❇️اللهم عجل لولیک الفرج❇️
#زمینه_شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#واحد_عزای_جوادالائمه #زنجیرزنی
#سنتی_دودمه #نوحه
سبک:ای ساقی لب تشنگان
🔳🔳🔳🔳🔳🔳
◾️بند اول◾️
گشته شهید ابن الرضا،عالم شده بَزم عَزا
زهرا شده گریان،از ماتمش نالان
از داغِ او دلها غمین ، پُر غُصه و زار و حزین
درخانه اش مظلوم،گردیده است مسموم
واویلتا4
غریب وا اماما شهید وا اماما
▫️▫️▫️
◾️بند دوم◾️
تو حُجره میزد دست و پا،از اَثَرِ زَهره جَفا
شد قاتلش همسر،بسته به رویش در
به آهِ او خندیده اند،با هلهله رقصیده اند
کنیزکانِ پَست،دَف میزدند و دست
واویلتا4
غریب وا اماما شهید وا اماما
▫️▫️▫️
◾️بند سوم◾️
در لحظه های آخرش،افتاده یاده مادرش
آن سینه ی خونبار،شد زخمی از مسمار
ثانی ملعون بی هوا،کرده جسارت بی حیا
آزرده است پهلوش،بشکسته است بازوش
واویلتا4
غریب وا اماما،شهید وا اماما
▫️▫️▫️
◾️بند چهارم◾️
جان داده با اشک دوعین،هی زیره لب گوید حسین
جسمش شده صدچاک،عریان به روی خاک
رأسش به روی نیزه ها،رفته به غارت خیمه ها
شد پیکرش عریان،زیره سُمِّ اسبان
واویلتا4
غریب وا حسینا مظلوم وا حسینا
#یاحجة_ابن_الحسن_عجل_علی_ظهورک
4_6046152894258873156.mp3
7.93M
#هدیه به امام جواد صلوات
#واحد سنگین سینه زنی #واحد امام جواد
#شعر رضا نصابی
#به نفس استاد کربلایی نریمان پناهی
🍂🍂🍁🍂🍂🍁🍂🍂
داری می کشی یاد مادر تو اه
داری می کشی پشت این در. تو اه
داری می کشی یاد حنجر .تو اه
داری می کشی یاد خنجر . تو اه
داری می کشی یاد بی سر تو اه
داری می کشی یاد مادر تو اه
بمیرم غمای تو هست. بی حساب
دم اخری شد نفس هات. عذاب
نداره دیگه ناله ی تو. جواب
لب تشنه بودی نخوردی. تو اب
داری می کشی یاد اصغر تو اه
داری می کشی یاد مادر تو اه
سپید مو شدی ای امام. جوان
شده در جوانی قد تو. کمان
کنار تو زهرا شده روضه خوان
شبیه یه لاله شدی ار غوان
داری می کشی یاد دختر تو اه
داری می کشی یاد مادر. تو اه
شده حجره پر از پرای. پرت
شده قاتل جونه تو. همسرت
می خندن به اشکای چشم. ترت
می رقصن کنیزا به دور و. برت
داری می کشی یاد خواهر تو اه
داری می کشی یاد مادر تو اه
#رضا نصابی
AUD-20220629-WA0043.mp3
1.76M
#شهادت امام جواد علیه السلام
🥀🥀🥀🥀🥀
(ای سلام ما بر تو یا مولا)
ای سلام ما بر تو یا مولا
ای جوادِ آلِ طٰهٰ یوسف زهرا
ای به پیش حق رُتبه ات اعلا
ای جوادِ آلِ طٰهٰ یوسف زهرا
شرارهٔ عزای تو آتشِ قلبِ عاشقان
نام تو می برم به لب به اشکِ از دیده رِوان
سَیّدي اِبنُ الرّضا...
در عزای تو مرثیه خوانیم
هَمنَوا با اهل عالَم دیده گریانیم
بِنگر ای آقا دل پریشانیم
همنوا با اهل عالَم دیده گریانیم
زِ داغ تو داریم همه،ناله و سوز و اشک و آه
تو را شده یَابنَ علی،حُجرهٔ بسته قتلگاه
سَیّدي اِبنُ الرّضا...
ای جمالِ تو جِلوهٔ قرآن
روحِ ایمان،داده اي جان،با لبِ عطشان
دشمنت خندان،فاطمه گریان
روحِ ایمان،داده اي جان،با لبِ عطشان
اگر چه همسر تو جز،جنایت و جفا نکرد
شکرِ خدا کسی دگر،س
#شهادت امام جوادعلیه السلام
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
خیلی ها نقل کردند: ذکریا بن آدم راوی این حدیث، میگه خدمت علی بن موسی الرضا(ع) بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد سر به آسمان یلند کرد، داره فکر میکنه علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: پسرم چی شده، به چی فکر میکنی؛ امام جواد(ع) فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا(س) کردند، به خدا قسم اون دو نفر از قبر بیرون میکشم، آتیششون میزنم.... آخه مادر ما رو کتک زدند...مادر انتقامتو میگیرم....
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
هی صدا میزد جگرم سوخت.....
این قدر پیش پای کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
ام فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدای غربت آقا را نشنوه، این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد، همه شروع کردند هلهله کردند، یه وقت زینب خواست حرف بزنه زنها دارن دف میزنن، هلهله میکنن، با اون ید الهی خودش اشاره کرد،اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگ آویخته بر گردن شتران هم ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد، شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب میشه، یه کاری کردن زینب آرام شد...
