#شب_قدر
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال این قلیل توسلات، عرض ادب، اشک ریختن و عزاداری ها رو از همه ما به کرمش قبول بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
-
#شب_قدر
#دعای_پایان_مجلس
▪️نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم اَلاَْعَزِّ الاَْجَلِّ الاَْکْرَمِ بدماء شُهَداءِنا و بِحَقِ اِمامِ زَمانِنا ده مرتبه یاالله...
▪️حاجات رو مد نظر بگیرید فرج امام زمانمون در راس همه حاجات، شفای همه مریضها
أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ
1). فرج امام زمان ما معجل بفرما.
2). قلب نازنین آن حضرت از همه ما راضی و خشنود بفرما.
3 ). این قلیل توسلات، عرض ادب، اشک ریختن، عزاداری، از همه ی ما به کرمت قبول بفرما.
4 ). توفیق درک شبهای باعظمت قدر رو به همه ما عنایت بفرما.
5 ). شب اول قبر امیرالمؤمنین به فریاد همه ما برسان.
6 ). آرزومندان عتبات و عالیات، به آرزوشان برسان.
7 ). به بیمار کربلا، مرضای اسلام، ملتمسین دعا، مریض مد نظر، شفای عاجل عنایت بفرما.
8 ). به آبروی آقامون امیرالمومنین، شر وهابیت، تکفیری ها، داعشی ها، دشمنان اسلام به خودشون برگردان.
9 ). هر که در این مجلس آمده حاجتی داره حوائج مشروعه این جمع برآورده به خیر بفرما.
10). حوزه های علمیه، مراجع عظام تقلید، رهبر معظم انقلاب در حفظ و پناه خود موید و منصور بفرما.
11 ). اموات این جمع پدران، مادران، حق داران، ببخش و بيامرز.
12 ). ثوابی از این مجلس و محفل به روح همه اموات، گذشتگان، پدران، مادران، حق داران، (#اموات_صاحب_بیت: در صورتی که مجلس در منزل برگزار شده باشد) عائد و واصل بفرما.
بالنبی و آله بخوان سوره الفاتحه مع الاخلاص و الصلوات.
#شب_قدر
#صلوات_اول_مجلس
هدیه نثار روح پر فتوح و منور، فاروق اعظم، یعسوب الدین، امام المسلمین، قاتل الناکثین و القاسطین و المارقین، قائد غر المحجلین، مرتضی، رئیس الموحدین، نفس الرسول، امن الرسول، زوج البتول، سیف الله، امیرالبرره، قاتل الفَجَره، صاحب اللواء، قسیم الجنة و النار، سید العرب، عین الله الناظره، مظهر العجائب، والد السبطین، کلام الله الناطق، المحامی عن حرم المسلمین، وارث علم النبیین، وجه الله الزاهره، صالح المومنین، رحمه الله الواسعه، کشاف الکب، صدیق الاکبر، هادی، باب المدینه العلم، خازن علم الله، میزان القسط، عروة الوثقی، مطهر، شاهد، نفس الله، حیاة العارفین، حبل الله المتین، صلوة المومنین، ولی المتقین، لسان الله، سید الوصیین، عون المومنین، بحر العلوم، ولد المحسنات، نعیم، ابن الصفا، نبأ العظیم، اسد الله الغالب، علی بن ابيطالب علیهما السلام
عنایت کنید اجماعا صلوات.
-
قدم اول:
صلوات اول
مجلس👇
#شب_قدر
#صلوات_اول_مجلس
هدیه نثار روح پر فتوح و منور فاروق اعظم، یعسوب الدین، امام المسلمین، امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
#شب_قدر
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شب_بیست_سوم_رمضان
🔸آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
🔸از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
یا بن الحسن کجایی آقا...
در این شب قدر و...
ایام شهادت امیرالمومنین...
امام زمان...
امشب میخوام اعتراف کنم...
🔸تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟!
🔸تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است
نمیدونم تا کی قراره دلت رو بشکنم آقا...
شرمنده ام مولای من...
