فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد#دانشمند
موضوع:حرمت ماه رمضان
🌾✨🔸🌾✨🔸
🌷 امام صادق (علیه السلام) :
☘ بعد از مرگِ ڪسی به او هیچ پاداشی نمیرسد ، مگر در سه چیز :
💠 صدقهای ڪه در زنده بودنش جاری ساخته است مانند : پلی ڪه ساخته و هنوز استفاده میشود.
💠 سنتے را احیاء نموده باشد تا زمانی ڪه به آن سنت عمل میشود.
💠 فرزند صالحی ڪه برای او استغفار مینماید.
📗 الامالی شیخصدوق
#ماه_مبارك_رمضان_ماه_نزول_قرآن
نورِ علم و معرفت در پرتوِ قرآن بوَد
این چراغِ رهنما آیینه ی پاکان بُوَد
مُصحف بی ریب و تردید است و نورِ متقین
آیه هایش رهنمای فطرتِ انسان بوَد
شهدِ جان شیرین نما با خواندنِ آیاتِ او
این کلامِ آشنای خالقِ سبحان بوَد
گر به حکمت طالبی رو کن به قرآنِ کریم
آیه های حکمتش در سوره ی لقمان بوَد
رهنمای جانِ مشتاقان به سوی معرفت
تا که بشناسی خدا را بهترین برهان بوَد
نعمتِ بی حدِ او را غایت و اندازه نیست
ذکر یادِ نعمتش در سوره ی رحمان بوَد
هم شفاعت می کند هم می دهد جامِ شفا
جامِ شادی بخشِ او از چشمه ی رضوان بوَد
شرحِ هر آیاتِ او از ابتدا تا انتها
وصفِ توحیدِ خدای قادر و منّان بوَد
سفره ی گسترده ای دارد به پهنای فلک
ای خوشا حالِ کسی بر سفره اش مهمان بوَد
دفترِ پاکش تجلّیِ شهودِ داور است
پس بخوان این نغمه را چون روشنیِ جان بوَد
کام شیرین می شود از طعمِ جان افزای او
در شهودِ کردگار آیینه ی عرفان بوَد
سفره های رحمتش کون و مکان را در بَر است
هر چه خواهی می دهد گر جانِ تو خواهان بوَد
چون چراغِ روشنایی را بر افرازی به جان
چرخش پروانه ها بر گردِ او حیران بوَد
سینه ها را از تجلّی نور باران می کند
جویبارِ رحمتش پُر از گل و ریحان بوَد!
#التماس_دعا
#هستی_محرابی
🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾
🍃يَا مَنْ إِلَى ذِكْرِ إِحْسَانِهِ يَفْزَعُ الْمُضْطَرُّونَ
اي آن كه درماندگان به ياد كرد احسانِ تو امان جويند🍃
امشب که در نزدیکیِ آن بارگاهم
راهم بده آنجا که خیلی بی پناهم
بی تابم از دوری شبهای مناجات
غمگینم از سنگینیِ بارِ گناهم
در خود اسیرِ آرزوهای خودم من
عمریست غافل از توام در اشتباهم
ای نور و ای قدوس و ای ماهِ شبِ قدر
پیدا شد از نورِ مناجات تو راهم
گرمِ کراماتِ شب و روزت دلِ من
محوِ تماشای صفاتِ تو نگاهم
آنقدر دورم از تو که می سوزم از هجر
آتش به عالم می زند تاثیرِ آهم
آری عیانی من ببینم یا نبینم
آرامِ جانی من بخواهم یا نخواهم!
