eitaa logo
روضه دفتری
17.5هزار دنبال‌کننده
155 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه حضرت رقیه سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️ نیمه‌ی شب شده و خواب پریشان دارم همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم خواب دیدم که سری را روی دامان دارم دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند غرق خون غنچه‌ی لبهاست ، خدا رحم کند شام هرچند پر از سایه‌ی اهریمن بود تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا به روی دامن بود .. حسین .. غریب کربلا حسین .. تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود سر نورانی بابا ، به روی دامن بود چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود *توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیره‌ای برید پرس‌وجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانه‌ی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریده‌ی بابارو گذاشتن جلو بچه‌ی یتیم .. حسین ..* تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد لیله‌ی قدر من امشب چقدر زیبا شد *أبتا … من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی تربیت شده‌ی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه ساله‌س ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست … همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همه‌ی حواسش به حجت خداست ..* بابا … راضی‌أم این که نگیری به بغل دختر را شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه : می‌تکانم ز سرِ سوخته خاکستر را حسین .. این ناله رو رها کن بگو حسین .. چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته حسین … گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده … می‌خوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین .. مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه می‌کنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟ فرمود عباس هم به این غم گریه می‌کنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه‌.. این چه غمی هست؟! فرمود شهادت‌ها حق ماست ، شهادت‌ها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمه‌های منو ببنده .. رفقا ما برای چی نمی‌میریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم .. تا که با عمه‌ی خود وارد بازار شدم مورد مرحمت خنده‌ی اغیار شدم هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم متوسل به عموجان علمدار شدم من نگویم که چه‌ها بر سر من آوردند چادری را که برایم تو خریدی ، بردند دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت می‌کنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام .. آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور می‌کنی .. گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا .. حسین .. @roze_daftari دفتری
. 🔊 روضه و توسل جانسوز، حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ 🚩 **** خمیده تر شده ای،بس که درد بسیار است مرو،بمان که امامت غریب و بی یار است (بخدا جون میدیم الان،گفت فاطمه جان) دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز (بس نیست زدی؟!) هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است چیه؟!به این اسمها حساسید؟امام حسن هم حساس بود،مغیره رو می دید راهشو عوض میکرد،آقا چی شد ؟!میگفت این مادر مارو زده ... این به مادر ما جسارت کرده" دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است بچه سیدا،حلال کنید،نشه من فردای قیامت جواب شمارو ندم،یقه منو نگیرید ... فاطمیه هست دارم میخونم ... بیراه نمیگم ... گفت فاطمه،یادته ... میان کوچه تو را پیش من کتک میزد یکی نگفت نزن ! فاطمه عزادار است یازهرا ... *بچه هایی که هنوز چشماشون نباریده،طوری نیست،همین که به خودت میزنی،گریه کن،برات مینویسند گریه کردی ... همین که داری به خودت میگی توروخدا،آبروم داره میره،من حاضرم اشکامو با تو عوض کنم،مال تو بیشتر می ارزه،تو داری زور میزنی اشک بیاد ... این یدونه رو میگم برا اونائی که هنوز دلشون نرمِ روضه نشده* فاطمه جان... سه چار مرتبه امروز بر زمین خوردی (نه یکبار،نه دوبار) عزیزِ جانِ علی،چشم تو مگر تار است!؟ اینو میخونم برای حاجت دارا ... به خدا کمتر از سگم در خونه ی اهلبیت،من اگه آبرو دارم با شما آبرو دارم،رفقا کاش میشد بشینیم بنویسیم امضا کنیم ... قیامت همدیگرو تنها نذاریم ... من صدای گرفتمو میذارم وسط،تو هم این اومدنات رو بذار،بالاخره یه چیزی میشه ... بالاخره یه خیری به ماها میرسه،اینو بگم و روضه بخونم ... صدا زد فاطمه جان ... ز حال رفته حسن،در حیاط افتاده هنوز لکه ی خونت به روی دیوار است (تند تند بگم دیگه) دلیل لاغری ات را چه زود فهمیدم بدون شک همه اش ، کار نیش مسمار است یا زهرا ... به کم روضه بگم" مثل دیروز،بچه ها اومدن دم خونه،تا وارد شدند دیدند فضه پریشونه،چیه فضه ؟! گفت هیچی . بیایید وقت غذا خوردنتونه ... فضه ! معلومه چیزی شده ! مادرم کجاست؟! یهو افتاد،دست کشید روی سرشون برید باباتونو خبر کنید ... بچه ها بدو بدو اومدن مسجد،تا امیرالمؤمنین شنید،یه جوری از مسجد اومد بیرون ... (بگم یا نه؟!)از مسجد تا خونه راهی نیست،سه بار عبا گرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین،بلند میشد (یا الله)هی میگفت فاطمه" میخوام گریز بزنم ... اینجا بابا عبا زیر پاهاش گرفت،راه صاف کربلا ... کجا ؟! تل زینبیه" سرازیری بود" از بالای بلندی"میدونی چی گفت ؟! مادرم آمده گودال،نچرخانیدش ... اومدم،چادرشو بست،هی میگرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین ... پامیشد،هی میگفت حسین ... نزن ظالم،حسین مادر نداره حسین ... قبل از این که خانوم از دنیا بره،دید اینا ساکت بشو نیستند،تا زینب ناله داره، گفت باید اینو آروم کنم تابقیه آروم بشن،لذا زینب رو صدا زد: دخترم ارثیه ی غربت مادر مال تو پرکشیدن مال من،این دو سه تاپر مال تو دخترم ... خطبه خوندن توی مسجد مدینه،مال من خطبه خوندن توی کوفه مثل حیدر،مال تو تیر خلاصمو بزنم،هرجا میخوای بری برو،هر جا بردی جلسه رو ببر" دخترم... خنده ی همسایه ها تو راه کوچه،مال من(بگم؟ آماده ای؟) صدای هلهله ها ، خنده ی لشکر،مال تو میخوای بازش کنم ؟! خیز و از جا،آبرویم را بخر(چی شده!؟) عمه را از بین نامحرم ببر گفت پاشو،عمت داره میاد،مگه نمیبینی،کوفیان دارند کِل میکشن،دارن هلهله میکنن ... حسین ... گفت دخترم ... بوسه ی بی رمقِ این دم آخر،مال من بوسه های دم گودال و برادر،مال تو زخم بستر مال من(زخم بستر مال آدم شصت هفتاد ساله س ... یه مریضی که بستر بیفته،کسی رو نداره بهش برسه بعد چند روز بدنش زخم میشه،نه یه زن هجده ساله) زخم بستر مال من،اشکهای حیدر مال من هزار و سیصدو پنجاه زخم برادر مال تو قصه ی میخ در و(آروم میگم،نمیخوام خانوما بشنوند،فقط شماها بشنوید) قصه ی میخ در وکشتن محسن مال من (یا الله) غصه ی سه شعبه وحنجر اصغر مال تو قتل و غارت مال تو،رخت اسارت مال تو دیدن بزم شراب و مِی وساغر مال تو حسیــــــن 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴👇
‍ ‍ 💐💐💐💐💐💐💐 مناجات با امام زمان(عج) اباصالح ، این دل تنگم ، آرزو دارد ، یا اباصالح ببیند روی تو را میلِ ، گفتگو دارد ، یا اباصالح اباصالح ، حاجتم شده این ، که جمال تو را ، من نظاره کنم نیایی از غصِّه می میرم ، این گریبان از غصِّه پاره کنم ببین دل تنگم گل نرگس تویی آهنگم گل نرگس العجل مولا ، العجل مولا اباصالح ، خاک پای توام ، من فدای توام ، مبتلای توام بیا مولا ، تا نبینی من ، مثل یارانم ، جان فدای توام تو خوبی و من بدم مولا به درگاهت آمدم مولا العجل مولا ، العجل مولا من امشب با ، بار ظلم و گناه ، سویِ کوی شما ، آمدم آقا پناهم ده ، تا که آواره ، تر از این دیگر ، نشوم مولا تو را جان مادرت زهرا نکن امشب رد مرا مولا العجل مولا ، العجل مولا 🌸🌸🌸🌸🌸 دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس در به در توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار به یاد آن صورت نیصفو که خورده بود از عدو سیلی دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات پیامبر بود و گل طه علی بود و همسرش زهرا دلم می خواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان اگر آید یوسف زهرا درد پهلویش می شود درمان شود قبر گمشده پیدا شود درمان سینه زهرا دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا یا ابا صالح یا ابا صالح التماس دعا موقع خوندن برای تمام ملتمسین دعا @roze_daftari