شرمنده ام آقای من...
دیگه خجالت میکشم...
از بس که گناه کردم و...
گفتم خدایا...
بالحجه الهی العفو...
دیگه خجالت میکشم...
از بس که گناه کردم و...
هر شب قدری که رسید...
گفتم خدایا به امام زمان...
منو ببخش...
امشب اومدم بگم آقای خوبم...
🔸اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا
🔸دل مردگی و این همه ویران شدن بس است
دیگه بسمه آقا...
یا بن الحسن...
🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
جان من و پدر و مادرم فدای علی...
حالا که اسم امیرالمومنین اومد...
بزار اینم بگم آقا...
با همه بدی هام...
این شبها برای جد غریب شما اشک ریختم...
برا امیرالمومنین به سر و سینه زدم...
آقا.. ما در عزای عزیزانمون...
بیشتر از یک هفته و چهل روز سیاه نمیپوشیم...
اما در عزای جد شما...
یک عمره سیاهپوشیم...
آقا ما محبت شما رو در سینه داریم...
ما با محبت شما زنده ایم...
آقا میشه امشب...
نگاه به اعمال بدم نکنی...
نگاه به کارهای بدم نکنی...
امشب دستم خالیه...
شب قدر میخوام برم در خونه خدا...
میخوام بگم الهی العفو...
اما آبرویی ندارم...
آقا یک بار دیگه آبرو داری کن...
امام زمان...
شرمندتم هستم آقا...
قول میدم آقا...
دیگه دلت رو نشکنم...
قول میدم دیگه گناه نکنم...
🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
🔸از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است
حالا هر چقدر با آقا کار داری صداش بزن...
در این شب قدر همه به هم...
یا صاحب الزمان...
-
#شب_قدر
#شب_بیست_سوم_رمضان
#مناجات_با_خدا
🔸ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻗﺪﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ
خدایا بازم بنده گنهکارت اومده...
بازم بنده رو سیاهت اومده...
در این شب قدر...
اومدم بین بنده های خوبت نشستم...
شاید یک نگاهی هم به من کنی...
🔸ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻗﺪﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ
🔸ﭼﻪ ﺳﺎﺯﻡ ﺗﻮﺷﻪ ﻗﺒﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ
.
اگه با اينهمه گناه منو داخل قبر بگذارند. ...
بیچاره ام خدا...
به چی دلم خوش باشه...
خدایا چطوری با این همه گناه تو رو ملاقات کنم...
🔸شب قدر است و من کاری نکردم
🔸برای مرگ خود کاری نکردم
برا شب اول قبرم کاری نکردم ...
برا تنهایی قبرم کاری نکردم...
اون لحظه ای که همه عزيزانم منو تنها میگذارند...
پدر میره... مادر میره...
برادرها و خواهرها میرند...
بچه هایی که سالها براشون زحمت کشیدم میرند و...
منو تنها میگزارند...
اگه خیلی دوسم داشته باشند ساعتی کنار قبرم میشینند...
ولی قبل از تاریکی...
همشون میرند و...
منو تنها میگذارند...
خدایا... برای تنهایی قبرم کاری نکردم...
بزار اینطور بگم ...
🔸شب قدر است و من کاری نکردم
🔸امام خویش را یاری نکردم
چقدر با گناهانم دل امام زمانم رو شکستم...
خدایا امشب اومدم بگم پشيمونم...
اومدم بگم اشتباه کردم...
اومدم بگم منو ببخش...
اومدم بگم دیگه با گناهانم دل امام زمانم رو نمیشکنم...
🔸امام خویش را یاری نکردم
خدایا اگه تو منو نبخشی کجا برم...
من که جایی رو ندارم...
امشب دست خالی نیومدم...
امشب با آقام امیرالمومنین اومدم...
منو از خونت دست خالی ردم نکن خدا...
به مظلومیت امیرالمومنین الهی العفو...
به ناله های خانم زینب کبری الهی العفو...
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_بیست_سوم_رمضان
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد
🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد
ایام شهادت آقامون امیرالمومنین...
