eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
305 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - زنگ در بهشت ذکر یاعلی است - حجت الاسلام رفیعی.mp3
2.11M
🌿💐🌿 علیه السلام ✴️زنگ در بهشت ذکر یاعلی است. 👌 بسیار شنیدنی الاسلام ☘🍃☘🍃☘🍃☘
4_5809936015170733550.pdf
365.1K
متن دعای ام داوود کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع وفرزندانشان وشهید سلیمانی ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi
16_ome_davod_(www.Rasekhoon.net).mp3
3.31M
دعای ام داوود✨🍃✨🍃 با نوای حاج مهدی سماواتی سلام الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَیْکَ وَ بِکَرَمِکَ اِلی کَرَمِکَ و َبِجُودِکَ اِلی جُودِکَ ✨✨فرازی از دعای ام داوود { اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ}
ر تفسیری از دعای ام داوود چو روز نیمه از ماه رجـــب شد دهـان ما پر از شهد رطب شد در این ماهی که باشد بس مرجّب رسد مــژده به ابـــرار مقرّب پس از این اعتکاف چنــد روزه تـرنم با کـلام حــق به روزه سراسرمعرفت یکسر همــه شور شده هم ظاهر و باطن همه نور در این حُسن ختام کل اعمــــال مـزید معــرفت سرمـایه حــال شش و چهل سوره قرآن تلاوت که داده اعتکــافت را حــــلاوت تو حمد و قل هواللَّه را خوان صد بار پس از آن آیــة الکرسی ده بار پس از آن سوره انعام و اسراء بخوان تو کهف و لقمان،فتح و شوری سپس یاسین و صافات، فصلت خوان ز بعدش واقعه هم ملک و دخّان پس از آن والقلم با شوق برخـوان سپس از انشقــاق تا ختم قــرآن چو قرآن ختم کردی و تـلاوت دعـای ختم قــرآن کن قــرائت پس از آن با دعـــای ام داوود به درگــاه خـدای حــیّ ذیجود تو رو کن با تمام وجــه و اخـــلاص در این ساعات آخر چون اعرف الناس خدا را خوان به اسماء و صفاتش دو صد اسم و صفت از ذات پاکش سپس حمد و ثنایش را بجای آر مقـرّب تا شوی بر حـــیّ دادار پس از آن بـا درود و با تحیـّت به خوبان می کنیم عرض ارادت به جبـریل و اســرافیـل گرامی به میکال و به عزرائیل کن سلامی تمـــامی ملائـک در شمـــارند که مـأمـور کــرام کردگــارند سپس ذکـــر شریف انبیــــا را مزیــد معــرفت، سـوز دعـا را چهار و چل پیمبر می کنــم یـاد درود حــق بر این آزادگان بـاد3 پس از آن هفت حلقــه ز افراد که در بیـن خلایق بهترین بـــاد همه بر محور قطب دو عــالم ولی عصر خود چرخنـــد با هم گروه اولی ابـــــدال حــق اند سراسر لحظه شان دنبال حق اند مبدّل گشته و هم بی بدیـل اند چنـان خضر ره و از این قبیل اند سپس اوتاد دین چون کوه محکم قوام آسمــان و ارض و عــــالم مسیحای نفوس، سُیّـاح بــاشند طبیـــب دایر و فتّـــــاح باشند پس از آن عابدان حقّ و عبّــاد کـه مثلشـان نادر و تعداد کم باد پس از ایشان گروه مخلــصین اند که در قول و عمل خالص ترین اند اگر مخلِص بود در کار حق است و گر مخلَص شود این کار حق است سپس زهّـاد عالم در شمــــارند که چشم و دل در این دنیــا ندارند پس از آن اهل جــِدّ و اجتــهادند برای دیــن و مکتب در جهـــادند جهاد و علم و تقوا، پیشـــه دارند برای فقـــــه دین اندیشـــه دارند دوباره می کنیم یاد از پیمبـــــر درود بیکــــــران حق ســـــراسر بر او باد و به آل طاهــــــرینش درودی برتـــــر از هر مرسلینش هر آنکس نام بردم یا نبـــــردم ملائک، انبیـــــاء را بــــر شمردم جمیع اهل ایمان ، اهـــــل طاعت همه مشمـول این ذکــــر و تلاوت شفیع خود کنم اینک خـــودت را زنــــم دست توســــل دامنت را که حــــاجـــاتم برآورده نمائی مـــرا چون مخلصین، بنــده نمائی ببخشــــــائی گناهانم را سراسر بگیرم کــربلا را یک لحظـــه در بر م. ملکوتی فر