مناجات _ متن روضه بیا تا کی نهادی سر به صحرا یااباصالح بتاب ای آفتاب عالم آرا یااباصالح ای خورشید پشت ابرها... ببین عالم با مصیبت مادرت تاریک شده... بیا و عالم رو روشن کن امام زمان... صدای غربت مولا ز چاه کوفه می آید علی تنهاست ای تنهای تنها یااباصالح امام زمان... بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا به شمشیر تو می گردد مداوا یااباصالح ای یادگار علی... بیا انتقام مادر رو بگیر... خدا میدونه با کشتن مادرمون... یک داغی به دلمون گذاشتند... تا شما نیایید... داغ دل ما مرهمی نداره... آقا جان ما دیگه طاقت نداریم... بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان که جایش مانده بر بازوی زهرا یااباصالح امام صادق فرمودند... ِ وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها أنَّ قُنْفُذاً مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السَیفِ بِأمْرِه (سند:دلائل الامامه ص134) سبب شهادت مادرمون زهرا... ضرباتی بود که قنفذ ملعون زد... بزار این عبارت امام صادق رو ترجمه کنم... بدونی با مادرمون چه کردند... لَکَزَها به ضربه محکمی میگن که به بدن اصابت کنه... نَعْلِ السیْف هم به اون قطعه آهن سنگینی میگن که... ته غلاف شمشیر قرار داره... حالا میخوام تصور کنی... یک خانم بارداری که... خودش به سختی راه میره... آیا طاقت غلاف شمشیر رو داره یا نه؟؟ آی غیرتی ها... وقتی نانجیب دومی اشاره کرد... گفت قنفذ... بزن زهرا رو... قنفذ بی حیا... چنان با غلاف شمشیر، مادرمون رو زد که... امام صادق میفرماید... فَأسْقَطَتْ مُحسناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذلِکَ مَرَضاً شَدیداً محسنش کشته شد و... از اون به بعد ديگه مادر توی بستر بیماری افتاد... يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت زبانحال مادرمون... يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت قنفذ بخدا باعث قتل دگرم بود اما آی کربلایی ها... آماده اید بریم کربلا... ناله داری بسم الله... اگه تو مدینه... نانجیب اشاره کرد... گفت قنفذ دست زهرا رو کوتاه کن... بزن زهرا رو... کربلا هم عمر سعد ملعون... اشاره کرد... گفت حرمله چرا آروم نشستی... مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمیبینی... بزن داغش رو به دل حسین بزار... یا زهرا... یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش... داره بین زمین و آسمان... دست و پا میزنه... تسلای دل امام زمان بگو یاحسین. کوفیان! این قصد جنگیدن نداشت این گلوی تشنه بُبریدن نداشت لاله‌چینان دستتان بُبریده باد غنچهٔ پژمرده‌ام چیدن نداشت با سه‌شعبه غرقِ خونش کرده‌اید گرچه حتی تاب بوسیدن نداشت گریه‌ام دیدید و خندیدید، وای! کشتن شش‌ماهه خندیدن نداشت باذکرصلوات به روح خانم فاطمه زهراسلام علهیا @roze_daftari دفتری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
وتوسل به امام زمان # شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها @roze_daftari روضه دفتری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توجه📣 فعال ترین وپربارترین کانال مولودی درایتا👌😍 اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در ع ))شادوسر افراز باشید🌺 بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃💐 💐🍃💐🍃 💐🍃 @ewwmajmamolodi هشتک نام کانال حذف نشود
❣﷽❣ ✴️ س (1) @roze_daftari 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ الهي داد از اين دل داد از اين دل كنار قبر زهرا كرده منزل بگو زهرا زجا خيزد ببيند كه ا شك ديده كردخاك او گل چه فخري خالق از تو بنده كرده كه خونت دين حق زيبنده كرده ولي زهرا: محبتهاي زينب علي را روز و شب شرمنده كرده چنان داغت دلم غمناك كرده كه دست من تو را در خاك كرده بجايت زينب مظلومه تو غبار غم ز رويم پاك كرده ز سو زدل كنم گريه برايت كه ديگر نشنوم زهرا صدايت در و ديوار خانه با نگاهم بيادم آورد آ ن ناله هايت كنار تربتت اندر دل شب بود نام تو زهرا جاري از لب به خانه تا روم با ديده تر كشد ناز مرا مظلومه زينب اگر محور به هر امكان علي بود ولي بر فاطمه مهمان علي بود كنار تربتت مظلومه زهرا سر شب تا سحر گريان علي بود چه شبهايي به يادت گريه كردم زديده دامنم پر لاله كردم دگر نبود توانم خيزم از جا نهان تا كه تو هجده ساله كردم چنان دست علي آتش برافروخت كه حتي ميخ در در شعله اش سوخت نداند كس بجز مولي الموالي چگونه ميخ در آن سينه را دوخت سوزاند دل فاطمه را آتش كين بين در و ديوار شده نقش زمين با پهلوي فاطمه چها كرد لگد كاندر يم خون از او شده سقط جنين 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ بر خلق جهان كه گشته معلوم علي از حق خودت شدي تو محروم علي بر كنگره ي عرش بجان حسنين با اشك نوشته است، مظلوم علي چون مرغ سحر شكسته باشد بالم يك تن نبود فاطمه پرسد حالم رفتي تو ولي جان نبي روح علي بي تو به خدا صفا ندارد عالم (حاج