خدا میدونه، این روزها، خانه مولا، چه خبره...
نميدونم تا حالا دیدید خونه ای بابا از دست بده یا نه...
داغ بابا خیلی سخته...
خونه ای که بابا نداره، دیگه صفایی نداره..
این روزها خانه امیرالمومنین هم دیگه بابایی نداره...
🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد
🔸نصیبش ناله و آه سحر شد
اگه الان بریم خانه امیرالمومنین میبینیم...
هر کدوم از این بچه ها یه گوشه ای نشستند...
زانوی غم بغل گرفتند...
گریه میکنند...
اما من ميگم شاید اون کسی که بیشتر گریه میکنه بی بی زینب باشه...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
عرضه بداریم بی بی جان...
یا زینب کبری...
در مصیبت بابای غریب تون...
خیلی بهتون سخت گذشت...
اما دیگه شما اینجا تنها نبودید...
وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند...
به شما تسلیت گفتند...
باهاتون همدردی کردند...
اما دلها بسوزه برای دختر حسین...
کربلا... دختر ابی عبدالله هم بابا از دست داده بود...
بجای اینکه بهش تسلیت بگند...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر اومدند...
کشان کشان...
دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند...
یک وقت صدای ناله اش بلند شد...
🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست
🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست
🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل
🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست
-
#شب_قدر
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این دسته جمع به زودی زود کنار صحن و سرای باصفای آقامون امیرالمومنین علیه السلام برساند یک همچین مجلسی رو هم ان شاء الله در جوار ملکوتی اون حضرت برگزار کنیم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
-
توجه📣
فعال ترین وپربارترین کانال مولودی درایتا👌😍
#شور
#سرود
#مدح
اشعاروسرودهای جدیدبرای ، مجالس مولودی و عروسی مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف در #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین_ ع ))شادوسر افراز باشید🌺
بزن روگل هاواردکانال مولودی بشو😍
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃💐
💐🍃💐🍃
💐🍃
@ewwmajmamolodi
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
هشتک نام کانال حذف نشود
بر قامت باوقار حیدر صلوات
✨بر عزت و اقتدار حیدر صلوات
✨از محضر او اگر نجف میطلبی
✨خواهی بروی کنار حیدر صلوات
@roze_daftari
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ای شیعه مکن وحشت قبر و سکرات
تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
در وقت سوالشان بگو با دو ملک
من شیع حیدرم به حیدر صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ای ساقی کوثر ای شفیع عرصات
در شأن تو آمده فراوان آیات
امشب صلواتی است شراب نابت
جام دگرم بده به ذکر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ای عاشق هدایت جمله ممکنات
وی طالب سعادت به حیات و به ممات
