eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
329 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
امام هشتم عليه السلام به نامه‌ي يكي از زائران امام هشتم علیه السلام ✨🍀🍁✨🍀🍁 آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالي اشرف مازندران نقل كرد در زماني كه حاجي ملا محمد اشرفي از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف ( بهشهر ) زندگي مي‌كرد، من يك بار عازم زيارت حضرت رضا، عليه السلام شدم . براي خداحافظي و امر وصيت نامه‌ي خود خدمت ايشان رفتم و چون دانست كه به زيارت ثامن الائمه عليه السلام مي روم، پاكتي به من داد و فرمود : « در اولين روزي كه به حرم مشرف شدي، اين نامه را تقديم امام رضا عليه السلام كن و در مراجعت جوابش را گرفته، برايم بياور.» با خود گفتم : يعني چه ؟ مگر امام رضا عليه السلام زنده است كه نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد كه اين مطلب را به ايشان بگويم و اعتراض نمايم . هنگامي كه به مشهد مقدس رسيدم، در اولين روز زيارت، براي اداي تكليف نامه را به داخل ضريح انداختم . بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجي را كه گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش كرده بودم . بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم كه ناگاه صداي مأموري بلند شد كه زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند . وقتي نماز زيارت را تمام كردم، متحير شدم كه اول شب چه وقت در بستن است ؟ ولي ديدم كسي جز من در حرم نيست ! برخاستم كه بيرون روم، ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شكوه و جلال از طرف بالا سر با كمال وقار به سوي من مي آيد . همين كه به من رسيد، فرمود : حاجي ميرزا حسن ! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان و بگو : آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب در اين فكر بودم كه اين بزرگوار كه بود ؟ كه مرا به اسم خواند و پيغام داد يك مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند فهميدم كه اين حالت مكاشفه بوده است . وقتي به وطن مراجعت كردم، يكسره به خانه مرحوم حاجي اشرفي رفتم تا پيغام امام عليه السلام را به وي برسانم همين كه در را كوبيدم، صداي حاجي از پشت در بلند شد كه : « حاجي ميرزا حسن ! آمدي ؟ قبول باشد . آري : آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب سپس افزود:« افسوس ! كه عمري گذرانديم و چنان كه بايد و شايد صفاي باطن پيدا نكرده‌ايم !» (3) 
  اي نفست چاره‌ي درماندگان               جزتوكسي نيست كس بي‌كسان       چاره‌ي ما ساز كه بيچاره‌ايم                گر توبراني، به كه روي آوريم      يار شواي مونس غمخوارگان               چاره‌ كن اي چاره‌ي بيچارگان    قافله شد، بي كس ما ببين                اي كس ما بي‌كسي ما ببين          پيش تو با ناله وآه آمده‌ايم                    معتغذر از جرم و گناه آمده‌ايم
عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي كرامت به وي 🥀🌾🌿🌸🥀 آيه الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سال‌ها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود : « مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،‌سجده‌ي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شده‌ام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالب‌تر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري مي‌كشيدم، بي‌درنگ شفا مي‌يافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماري‌هاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .» آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشه‌ي چشمي به ما كنند؟
مـرگ یک کودک و زنـده شدن دوبـاره پس از چند ساعت توسط امـام رضـا علیه السلام 🌿💫🌾🌿💫🌾🌿 خاطره از عبدالله: روزی پیرمردی به همراه دختری که رویش را با چادر پوشانده بود و وی را روی زمین می‌کشید وارد صحن روضه منوره حضرت رضا شد. جلوی او را گرفتم و پرسیدم با این وضع کجا میخواهی بروی. جواب داد این دخترم است و برای گرفتن شفا به محضر حضرت می‌برم. با درخواست من صورتش را باز کرد و شگفت زده دیدم که وی مُرده است و بی روح می‌باشد. برای اطمینان بیشتر به چند نفر از خادمان خانم گفتم که او را معاینه کنند و بعد از معاینه یقین حاصل شد که علایم حیاتی ندارد و از دنیا رفته است. با عصبانیت به پیرمرد گفتم که‌ ای مرد تو حرم را با غسال خانه اشتباه گرفته ای. امام رضا مُرده زنده نمی‌کند بلکه مریض شفا می‌دهد و آن هم اگر مصلحت باشد. با التماس و تضرع فراوان پیرمرد به من گفت که اجازه بدهید او را به حرم ببرم، آخر این که برای شما ضرری ندارد و اگر هم شفا نیافت، برمیگردم و دفنش می‌کنیم. دلم به رحم آمد و با خود گفتم حداقل برای زیارت وداع اجازه دهم که او را داخل حرم ببرد. بعد از ساعتی دیدم ولوله‌ای در حرم به پا شد و با چشمان خودم دیدم که آن دختر مرده زنده شد.