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جانپاه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
یه وقت لحنش عوض شد... حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به حضرت رقیه با این بچه حرف بزن...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پای کسی به سینه ی تو جا نمی شود
کنم چو یاد من از حالت امام جواد شود کباب دل از حالت امام جواد
نه مونسی ، نه انیسی نه یار و غمخواری که تا دمی کند او رأفت امام جواد
جوان و گوشه بغداد و شهر پر دشمن فغان زبی کسی و غربت امام جواد
بوقت داد جان، دوستی نبُد پیشش که پرسد از غم و از محنت امام جواد
امروز برای غربت میوۀ دل ثامن الحجج ، امام جواد گریه کنید ، امام رضا (ع) فرمودند : پسرم (جواد)
به جور و ستم کشته خواهد شد ، اهل آسمانها بر او خواهند گریست 1 بگو آقا ترا به جان جوادت نظری به این مجلس ما کن .
درست امام حسن مجتبی هم در خانه غریب بود ، همسرش قاتلش بود،اما پرستاری چون زینب کبری داشت، کنار بسترش ابی عبدالله بود ، قمر بنی هاشم بود .
اما قربان غربت امام جواد ، کسی کنار بسترش نبود ، هی صدا می زد جگرم ، آیا به او آب دادند ؟ نه والله ،
آن زن ملعونه دستور داد کوزه های آب را جلوی چشمش شکستند ، مثل جدش حسین تشنه جان داد .
زسوز غم پر پروانه می سوخت ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت
وجودش را شرر زد آشنایی که از جور دل بیگانه می سوخت
بنوشید آب از پیمانه زهر دل پاکش از این پیمانه می سوخت
ز آوای جواد آن جان زهرا نهان گلشن جانانه می سوخت
میان حجره بود و ناله می کرد به حال وی دلی آنجا نمی سوخت
از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود
می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ، اما کبوترها می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود .
رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین .
الا که مظهر جود خدا یکتایی نُهم سلاله پاک رسول بطحایی
توئی که خیر کثیر خدای بر خلقی کتاب عشق رضا و یادگار زهرائی
خدای خوانده جوادت که جود پیشۀ توست تو بر تمام کریمان امیر و مولائی
همین نه عقده گشای خلایقی امروز که دستگیر همه عاصیان به فردائی
مراست عقده دیدار کاظمین بدل چه می شود ز دل این عقده را تو گشائی
می دانم دل همه برای کاظمین امروز پر می زند ،امروز دلت را روانه کن کاظمین حرم آقا جواد الائمه ، حاجت دارها ، مریض دارها .
به باغ عشق و وفا بعد مادرت زهرا جوان ترین گل پرپر میان گلهایی
قربان عمر کوتاهت برم آقا ، مثل مادرش زهرا عمر نازنینش کم بوده است ، بیست و پنج سال بیشتر نداشت . آی مردم ، کجای عالم سراغ دارید یک کسی تشنه اش باشد . هی صدا بزند جگرم ، دارد می سوزد اما کف بزنند ، هلهله کنند . بمیرم برای لبهای خشک آقا ، هی صدا می زد : ام الفضل جگرم دارد می سوزد .
دلم از بی کسی در التهاب است خدایا ناله هایم بی جواب است
کشم پا بر زمین از سوز این زهر نوای کام خشکم آب آب است
14000419-taheri-zamine.mp3
1.81M
#مظلوم وا اماما جوادالائمه..
#سینه_زنی و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام
#به نفس حاج محمد طاهری
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
پر میزنم در میزنم پشت دره باب المراد
ابن الکریم ابن الرئوف ابن الرضا انت الجواد
منم منم گدای تو، گریه کنه عزای تو
شکر خدا که اومدم نوحه کنم برای تو
مظلوم وا اماما جوادالائمه
مسموم وا اماما جوادالائمه
کف میزنن دف میزنن رقاصه ها دور و برت
اینقدر نکش پاتو زمین چیزی نخواه از همسرت
میبینه پیچ و تابتو میشنوه آب آبتو
حتی نمیزاره کسی بیاد بده جوابتو
درها رو میبندن الهی بمیرم
میسوزی میخندن الهی بمیرم
کشتن تو رو بردن تو رو خاکی شده پیراهنت
بالای بام جای تو نیست تو پله ها نندازنت
فدای تنها شدنت نخورده آفتاب بدنت
بال و پره کبوترا سایه کشید روی تنت
عریان روی خاکا حسین وای
تو گرمای صحرا حسین وای
#امام_جواد_شهادت
از جفاى همسر بى مهر فرياد اى پدر!
كز دل و جانم برآورده است فرياد اى پدر!
در جوانى گوهر عمر مرا از من گرفت
تا كه مأمون دختر خود را به من داد اى پدر!
آن چه با من كرد ام الفضل دون كى مى كند
همسرى با همسرش اين گونه بى داد اى پدر؟!
يك طرف زهر جفا و يك طرف سوز عطش
غنچه ى نشكفته ات را داد بر باد اى پدر!
بيشتر از زهر كين از تشنه كامى سوختم
سوختم چون صيدى اندر دام صياد اى پدر!
بس كه فرياد از عطش كردم كه تاثيرى نداشت
شد درون سينه ام خاموش فرياد اى پدر!
آخر آمد بر سرِ من محنتى كه بارها
چهره ام بوسيدى و كردى از آن ياد اى پدر!
روز مرگم شد بيا بر غربت من گريه كن
چون كه گفتى ذكر خوابم شام ميلاد اى پدر!
در خراسان من به ديدارت شتابان آمدم
نك بيا از بهر ديدارم به بغداد اى پدر!
گر نمى آيى مرا بر سر من آيم در برت
مرغ روحم چون شود از بند آزادى اى پدر!
در جوار تو «مؤيد» از پى عرض سلام
قاصد دل را به كوى من فرستاد اى پدر
#سید_رضا_موید
🌾أَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الْفَرَج