به تن نما بـــــرادرم خلعت اعتکاف را رسان به کام خویشتن لذت اعتکاف را سه پنج روز زندگی، به راه و رسـم بندگی به پــا نمـا بــرادرم همّـت اعتکاف را اگر که مفت می خرند در این زمانه عمر را بیــا بخــر برای خود عـــزّت اعتکاف را اگر ضعیف گشتــه ای به زیر بـــار زندگی به جان خویشتن بین قدرت اعتکاف را ز دود و داد در گذر، به حــال خود نما نظر گزین در این میانه تو خلوت اعتکاف را تشرّف است بی گمان، اجازه ای است در میان اگر دهند دست من قسمت اعتکاف را شعر از: احمد درویش گفتار
              سلام الله علیها🏴 🖤🍃اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،🌿 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،🤚🏻 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ‌عَلَیْکِ‌یاعَمَّةَوَلِیِّ‌اللهِ‌وَرَحْمَةُاللهِ‌وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ، وَ حَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ، وَ اَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ، وَ سَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی‌طالِب، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَ اَنْ یَجْمَعَنا وَ اِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ✨ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ اَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ، اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ، وَالْبَرائَةِ مِن اَعْدائِکُمْ، وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر وَ لا مُسْتَکْبِر وَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ، وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،🤲🏼 اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ، یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَکِ عِنْدَاللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،🖤 اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ، فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ، وَ لاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ، اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ، وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدوَآلِهِ‌اَجْمَعینَ،وسَلَّمَ‌تَسْلیماًیا اَرْحَمَ‌الرّاحِمینَ..🖤 🖤زیارتنامه  حضرت زینب سلام‌الله علیها
مداحی آنلاین - اسارت حضرت زینب کبری - حجت الاسلام دارستانی.mp3
4.42M
🏴 (س) ♨️ماجرای جانسوز از اسارت حضرت زینب کبری(س) 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عظمت عجب و فوق‌العاده حضرت زینب سلام الله علیها استاد عالی
از دعای ام داوود_مناجات و روضه بسیار جانسوز_ویژه اعتکاف 🎤 مهدی سماواتی _اول "اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم، بسم الله الرحمن الرحیم" " اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ....." "وَصِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنا وَبَیْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدّی اِلی مُرافَقَةِ سَلَفِهِ" "اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان" بر دیده ی ما ضیاء بده مهدی جان بر سینه ی ما صفا بده ، مهدی جان *لحظات آخر اعتکافِ،دیگه سفره رو بر می چینن،یابن الحسن!، لحظات آخریه اگر قرار باشه به کسی چیزی عطا کنن،با دست با کفایت امام زمان عطا می کنن،آقای من!* دور سر مادرت بگردان چیزی آن را صدقه به ما بده مهدی جان *بازم بخونیمش، لابلای صدازدن ها هم،حرف دلمون رو بگیم به مولامون ،یاصاحب الزمان.....گرچه خواسته ی منو میدانی،اما اگه سئوال کنی،اومدی معتکف شدی حالا هم لحظات آخره چی میخوای؟ خواسته ات چیه؟ آقای من! جواب من اینه: "وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي" یعنی اول خواسته ام تویی آقاجانم.شب و روز اینجا نشستم،ناله زدم،اشک ریختم،بلکه موانع کنار زده بشه،به تو برسم آقاجانم،که اگربه تو برسم،به همه چیز رسیدم،و اگر به هر چیزی برسم،بدون تو به هیچ چیز نرسیدم آقاجانم،بازم امیدوارنه تو رو میخونم،یابن الحسن! "وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَةً" اگه یه گوشه ی چشمی به ما بیندازی،بار همه مون رو بستی یابن الحسن! هر کجا نشستی صداش بزن،میشنوه و کریمه، و نمیشه شخص کریمی رو صدا بزنی بشنوه و جوابت رو نده، یاصاحب الزمان..... نبی اکرم دو نفر رو پاره ی تنش خطاب فرمود،یکی امام رضا علیه السلام،دیگری دخترش فاطمه ی زهراست،سلام الله علیها، از اینجا توی این لحظات آخریه جا داره یه سری بریم مدینه،پشت در خانه ی مادرمون فاطمه،که این گونه یادمون دادن،که آخر هر مجلسی بریم در خانه ی حبیبه ی خدا،بگیم :مادر! هر چه کردیم،حالا چشممون به دست های توست،همون دست های نازنینی که،بمیرم،مقابل چشم علی ِ مرتضی، تو کوچه با غلاف شمشیر،از دامن علی کوتاه شد،پهلو شکسته،شش ماهه اش رو کشتن،بمیرم،اما نمیتونه ببینه ریسمان بستن،علی رو دارن می برن، محکم دامن علی رو گرفته رها نمیکنه،دیدن نمی تونن دامن علی رو از دست فاطمه رها کنن،کاری کردن،برا همیشه فاطمه رو از علی گرفتن،آه.....* گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد 🎤
                   زمزمه اعتکاف من معتکف در، بیت تو هستم            با شرم و خجلت ، اینجا نشستم                                 الهی العفو... یا رب توآگاه بر هر ضمیری             من آمدم تا دستم بگیری هستم اسیر دارمکافات                     بده تو بر من حال مناجات قلبم سیاه از عصیان و غفلت             من کوه جرم و تو بحر غفلت بده خدایا بر من سعادت                  فیض نماز شب و عبادت رضای تو در این دو کلام است        انجام واجب ، ترک حرام است لایق به دوزخ بستم خدایا               دل را به لطفت ، هستم خدایا تو مهربانی، تو با وفایی                 دریای جود و لطف و عطایی گویم تو را با اشک روانی              بده تو راهم در میهمانی رو بر تو کردم با ناله و آه             شرمنده هستم ، استغفرا... اغفر ذنوبی ، ای حیّ یکتا             قسم به حقّ ، اولاد زهرا گرچه سیه رو ، در عالمینیم          من خاک کوی عشق حسینیم گریان شرح قالوا بلایم                من غصه دار کرببلایم آن کربلایی کانجا چه ها شد          سرحسینت ، از تن جدا شد                         مظلوم حسین جان.... بهر رضایت ، حسین فدا شد      هلال سرخ ، سر نیزه ها شد آل علی و رنج اسارت             شمر و سنان و ظلم و جسارت در قلب زهرا ، غم بی کرانه       جواب ناله ، شد تازیانه       **************** زمزمه ی ورود به اعتکاف ببین که غرقِ، آهم یا الله دوباره دادی، راهم یا الله شده عبد قدیمت، مُعتکفِ حریمت، با اشک و سوز و آهی یا ربّی یا الهی... تویی اُمیدم، تویی پناهم خودم می دانم، غرق گناهم باشد ای حیّ دادار، به این عبد گنهکار، خانه ی تو پناهی یا ربّی یا الهی... میخوانمت یا، قاضیَ الحاجات بده تو بر ما، رزق مناجات آمده چشم گریان، تا شود بر تو مهمان، بنده ی رو سیاهی یا ربّی یا الهی... ای بنده نواز، یا رب یا الله تو را به حقّ ِ، اباعبدالله او که از مرکب افتاد، لب تشنه ای که جان داد، در بین قتلگاهی یا ربّی یا الهی…           **************** زمزمه ی مناجات با خدا – ایام اعتکاف یا اِلهَ العاصین یا اِلهَ العاصین... رو میگردانم