eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
302 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
47763_1397119140805_760524.mp3
760.5K
ترکی زبانحال حضرت مولی الموالی علیه السلام بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ترک چون دنیانی زهرا زمان سیدرضا حسینی ▪️✨▪️✨▪️✨▪️✨▪️✨ ئدوبدور ترک چون دنیانی زهرا علی قالدی پریشانحال و تنها ائدردی ناله دلده وا حَبیبا دیردی تیره شبلرده او مولا حَبِیبٌ غَابَ عَنْ عَینِی وَ جِسْمِی وَ عَنْ قَلْبِی حَبِیبِی لَا یغِیبُ‏ ((بو داغلی سینه می فرقت سیخوبدی علی نین خیبرین غملر ییخوبدی)) یاراتمیشدی منیم آب و گلیمدن منه دلسوزیدی خویش و ائلیمدن سیلینمز نقشه سی لوح دلیمدن اؤزی گئتدی آدی دوشمز دیلیمدن حَبِیبٌ غَابَ عَنْ عَینِی وَ جِسْمِی وَ عَنْ قَلْبِی حَبِیبِی لَا یغِیبُ‏ ((دان اولدوز تک نگار حیدر آخدی علی نین سینه سین یاندیردی یاخدی)) ئولوم ایستردی کامه چاتدی زهرا فراقینده منی آغلاتدی زهرا گوزوندن مرتضانی آتدی زهرا قرا توپراقلار آلتدا @nohevarozechahardahmasomsoghandi
48080_13971116185538_288734.mp3
288.7K
حضرت علی علیه السلام بر بالین حضرت زهرا سلام الله علیها عالم ایسترم عالم بُلور زهرا سنی حافظی تبریزی ▪️🍂▪️🍂▪️🍂▪️🍂▪️ عالم عالم ایسترم عالم بُلور زهرا سنی نیلرم آلسا الیمدن بی وفا دنیا سنی؟ سن منیم جسمیمده شیرین جانیمه تشبیه سن یوخدی شبهه بوالحسن زهرادی، زهرا بوالحسن روح سن، روحیه سن، سن اولماسان نه سن، نه من فرد و بی همتا یاراتمیش ذات بی همتا سنی حقّدور ئولماق سوزوم یوخ، لیک وار بیر مسئله ضربت دردن سنون سینونده یاره وار هله وار یری درده دل پیغمبر رحمت گله گورسه بو پوزقون پریشان حالیله حالا سنی کاش اجلدن مهلت اولسون، دردیوه اولسون دوا قولّارون سینون بیر آزجا توختیوب تاپسون شفا محضریندن چکمه سین خجلت علی المرتضا درّ تک سالم امانت تاپشوروب طاها سنی ماسواللهده یگانه تکیه گاهیم سن منیم دولتیم بختیم امیدیم داد @nohevarozechahardahmasomsoghandi
47834_13971110101517_904551.mp3
904.6K
ترکی مهدیه # مناسبت ایام فاطمیه گل گلزار طاهایه سلام اولسون الله کلامی زنجانی 🍁▪️🍁▪️🍁▪️🍁▪️🍁▪️ بیزدن گل گلزار طاهایه سلام اولسون معصومه و مظلومه زهرایه سلام اولسون واگیر: زهرا جوان ئولدی بقیة الله یا مهدی یا مهدی آجرک الله جان وئردی جوان زهرا تنهای زمان زهرا مین سوزیله معناده طاها دیدی جان زهرا شاه عرب آغلاردی سسلردی اویان زهرا نالان باشی اوستونده مولایه سلام اولسون گون باتدی چراغ یاندی آی گئتدی پسِ ابره غم حاکم اسلامی محکوم ایلدی صبره زهرانی علی گتدی تاپشوردی گئجه قبره گیزلین ویریلن غسلی اعضایه سلام اولسون بلبل لر ایدر ناله گل قالسا تکانلیقدا سولدی گل پیغمبر ظلمیله جوانلیقدا بطحاده قالوب قبری الآندا قرانلیقدا ظلمتده باتان ماه تقوایه سلام اولسون گل هارداسان ای مهدی بو شیعه نی غم ی @nohevarozechahardahmasomsoghandi