هشتم علیه السلام و ماجرای تشییع جنازه امام رضا علیه السلام 🌿🌿🌿🌿 موسي بن سيار كه از ياران حضرت رضا عليه السلام است ،‌مي‌گويد : « ‌روزي همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهاي طوس رسيديم صداي ناله و گريه‌اي را شنيدم . من به جست و جوي آن رفتم . ناگاه ديدم جنازه‌اي را مي آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچه‌اي كه به مادرش مي‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند : « هر كس جنازه‌اي از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك مي‌شود » وقتي جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روي سينه‌ي او گذاشتند و فرمودند :« فلاني ! تو را بشارت مي‌دهم كه بعد از اين ديگر ناراحتي نخواهي ديد .» (1) عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را مي‌شناسيد، در حاليكه اينجا سرزميني است كه تا كنون در آن گام ننهاده‌ايد امام عليه السلام فرمود: موسي ! مگر نمي داني كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه مي‌شود. اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندي كه رو به سوي آنان مي‌كند، مورد توجه قرار مي‌گيرد و حاجتش به نحو شايسته‌اي برآورده مي‌گردد
راه فقط یکی بیشتر نیست - @Maddahionlin.mp3
2.09M
🍃✨🍀راه فقط یکی بیشتر نیست بسیار شنیدنی حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دریا بنگرُم دریا ته بینُم باامام زمان عجل الله فرجه الشریف محمودکریمی ✨🍀🔸🌾✨🍀🔸🌾
4_5980986725571234290.MP3
6.48M
ام به دامِ غم.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ حاج حسین سازور 🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️
ام به دامِ غم.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ حاج حسین سازور 🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️ افتاده ام به دامِ غم روزگارها آشفته ام ز سرزنشِ بی شمارها در هر گذر نگاهِ غریبانه داشتم ماندم به پایِ عاشقیِ بی قرارها من خُلف وعده در رهِ عشقت نمیکنم هر جمعه آمدم به مسیرِ قرارها غیر از تو رو جانب عالم نمیکنم هستند در کمینِ من آخر نگارها تنها بهارِ فاطمه‌ای ای نگارِ من رسوا شدند در غم تو سر به دارها نام تو برده‌اند و به وصلت رسیده‌اند آن عاشقانِ در صفِ شب زنده دارها *میگه رو قله‌ های بازی دراز زخمی،خسته و بی حال افتاده بودم خونِ زیادی ازم رفته بود، هیچ پناهی نداشتم، یه باره به زبانم جاری شد یا صاحب الزمان .. تا گفتم دیدم بالاسرم ایستاده حضرت، سرِ منو به زانو گرفت .. همچین که دستِ مبارکشُ لمس کردم همه‌ی درد از بدنم رفت .. از آن عطرِ وجودش مست شدم دیگه چیزی نفهمیدم .. یه وقت چشم باز کردم دیدم در آن مرکزِ درمانی ام؛ حالا سال هاست آرزو میکنم به بارِ دیگه آقامو ببینم ..* از یک دعایِ نیمه شبِ خادم درت حاجت روا شدند هزاران هزارها عمرم به سر رسیده تو آقا نیامدی شاید که رجعت است قرار و مدارها هر شب برای غربتِ تو گریه میکنم شد لاله زار زِ اشکِ من این شوره زارها فرموده است امام رضا فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ *حالا که از حرمش دور افتادیم بلند گریه کنیم .. حالا که ما رو راه ندادن از این راهِ دور زیارتش میکنیم .. قربونِ حرمت برم آقاجان ..* فرموده است امام رضا فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ باشد قرار کربُبَلا فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
پناه و ملجأ فقیران و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی جواد مقدم 🌾🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀 حرمت پناه و ملجأ فقیرانِ قبله قلب همه مردم ایرانِ واسه من یه افتخاره سند خاکِ وطنم به نام سلطان خراسانِ این شبها تو صحنت پره زائر پره حاجتمنده باز داره یک زائر با هزار امید دخیل میبنده از راه دوری اومده و از همه جا دل کنده دوست دارم، حضرت سلطان دوست دارم، شاه خراسان ـــــــــ سایۀ محبتت رو سرمه همیشه تو دلم مهربونیت زده یه عمری ریشه تو خودت از همه بهتر میدونی که نوکر سالی یکبار نره مشهدالرضا نمیشه میباره بارون کرمت روی سر زوّارا باز دارن نقاره میزنن به عشق تو ای آقا کاش باشه روزیمون اربعین کربُبَلا ان شاءالله دوست دارم، حضرت سلطان دوست دارم، شاه خراسان ـــــــــ با تو میشه تو هوای عاشقی قدم زد میشه از یه حس خیلی فوق العاده دم زد من به جرأت میتونم بگم که با تو میشه لحظه لحظه خاطرات خوبی رو رقم زد دستم تو دستاته میشه گفت آخرتم تضمینه وقتی تو اربابی چقده نوکریتون شیرینه میدونم این شبها مادرت داره منو میبینه دوست دارم، حضرت سلطان دوست دارم، شاه خراسان
Moghadam_Babolharam_net.mp3
1.89M
پناه و ملجأ فقیرانِ.. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی جواد مقدم 🌾🥀🌾🥀🌾🥀
Hanif_Babolharam_net (2).mp3
7.3M
غم گَر گنهکارُ .. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ حاج حنیف طاهری ▪️🌿▪️🌿▪️🌿▪️🌿