خواهی که شوی تو همنشین حیدر
پیوسته به لب دار تو ذکر صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بر شیر خدا و نطق قرآن صلوات
بر مرحم جمله ی یتیمان صلوات
خیر البشر است و شاه میدان نبرد
بر جان علی(ع) به جسم و با جان صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
بر صاحب ذوالفقارْ حیدر صلوات
بر وارث بر حق امامت صلوات
خواهی که خداوند گناهت بخشد
بفرست به این امام و رهبر صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
آن ناد علی سینجلی را صلوات
✨آن شیر خدا شاه ولی را صلوات
✨بفرست اگر شیعه ی مخلص هستی
✨پیوسته ز جان و دل علی را صلوات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#روضه_دفتری
#دوبیتی_صلوات_امیرالمومنین
#التماس_دعا
@roze_daftari
مناجات و روضه شب نوزدهم ماه رمضان
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِحَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیرُ
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ
خداروشاکریم عمری باقی موندیه بار دیگه رسیدیم به شب قدر
امام رضافرمودندخودتونو خوشبو کنید بوی بدگناهان ملائکه مقرب رو ازشماها به دور میکنه هرکجای مجلسی صدامو میشنوی همه به نسخه ی امام رضا عمل کنیم دستارو از سر بیارم بالاتر
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ
الهی العفو الهی العفو
به تو رو زده روسیاهی یا الهی یا الهی
به این بی پناه یه نگاهی یا الهی یا الهی
هیشکی غیر از تو منو نمیخره
کی به جز تو از گناه ها میگذره
امشب واسطه آوردم
هیشکی غیر از تو منو نمیخره
کی به جز تو از گناه ها میگذره
واسطه ام چادر نماز مادره الهی العفو
باز بدی های منو ندید بگیر
یا کثیرَ الخَیر دلم شده کویر
یا عظیم المَن میگم انا الفقیر الهی العفو
میگه هر سحر دلِ شیدا علی مولا علی مولا
پناهم تویی مددی یا علی مولا علی مولا
شب نوزدهمه زیاداذیتت نکنم زود بریم سر اصل مطلب
امشب مهمون خونه دخترش بود
اونایی که دختر دارن میدونن دختر بعدازاینی که ازخونه ی بابا بره یه روز میبینی هی بهت زنگ میزنه میگه اینو بگیر اونو بگیر این کارو انجام بدیم اینجوری دکور خونمونوبچینم بهش میگی چه خبره میگه نمیدونی فردا قراره بابام بیاد
مثل امشب امیرالمومنین مهمون خونه دخترش بود،برا باباش سفره پهن کرد،فرمود دخترم این شیرو ازتو سفره بردار،نون و نمک و خرما باشه حرفم اینجاست خانم میگه دیدم بابام هی میاد توحیاط هی راه میره،اومدگفت بابا حالا بعدیه عمری اومدی خونه ما چرا حالت دگرگونه،یه نگاه به سرتاپاش کرد،گفت بابا ازاون وقتی که اومدم دلم برا مادرت تنگ شده،خانمامیفهمن چی دارم میگم،یه بابانگاه به دخترش میکنه یادمادرش می افته گفت دخترم ازاون موقعی که اومدم دلم داره برامادرت پرمیزنه تونمیدونی امشب چه شبیه
آهم امشب خبر از این دل خون بار دهد
غربت شاه نجف سینه ام آزار دهد
آسمان دیده نشو آیه استرجاعش
بعد سی سال به دل وعده دیدار دهد
بازهم بادل زینب بخدا عشق نساخت
آرزو داشت شبی برپدرافطاردهد