شهادت حضرت زهراسلام الله علیها حال و روزِ حیدرت اینگونه تا مكن سیب سرخی 🍃✨▪️🏴🍃✨▪️🏴🍃✨▪️🏴 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ" مادر مادر...  با حال و روزِ حیدرت اینگونه تا مكن این خانه را به حالِ خودش تو رها مكن حرفت درونِ سینه یِ تو گیر میكند این دنده ات شكسته، كسی را صدا مكن زحمت مكش، كه فضه كمك حالِ زینب است دستت شكسته است به زور آسیا مكن  پیچیده بین كوچه، كه حالِ شما بد است اما شما به حرف زنان اعتنا مكن داری دوباره در بَرِ من كار میكنی؟ حیدر نمرده فاطمه، كاری شما مكن  این خانه ام كه بی تو به دردی نمیخورد اینگونه در برم كفنت را سوا مكن زهرا نفس نفس زدنت می کُشد مرا این رازداریِ حسنت می کُشد مرا زهرا خودت بگو چه کنم با نبود تو حیدر فدایِ چهره ی زرد و کبود تو چشم و چراغ خانه ی کم سوی من ! مرو از من گذشته...محض رضایِ حسن مرو جای غلاف مانده سَرِ بازویت ولی فریاد می زدی که فدایِ سر علی ای کشتیِ نجاتِ علی، رو گرفته ای؟ من مُرده ام مگر، که تو پهلو گرفته ای ای سربلند ها، همه پیش تو سر به زیر پیش حسین دست به پهلوی خود مگیر مویت در این سه ماه، حسابی سپید شد محسن میانِ شعله ی آتش شهید شد این روزها بی بی می خواست موهای زینبش رو شانه کنه نمی تونست...دیگه دستش یاری نمی کرد... شانه ی ضرب دیده اش نگذاشت موی او را دوباره شانه کند باید انگار جای بازوی خود مادرش شانه را بهانه کند زینب از دست های لرزانش خوب فهمید هُرم آتش را مادرش زیر لب چنین می گفت با تو هم اینچنین زمانه کند اشک ها شان برای هم زیباست کربلا و مدینه ای بر پاست زینب افتاده است یاد غلاف مادرش یاد تازیانه کند آن زمانی که دید آتش را آستین در دهان گذاشت ولی خوب فهمید روز عاشورا خیمه ها را عدو نشانه کند دربِ آتش گرفته سویی بود روی دیوار جای خون مانده با وجود هجوم خاکستر خانه را او چگونه خانه کند می زد مرا مغیره و یک کس به او نگفت زن را کسی مقابلِ شوهر نمی زند هر نفسی که بی بی می کشید، از سینه اش خون جاری میشد،..... توکه رفتی همه ی خیمه به هم ریخت حسین   دیدم از دور پرت ریخت، پرم ریخت حسین تو نگاهت به حرم بود و سنان خیره به تو از نگاهش به تو بد جور دلم ریخت حسین شمر هم آمد و دیدم به دوچشم تر خود کار گشت تمام و اثرم ریخت حسین نفسم حبس شد و بین حرم سرگردان دشمن از  راه رسید و به سرم ریخت  وصیت هاشو کرد به علی، علی جان! شب ها بالا سر حسینم،ظرفِ آب بذار...گفت:فاطمه جان! خیلی زود داری از کنار من میری،اینجوری نبود قرارِ من و تو...راوی میگه: آخرین سنگِ لحد رو که علی میخواست بذاره،..گفت:  زهرا! یه قراری با هم گذاشتیم...چه زمانی... خوشی ز عُمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت قرار بعدی ما ظهر روز عاشورا کنار رأس بریده خدا نگهدارت چه زمانی؟ "الشمر جالسٌ علی صدره...