غم گَر گنهکارُ .. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ حاج حنیف طاهری 🌿▪️🌿▪️🌿▪️🌿▪️ چه غم گَر گنهکارُ نامه سیاهم علی ابن موسی الرَضا داد راهم امام رئوفی که عالم فدایش کرم کرده داد از عنایت پناهم *من کجا مشهدت کجا، حرم تو کجا؟.. ببین چه قدر این آقا بزرگه! خدا وکیلی هر کی خودش نگاه کنه، آقا چقدر بزرگه ، نه که ما خوبیم، نه اینکه ما پول داریم،نه اینکه ما قدرت داریم میایم حرمت نه؛ تو آقایی ما رو میاری، لطف توئه چرا؟* زِفعلم نپرسید که کاهل خطایی به رویم نیاورد من روسیاهم سراپا شدم غرقِ دریایِ رحمت نگویید دیگر که غرق گناهم همه روی گردانده بودند از من رضا کرد با چشم رحمت نگاهم کنم ناز دیگر به طوبی و سدره که در بوستان ولایت گیاهم به جز دامن آل عصمت نگیرم به غیر از رضای رضا را نخواهم *هر کی اینجوری میره حرم خوش به حالش* چو می خواست راهم دهد از کرامت عطا کرد سوز دل و اشک و آهم اگر خار بودم اگر پست بودم رضا داد قَدرم رضا داد جانم اگر کوه عُصیان بُوَد روی دوشم اگر گشته کاهیده تن مثل کاهم شدم خاک پای امام رئوفی که بر شهریاران کند پادشاهم گدایم،گدایم، گدایم، گدایم گدای علیِ بنِ موسی الرضایم ــــــــــ خوشا آن غریبی که یارش تو باشی قرارِ دلِ بی قرارش تو باشی خوشا آنکه تنها تو را دوست دارد چه خوشتر اگر دوستدارش تو باشی زِ بیداد پاییز هم غم ندارد هر آن دل که باغ و بهارش تو باشی بر آن محتضر می برم رشک هر شب که شمع شب احتضارش تو باشی خراسان حریم حرم هاست، آری حریمی که پروردگارش تو باشی خوش آن خانه بر دوشِ دور از دیاری که هم خانه و هم دیارش تو باشی خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنرش تو باشی *یه نگاه کرد به گنبد امام رضا گفت: این همه زائر دارن باهات حرف می زنن، هر کی یه چیزی میگه، یکی میگه مادرم مریضه، یکی میگه خونه میخوام، قرض دارم، حاجت دارم، هر کی یه جوری حرف می زنه* خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی *همه دارن با امام رضا حرف می زنن یکی دم پنجره فولادِ، یکی صحن گوهرشاده، یکی صحن عتیقه، هر کی یه جوری داره حرف می زنه درد و دل می کنه درداشُ میگه، مادرم مریضه این گرفتاری رو دارم ،یک لحظه از ذهنش خطور کرد که آقا این همه دارن هم زمان باهات حرف می زنن جواب این همه مردمُ چجوری میدی؟ یه وقت پرده ها رفت کنار، دید کنار هر زائر یه امام رضاست، سر فرصت داره حرفاشونُ گوش میده ..* خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی خوشا آن تهیدست بی برگ وباری که در این چمن برگ و بارش تو باشی خوشا آنکه یک عمر پروانه ات شد که یک لحظه شمع مزارش تو باشی بوَد ناز بر لاله زارِ خلیلش کسیکه را که بر دل شرارش تو باشی شعاری به پیشانی خود نوشتم خوشا آنکه تنها شعارش تو باشی گدایم،گدایم، گدایم، گدایم گدای علی بنِ موسی الرضایم ما را به کسی جز تو نظر عیب بود کوبیم اگر درِ دگر عیب بوَد * هرکی روزیِ محرم میخواد، گریه کنای امام حسین جمع شدن دور هم.. آقا جان !* با دست تُهی آمدنم عیبی نیست با دست تُهی رَوم اگر عیب بوَد *یه نگاه کرد به دور و اطراف با حرم پیغمبر وداع کرد امام رضا، با همه اهل و عیالش وداع کرد، سوار بر ناقه شد فرمود: من دارم میرم پشت سرم گریه کنید .. گفتن آقا خوبیت نداره پشت سر مسافر گریه کنن، فرمود اون مسافری که امید به برگشت داره .. من دیگه مدینه برنمی گردم، من دیگه مدینه رو نمی بینم .. دیگه همه می دونن یعنی چی این حرف .. یابنَ شَبیب اِن کُنت باکیا لِشیء فَابکِ لِلحُسین هیچی برا مرد سختر از این نیست بخواد بره خداحافظی کنه زن و بچه ش تو محاصرۀ اوباش باشن .. کس ندید در عالم این چنین گرفتاری شه رود به میدانُ و زن کند جلوداری کشته شد اگر شاها عباسِ علمدارت من به جای عباست میکنم علمداری راوی دشمنِ، میگه همچین که زن و بچه ریختن دور و برِ مرکبِ ابی عبدالله، یه صحنه ای دیدم دلم آتش گرفت دیدم حسین رو مرکب نشسته یه دختری هم جلو آمده هی میگه بابا تشنگی داره منو میکشه
Moghadam_Babolharam_net_2.mp3
3.22M
رضا دوایِ دردا.. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی جواد مقدم 🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁
رضا دوایِ دردا.. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی جواد مقدم 🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁 امام رضا دوایِ دردایِ بیشماره هرکسی داره حاجت پیش آقا میاره آقا اگرچه روسیاهم و بدم به پنجره فولادیِ تو رو زدم منم کبوتری که جلد مشهدم خیلی بیقرارتم، خیلی بیقرارتم .. تو حرم همیشه حال من خوشه دوری از شما گدارو میکُشه بطلب منو که دیگه وقتشه خیلی بیقرارتم، خیلی بیقرارتم .. «امام رضا امام رضا ..» محبت تو مولا همیشه بی حسابِ یه لحظه دوری از تو برایِ من عذابِ من که دوست دارم تورو قدِ خدا آقا کبوترم رو گنبدِ طلا چی میشه ضامنم بشی امام رضا یار مهربون من، یار مهربون من .. از غذایِ حضرتی به من بده خوش بحال اونی که مشهد اومده تا حرم دلش دوباره پر زده یار مهربون من، یار