آن سحرزمزمه ای برلب مسجدافتاد
ترسم این وصل به دستِ دل من کاردهد
دیداصلا باباش اون بابای همیشگی نیست گفت چراهی دست به محاسنت میگیری هی میگی انالله و اناالیه راجعون
یه نگاه بهش کرد گفت بابا دیگه شبای آخرمه
آروم آروم اومد از حیاطِ خونه بره
اینجوری نقل کردن میگن مرغابی ها اومدن جلو پای امیرالمومنین،
مولا تادیداین مرغابی ها اومدن یه نگاه به دخترش کرد سفارششونو کرد گفت بابا مواظب اینها باش بهشون آب و غذا به وقت برسون
آروم آروم قدم برمیداشت
اومد رسید تودهانه ی در بعضیا نوشتن پَرِ شال مولا به درگرفت،برگشت آروم این پَرِ شال عبارو ازقُلاب در جداکرد تکیه داد به در هی نگاه به در کرد اینجا علی بین درو دیوارنگاه میکرد هی میگفت فاطمه،یاداون لحظه ای افتاد فاطمه اش بین درو دیوارخورد زمین
آروم ازخونه اومد بیرون،قهرمان خیبر قدم برمیداره به سمت مسجد،رسید داخل مسجد رفت بالای ماذنه شروع کرد به اذان گفتن امشب آخرین صدای اذان علی ازمسجدکوفه بلنده،اذانوگفت اومد پایین دیداون نامرد کنارمسجد خوابش اومدآروم بیدارش کرد تانگاش به علی افتاد خودشو جمع و جورکرد گفت پاشو دیگه وقتشه دیگه خسته شدم رفت تومحراب
همچین که ضربه رو زد مولا باصورت خورد به زمین،فزت و رب الکعبه،نوشتن اول ازهمه امام حسن رسید تومحراب(پسربزرگ این خانواده است،تاریخو نگاه کنی امام حسن مثل امشب ۳۷سالشه)
حضرت سر بابارو گرفت توبغل شروع کرد گریه کردن
یه نگاه بهش کرد گفت پسرم چرا گریه میکنی حالا گریه هات درپیشه،بهش گفت گریه نکن حسین داره میاد،اینجای روایت میفرمان تواون حالت خون زیادی ازامیرالمومنین داره
میره حضرت فرمود بابامنو یه کناری ازمسجد جابدید شمانمازو ادامه بده مبادا بخاطر منه علی نمازصبح مردم بمونه
لذا امام حسن نمازو ادامه داد،زیربغل های باباروگرفتن آروم آروم دارن میان خونه،
(اینی نبوده که فکرکنی توخونه کسی خبرنداشت که چیشده اما اینا ناموس خداهستن کسی ازخونه بیرون نمیاد)اماخانم زینب پشت در هی ازاون طرف حجره به اون طرف میره چیشده چرا بابامو نمیارن چرا دیرکردن؟یهو دیددارن درمیزنن،امیرالمومنین فرمودمنورها کنیدزیربازوهامو رهاکنیدامام حسن عرض کردبابا شماخون زیادی ازتون رفته فرمودمیدونم اما اگه خواهرت ببینه منو تواین حال میترسم صدای شیون زینب بلندشه بخونم براتون گریه کنا
ادامه👇👇
بگم یاامیرالمومنین اینجا نگران بودی صدای شیون مُخدرات بلند نشه آقا
(هرجاداری صدامو میشنوی برااین روضه بلندبلند گریه کن) فرمود مباداصدای شیون زنهاو دخترها بلند بشه
بگم آقا یه چند جا سراغ دارم صدای شیون این زن و بچه بلند شد،کجابود؟
اولیش اون جایی بود که علی اکبررفت توخیمه وداع کنه دیدصدای شیون زنا بلند شدعلی رو ازخیمه آوردبیرون
دومی اون جایی بود که اباالفضل زمین خورد دیدن حسین دست به کمر گرفته داره برمیگرده یه جا اونجا که عمودخیمه رو خوابوند صدا شیون زنها بلند شد
یه جا دیگه اون جایی بود که بچشو رو دست گرفت،همه دیدن حسین داره التماس میکنه یه ذره آب بهش بدیدصدای شیون زنها بلند شد
بسم الله الرحمن الرحیم
همه این شیونهارو هنوز حسین زنده بود