سینه زنی زمینه شهادت حضرت زهرا (س) - یارالی خانوم ، گُلِ یاسِ ارغَوُونی - محمدحسین پویانفر.mp3
2.23M
زنی زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها خانوم ، گُلِ یاسِ ارغَوُونی پویانفر 🥀🌿▪️✨🏴🥀🌿▪️✨🏴 وای وای وای یارالی‌خانوم،یارالی‌خانوم... یارالی خانوم ، گُلِ یاسِ ارغَوُونی یارالی خانوم ، بمیرم که نیمه جُونی یارالی خانوم ، بخدا هنوز جَوُونی یارالی خانوم یارالی خانوم ، پشت در چه بی بهونه یارالی خانوم ، زدنت با تازیونه یارالی خانوم ، جای دستِ رویِ گونه یارالی‌خانوم کوچه ، غوغا ، مادر ، تنها نامرد ، دستش ، می رفت ، بالا یارالی ننه ، یارالی ننه وای وای وای ... یارالی خانوم ، چرا قامتت خمیده یارلی خانوم ، نَفَسِت چرا بُریده یارالی خانوم ، کی زده به تو کشیده یارالی‌خانوم یارالی خانوم ، میری با یه قلب خسته یارالی خانوم ، بسترت به خون نشسته یارالی خانوم ، همه دنده هات شکسته یارالی‌خانوم بستر ، پُرخون ، صورت ، گُلگون زهرا ، لیلا ، حیدر ، مجنون یارالی ننه ، یارالی ننه وای وای وای ... یارالی حسین ، بدنت زخمیِ تیره یارالی حسین ، موهاتو داره میگیره یارالی حسین ، مادرت برات بمیره یارالی حسین یارالی حسین ، زدنت با سنگ و با مشت یارالی حسین ، نداری عقیق و انگشت یارالی حسین ، سَرِتُ بریدن از پشت یارالی حسین گودال ، جنجال ، پیکر ، پامال خواهر ، رویِ ، تل رفت ، از حال یارالی حسین ، یارالی حسین وای وای وای ... @nohevarozechahardahmasomsoghandi
شهادت حضرت# زهراعلیها سلام دشمن کند نقشِ زمینم مجید بنی فاطمه 🏴✨🌱🌾🏴✨🌱🌾🏴✨ وسطِ شعلۀ کینۀ ، حسودا بینِ تاریکیِ ناتموم دودا صورتِ مادرم کبود شد .. کبودا اثرِ شعله ها ، رو پَرِ چادره دود بالا بره نفسش می بُره ای خدا ضربه ها ضربه ها به کجا میخوره آی آتیش .. سمتِ مسمار نرو ای دَر .. سویِ دیوار نرو ای میخ .. کلَنجار نرو عمرِ خورشیدِ این خونه بی فروغ بود سر ظهری چقدره این خونمون شلوغ بود کاشکی اون ضربۀ به پهلو دروغ بود دست به پهلو گرفت ، آروم آروم نشست بابا فهمید چی شد دیگه چشماشُ بست بینِ دیوار و در عاقبت بارِ شیشه شکست این قصه .. اون که میدونیِ خونه .. رو به ویرونیِ دیوار .. چرا خونیِ آی آتیش .. سمتِ مسمار نرو ای دَر .. سویِ دیوار نرو ای میخ .. کلَنجار نرو این مصیبت چرا آخری نداره حال مادر شاید خوب بشه دوباره ضربۀ اون قلاف اگر که بزاره زخمِ این ماجرا ضربۀ آخرِ فاطمه راهیِ آخرین سنگرِ سند روضۀ کوچه ها بازویِ مادرِ تا مسجد .. میرسه آخرش اما .. زخمِ بال و پرش ای وای .. چی اومد سرش آی آتیش .. سمتِ مسمار نرو ای دَر .. سویِ دیوار نرو ای میخ .. کلَنجار نرو آخ مادر .. گفت هر جور شده باید علی رو رهاش کنم .. علی رو باید از چنگ این گرگها آزادش کنم .. اومد جلو مسجد ، دید شمشیر بالا سرِ علی گرفتن .. گفت اگه آقامُ رها نکنید موهامو پریشان میکنم .. سلمان یه مرتبه اومد گفت بی بی جان : آقا امیرالمومنین فرموده بسه .. گفت سلمان اومدم آقامُ رها کنم .. اما اگه علی میگه چشم بر میگردم .. (یه جمله بگم ) .. بچه یاد گرفت .. دید مادرش یه تنه از بین اون همه جمعیت باباش علی رو آزاد کرد برگردوند سمت خونه ... کربلا زینب گفت منم‌ همین کارُ میکنم .. زود برم تو گودال هر جور شده حسینُ برگردونم .. منم دختر پهلو شکستۀ مدینه ام .. اما وقتی رسید گودال دید ..سری به نیزه بلند است ..   @nohevarozechahardahmasomsoghandi
