستضعف الغریب، یا قتیل الله، یااباعبدالله  السّلام عَلیَ الحُسَین ع وعَلی عَلِِیِ ابن الحُسَین ع  وعَلی اوْلادِ الحُسَین ع) و عَلی  اَصحابِ الحُسَین ع... لطفی که کرده ای تو به من، مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ع ده مرتبه یا الله ... 🏴🏴🏴
4_5967423674117000529.mp3
5.2M
مناجات با امام حسین علیه السلام حجت الاسلام میرزا محمدی @roze_daftari