مهربون من .. «امام رضا امام رضا ..» اسم شما همیشه میون سینه قابِ بهشت من همین جاست تو صحنِ انقلابِ آقا من از شما فقط شفا میخوام نگاه به این گدای بی نوا میخوام دوباره اربعین یه کربلا میخوام قربون وفای تو، قربون وفای تو .. آب سقاخونه آب زمزمه هر چی از خوبیت بگم بازم کمه نظری آقا به حق فاطمه قربون صفایِ تو، قربون صفای تو .. «امام رضا امام رضا ..» از داغ تو نشسته داغی میون سینه کشته تورو آقاجون این سوز زهر کینه تورو خدا رو خاکا دست و پا نزن بیا و مادرت رو هی صدا نزن آتیش به قلب غصه دار ما نزن یار نیمه جون من یار نیمه جون من بمیرم که زار و خون جگر شدی روی خاک حجره محتضر شدی بمیرم شکسته بال و پر شدی یار نیمه جون من یار نیمه جون من «امام رضا امام رضا ..» 🍁🥀🍁🥀🍁🥀🍁
غربت ایلده زار ئولورم بالا ▪️▪️🌾▪️▪️🌾▪️▪️ ▪️🌾 حضرت امام رضاعلیه السلام  با صدای حاج علی زلفی تبریزی . علی زلفی تبریزی . . غربت ایلده زار ئولورم بالا زار و دلفکار ئولورم بالا آخرین نفس حالیمی پوزوپ درد انتظار ئولورم بالا . زهر کین قراریم آلمیش گوزلریم یولوندا قالمیش . اولموشام ملول و خسته باشیمی گل آل دیز اوسته . شیونیم چخار سمایه سسلورم سنی هرایه . واویلا واویلا . اوغول جواد یاماندی درد انتظار اورک غمیم یوزومده اولموش آشکار . انیسیم بالا طبیبیم بالا . . . . . رسمیدور که غربتده جان ویرن دم به دم دوشر یادینه وطن منده یوللارا باخورام بالا گل گتور الینده منه کفن . یوخدی بیرجه غمگساریم یاندی قلب داغداریم . بالا جان یتوب دوداقه یانورام غم فراقه . ای مودتیم ودادیم باشیم اوسته گل جوادیم . واویلا واویلا . اوغول جواد یاماندی درد انتظار اورک غمیم یوزومده اولموش آشکار . انیسیم بالا طبیبیم بالا . . . . . . زهر آجی فراق آجی بیکسم جانه دویموشام جانیوه قسم جان کنیشلیقی منه سخت اولار راحت اولمارام سنی گورمه سم . اولدی قامتیم خمیده گل هرایه نور دیده . سینه ده واریمدی حسرت یاندیرار منی بو غربت . من غریب و زار و مهجور تیره دن قبیله دن دور . واویلا واویلا . اوغول جواد یاماندی درد انتظار اورک غمیم یوزومده اولموش آشکار . انیسیم بالا طبیبیم بالا . . . . . گردش زمان همت ایتمدی مرغ دیل چخوب سیره گیتمدی گویلومه دوشوب مرقد رضا (زلفی ام) الیم طوسه یتمدی . نولی یول دوشیدی طوسه ایدم اول ضریحی بوسه . عاشقان واریم سفارش عرض حال و بیرجه خواهش . یاد ایدون من حزینی دلشکسته و غمینی . واویلا واویلا . اوغول جواد یاماندی درد انتظار اورک غمیم یوزومده اولموش آشکار . انیسیم بالا طبیبیم بالا
میلم کشیده مژده ی مهمانی ام دهند 🌾✨🍁🌾✨🍁🌾✨🍁 بر حضرت امام رضا علیه السلام با آرزوی زیارت کربلا محمود ژولیده . میلم کشیده مژده ی مهمانی ام دهند جایی کنار یار خراسانی ام دهند . این بار می روم که بخواهم ز محضرش یکبار هم اقامت طولانی ام دهند . عطر بهشت بوی خوش حضرت رضاست از عطر او ترنّم رضوانی ام دهند . باید ز گرمی نفس یار بهره برد تا بارقه ز نفحه ی رحمانی ام دهند . یا لایق نگاه کریمانه ام کنند یا لااقل بصیرت ایمانی ام دهند . هر روز اگر تلاوت آیات می کنم دارم امید توشه ی قرآنی ام دهند . باید دل از دو رنگی و از کافری برید تا اهل بیت رنگ مسلمانی ام دهند . حالا طلب، زیارت مخصوصه می کنم تا در حرم توجّه عرفانی ام دهند . وقتی عزیز فاطمه همسفره ی گداست سامان چنین به بی سر و سامانی ام دهند . دنیا به اعتبار رضا می شناسدم گر انتصاب شیعه ی ایرانی ام دهند . کارم اگر به مهر رضا با صفا شود تا سال بعد نامه ی نورانی ام دهند . غیر از می دو ماهه که مستم نمی کند خواهم که باده ای ز پریشانی ام دهند . هر دم دلم کنار دلی خسته می نهم در بین روضه گریه ی طوفانی ام دهند . ما را ز گریه، منصب منّا شدن رسد برتر ز شأن و رتبه ی سلمانی ام دهند . صبح و مسا به کرب و بلا گریه می کنم شاید جواز یاری میدانی ام دهند . دارد شب شهادت من دیر می شود آیا شود که جام جمارانی ام دهند . دل را اگر به یوسف زهرا دهد دلم درک مقام یار خراسانی ام دهند . جان مرا برای رضا آفریده اند روزی رسد اجازه ی قربانی ام دهند
ای طوس با جلالت وی خاک مشکبو 🌿🥀▪️✨🌿🥀✨▪️ ارض طوس شهادت غریب الغربا حضرت امام رضا علیه السلام گریز به شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام مرحوم صحاف تبریزی . ای طوس با جلالت وی خاک مشکبو ایلر ستون جلالتیوی جنّت آرزو . خاک رهوندی دیدۀ عشّاقه توتیا غبطه ایدر بو شوکتوی عرش کبریا . کعبه یرینده یوخدی بو عزّ و بو مرتبت مخصوصدور سنه بو جلال و بو مرحمت . باعث همین جلالتیوه بیر وجود دور مسجود خلق عالم و دریای جود دور . آغوشه چکموسن او مقدّس وجودی سن محبوب ذات حقّیدی شاهنشه زمن . بیر نازنین وجود که حقّینده بارها فرمایش ایلیوب بو سوزی ختم الانبیاء . بیر پاره ای منیم جگریمدن آدی رضا مدفون اولور دیار خراساندا برملا . هر کیم زیارت ایلیه اول قبری فرشده گویا زیارت ایلیوب اللّهی عرشده . شخصی سئوال ایتدی امام جواد دن ای شمس آسمان ولا شاه ممتحن . جدّون حسین زیارتی افضلدی