روضه شهادت حضرت زهرا (س) - اگر دشمن کند نقشِ زمینم - سید مجید بنی فاطمه.mp3
2.29M
شهادت حضرت# زهراعلیها سلام دشمن کند نقشِ زمینم مجید بنی فاطمه 🏴✨🌱🌾🏴✨🌱🌾🏴✨ وسطِ شعلۀ کینۀ ، حسودا بینِ تاریکیِ ناتموم دودا صورتِ مادرم کبود شد .. کبودا @nohevarozechahardahmasomsoghandi
سینه زنی واحد شهادت حضرت زهرا (س) - میم مثه مادر - جواد مقدم.mp3
2.19M
زنی شهادت حضرت سلام الله علیهامیم مثه مادر مقدم 🏴🍁🥀▪️🏴🍁🥀▪️🏴🍁 میم مثه مادر یه مادری که وسعتش، یه آسمونه یه مادری که رحمتش، تا بی کَرونه یه مادری که مادرِ، فَصلِ خزونه @nohevarozechahardahmasomsoghandi
مثه مادر ، یه مادری که وسعتش یه آسمونه سنگین – شب سوم# فاطمیه اول جوادمقدم 🍁🏴🥀✨🍁🏴🥀✨ میم مثه مادر یه مادری که وسعتش یه آسمونه یه مادری که رحمتش تا بیکرونه یه مادری که مادر فصل خزونه میم مثه مادر یه مادری که غربتش غم زمونه یه مادری که آه سردش نیمه جونه یه مادری که قامتش خیلی کمونه میم مثه مادر یه مادری که سایه ی لطفش رو سر ابراست یه مادری که ساحل قلبش پشت و پناه خروش دریاست میم مثه مادر یه مادری که مادر کل غمای دنیاست یه مادری که قدش کمونه ولی ستون عرش معلاست میم مثه مادر ، مادر مهتاب مادر زینب ، مادر ارباب ... آه و واویلا ، آه و واویلا ... میم مثه مردم یه مردمی که خیلی بی حیا و پستن یه مردمی که ریشه ی عدلو گسستن یه مردمی که دست یه امیرو بستن میم مثه مردم مردمی که فقط تو کینه ها یه دستن دیدن چی شد ولی سر جاشون نشستن اونایی که حُرمت حیدرو شکستن میم مثه مردم ، مردمی شهری که حُرمت یاسو دریدن میون کوچه با دست بسته نور چشاشو هی میکِشیدن میم مثه میخ و میم مثه مرگِ یه مادر و یه بچشو دیدن میم مثه مردی که پیش چشماش خونشو به آتیش کشیدن میم مثه ماه کبود حیدر عروج بود و نبود حیدر ... آه و واویلا ، آه و واویلا ... میم مثه مرهم مرهم زخم سینه ای که خون میباره زخمی که جز تحملش نداره چاره زخمی که مرهمی به روش اثر نداره میم مثه مَحرَم مَحرَم راز سینه ای که بی پناهه مَحرَم اون که مَحرَمش فقط یه چاهه اون که به غربتش در و کوچه گواهه میم مثه مردی که تو مدینه میدن نشونش هِی با اشاره حتی برا جواب سلامش مردم میگیرن هِی استخاره میم مثه مردی که داغ یارش کرده چشاشو پُر از ستاره کسی نمونده نَه اینکه مرهم اینکه رو زخماش نمک نذاره میم مثه مُشک چشای مادر میم مثه مسمار کابوس حیدر ... آه و واویلا ، آه و واویلا ... و ظهور آقا امام زمان صلوات @nohevarozechahardahmasomsoghandi
سینه زنی واحد شهادت حضرت زهرا (س) - دوماه و نیمه گوشۀ خونه - حمید علیمی.mp3
1.62M
  زنی واحد شهادت زهرا علیهاسلام و نیمه گوشۀ خونه علیمی 🏴💫🥀🏴💫🥀🏴💫🥀🏴 دوماه و نیمه گوشۀ خونه افتادی و بی حال و بی جونی هرشب نگاهت با علی میگه دلخوش نباشم تو نمیمونی هر شب نگاتُ با پر معجر از چشم من آرومُ میگیری انگارو بعد از رفتن بابات بدجوری از این شهر دلگیری زهرا ببین زینب چه بی تابه زانویِ حیدر داره میلرزه تنها نرو ای همسفر آخه دنیا بدونِ تو نمی ارزه یادم نمیره کوچه و در رو جوری زدن که ناگه اُفتادی تا اومدم از جمعیت رد شم بانویِ من پشتِ در اُفتادی یا فاطمه ، مظلومۀ حیدر .. تو گوشمه فریاد اون روزت فضه که اومد خوب فهمیدم شش ماهه پرپر شد جلو چشمات مرگم رو با چشمِ خودم دیدم زهرا بیا و خوب شو بانو دیگه گذشته هرچی که بوده جونِ خودت داغِ فراقِ تو خیلی برای زینبت زوده رومو زمین نندازی ای خانم طاقت ندارم بی تو دنیارو تنها نذاری بینِ نامردا تنها ترین تنهایِ تنها رو یا فاطمه ، مظلومۀ حیدر .. @nohevarozechahardahmasomsoghandi