امامن بااین آخری کاردارم
عاشورادم دمای غروب یه وقت صدای شیون زنها بلندشد،خانم دوید،دیدهیچ محرمی براش نمونده،بگم دوید سمت خیمه امام سجادگفت چه کنیم همه دامنها سوخته همه لباسهاسوخته صدازدعمه جان علیکن بالفرار
همچین که شروع کردن فرارکنن یکی از این بچه ها تودودو آتش یهو نگاش افتادبه زره باباش،دیدن داره میدوه اون طرف
کجاداری میری گفت بابام داره میاد
همچین که دود رفت کناردید زره بابا تن یه نامرد دیگست اینقدر باتازیانه زد
آخ نزن منو
آخه باباشو غارت کردن هرجایی بگو یاحسین
#نوزدهم
@roze_daftari
#روضه_دفتری
#رباعی_های_شهادت_امام_علی_ع
#امام_علی_شهادت
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
منـادی زد نــدا اهــل زمـین را
علـی گـــویـد اذان آخــریـن را
علی میرفت تاکه لحظه ای بعد
ز خون دل کند رنگین جبین را
شبی از آسمانم ماه می رفت
یتیمان را ز سینه آه می رفت
چه حالی داشت وقتی دیدزینب
علی با پای لرزان راه می رفت
پدرجان ازچه حال زار داری؟
رخ زرد و دو چشـم تـار داری
چـرا بـابـا بــه وقــت راه رفتـن
چو مادر دست بر دیوار داری؟
تمـاشا کـن فلـک ظلـم زمیـن را
علی ازخون دل شسته جبین را
بگــردی در زمیــن و کهکــشانها
نیــابـی چــون امیـرالمـومنـین را
فـدای زینـب واَمَّـن یُجیب اش
نمــوده نــذر بـابـای غـریب اش
نمی داند علـی حـاجت روا شد
جوابش کرده مولا راطبیب اش
فلـک دیــدی امیـرالمـومنـین را
زخونهای دلش شسته جبین را
یتیمی با فغان و ناله می گفت
چـــرا کشـتید امـــام نــازنیــن را؟
عـدو تـاکـه نشـسته درکمینت
بــه محـراب عبـادت زد زمینت
تمام خون دلهایی که خوردی
بـه یکباره روان شد بر جبینت
حسین تــاب غـم و هجـران نـدارد
و زینــب نـــالــه اش پـــایـان نـــدارد
طبیب آن شب بگوش مجتبی گفت
مــریـض تــان دگــر درمـــان نـدارد
درد و غم های دلت شدبی عدد
تا نشد سقف سرت سنگ لحد
در گــــرفتـــاری و دلتنــگـی بـگـــو
یـــا علــی ابـــن ابیـــطالــب مــــدد
ز قلب خسته خیزد نـاله و درد
فقـیری در خــرابـه نـاله می کرد
کجـایی نـاشناس کیسه بردوش
کســــی نــــان یتیـــمان را نیـــاورد
بنال ای دل که دردم ماندنی شد
کتـاب غصـه هـایـم خـوانـدنی شد
چــه دشــوار اسـت رنـج نـا امیدی
مـــریـض زینــب آخــر رفتـنی شــد
شبی بــاد خــزان زد بــر گـل یــاس
زهـم پاشیده شـدکـانون احساس
حسین یک نــالـه زد داد از یتیـمی
ولـی آتش بجــان زد اشـک عبـاس
چـــرا بـــابـــا جبیـــنی زرد داری؟
درون سیـنه آهـی سرد داری
چرا لب می گزی بابای خوبم؟
الهـی مـن بمــیرم درد داری...
امیــرمـــؤمنــان از خـــانـه مـی رفـت
چـه مظلـومانه ازکـاشـانه می رفت
دل شـب مثـل زهـــرا همسـرخــود
بــه روی شـانـه مخفیانه می رفت
اگـر چــه تــا بــه کــوفــه ره درازه
بیــاییـد کـه خـداهم چـاره سازه
پــــی یــــاری فــــرزنــــدان حیــــدر
رویـم امشب بـه تشـییع جنـازه
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@roze_daftari
#روضه_دفتری
#بنال_ای_دل_که_کوفه_بی_صفا..