#هستی_محرابی
غریب تنها
شب جمعه ست به دل ها غوغاست
زائر قبر شریفش زهراست
باز انگار خود عاشوراست
روی تل زینب کبری تنهاست
قد او کاش نبیند دشمن
به علی و به حسین و به حسن
یوسفش در وسط گودال است
ته گودال میان چال است
نیزه باران شده و بی حال است
در شلوغی چقدر پامال است
یارب این نیزه نگیرد به دهن
به علی و به حسین و به حسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه (با اینکه پیکر پسرش بوریا شود)
✨ مراسم مناجات شب اوّل ماه رمضان
سهشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۰
#حاج_محمود_کریمی
🔰 حرم #امام_رضا (علیهالسّلام)
🍃✨امام_حسین علیه السلام
46.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌾زمزمه # کجایی ، کجایی؟
شـب سوم# ماه مبارک رمضان
جمعه۲۷فروردین۱۴۰۰ ۳رمضان۱۴۴۲
مداح #حاج محمدرضا طاهری
#روضه وفات ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها
#سید رضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از غصههای تو نفسِ آسمان گرفت
در ماتم تو حال دل عاشقان گرفت
ای باغ و بوستان پیمبر نگاه کن
رو به خزان شدی و دلِ باغبان گرفت
بانو بمان که پشت و پناه نبوتی
تو سوختی که شمع رسالت توان گرفت
تا پایِ مرگ رفت پیمبر هزار بار
هر بار هم به لطفِ نگاه تو جان گرفت
تنها تویی که عشقِ پیمبر شدی و بس
دلدادۀ تو بود و دل از دیگران گرفت
آنقدر گریه کردهای از ترس قبر که
جسم تو را عبایِ نبی درمیان گرفت
گفتم عبا چرا غزلم روضه خوان شده
زهرا رسید و با غزلِ من زبان گرفت
ای تشته لب حسین .. ای بی کفن حسین ..
ایوای بیعبایی و .. بی پیرهن حسین ..
شکر خدا که قسمت تو یک عبا شده
مادر ؛ حسینِ من کفنش بوریا شده
زهراست روضه خوانُ خدیجه ست گریهکن
آرام چشم تَر شده را بست گریه کن
میسوخت در حرارت دستانِ فاطمه
گفت ای رسول ! جان تو و جان فاطمه
زن هایِ این قبیله همه بدتر از هماند
دلسوزهایِ فاطمه در بِینشان کماند
میترسم از کنایه و زخمِ زبانشان
مردانشان که پست ترند از زنانشان
میترسم ابر تیره بیفتد به رویِ ماه
زهرای من تحمل سیلی ندارد ، آه
برگ گل است، مثل نسیم است دخترم
نگذار حس کند که یتیم است دخترم
در عمرِ خویش هرچه بلا بود دیدهام
جانانه جورِ فاطمه را هم کشیدهام
نگذار حال و روز گلم مثلِ من شود
دیگر مباد قسمتِ او سوختن شود
چون چاره نیست میروم و میگذارمش
بعد خدا و تو ، به علی میسپارمش
نمی خواستم تا اینجا برم اما بزارید بگم :
قلبم ز چشمانِ ترش آتش گرفته
بر حال و روز مضطرش آتش گرفته
می آید آن روزی که یاسم در گلستان
گلبرگ هایِ پرپرش آتش گرفته
قرآن ناطق بینِ کوچه دست بسته
در صحنِ خانه کوثرش آتش گرفته
زینب به چشمان خودش میبیند آنجا
دار و ندارش ، مادرش آتش گرفته ...
تا اینجایِ روضه رو عرض کردم که بی بی به اسماء فرمود : اسماء تو برا زهرایِ من مادری کن.اسماء هم همه جا با بیبی حضرت زهرا بود ، همه جا براش مادری کرد .. هم شب زفاف ، هم پشت درِ خونه .. این دو جا برای این خانم مادری کرد ... هر مادری بود همین دوجا میومد ، چون اولی شب زفافه ، مادرا دوست دارن همه شبِ زفاف باشن ، دومیش هم موقع وضعِ حمله ... دوست دارن باشن .. نوه شون رو بغل بگیرن ... اما یه جاست مادرا نمیان ، میدونی کجاست؟ اونجاییِ که میخوان بدن دخترُ غسل بدن .. اما اونجا هم اسماء اومد کمک امیرالمؤمنین ... گفت آقا تنهاست ...
اسماء بریز آبِ روان
بر رویِ گلبرگ گلم ...
حیفم میاد نگم با این ناله ت ، امشب پیغمبر خودش بدن حضرت خدیجه رو غسل داد و کفن کرد ، از طرف خدا کفن اومد. اما .. پیغمبر یه بدنِ سالم رو غسل داد...قربون اون آقایی برم که یه یهو اسماء دید سر به دیوار گذاشت ، دیگه غسل نمیده ... چی شد آقاجان؟! اسماء دست به دلم نذار .. هرچی آب میریزم .. خودت نگاه کن داره هنوز خون آبه میاد ... از این ناراحتم فاطمه م هیچی بهم نمی گفت .. هی میدیدم شبا این پهلو به اون پهلو میشه .. هی میدیدم میخواد دستشُ بیاره بالا موهایِ زینبُ شونه کنه نمیشه .. اما حالا فهمیدم ...دستِ گداییتو بیار بالا ، به حضرتِ زهرا الهی العفو ....