سینه زنی زمینه شهادت حضرت زهرا (س) - با صدایِ مناجاتت،شبا مادر بیدار میشم - جواد مقدم.mp3
1.91M
زنی زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها صدایِ مناجاتت،شبا مادر بیدار میشم مقدم 🏴✨🍀🏴✨🍀🏴✨🍀🏴 با صدایِ مناجاتت،شبا مادر بیدار میشم اشکاتُ وقتی می بینم،دوباره بیقرار میشم انگاری میبری از خاطرت درداتُ هرشب که میشه خرج همسایه دعاهایِ تو مُرتب یک هم فکر ما باش واسه ی خودت دعا کن سه ماه داری می سوزی تویِ آتیشِ این تب مادر مهربونی،روحِ خونهِ مونی حرفِ رفتنُ نزن،خیلی تو جَوونی واویلا،واویلا.... وقتی حالت رو می پرسم چرا مادر دَمَق میشی پا میشی واسه دلگرمیم ولی زود بی رمق میشی چرا گلبرگ گُونَت غرقِ شبنم میشه مادر میدونم که یه روزی درد تو کم میشه مادر یعنی میشه دوباره حالِ این خونه عوض شه یعنی میشه ببینم بسترت جمع میشه مادر دنیامه نگاهت، فدایِ رویِ ماهت میسوزم با اشکُ،میسوزم با آهت مادر مهربونی،روحِ خونهِ مونی حرفِ رفتنُ نزن،خیلی تو جَوونی واویلا،واویلا.... بزار دستت رو، رویِ شونم وقتی که داری پا میشی نَفَسِت بند میاد آخه هر دفعه جا به جا میشی میدونی وقتی اُفتادی زمین، من چی کشیدم تا ابد از جلو چشمام نمیره هرچی دیدم همه دنیا خراب شد رو سرم اون لحظه ای که تو زیر دست و پا بودی صدات رو می شنیدم وای از این زمونه،دردام بی اَمونه دردایِ دلِ من،قدِ آسمونه واویلا،واویلا.... @nohevarozechahardahmasomsoghandi
روضه شهادت حضرت زهرا (س) - کفنم _را ببر ولی طفلِ- حاج محمود کریمی.mp3
2.41M
  شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ‌را ببر ولی طفلِ محمود کریمی 🏴✨🍁🏴✨🍁🏴✨🍁🏴 کفنم ‌را ببر ولی طفلِ بی کفن را بیاور‌ ای فضه از میان امانتی هایم پیرهن را بیاور ای فضه روز آخر کنار بستر خود میزنم بوسه نور عینم را با همین بازویِ ورم کرده بغلش میکنم حسینم را گفتم امروز نان درست کنم آمدم خسته باز پای تنور ناگهان تا تنور روشن شد یادم افتاد روضه هایِ تنور یادم افتاد خانه خولی حق بده سینه ام‌کباب شود خانه او ‌کجا حسین کجا کاشکی خانه اش خراب شود به علی گفته ام برای حسین سایه در آفتاب بگذارد نیمه شبها کنار بالینِ پسرم ظرف آب بگذارد پسرم تشنه آمده دنیا پسرم تشنگی ش آبم کرد شیر من خشک شد دلم‌خون شد اناالعطشان او‌کبابم‌کرد داده ام دست دخترم زینب نذر اصغر ، لباس محسن را برسانید بعد من به رباب گاهوار و اثاث محسن را از خدا خواستم هزاران بار پیکرم زیر دست و‌پا برود که مبادا حسین بی کفنم سینه اش زیر چکمه ها برود رنج بسیار برده را آنکه غم بسیار خورده میفهمد درد سرنیزه خورده را تنها زخم‌مسمار خورده می فهمد فضه به زینبم عروس‌که شد جای من گوشواره هدیه بده سینه ریز عروسی من را به عزیز دلم‌رقیه بده بخدا بی وضو در این مدت نزدم شانه ای به گیسوی او آه باور نمیکنم روزی برسد دست شمر بر موی او @nohevarozechahardahmasomsoghandi