یا آتان فرمایش ایتدی سائله سلطان انس و جان . وار دور آتام امام رضانون زیارتی جدّیم حسین زیارتینه فضیلتی . ایلر طواف قبر حسینی صباح و شام هر بیر مرام و مقصدیله جمله خاص و عام . شوط ایلمز امام رضا قبرینی مگر اون دورت وجوده قائل اولان پاک شیعه لر . قبر شریفی وقفه دی زوّاره روز شب زوّارینون مقامین ایدر انبیا طلب . یا ثامن الائمه و یا ملجاء الامم ای معدن سخاوت و وی منبع کرم . قربان اولوم جلالتیوه عز و شأنو هر گون چخاندا گون دوشنور آستانوه . منظوری خاک بوسیدی مقصودی کسب نور ای مدفن شریفی حقیقتده رشک طور . حیران قویوب عقولى بو شأن و جلالتون الدن آلوب قراریمی شوق زیارتون . قبرون دوشنده یاده دولور دل ملال لن گوز کاسه سی لبالب اولور اشک آل لن . مدّ نظرده جلوه لنور لیل و النّهار اول روضۀ مقدّس او ایوان زرنگار . بی اختیار آخار یوزیمه اشگ حسرتیم قبر شریفون اولمادی بو وقفه قسمتیم . قورخوم بودور اجل یتیشه عمر قورتولا قلبیمده اولما راضی بو بیر حسرتیم قالا . گورسم نولور بو جَمعله ای شاه محتشم بیرده او قبر پاکیوی آغوشه چکمیشم . دلدن گیدر نه نوعله بو داغ حسرتون یاددان چخا محالیدی بیر آن مصیبتون . سالدوقجا درد محنتیوی یاده آغلارام گلّم صباح و شامده فریاده آغلارام . یاد ایلرم او ساعتی ای سبط مصطفی احضار ایدوب حضورینه مأمون بیحیا . وارد اولاندا مجلسه سن ای شه انام دوردی ایاق اوسته چوخ ایتدی احترام . یر ویردی اوز یانندا او بی شرم روزگار دلده نهان عداوتنی قیلدی آشکار . بیر خوشه زهردار اوزوم آلدی او دم اله دوشدی تمام عالم امکانه غلغله . اولدی مقام قدسده قدّوسیان ملول جنّتده باشین آچدی اوغول وای دیدی بتول . شرم ایتمدی خدادن او معبود دشمنی تکلیف ایدوب امامه او مسموم خوشه نی . عرض ایلدی نه یاخشی اوزومدور عم اوغلی جان میل ایله مندن اولما بو نوعیله بدگمان . مأمونه باخدی حسرتیله بر غریب امام فرمایش ایتدی ایلمه قتلیمده اهتمام . معذور دوتگلان منی چوخ ایلمه جفا شاید بهشت میوه سی بوندان لذیذ اولا . غربتده اولما راضی چخا عرشه شیونیم اهل عیالیمون گوزی یوللاردا وار منیم . اصرار ایدوب ز بسکه او ملعون نابکار مجبور میل ایدوب نئچه دانه او شهریار . زهر ایلدی اثر دل نور هدایته تغییر تاپدی رنگی دوشوب اوزگه حالته . گول تک سارالدى سولدی جمال منوّری دوغراندی غنچه لبلری یاندی جگرلری . دوردی ایاقه مجلس مأموندن او دم چکدی عبانی باشینه سلطان غم حشم . قلبین اوؤشدوروردی گوتوردوقجا هرقدم دلدن چکردی آه جگر سوز دمبدم . راوی بو ماجرایه أباصلت دور دییَر گوردوم عبا باشیندا گلور سیّد بشر . پوزقوندی حالى قلب شریفینده اللری مسموم ایدوبله بلدوم او سبط پیمبری . زهر جفا الیندن آلوب اختیارینی سلب ایلیوبدی طاقت و صبر و قرارینی . گاهی گلور گهی دایانور ایلور آہ و زار اشکی آخور عذارینه چون بارش بهار . تا صحن خانیه یتشوب شاه دین پناه حسرتله باخدی ساق و صولا چکدی دلدن آه . سسلندی گل دایانما اباصلت انتظار باغلا قاپونی فرشلری ایله هم کنار . اهل وفایه منده وفامی نشان ویروم جدّیم حسین کیمی یوزی توپراقدا جان ویروم . فرض ایلدیم مریض سن ای حجّت خدا شاید سنون عیادتیوه بیر گلن اولا . فرمایش ایتدی سینمی بو تیر غم دلور آخر غریبی گورماقا غربتده کیم گلور . ایتدیم کنار فرشلری دولدوروب گوزین قویدی کمال حسرتیله توپراقا یوزین . بی اختیار اولوب کسیلوب صبر و طاقتی یاندوردی کایناتی امامون او حالتی . حسرت گوزی مدینه ده قلبینده التهاب سالدی خیاله اوغلی جوادی ایدوب خطاب . . گل ای من غریبه بو غربتده یار اوغول حسرت گوزوم یولوندا قالوب انتظار اوغول . ای نور دیده قلبیمون آرامی هارداسان اولموش ایشیق گونوز گوزیمه لیل تار اوغول . قالمور او قدری من گوزی یوللاردا جان ویرم گل آیریلوق زمانیدی گل عُذار اوغول . آخر نفسده بیرده گوروم گول جمالوی جان بر لبم یتوبدی دم احتضار اوغول . خوشدور اوغول دیزینده آتا باشی جان ویره
قویما منی بو حسرتیله دل فکار اوغول . نه وار باجیم یانیمدا نه بر یار نه حبیب نه دردیمی بلن نه اولان غمگسار اوغول . غربت ولایت ایل غمی دشمن شماتتی آگاهدور بو حالیمه پروردگار اوغول . مأمون بیحیانی گوروم کامه یتمسون حق ایتمسون او سنگدلی کامکار اوغول . بیر ظلم ایدوبدی سالدی منی اختیاردن قلبیمده قالمادی داخی صبر و قرار اوغول . دوغراندی زهر کینله یاندی جگرلریم اودلاندی جسم و جانیم اولوب شعله بار اوغول . جان ویرمه میش یتور اوزیوی باشیم استونه اولموش نظرده پیک اجل آشکار اوغول . هنگام وصل گیچدی یتوب موسم فراق یوخ دلده درد فرقتیوه اصطبار اوغول . . بسکه اوغول اوغول دیدی مسموم زهرکین توکدی عذاره اشکینی آرتوردی شیونین . . بوغملو ماجرانی اباصلت ایدر بیان گوردوم که صحن خانه ده بیر هاشمی جوان . الده عمامه باشی آچوق دیده اشگبار دلدن گلوب نوایه چکر آه شعله بار . عرض ایلدیم او نوگل باغ وفایه من اولدون بو صحن خانیه داخل نه نوع سن . فرمایش ایتدی ایلمه سن اوزگه بیر خیال بیر آن واحد ایچره که خلّاق ذوالجلال . شهر مدینه دن ایده طوسه