#امام_علی_شهادت
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
بنال ای دل که کوفه بی صفا شد
دلم تنگ اذان مرتضی شد
بنال ای دل که فرزندان زهرا
شدند ماتم نشین داغ مولا
بنال ای دل عزیزان پیمبر
ازاین غم میزنندبرسینه وسر
بنال ای دل علی هم مخفیانه
چو زهرامی شودتشییع شبانه
حسن جانش بنالدباصدافغان
خداحافظ خدا حافظ پدر جان
بنال ای دل کــه نالیدن ثـوابـه
حسین ازغصه امشب دل کبابه
بــرای خــاطـر کلثـوم و زینـب
بنالیم از سویدای دل امشب
نفـس هـای علـی بـالا نیاید
دگـر زهـرا بـه استقبالش آید
سئوالی دردلم چون کوه درداست
مگر کوفه علی با توچه کرداست؟
علـی کـه از جوانی تا به پیری
شده کارش ز مردم دستگیری
دل شب کوچه ات را رهگذر بود
یتیمان تـو را همچون پـدر بود
علی کز آه طفلان تو تب داشت
بدوشش کیسه نان ورطب داشت
چه نفرین هاشنید ازکودک و پیر
خـدایـا داد مــا را از علی گیر
علـی نفـرین شنید و دید آزار
میان کوچه سرمی زد به دیوار
سـزای خـدمتی بـس صادقانه
نبود ای کوفه اینسان ظالمانه
دل مـولا زتـو لبـریـز درد است
ولی درحق تو نفرین نکرد است
بدرد آورده ای قلب زمین را
چرا کشتی امیرالمومنین را؟
عزیزانش از این غم در فغانند
یتیمی درد بی درمان بخوانند
کفن تاکرده ای مولای من را
زدی آتش ز غم قلب حسن را
دلت آمد بگریانی حسینش؟
وبنشانی بـه مــاتـم زینبینش
مگر درسینهٔ تو نیست احساس؟
چسان راضی شدی خون گریدعباس
چقدر ای کوفه شهر پر ز دردی
هر آنچه که دلت میخواست کردی
بیـا بهـر رضـای حـق تعــالـی
دگر با بچه هایش کن مدارا
ولی«مداح» رسدزینب به پیری
از اینجا می برندش به اسیری
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@roze_daftari
#روضه_دفتری
#خدای_بنده_پرورم_اینجا_نیام_کجا_برم
#مناجات
🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴
خدای بنده پرورم ،اینجانیام کجا برم
بازم گدای این درم،اینجانیام کجا برم
اُدعونی اَستَجِب لَکُم،خودت یادم دادی خدا
عفو توگشته باورم،اینجانیام کجا برم
آی خدای گنه کارا،من اومدم که بکِشی
دست نوازش به سرم،اینجانیام کجا برم
میدونم ای خدای من،ازهمه مهربونتری
حتی زمادر پدرم،اینجانیام کجا برم
گدای سر بزیرتو،اشک ندامت میریزه
ببین تو دیده ترم، اینجانیام کجا برم
خودت به ماامیددادی،که ناامید شدی بیا
دل شکسته میخرم،اینجانیام کجا برم
ببین که مثل یتیما،سرم روزانوی غمه
من سوگوارحیدرم،اینجا نیام کجا برم
توروبحق حسنین،به اشک وآه زینبین
ببخش ما را زکرم،اینجا نیام کجا برم
«مداح»دل شکسته را،بحق مرتضی ببخش
ای ازهمه عزیزترم، اینجا نیام کجا برم
🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@roze_daftari
#روضه_دفتری
#دوباره_شب_شد_گرفتم_احیا
#مناجات
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
دوباره شب شد گرفتم احیا
بــه حـقِ قــرآن بــه آل طـاها
بـه حـق احمـد بـه حـق زهرا
نظـر بـه مـا کـن دَمـی خـدایا
ببخشـا مــا را بـه شـاه نجف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
اگرچه من توبه هاشکستم
ولـی گـرفتـی خـدا تو دستم
بــه درگـه تـو امیـد و بستم
محب زهـرا و حیـدر هستم
گنـاه مـن از همــه مُضــاعـف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
چـه سازم آخـر،بگـو تـو یارب
دگـــر شــدم از، گــنه لبـــالــب
به حق خون حسین امشب
تو بگذر از مـا بـه جان زینب
بــه لـب تشنـگانِ وادیِ طَـفّ
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
بـــه حــق عبــاس و ایـــده ی او
دو دســت از تــن بــریـده ی او
به چشم درخون کشیده ی او