روضه شهادت حضرت زهرا (س) - تو زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا - سید مهدی میرداماد.mp3
4.36M
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا مهدی میرداماد 🏴✨🌱🏴✨🌱🏴✨🌱🏴 "اَلسَّلامُ‏ عَلَیکِ اَیتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَه،اَلسَّلامُ‏ عَلَیکِ اَیتُهَا الْحَوْرآءُ الْأِنْسِیه،اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّکیه..." تو زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا @nohevarozechahardahmasomsoghandi
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا مهدی میرداماد 🏴✨🌱🏴✨🌱🏴✨🌱🏴 "اَلسَّلامُ‏ عَلَیکِ اَیتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَه،اَلسَّلامُ‏ عَلَیکِ اَیتُهَا الْحَوْرآءُ الْأِنْسِیه،اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّکیه..." تو زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا رسول الله را هم  مادری، هم دختری،زهرا  نبی را پاره ی تن، روحِ مابینِ دو پهلویی  امیرالمومنین را، رُکن و کُفو و همسری،زهرا  گهی گویم امیرالمؤمنین برتر بود از تو  گهی بینم تو از او در جلالت برتری،زهرا تو والفجری،تو والشمسی، تو والعصری، تو واللیلی، تو نوری، هل اتایی،و الضحایی، کوثری،زهرا کجایِ قرآن رو نگاه کنیم اسمی از تو نباشه...حالا می فهمی چه کسی رو از علی گرفتن؟ که چند روز دیگه وقتی سنگِ لحد رو گذاشت،دستاش رو زد به هم،یعنی علی همه دار و ندارت زیرِ خاک رفت...چه کسی رو از علی جدا کردن؟... تو از مریم، تو از هاجر، تو از حوا، تو از سارا  نه، تو از انبیا، جز احمدِ مُرسل سَری،زهرا  امیدِ رحمة للعالمین، محبوبه ی داور  پناه انبیا در گیر و دارِ محشری، زهرا  روز قیامت رو یه پرده رو کنار بزنم،بی بی واردِ محشر میشه،الله اکبر،قیامتِ اصلی وقتی است که فاطمه وارد میشه،وقتی منادی میگه: "غُضُّوا اَبْصَارَکُمْ "  سرهارو بندازید پایین،چشم ها رو ببندید،چه خبره؟ میگن: زهرا میخواد رد بشه... این ندا می رسد از جانبِ ذاتِ الله فاطمه حاجت خود را ز خداوند بخواه منادی ندا میده:فاطمه! حرف و حاجت و خواسته ات رو مطرح کن، خدا میخواد کاری کنه همه ی قیامت قدرِ تو رو بفهمند،مقامِ تو رو ببینند،الان حاجتت رو بخواه... من خدایم، ولی امروز خدایی با توست حُکمِ آغاز ز تو، حُکمِ نهایی با توست تو بگو تا همگان را به حُسِینت‌ بخشم تو بخواه تا همه را بر حَسَنینت بخشم در کنارِ پدر و شوهر و مام و پسرت تو روی سوی جنان،خلق به دنبال سرت همه در وحشت میزانند و حسابند و کتاب همه گویند که یا فاطمه ما را دریاب بس که از چادر خاکیت کَرَم می بارد قاتلت هم به تو امید شفاعت دارد به شرارِ جگر و ناله و سوزت سوگند به مناجاتِ شب و گریه ی روزت سوگند که به آن جانیِّ قَدار، محبت نکنی قاتلت را به صفِ حشر شفاعت نکنی ظلم و جور و ستمِ بی عددش یادت هست جایِ دست و ضرباتِ لگدش یادت هست یاد داری که چگونه پسرت می لرزید نَفَسِ شوهر خونین جگرت می لرزید خاطرت هست که سوزاند دلِ مولا را خاطرت هست که می گفت بزن زهرا را مدینه کار گره خورد،ورق داشت بر میگشت،همه چی داشت عوض میشد،یه مرتبه نانجیب دید اینجوریِ،سریع گفت: بزن قنفذ...بزن زهرا رو...کربلا هم یه جایی دیدن کار گره خورد...جنگ داره عوض میشه،شمشیرهارو انداختن،ورق داره بر میگرده،نانجیب گفت: بزن حرمله...مدینه با غلاف زدن...کربلا با سه شعبه زدن...ای خدا! به اون لحظه ای که...امام باقر فرمود: ضربه های غلاف، مادرِ ما فاطمه رو به شهادت رسوند...به اون لحظه...خدایا! فرجِ امام زمانِ ما برسان... @nohevarozechahardahmasomsoghandi