منی روان باغلی قاپونی آچماقا قادردی بی گمان . بیلدوم که نور دیدۀ شمس الشّموسدور آرام جان و صبر دل شاه طوسدور . یعقوبه ایستدیم یتورم قالما انتظار غم ائتمه گلدی یوسفون ای معدن وقار . گوردوم آلوبدی دیزلری اوسته آتا باشین بی فاصله توکر یوزینه قانلو گوز یاشین . سوز نهانی قلب بتولی کباب ایدر گویا غریب آتاسینا بیله خطاب ایدر . . ای زهر کینله جگری دوغرانان بابا اهل و عیالینه گوزی حسرت قالان بابا . اولسون غریب جانوا جانیم فدا سنون ای درد غربتیله اولان باغریقان بابا . قان اولدی باغریم آچ گوزون اوغلون جواده باخ ایلر نه نوع گور باشون اوسته فغان بابا . گلدیم مدینه دن باشون اوسته باش آچماقا دیندیر بو دل شکسته نی ای مهربان بابا . باخدوقجا حالوا جگریم اود دوتار یانار بی اختیار اولور یوزه اشگیم روان بابا . مأمون دون سنی بیله بیر حالته سالوب اؤز رحم سیزلقین وئره کامل نشان بابا . انگور زهرداری سنه نسگل ایلدی فریاده گلدی آغلادی قان قدسیان بابا . اؤد ووردی قلب فاطمیه باغ خلدده آچدی باشینی خاتم پیغمبران بابا . قویدی بالاوی یتیم اول ستم شعار بو زهر ویرمدی سنه بیر گون امان بابا . اهل عیالوون گوزی یوللاردا انتظار یثربده قالدى ناله کنان موکنان بابا . جدّیم حسین کیمی قوری یرلرده جان ویروب اولدون غریب و بیکس و بی خانمان بابا . . حسرتله آچدی گوزلرینی اول غریب امام بیر آه چکدی توکدی یوزه اشگ لعل فام . گوردی او حالده باشی اوسته جواننی آغوشه چکدی جان کیمی آرام جاننی . سوندوردی اشگ چشمله نار فراقنى قویدى اوغول دوداقنه قانلو دوداقنی . تفویض قیلدی اوغلونا سرّ امامتین بیر آنیده تمامه یتوردی وصیّتین . جان أوسته بیرده قول بویون اولدی آتا بالا تاپشوردی جان او حالتیله سبط مصطفی . غربتده جان ویرنده شه طوس دل غمین اوغلین یانندا گوردی آچان وقته گوزلرین . . ///  /// . گلدی بو یرده بحر ملالیم تلاطمه گوزده مجسّم اولدی حسین ابن فاطمه . خوشدور وئرنده جان آتا اوغلین گوره ئوله اما حسین نه چکدی دل ایستر اونی بُوله . میدان کربلاده الى بئلده دل ملول قان ایچره گوردی جان ویروری نوجوان اوغول . سلب اولدی صبر خاطر سلطان دیندن بی اختیار آتدی اوزین عرش زیندن . جان اوسته سالدی بیر نظر آرام جانینه یدّى قدم سوروندی یتوب نوجوانینه . ای وای اوغول دیدی یوزینه توکدی گوز یاشین توپراقلار اوستن آلدی دیز اوسته اوغول باشین . پاک ایتدی گرد طرّۂ عنبر فشاننی بیرده دوداقینون دیشینون سیلدی قاننی . بو یرده اعتقاد ایلیوب شیخ شوشتری دوشموشدی احتضاره گورن وقته اکبری . باخدوقجا جسمینه باشنا اود دوتوب یانوب گوردی وجودی تیغیله صد پاره دوغرانوب . باشی قلجلانوب بویانوب قانه خطّ و خال گلدن لطیف جسمی اولوب یرده پایمال . آغوشه چکدی جان کیمی اول ماه طلعتی دلده ولیک سونمدی نار و محبّتی . قلبی قرار دوتمادی دلدن گیدوب توان قویدی یوزین اوغول یوزینه شاه انس وجان . گل عارضینده ظاهر اولوب حال احتضار آز قالدی مرغ روحی قفسدن ایده فرار . پیغمبر اوغلی قالدى نه حاله خدا بلر بیرده او حالی اوغلى ئولن بیر آتا بلر . قالدى نه دیزده قوّتی نه دلده طاقتی جان تاپشوران دمیدی حسینون او ساعتی . گوتدی اوغول یوزیندن او دم یوز فغانیله اولدی آتا محاسنی آغشته قانیله . قویدی اوغول باشین یره فرزند بو تراب یوز دوندروب جوانلارینا ایلدی خطاب . حمل ایلیون خیامه بو صد پاره پیکری گوزلور یولین آناسى قالوب یولدا گوزلری . گر چه بو قانه باتماقنا دلخوشام اوزوم توپراقلار اسوته قویمیون امّا گوره گوزوم . جدّیم شبیهی دور بو دل آرام مه لقا گونلر ایوینده قالماقنا أولمیون رضا . باخدوقجا قانلو پیکرینه اود دوشر دله میدانه حقّى وار آناسی باش آچوق گله . قرآن کیمی وجودین ایدوبلر ورق ورق خندان اولوب یر اوسته قزل گلدی بیر طبق
بیکس آناسی عمله لری گوز تیکوب بولا ناچار خیمه گاهه گرک نعشی حمل اولا . امر امامیله او جوانان گل عذار اول قطعه قطعه جسمی عبا ایچره یغدیلار . بیر نحویله جنازه نی یردن گوتوردیلر چوخ چوخ مشقّتیله خیامه یتوردیلر . خندان اولان او دسته گلی قویدولار یره عورت اوشاق کنیز و خانم دگدی بیر بیره . شور و نوا و غلغله افلاکه سالدیلار یکسر او دوغرانان بدن اطرافین آلدیلار . دولدی فغان و شیون و فریادیله خیام گویا حرمسرا و قیامت ایدوب قیام . باشین آچان فغان ایلین زلفینی یولان قارداشی اوغلى قانه باتان باغریقان اولان . جمله ئولنلرین هامی یاددان چخاتدیلار وا اکبرا صداسنی عرشه اوجاتدیلار . سوز دلی سکینه نون آفاقی داغلادی قارداش جنازه سین باسوب آغوشه آغلادی . پوزدی دوباره حالین او قلبی یانقلارین بیربیر کناره چکدی او پیکان سنقلارین . سو سپدی اشک چشمیله نار فراقنه قویدی یوزین یوزینه دودافین دوداقنه . عرض ایتدی قانلو گوزلرون آچ بیر اویان على دور گور اولوب ننوع باجون باغریقان على . هانسی شل اولموش ال سنی بو حالته سالوب دلدن توان و طاقت و آرامیمی آلوب . گورسون سکینه پیکریوی یرده چاک چاک قارداش نه نوع ایلمسون اوز اوزین هلاک . حسرتله قانلو گوزلریوه گوزلریم باخار قانلو