احمد آروني) چه حالی داده دل را دست مادر که می شستی زدنیا دست مادر از آن سیلی مگر چشمت نمی دید که می جستی مرا با دست مادر (محمد زمانی) 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ عمريست رهين منت زهرائيم مشهور شده به عزت زهرائيم مُرديم اگر به قبر ما بنويسيد ماپير غلام حضرت زهرائيم ما زنده به لطف و رحمت زهرائيم مامور براي خدمت زهرائيم روزي كه تمام خلق حيران هستند ما منتظر شفاعت زهرائيم یتیمان جز دو چشم تر ندارند به غیر از خاک غم بر سر ندارند چو مادر مرده ها باید فغان کرد که طفلان علی مادر ندارند (جواد حیدری) 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ نگاه سرد مردم بود و آتش صدا بين صدا گم بود و آتش بجاي تسليت با دسته ي گل هجوم قوم هيضم بود و آتش گرفتي از مدينه گفتنت را دريغ از من نمودي ديدنت را ولي با من بگو ساعت به ساعت چرا كردي عوض پيراهنت را كمي از غسل زير پيرهن ماند كمي از خون خشك بر بدن ماند كفن را در بغل بگرفت و بو كرد همان طفلي كه آخر بي كفن ماند محسن عرب خالقي👆 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ مدینه تا بدون مصطفی شد خدا داند که دیگر بی صفا شد از آن روزی که زهراهم سفرکرد دگـر روز عــزای مـرتضی شـد در عالم اولین مظلوم علی بود همیشه از حقش محروم علی بود من از او دل شکسته تر ندیدم که بعداز فاطمه مغموم علی بود از آن لحظه که زهرا با در افتاد حسین او به مادر مادر افتاد چه شد که ناله زد فضه خزینی؟ گمانم دید آنسو حیدر افتاد شبی که مادرم خاموش میرفت غـریبانه بـه روی دوش میرفت مـیان بــچه هـای دل شکسته حسینش دم بدم ازهوش میرفت شبی که مادر ما پشت در بود ز هـرشب گرچه برما تیره تـر بود ولی جانسوزتر آن لحظه ای شد که نعشش بر روی دوش پدر بود اَمـان از ظلم بی حـدِ زمـانه گـرفـته سینۀ مـا را نـشانـه تمام مادران می میرند ، اما نه با سیلی و ضرب تـازیـانه خدا را شکر مادر هست زهرا یقین دارم به ما دل بست زهرا الهی که بـه حق بـچه هایش بگیرد دست ما را دست زهرا الا مظلومه ی پهلو شکسته زدست امـتِ بـد کاره خسته توکه چون کوه پشتم ایستادی نمازت راچرا خواندی نشسته? قربان دلت چه غصه هامی خوردی خورشیدبروی شانه ات می بردی گرفاطمه ات دعانمی کردآن شب هنگامه ی غسل پیکرش می مُردی علی اکبراسفندیار👆👆 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 💠 س(2) 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ غم مانده بر اين دل وا نگردد غم مادر به قلبم جا نگردد اگر كل جهان را هم بگردم كسي چون مادرم پيدا نگردد حریم امن زهرا را شکستند ز شاخه یاس مولا را شکستند خدا داند که با این ظلم عظمی دل پیغمبر ما را شکستند به سر داری اگر سر بند زهرا به دل خون کرده‌ای دلبند زهرا در این ایام باشد این دعایم خدا صبرت دهد فرزند زهرا زمان بغض و غسل و پیرهن بود چراغ اشک نور انجمن بود طلب می‌کرد حیدر آن کفن را کفن در دست طفل بی‌کفن بود دوای مردمان خسته، هیزم كلیدِ خانه‌های بسته، هیزم چگونه، تسلیت دادند او را به جای دسته گل با دسته هیزم؟ فاطمه کیست؟ مددکار علی رازدار علی و یار علی تا عدو در به لگد باز نمود بسته شد دفتر اسرار علی شرار زخم سوزد پیکرم را گرفته درد، پهلو تا سرم را نه دستم قوتی دارند نه پایم که بر زانو نشانم دخترم را به دریای دلم غوغاست مادر دو چشمانم ز خون دریاست مادر همه گویند یار مهدی هستند ولی فرزند تو تنهاست مادر دلم از این زمانه سرخ و داغ است سرم فکر خزان یاس و باغ است همه غمها به یک سو، ای مدینه چرا مادر مزارش بی‌چراغ است؟ زهرا برای تاب و تبم گریه کرده است با اشک‌های نیمه شبم گریه کرده است تنها نه بر غریبی من بلکه دم به دم بهر حسین تشنه لبم گریه کرده است چرا با غصه‌ها خو می‌گرفتی؟ چرا پیش علی رو می‌گرفتی؟ زمان غسل تو فهمیدم ای گل چرا دستی به پهلو می‌گرفتی؟ الا زهرا مرا شرمنده کردی تو جان دادی علی را زنده کردی نگفتی ماجرای دردِ خود را ز تو پرسیدم امّا خنده کردی الا زهرا چه با احساس بودی به باغ عشق حیدر یاس بودی به قول کودکان داغدارت به قاب خانه‌ام الماس بودی ای بهارم مرا خزان كردی همچو خود قامتم كمان كردی هر چه با این دلِ علی كردی با دلِ كودكان همان كردی تا نگاه از بَرِ رخت چیدم مرگ خود را به چشمِ خود دیدم در صدف درِّ خود نهان كردم تا كفن بر تن تو پیچیدم مدینه دم فرو بستی، نشستی زمانی كه ز حیدر دست بستی تو كه سیلی زدی، آتش كشیدی چرا پهلوی زهرایم شكستی؟ صبورِ بی ‌قرارم بود زهرا به فصل غصّه یارم بود زهرا ز خانه، بین كوچه تا به مسجد همه لحظه كنارم بود زهرا مرو جانا كه حیدر بی تو تنهاست همیشه سینه‌اش دریای غم‌هاست خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟ كه امید علی بر دستِ زهراست چشم علی و رنگ کبودِ رویت دست علی و این ورم بازویت این ها همه یک طرف ولی زهرا جان وای علی از وخامت پهلویت علی بی فاطمه سامان ندارد دگر دردِ علی درمان ندارد نمی دانم چرا غسلِ تو زهرا در این سردی شب، پایان ندارد 👆👆 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ بهارم شد خزانی وای بر من گلم شد ارغوانی وای بر من گرفت در شعله‌های آتش کین مدال قهرمانی وای برمن بصورت تا که در کوچه زمین خورد خدایا یاس من از این‌کینه پژمرد زجا برخاست اما حاصلش رفت ز یک ضربه گل ششماهه‌اش مرد بگو آتش چرا بر معجر افتاد پر پروانه در خاکستر افتاد گمان تیزی مسمار در بود که بر سینه نشسته تا در افتاد مگر زینب به پشت در چه دیده که اینگونه از این غصه خمیده بگو فضه سخن آخر چه رخ داد که رنگ از روی طفلانم پریده 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ به آخرشد علی رنج و ملالم دگر روبه وخامت رفت حالم رفیق نیمه راهت بودم ، اما تو را جان حسین بنما حلالم حرف ازحلالم کن نزن فصل خزان نیست ای نخل سبز آرزویم برگ داری این زندگی که با توچیزی کم ندارد زهراچرا پس آرزوی مرگ داری حسین جان سینه ام بیتاب باشد برادر مثل تو نایاب باشد وصیت کرده مادر, من بمیرم ببالین تو هرشب آب باشد؟ اگر نیلوفری گشته جبینم به سختی گر کنارت می نشینم امیدم بود تا که زنده هستم علی جان لحظه ای اشکت نبینم تمام عمر با خود در نبردم خجالت پیش هرچه مرد بردم بـزیـر تــازیـانـه بــود زهــرا به چشمم دیدم وکاری نکردم پس ازتو روزگار من سیاه است نگاه غربتم هرشب به ماه است توکه بودی سرم بر شانه ات بود توکه رفتی سرم بردوش چاه است چه حالی داشت زینب تا که بشنفت حسن درخواب هی با ناله می گفت بگو مادر مگر جرمت چه بوداست گل سیلی ز رخسار تو بشکفت؟ تو دیدی آن شب ای ماه یگانه چه حالی داشت حیدر زان میانه علی با دست های بسته می دید کـــه زهــرا را زدنــد بــا تــازیــانـه فدای حیدر و حال خرابش به زیر خاک رفته آفتابش غروب بی کسیِ حیدر آمد که داغ مادرم کرده کبابش نشد ازبند غم هایت گریزم کنار قبر پاکت اشک ریزم نتونستی یه شب راحت بخوابی از امشب خواب راحت کن عزیزم کاش لبخند تو رامی دید علی کاش از داغت نمی نالید علی کاش جای تو درآن شام سیاه توی تابوت تو می خوابید علی بیا بنشین علی جان درکنارم که امشب من وصیت باتو دارم حلالم کن که نزدیک است دیگر مــلاقــات مــن و پــروردگــارم (علی اکبراسفندیاری) 🔲⚫️🔲⚫️🔲⚫️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ◼️ س (3) محشـــــر شد و ديدم همه جا غوغا بود هر كـس كه حسينـــے شده بود، آقا بود والله قـــــسم هر چه خدا داد به ما از لطف حســين (ع) و مادرش زهــرا (س) بود @roze_daftari 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 فاطمه باغ گلاب است خداميداند فاطمه گوهرناب است خدا ميداند فاطمه واژه زيباست ،تعجب نكنيد كرم فاطمه درياست، تعجب نكنيد فاطمه دخترطاهاست بگو يازهرا فاطمه روح تولاست، بگو يا زهرا   ای تاج سر عالم و آدم یا زهرا از کودکی ام دل بتو دادم یا زهرا آن روز که من هستم و تاریکی قبر جان حَسَنت برس به دادم یا زهرا دریاست نبی و گوهرش فاطمه است مولاست علی و همسرش فاطمه است با آنکه حسین است پناه دو جهان او خود به پناه مادرش فاطمه است 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه دست حاجت میبرم سوی خدای فاطمه گر برای درد بی درمان مداوا طالبی رایگان درمان کند دارالشفای فاطمه عمریست رهین منت زهرائیم مشهور شده به عزت زهرائیم مُردیم اگر به قبر ما بنویسید  ما گریه کن حضرت زهرائیم ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم مامور برای خدمت زهرائیم روزی كه تمام خلق حیران هستند ما منتظر شفاعت زهرائیم 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 (شور) بی پناهیم و پناه ما تویی در دو عالم تکیه گاه ما تویی برق امید نگاه ما تویی بی نوایان را نوایی فاطمه فاطمه( یا فاطمه )2 از کرم بنما تو بیماران شفا با نگاهی حاجت ما کن روا دست ما گیرو تو در روز جزا شافع روز جزایی فاطمه 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 ز سوز دل كنم گریه برایت كه دیگر نشنوم زهرا صدایت در و دیوار خانه با نگاهم به یادم آورد آن ناله هایت (قبر) كنار تربتت اندر دل شب بود نام تو زهرا جاری از لب به خانه تا روم با دیده تر كشد