سینه زنی شور شهادت حضرت زهرا (س) - انسیه الحورا کجا و هیزم اَفروخته - محمدحسین حدادیان.mp3
1.62M
زنی شور شهادت زهرا سلام الله علیها انسیه الحورا کجا و هیزم اَفروخته حدادیان ✨▪️🏴✨▪️🏴✨▪️🏴✨▪️ انسیه الحورا کجا و هیزم اَفروخته مرزِ بهشت و جهنمِ این درِ نیم سوخته وایِ من ، تو رفتی پشت در جایِ من حالا میبینه چشمایِ من ، داره میسوزه دنیایِ من چه خبره محسنم تو خطره پشتِ در قیامتِ ، فاطمه یه نفره « وای وای وای یا زهرا .. » این یه سواله بی جوابه ، چی شد که اون لحظه من بودم اما تو پشت در صدا زدی فضه وای من ، تو رفتی پشت در جایِ من طنابِ دور دستایِ من کبودِ روی زهرای من چه خبره میخِ در شعله وره پشتِ در قیامتِ ، فاطمه یه نفره « وای وای وای یا زهرا .. » تو میری از مدینه اما کربلا نزدیکه دم غروب میبینیم همو دوباره وقتی که عاشورا ، حرامی و حرم واویلا رقیه گم میشه تو صحرا تو خیمه ها میگن یا زهرا چه خبره کربلا چه خبره خیمه ها میسوزه و ، زینبم یه نفره من و تنها گذاشتی پرکشیدی نفسِ آخر و بی سر کشیدی ... بس گلوت و بر زمین کوبیدی رو خاکا طرح یک حنجر کشیدی بمیرم مجبورت کردن از خیمه ها دورت کردن گودیِ گلوت رو دیدن با نیزه منحورت کردن @nohevarozechahardahmasomsoghandi
شهادت حضرت زهرا (س) -کمک کن امشب ای اسماء دلِ دریایی ام درده مجید بنی فاطمه کمک کن امشب ای اسماء دلِ دریایی ام درده ببین خیبر شکن امشب چه زانویی بغل کرده تو سینه م کوهِ فریاده ولی به صبر مامورم نمیشه باورم دارم تن زهرامُ میشورم دارم دق میکنم از غم نبین اینقدر آرومم ببین اسماء چقدر سرده تنِ زخمیِ خانومم تن زخمیِ خانومم چه خاکی بر سرم کرده بریز آب روان آروم به بازوی ورم‌کرده بریز آب روان اسماء علی دلتنگ و بیتابه تو هرچی آب میریزی ازش میریزه خونابه خدایا کاش میمیردم علی چی داره میبینه حالا باید بفهمم که چه زخمی داشت رو سینه دیدی واسه چی بود وقتی میشد بعضی شبا بیهوش چجوری زندگی کرده با این زخمِ روی پهلوش سه ماه از من چه پنهون کرد همه آزردگی هاشُ نگاه‌کن زیر چشمش رو ببین خون مردگی هاشُ برای من سپر کرده چطور کل وجودش رو بذار بیشتر ببینم من یکم رویِ کبودش رو داره میره ولی خونش هنوزم روی دیواره داره میره نگفت آخر کجا افتاد گوشواره همین که دست من خوردش به زخم بازو اُفتادم منی که گریه ام آروم بود دراومد دیگه فریادم حسن جانم ، حسین جانم بیایید مادر داره میره به داد من برس زهرا که زینب داره میمیره دوباره فاطمه جانم ،خودت مشکل رو حل کردی برای آخرین دفعه یتیماتُ بغل کردی .. خدا نیاره به آدم بگن بیا برا آخرین بار با مادرت وداع کن .. امشب شبیِ که دادِ علی بلند شد .. بچه ها نتونست گریه کنن آستین به دهان گرفته بودن .. خدا نیاره آدم ببینه چطور مادرشُ کفن میکنن .. علی بدنِ زهرا رو غسل داد تا دستش رسید به بازو دادش بلند شد .. شروع کرد بند کفنُ  بستن سادات نوکرا من معذرت می خوام .. شروع کرد علی بدنِ زهرا رو کفن کردن ...  