گوزوم یاشی یوزه بی اختیار آخار . ای کاش على ئولیدی بو غم مبتلا باجون بو نوعی گورمییدی سنی بینوا باجون . اهل حرم سیزیلتسی وا اکبرا سسی درده گتوردی خاطر سلطان بیکسی . فرمایش ایتدی زینبه اول وارث خلیل ای غملریم شریکی جوانیم اولوب قتیل . لیلا حیا ایدور گله سن گیت باجی گتور یوخ حالی دوت الیندن اوغول نعشینه یتور . ویردی همین که رخصت او سلطان ممتحن بولمم نجه چخاتدیلا لیلانی خیمه دن . قولتوقلارینا گیردی خانمار فغانیله دولموشدی جام دیده لر اشگ روانیله . یوزده سرشگ آلى یانان قلبیده الى هر دم دیردی واولدا وای اوغول على . بیردن ایاقلاری سورونوردی او حالیلن یتدی اوغول جنازه سنه چوخ ملالیلن . بیر آه چکدی قلب بتوله سالوب شرار دوتدی یوزین حسینه او بانوی باوقار . چوخ چوخ ادبله عرض ایدوب ای وارث خلیل قربانوی قبول ایلسون خالق جلیل . بو کوفیان شقاوتنی ایتدیلر بروز جدّون شبیهی اکبری ئولدوردیلر سوسوز . دوندی اوغول جنازه سینه سالدی بیر نظر دیز تیتردی اورک دوگونوب آخدی اشگ تر . پروانه تک دولاندی اوغول باشنا آنا آز قالدی غصّه دن جگری اود دوتوب یانا . بی اختیار باشدان او دم گوتدی معجرین آغوشه باسدی جان کیمی صد پاره اکبرین . باشدان ایاقه پیکرینه باخدی آغلادی یاندی اوغول قانین یوزینه یاخدی آغلادی . گاهی اؤپردی گوزلرینی گه دوداقلارین گه سینیه باساردی باشین گه ایاقلارین . سسلردی ای امید پناهیم جوان اوغول دور گور قالوب نه حاله اوغولسوز آنان اوغول . قان اولدی غصّه دن جگریم آچ گوزن اویان قویما على بو قدری اوغ ولوای دیسون آنان . گلّم باخاندا پیکرویوه نی کیمی دله قان آغلاسام ئولنجه یری وار بو نسگله . بسکه وروبلا یاره بو بی رحم لر سنه جسمون اولوبدی رشک گلستانه گلشنه . هر رنگ گل آچوبدی بو صد پاره پیکرون زیبنده منظر اولموش عجب یاره پیکرون . بلبل کیمی فغانه گلوب ایلرم نوا لیلا چتین تاپا بیله گلزار باصفا . چکدیم اگر چه من على بیر عمر زحمتون جان دلیله ایلدیم عالمده خدمتون . گوز پرده سینده یر سنه ویردیم صباح و شام شیرین یوخی گیجه گونوز اولدی منه حرام . صد شکر گیتمدی على زحمتلریم هدر ویردی نهال زحمتیم آخرده خوش ثمر . ایتدون عزیز فاطمیه جانوی فدا مقصودیم اولدی حاصل اله گلدی مدعا . دوغراندی گل کیمی بدنون اولدی بندبند زهرا یانندا اولدوم على منده سربلند . «صحاف» ویرمه مطلبه طول ایله اختصار جنّتده سالدی قلب بتوله بو غم شرار . آغلا حسینون اکبرینه اولما دل ملول بیشک اولور جزاده بو خدمتلرون قبول . بیر اعتقاد پاکیله هر صبح و شامده گل ناله و فغانه عزای امامده . هر کیم حسینه آغلیا صدقیله بی گمان البتّه باشی اوسته گلور جان ویرن زمان 🌿✨🥀▪️🌿🥀▪️✨
ابابصير از✨🍃# امام صادق عليه السلام: هنگامي كه دلتان نازك شد وشكست پس دعا كنيد. بدرستيكه قلب انسان تا خالص نشود، رقيق و نازك نميشود(رقت قلب نشان اخلاص است) 📕عدة الداعي ص١٢٧ 🌾✨🥀 دلتان شكست براي فرج امام عصر عليه السلام و حوايج گرفتاران دعا كنيد.
امروز برای غربت میوۀ دل ثامن الحجج ، امام جواد گریه کنید ، امام رضا (ع) فرمودند : پسرم (جواد) به جور و ستم کشته خواهد شد ، اهل آسمانها بر او خواهند گریست ۱ بگو آقا ترا به جان جوادت نظری به این مجلس ما کن . درست امام حسن مجتبی هم در خانه غریب بود ، همسرش قاتلش بود،اما پرستاری چون زینب کبری داشت، کنار بسترش ابی عبدالله بود ، قمر بنی هاشم بود . اما قربان غربت امام جواد ، کسی کنار بسترش نبود ، هی صدا می زد جگرم ، آیا به او آب دادند ؟ نه والله ، آن زن ملعونه دستور داد کوزه های آب را جلوی چشمش شکستند ، مثل جدش حسین تشنه جان داد ***** امشب باید یه جوری دل امام جواد علیه السلام رو بدست بیاری،همه ی اهلبیت یه طوری روضه ی مادر رو خوندن،اما هیچ کدوم مثل امام جواد علیه السلام، توی چهار ساله گی روضه نخوندن. گفت دیدم هی رو زمین می کوبه،پهلوی امام رضا، هی میگه:می کُشمتون، آتیشتون می زنم،امام رضا علیه السلام فرمود:عزیز دلم،چشات دو تا کاسه ی خون شده،چه کسی رو می خوای بکشی،چه کسی رو می خوای آتیش بزنی،یه نگاه به امام رضا کرد، عرضه داشت بابا من یه سئوال از شما می کنم، بابا گناه مادرم چی بود؟ چرا مادرم رو زدند ؟اگه می خوای دل امام جواد رو بدست بیاری،چند خط از زهرا بخونیم. برگ آلاله کجا سیلی نا مرد کجا یه پدر وقتی بخواد بچه رو آروم کنه،شبها براش قصه میگه،از روز اول جوادش رو آروم میکرد،میگفت:پسرم،یه روزی مدینه،ریختن در خونه مون رو آتیش زدن،برای همین بود هی میزد روی این خاک ها،موفق دوید ،گفت:امام رضا، جواد خورده زمین داره گریه میکنه،حضرت،اومد گفت:عزیز دلم چی شده این جور گریه میکنی؟گفت:بابا الان خوردم زمین،پهلوم درد گرفت.آخ مادر……. هر جا نشستی بلند صدا بزن یازهرا @nohevarozechahardahmasomsoghandi