ناز مرا مظلومه زینب چنان داغت دلم غمناك كرده كه دست من تو را در خاك كرده بجایت زینب مظلومه تو غبار غم ز رویم پاك كرده (زینب س) غم دوران من گردد یتیمی كه هم پیمان من گردد یتیمی من از قد كمانت حتم دارم بلای جان من گردد یتیمی 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 والا گهر تاج نبوت زهراست دردانه یک دانهٔ عصمت زهراست در عالمیان رحمت و رحمان زهراست در هر دو جهان سرور رضوان زهراست در روز جزا شفیع محشر زهراست بر عالمیان سایهٔ رحمت زهراست نوری که دهد شاخهٔ طوبی از اوست کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست یتیمان جز دو چشم تر ندارند به غیر از خاک غم بر سر ندارند چو مادر مرده ها باید فغان کرد که طفلان علی مادر ندارند @roze_daftari 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 گر نگاهی به ما كند زهرا دردها را دوا كند زهرا بر دل و جان ما صفا بخشد گوشهٔ چشمی به ما كند زهرا كم مخواه از عطای بسیارش كآنچه خواهی، عطا كند زهرا روز محشر -كه از شفاعت خویش حشر دیگر به پا كند زهرا همچو مرغی كه دانه بر چیند، دوستان را جدا كند زهرا چه شود گر زِ رحمت بسیار حاجت ما روا كند زهرا؟ مرو جانا که حیدر بی تو تنهاست همیشه سینه‌اش دریای غم‌هاست خدا بی فاطمه آخر چه سازم؟ که امید علی بر دستِ زهراست 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 تنها نه شعله و دود با نار یا علی گفت در کَنده شد از جا دیوار یا علی گفت ثانی لگد به در زد صدیقه بال و پر زد در زخم سینهٔ او مسمار یا علی گفت گر فتنه و غم فکر شکستم باشد دائم پی نابودی هستم باشد سوگند به تو اهل نجاتم زهرا تا ریشه ی چادر تو دستم باشد 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 اولاد علی گوهرشان فاطمه است در غصه و غم یاورشان فاطمه است گویند که با تاب و تعب می آیند هر جا سخن از مادرشان فاطمه است تا مهر تو را به سینه دارم زهرا در موج بلا سفینه دارم زهرا هر کس به دل خود آرزویی دارد من آرزوی مدینه دارم زهرا بی اذن تو هرگز عددی صد نشود بر هر که نظر کنی دگر بد نشود زهرا تو دعا کن که بیاید مهدی زیرا تواگر دعا کنی رد نشود 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 فردای قیامت که گرفتاری تو بی یاور و بی مونس و بی یاری تو آن قدر طرفدار تو باشد زهرا انگار نه انگار گنه کاری تو وقتی که لبت را به دعا باز کنی یا فاطمه با لطف خود اعجاز کنی فردا همگی کمیتشان می لنگد در وقت شفاعت تو اگر ناز کنی ای نام علی ذکر لبت یا زهرا ای لیلۀ قدر هر شبت یا زهرا از بهر شفاعتت دل ما کافیست یک گوشه ی چشم زینبت یا زهرا 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 افتاده راه عشق را یاری کن در فتنه روزگار دین داری کن چشمت که به ذریۀ زهرا افتاد ذکر صلوات بر لبت جاری کن جبریل امین اگر مقامی دارد در دفتر عشق اگر که نامی دارد از دولت پا بوسی زهرا باشد در پیش خدا گر احترامی دارد 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بسم الله الرحمن الرحیم... السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد ببین حرف دلت هست یا نه... در این ایام فاطمیه... ایام عزای مادرش زهرا... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد 🔹گره از مشکل پیچیده ما وا می‌کرد یه مشکلی تمام شیعیان دارند... یه درد دلی همه شیعیان دارند... 🔹کاش می‌آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می‌کرد ای کاش امام زمان ما می آمد... قبر مخفی مادر رو نشون می داد... مثل یه همچین شبها و روزهایی... شیعیان می رفتند کنار قبر مادرشون زهرا... برا قبر مادر حرم می ساختند... برا قبر مادر ضریح می ساختند.... کنار ضریح می نشستند... هی زار زار گریه می کردند... خود امام زمان روضه می خوندند... دور تا دور شیعیان می نشستند گریه می کردند... 🔹کاش می آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد حالا از سوز دلت صدا بزن... یا بن الحسن... صوتی👇 @roze_daftari دفتری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان روضه حضرت زهرا سلام الله علیها @roze_daftari روضه دفتری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت زهرا سلام الله علیها @roze_daftari