بـــه فـــرق از هـــم دریـــده ی او
که پاره پاره شده چو مُصحَف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
به آن یتیمی که گشته نومید
پـدر پـدر گفت گـرسنه خوابید
ســر پــدر تــا بـــه دامنـش دیــد
دگـــر از ایــن غصــه بــر نتــابیـد
بـه جـان شیرین کـه داد ازکف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
بـه روی مـــاهِ حســین سـوگـند
بــــه آه آهِ حســـین ســـوگــــند
بـــه قتلــگاه حســین ســـوگـــند
بــــه آن نگـــاه حسـین سـوگند
بـــه کــــربـلا کـــن مــــرا مُشَــرّف
الهی العفو 🤲 الهی العفو
🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲🌴🤲
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@roze_daftari
#روضه_دفتری
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای آقا جونم، امشب کجا قرآن به سر
می گیری؟
آیا تو کوفه هستی ، کربلا هستی ، شنیدید ، وقتی همه رو صدا کرد بالای مأذنه قرار گرفت ، مناجات کرد ،
بعد موقع اذان صبح شد ،
▪️الله اکبر ... صداشو همه مردم کوفه شنیدن ، "به امام حسین آگه به اعتقاد خود من و تو باشه ، امشبم شماها صداشو شنیدید اومدید اینجا" وقتی اومد به نماز ایستاد ، همچین که به سجده رفت ، شنیدید کاری کرد نانجیب ،
ابن ملجم صدای همه عالمیان ، سماوات ، ارضی بلند شد ، با جبرییل ناله زدن ... الله اکبر ؛
وقتی صدای امیرالمؤمنین بعد از ضربه بلند شد
"فزت و رب الکعبه"
قربون تو آقای غریبم ، یه وقت صدای جبرئیل میان زمین و آسمان بلند شد ،
▪️صدا زد به خدا علی رو کشتن ، این صدا رو زینب شنید ، حسنین شنیدن ، به سرعت دو تا آقا زاده ها سمت مسجد ، وقتی رسیدن دیدن محراب مسجد پر از خونه ...
ای علی علی علی ..."
نون و نمک بخور ولی به زخم من نمک نزن
یه شب که مهمون منی،حرف سفر به من نزن
شبیه مادرم شدی،تو نیمه جونم می کنی
سلام میدی به مادرم،دل نگرونم می کنی
دل تو بی قرار زهراست ...
همش دلت کنار زهراست ...
چشام به چشمات گره خورده
چشات به انتظار زهراست
بابا بابا بابا بابایی ...
بابا بابا بابا بابای تنها ...
امون از ین رفتن تو ...
امون ز برگشتن تو ...
میخ در التماس می کرد ...
بابا ، به پیراهن تو ...
صحبت میخ در شد و
بازم دلم شد پر غم
بیا بیا ،به یاد مادرم
روضه بخونیم برا هم
یادم نرفته مادر افتاد
شاخه ی یاس پرپر افتاد
دیدم که زانو هات میلرزید
تا روی مادرم ، در افتاد
با گریه ایستاد دوباره نگاهش کرد
تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد
گیسو کشید دخترش ، اما چه فایده
زینب به جای فاطمه خیلی تلاش کرد ...
شمشیر تا میان دو ابروی صورتش
طوری نشسته بود نمی شد جدا کرد
ای روزگار،ای روزگار،آخر علی را زمین زدن
باید از ین به بعد جگر را فداش کرد
وقت وصال بود دوباره خضاب کرد
وقت خضاب خون سرش را حناش کرد
عرضم تمام و التماس دعا بچه ها داخل گلیمی بابا رو جمع کردن ، با سر غرق خون آوردن سمت خانه ، چند قدمی خانه گفت بچه ها بزارید خودم با پای خودم بیام ...
آگه زینب منو با این حال ببینه ، میمیره ...
دختر طاقت نداره سر خونی بابا رو ببینه... 😭
گـــــــریز👇👇
میخوام بگم علی جان کجا بودی بالا تل زینبیه ، والشمر جالس علی صدره ... "😭
#امیرالمومنین_دودمه
#دودمه
کشته شد در مسجد کوفه امیرمومنان
تسلیت صاحب زمان
فاطمه آید به استقبال او قامت کمان
تسلیت صاحب زمان
#امیرالمومنین_دودمه
#شب_نوزدهم_دودمه
#دودمه
آن غلافی که به کوچه بازوی زهرا شکست
واومصیبت زین عزا
تیغ آن محراب کوفه فرق حیدر را شکست
واومصیبت زین عزا
#قاسم_نعمتی
@majmaozakerine