اول گره رو بست ، تا اومد گره بالاسرو بزنه صورت زهرا رو آروم تو کفن گذاشت یه وقت نگاه کرد دید بچه ها دارن نگاه میکنن .. یا مرتبه رها کرد ، گفت بچه ها بیاید با مادرتون وداع کنید .. همه از هم سبقت میگرفتن بزار زبانِ حال بگم .. یکی میگفت مادر من حسنم .. من همون کسی ام که تو کوچه خاکایِ چادرتو تکوندم .. یکی میگه مادر من زینبم .. یکی میگه مادر من کلثومم .. اما یه آقایی یه جور دیگه صدا زد هی میگفت مادر تو مادری نبودی که وقتی حسین صدات بزنه جواب ندی .. میدونی چی شد ؟ شیخ عباس قمی میگه یه وقت دیدن بند کفن آروم آروم باز شد دست شکستۀ زهرا بالا اومد بچه هارو بغل گرفت .. منادی بین زمین و آسمان صدا زد علی ، بچه هارو از فاطمه جدا کن .. این منظره رو ملائکه طاقت ندارن .. عرش ولوله شده وقتی حسن و حسین گریه میکنن .. وقتی زینب گریه میکنه .. الهی برای غربتت بمیرم هی حسنُ بلند میکرد بابا خدا صبرت بده حسین جان خدا صبرت بده .. زینب جان از این به بعد تو خانوم خونه ای .. با احترام بچه هارو جدا کرد یعنی آی اهل عالم یاد بگیرید هر وقت دیدید بچه ای خودشو رو بدن عزیزش انداخته با احترام ، با ناز و نوازش جداش کنید .. اما علی جان نبودی ... یه دختری اومد تو گودال خودشُ انداخت رو بدن بی سر .. اینقده گفت بابا عوض اینکه ناز و نوازشش کنن ، بگن این دختر یتیم شده ؛ هم داداشاشُ کشتن ، هم عموهاشو کشتن ، میدونی چطور جداش کردن ؟.. ریختن تو گودال اینقدر با تازیانه ... ای حسین .. با اجازۀ امام رضا امشب نگم کی بگم ، ما فکر میکنیم فقط عباسِ که رو زینب غیرت داره ، فقط حسینِ ، فقط مردای هاشمین که رو زینب غیرت دارن نه ولله .. بچه رو بزنن میگه بابا بدنم درد گرفت بابا ببین منو دارن آزار میدن اما تو گودال عکس همۀ اینا شد این دخترُ زدن اما از خودش حرفی نزد یا امام رضا معذرت میخوام یه مرتبه بلند شد گفت بابا بلند شو ببین نامحرما عمه رو دارن میزنن .. شبی در عمق تاریکی نشسته زمین و آسمان غمگین و خسته روان در کوچه ها تابوت غربت در آن تابوت یاقوتی شکسته سلمان میگه یه جوری به در میزدن نمازمُ زود سلام دادم درُ باز کردم دیدم آقازادۀ امیرالمومنین امام مجتبی ست فرمود سلمان بیا ، بابام غریب شده .. بابام تنها شده .. بیا کمکش کن میترسم بابام دق کنه .. فرمود علی جان منو شب غسل بده ، شب کفن کن ، شب به خاک بسپار فرمود علی جان وقتی منو تو خاک گذاشتی زود رهام نکن یه خورده بشین بالا قبرم برام قرآن بخوان .. همچین که اومد بدن بی بی رو روانۀ قبر کنه یه وقت امیرالمومنین دید دوتا دست شبیه دستایِ پیغمبر نمایان شد .. اینقدر خجالت کشید علی .. بدن زهرا رو تو خاک گذاشت خدا جواب پیغمبرُ چی بدم اون روزی که امانتیتُ گرفتم سالم بود .. حالا هم پهلوش شکسته .. هم صورت سیلی خورده .. هم بازو ورم کرده ...  همچین که بدن زهرا رو تو خاک گذاشت چقدر سخت بود برای علی حالا آروم آروم میخواد خاک بریزه رو بدن زهرا .. خانوم جوونشُ تو خاک گذاشت .. این صحنه تو ذهن زینب موند ، میدونی کجا یادش امد؟ پشت خیمه دیدن حسین اومد یه قنداقی رو گذاشت رو زمین یه قبر کوچیکی رو با دستاش شروع کرد کندن .. علی رو روی خاک گذاشت یه وقت شنید
یکی میگه مهلاً مهلا یا ابن الزهرا .. آقا اجازه بده یه بار دیگه بچه مُ ببینم ..  ای حسین..... @nohevarozechahardahmasomsoghandi