متن روضه 🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔸زائر اون شکسته سینه باشم 🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم 🔸قبر غریب مادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه... کنار قبرستان بقیع... ایام عزای زهرای مرضیه... بریم خانه امیرالمومنین... بریم عیادت مادرمون زهرا... مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه... ان شاءالله هر كی مادر داره... خدا براش نگه داره... خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده... اگه یه روزی بری خونه... ببینی مادرت حالش خوب نیست... دست و پات رو گم میكنی... اگه یه روز ببینی مادرت... به سختی داره نفس میکشه... دست و پات رو گم میكنی... انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد... امروز بعد از چند ماه... بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد... بچه ها تا مادر رو دیدند... خوشحال شدند... الحمدلله... مادر ما خوب شده... 🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم 🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی... فرمود اسماء... من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن... اگه جواب ندادم اسماء... بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم... اسماء میگه... دل نگران شدم... ساعتی بعد صدا زدم... عرضه داشتم... یا بنت رسول الله... دیدم جواب نیومد... خدایا ...چه خبر شده... چرا بی بی جواب نمیده... دوباره صدا زدم: (یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ ) جواب نیومد... وارد حجره شدم... پوشیه صورت رو کنار زدم... دیدم ای وای... بی بی جان به جانان تسلیم کردند... عرضه داشتم بی بی جان... سلام منو به پیغمبر خدا برسونید... خدایا... حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم... جواب بچه ها رو چی بگم... حسنین وارد شدند... تا اومدند فرمودند اسماء... مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند... کنار بدن بی جان مادر نشستند... حالا میخوای گریه کنی بسم الله... امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن... این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر... نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه... امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر... الان روح از بدنم جدا میشه مادر... ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها... آقاتون اومد... صورت گذاشت کف پاهای مادر.. هی کف پاهای مادر رو میبوسه... صدا میزنه... يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر... من حسینتم... با من حرف بزن... مادر... اگه با من حرف نزنی میمیرم... مادر... مادر... 🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام... از روی جنازه مادر بلند کرد... @roze_daftari اما‌... لا یوم یومِک یا اباعبدالله خوب شد اسماء تو بودی... بچه ها زهرای مرضیه رو... از کنار جنازه مادر بلند کردی... اما کربلا... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه... کشان کشان... دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند... 🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام 🔸من از کنار پیکر بابا نميروم @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت زهرا سلام الله علیها و مناجات امام زمان @roze_daftari
بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ... و یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ... 🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت می‌زند یا بن الحسن... آقای من... 🔸سیدی بازآ که پیغمبر صدایت می‌زند 🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت می‌زند علامه امینی فرمودند... مادرمون زهرا... بین در و دیوار صدا می‌زد... پسرم مهدی... 🔸مادرت صدیقۀ اطهر صدایت می‌زند 🔸بازوی مجروح زهرا چشم گریان حسن 🔸دست‌های بستۀ حیدر صدایت می‌زند این روزها... همه عالم شما رو صدا می‌زنند آقاجانم... 🔸چهارده قرن است کز قلب مزاری گم شده 🔸پهلوی بشکستۀ مادر صدایت می‌زند امشب ما هم با بی بی دو عالم هم ناله بشیم... با مادر پهلو شکسته هم ناله بشیم... یا بن الحسن... @roze_daftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها @roze_daftari