روضه امام جواد علیه السلام ✨▪️🥀✨▪️🥀✨▪️🥀 امروز امام رضا عزا دار است ، اگر با دیده دل نگاه کنی امروز ثامن الحجج گریان است در غم میوۀ دلش جوادالائمه ، بگو آقا آجرک الله ، آخر روز شهادت میوۀ دلش امام جواد ، جوان از دست داده آن هم جوانی مثل جواد الائمه ، در شهر غربت ، با لب تشنه ، در حجره در بسته ، بگو امام رضا میوۀ دلت را با لب تشنه شهید کردند . اما کربلا جوان امام حسین علی اکبر را از دم شمشیر و نیزه ، تا حسین فاطمه ناله علی اکبررا شنید با عجله آمد، یک قدری امام حسین به آن بدن نگاه کرد نشست کنار بدن ، سر علی را به دامن گرفت ، دلش آرام نشد ، سر جوانش را به سینه چسبانید دلش تسلی پیدا نکرد ، همه دارند نگاه می کنند ببینند حسین با علی اکبر چه می کند ، یک وقت دیدند خم شد صورت به صورت علی گذاشت ، هی صدا می زد ، میوۀ دلم علی . لب گشا حرف بزن ، من به فدای سخنت مخفی از عمه تو ، بوسه زنم بر دهنت ***** از همین جا دلت را روانة آن حجره ای کن که امام جواد میان حجره افتاده بود، از سوز زهر به خود می پیچید، امّا کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفائی همسرش بود، بمیرم برات آقا، محرمی نداشتی، چه کشید جواد الائمه، آن ساعتی که دید امُ الفضل دَرِ حجره را بست ، کنیزانش را جمع کرد و گفت : شادی کنید تا کسی صدای نالۀ امام را نشنود، بعدِ شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب قرار دهند، اما کبوتر ها می آمدند بالهاشون را به هم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد، اما عاشقان امام جواد، این بدن دیگه برهنه نبود، این بدن دیگه بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود. رحمت خدا بر این ناله ها، ای دلهای آماده، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه که داری دردو دل می کنی؟ فرمود: سکینه جان این بدن بابایت حسینِ، همه صدا بزنید حسین جان … ***** من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله کردن،کف زدن،یکی از این کنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین که رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:کجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنک بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،کربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین که رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،کجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب کردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین…….. @nohevarozechahardahmasomsoghandi
جانسوز _آقا و مولا ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام # با مداحی سید مهدی میرداماد ✨▪️🍀✨▪️🍀✨▪️🍀 با شال عزا زائرا میان،چه خبره مشهد امشب سینه میزنند،روضه میخونن روبه روی گنبد امشب چی میگن؟تو هم با اون زائرا بگو یا امام رضا به خدا غریب و تنها تو خونه شبیه زهرا جوونتو کشتن آقا (۲) نبودی بیینی جیگرش،برا یه کم آب میسوزه نبودی ببینی تنش سه روز تو آفتاب می مونه (۲) همیشه دلم توی کاظمین کنار باب المراده (۲) یا که زائر مشهدالرضا کنار باب الجواده یا امام رضا مگه چی بوده گناهش؟ میبینه با اشک و آهش که خونشه قتلگاهش .... دو تا امام ما رو تو خونشون همسرانشون به شهادت رسوندند،یکی امام حسن،یکی امام جواد؛هر دو به دست همسرانشون مسموم شدن؛اما از بغداد تا مدینه فرق زیاده،امام حسن رو زهر دادن اما امام حسن خواهر داشت تا دید جیگرش داره پاره میشه گفت بگید زینبم بیاد ..." امام حسنم زهر دادند اما امام حسن یه برادر مثل عباس داشت ... یکی مثل حسین داشت ... امام حسن بچه هاش دورش بودند ..." امام امروز امام جواد هی به در و دیوار نگاه کرد،نمیتونست بگه پسرم ..." یه نفر نبود سرش رو بغل بگیره ..." این سفارش انبیا و اولیاء ماست،همشون میگفتن دم جون دادن بگید همه بیان،پیغمبر مگه نبود؟! دستور داد علی بیاد،فاطمه بیاد،حتی حسن و حسین که خودشون رو روی سینه ی پیغمبر انداختن امیرالمومنین خواست بلندشون کنه پیغمبر فرمودند: علی جان اینا رو سینه ی من باشند من راحت جون میدم،بیام جلوتر ؛ مگه مادر ما میخواست بره همه دورش نبودن؟!! زینب یه طرف ،حسن یه طرف حسین ... حتی وقتی کفنش کردند بچه هاش دورش بودند، بیام جلوتر، امیرالمومنین مگه نبود؟ خودش گفت همه دورم باشند حتی عباسش رو نذاشت ببرن ، امام حسن همه دورش بودند..." عبدالله و قاسم..." بقیه اهلبیت هم همینطور، امام رضا تو خراسان جون میده امام جواد از مدینه آمد،امام جواد تو بغداد جون میده امام هادی علیه السلام به علم امامت رفت کنار بدن..." همه ی ائمه ی ما گفتن بیاید کنار ما... فقط یه نفر گفت: زینب نیا ... زینب نیا بالای گودال ... اگه بیای میبینی رو سینه ی حسینت نشستن... وای .... زینب آمد بالای تل دید حسین داره میگه : "ارجِعی اُخَیَّ"خواهرم برگرد ... زین العابدین تو خیمه ست ... بچه ها تو خیمه اند ... زینب بر گشت، خیلی طول نکشید دید زمین کربلا داره میلرزه،همه دارند تکبیر میگن...چه خبره؟یه نگاه کرد دید سر حسین بالای ... حسین ... او میدوید و ... بوی حرم میاد ... خیلی نمونده، ۴۰ روز دیگه باید بگی:* او میدوید و ... فرج امام زمان بگو حسین.... @nohevarozechahardahmasomsoghandi