#شهادت امام جوادعلیه السلام
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
خیلی ها نقل کردند: ذکریا بن آدم راوی این حدیث، میگه خدمت علی بن موسی الرضا(ع) بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد سر به آسمان یلند کرد، داره فکر میکنه علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: پسرم چی شده، به چی فکر میکنی؛ امام جواد(ع) فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا(س) کردند، به خدا قسم اون دو نفر از قبر بیرون میکشم، آتیششون میزنم.... آخه مادر ما رو کتک زدند...مادر انتقامتو میگیرم....
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
هی صدا میزد جگرم سوخت.....
این قدر پیش پای کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
ام فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدای غربت آقا را نشنوه، این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد، همه شروع کردند هلهله کردند، یه وقت زینب خواست حرف بزنه زنها دارن دف میزنن، هلهله میکنن، با اون ید الهی خودش اشاره کرد،اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگ آویخته بر گردن شتران هم ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد، شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب میشه، یه کاری کردن زینب آرام شد...
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جانپاه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
یه وقت لحنش عوض شد... حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به حضرت رقیه با این بچه حرف بزن...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پای کسی به سینه ی تو جا نمی شود