متن روضه پیغمبر اکرم فرمودند: أَلَا إِنَّ فَاطِمَهَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی خانه ی فاطمه... خانه منِ... یعنی مردم بدونید... خانه ی دخترم فاطمه احترام داره... مبادا به این خانه و اهلش بی حرمتی کنید... عرضه بداریم یا رسول الله... نبودید ببینید با این خانه و اهلش چه کردند... 🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله یا رسول الله 🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله 🔸پشت در پیرهن شعله وری گفت علـی خونه ی زهرای مرضیه رو آتیش زدند... اما به همین اکتفا نکردند... دومی نامرد خودش میگه... وقتی دیدم زهرای مرضیه... پشت در ایستاده... آنچنان به در کوبیدم... صدای ناله دختر پیغمبر... بین در و دیوار... 🔸لَگدی خورد به دَر، در که نه، دیوار شِکَست 🔸خانه لَرزید و تَمامِ تَنِ تَب دار شِکَست یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... 🔸کاش درهای مَدینه وَسَطش میخ نَداشت 🔸پهلوی زخمی او با نوک مسمار شِکَست نانجیب میگه... دیدم فاطمه با همون حال... اجازه نمیده کسی وارد بشه... میگه دستم بردم بالا... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا از روی مقنعه... آنچنان سیلی زدم... گوشواره شکست و به زمین افتاد... ناله بزن یا زهرا... 🔸بابا ببین که مادر،خورده زمین پشت در 🔸پاشیده روی دیوار ،خون پهلوی مادر 🔸وقتی مادر راه میره بابا نیگاه کن ببین 🔸کنار پای مادر خون می چکه رو زمین اگر اینجا مادر رو زدن... کربلا هم دخترش زینب رو زدند... کنارِ بدنِ بی سر برادر... نانجیبها با تازیانه... با غلاف شمشیر... ناله بزن یا حسین... 🔸چون چاره نیست میرومُ میگذارمت 🔸ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت 👇@roze_daftari دفتری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها @roze_daftari دفتری
متن روضه 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود امشب دلت رو با من همراه کن بریم مدینه... بریم خونه ی امیرالمومنین... 🔸آتش زدن به خانه‌ي مولا بهانه بود 🔸مقصود خصم، كشتن بانوي خانه بود ای وای...ای وای 🔸از آن به باب وحي لگد زد عدو كه ديد 🔸جان علی به پشت در آستانه بود روضه امشب خیلی سنگینه... شیعه تا قیام قیامت، با این مصیبت میسوزه... یه عده نامرد ریختند در خونه حضرت زهرا... (مدینه.. عجب روزایی رو دیدی) یه نامردی اومد جلو... صدازد... علی بیرون بیا... زهرای مرضیه حامی ولایته... اومد پشت درب خونه... شاید اینا ببینند دختر پیغمبره... حیا کنند برگردند... فرمود... أَما تَتَّقِی اللَّهَ؟ تَدْخُلُ عَلی بَیْتی از خدا نمیترسی نانجیب... برا چی اومدید... مگه نمیدونید... ما عزاداریم... نانجیب صدا زد: دختر پیغمبر... در رو باز کن... وگرنه خونه رو آتیش میزنم... خود نامردش نامه نوشت گفت معاویه... میدونی چه کردم... هر چی صدا زدم زهرای مرضیه در رو باز نکرد... تازیانه رو از قنفذ گرفتم واويلا... أَخَذْتُ سَوْطَ قُنْفُذٍ فَضَرَبْتُ اول با تازیانه... دختر پیغمبر رو زدم... گفتم حالا هیزم ها رو بیارید... دیدم زهرای مرضیه بازم استقامت میکنه... فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَائا سادات منو ببخشید... میگه دوباره با تازیانه به دستان مبارک زدم... صدای ناله دختر پیغمبر بلند شد... نزدیک بود دلم بسوزه... اما... یاد کینه هایی که از علی داشتم افتادم و... هر چقدر توان داشتم جمع کردم... با لگد... محکم به در زدم... همینجا بود زهرای مرضیه یه جوری ناله زد... انگار تمام مدینه زیر رو شد... 🔸کاش روز حادثه، در پشت زهرا نبود 🔸شاهد پهلوشکستن، زینب کبری نبود یا صاحب الزمان 🔸کاش وقت در شکستن، پای دشمن میشکست 🔸تا که میخ در، نشان پهلوی زهرا نبود اما معاویه... به اینا اکتفا نکردم... تا زهرا در مقابلم قرار گرفت... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا مِنْ ظَاهِر ِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْض آی غیرتی ها... طاقت دارید بگم یا نه... میگه از روي مقنعه... آنچنان سيلي زدم... گوشواره شكست و روی زمين افتاد.. (منبع: بحارالانوار، ج‏30، ص 492) چ 🔸بابا ببین که مادر 🔸خورده زمین پشت در بابا بیا ببین... مادرم رو کشتند... 🔸پاشیده روی دیوار 🔸خون از پهلوی مادر روضه من تمام... فقط همینو بگم... اگه اینجا خونه امیرالمومنین رو آتیش نمیزدند... کربلا کسی جرات نداشت خیمه ابی عبدالله رو آتیش بزنه... راوى ميگه ديدم... روز عاشورا... يه بى بى مجلله... ميان يه خيمه نيمه سوخته... هی وارد میشه... بيرون مياد... عرضه داشتم بى بى جان... دارید چکار میکنید... خيام حرم آتیش گرفته... فرمود... من داخل اين خيمه يه بيمار دارم... امام سجاد... از شدت بیماری، با صورت به زمین افتاده... میترسم بیمارم در آتش بسوزه... 🔸از آن ترسم که آتش برفروزد 🔸میان خیمه بیمارم بسوزد 🔸از آن ترسم که آتش شعله گیرد 🔸میان خیمه بیمارم بمیرد 🔸درون خیمه زین العابدین است 🔸همه دار و ندار من همین است 👇 @roze_daftari دفتری