من، دیگر از آن و این، که بر من ِ عاصی، هستی یارِ دیرین هر لحظه نامت را، خوانم به تاب و تب، بیچاره بر دَرَت، رو آورده یا رب در کوله بارِ خود، ای حیّ سبحانم، چیزی ندارم من، غیر از گناهانم دلخوشیِ بنده، عنایتت باشد، فقط اُمید من، به رحمتت باشد از فرط ِ گناهم، نبرده ام سودی، من بد بودم امّا، تو خوبی نمودی بر حال خرابم، زاری نکردم من، جز معصیت دیگر، کاری نکردم من شُهره به گُنه در، بازار تو بودم، تو فخر من بودی، من عار تو بودم جانها فدای آن، نورِ عالَمینت، در گذر از جرمم، به حقّ حسینت یا رب مرا دیگر، عبد خدایی کن، مرا چو خوبانت، کرببلایی کن کاری کن بمیرم، با عشق ثارالله، ذکر لبم باشد، یا اباعبدالله یا اباعبدالله یا اباعبدالله... نمودی بر نیزه، تلاوت قرآن، جانها به قربانت، یا ذبیحَ العطشان یا اباعبدالله یا اباعبدالله... ای سرت بر نیزه، ای تنت به صحرا، باَبی اَنتَ وَ، اُمّی یا ثارالله یا اباعبدالله یا اباعبدالله...           ****************
مناجات با خدا و روضه ی امام حسین علیه السلام در ایام اعتکاف ای مهربون، بخشنده ی جرم و گناه، من اومدم امّا با این روی سیاه معتکفِ خونه ی تو شدم خدا، با این بدی بازم به من دادی پناه شرمنده ام، توبَم و کن قبول، به مصحف و به عترت رسول به حق اون شهید سر جدا، نور دل زهرای بتول می زنم صدات با چشمای ترم، تو اگه بگی برم کجا برم یا الله، یا ربّنا، اِغفر لنا... می دم قسم، تو رو به خاکِ کربلا، به قاری ِ قرآن روی نیزه ها به حقّ اکبر و علیّ اصغرش، به اون که شد کنار علقمه فدا به حقّ اون لحظه که غرق ِ آه، مادر اومد کنار قتلگاه حسینش و غرقه به خون دید و، با حسرت به او میکرد نگاه بُنَیَّ شهید بی سر یا حسین، بُنَیَّ غریب مادر یا حسین واویلا غریب مادر یا حسین...           **************** زمزمه ی مناجات با خدا *چشمانِ پر از اشک و، روی سیه آوردم بر درگه ِ لطف تو، کوه گنه آوردم اَستَغفِرُکَ یا رب اَستَغفِرُکَ یا رب... *ای خالق بی همتا، حیّ ِ صمدِ اعلا رو بر درت آوردم، با ناله ی یا زهرا، اَستَغفِرُکَ یا رب... *بر شمع تجلایت، دل گشته چو پروانه بیچاره کجا دارد، غیر از درِ این خانه اَستَغفِرُکَ یا رب... *عُمرم همه شد صرف ِ، عصیان و تباهی ها بر گو چه کنم من با، این نامه سیاهی ها اَستَغفِرُکَ یا رب... *رو بر تو نمودم با، این دیده ی گریانم از فرط گناهانم، دلخون و پشیمانم اَستَغفِرُکَ یا رب... *هر چند سیه رویم، در راهِ ولا هستم من گریه کنِ داغ ِ، شاهِ شهدا هستم مظلوم حسین جانم... *بگذر ز گناه ِ من، حقّ شه ِ بی لشگر آنکه شده در گودال، لب تشنه تنش بی سر مظلوم حسین جانم... *آقای غریبی که، چون لاله ی پرپر شد شرح ِ غم ِ هجرانش، سوز دل مادر شد مظلوم حسین جانم... *آقای غریبی که، در غربت ِ بی پایان از کرببلا تا شام، خوانده روی نی قرآن مظلوم حسین جانم...           **************** من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله معتکف در بیتت         شدم به ناله و آه بیچاره منم که            هستم اسیر گناه من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله زلال رحمت را         بر قلبم جاری کردی هر چه بد بودم تو      آبرو داری کردی من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله فرار از تو کردم        به تقلید از اشقیا من رفتم امّا تو          دوباره گفتی بیا من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله بهار دلم را              شور خزانی دادم جواب لطفت را         با نا فرمانی دادم من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله دلم با مهر تو           دیگر قرین نمیشد ببخشید ، ای خدا        بدتر ازین نمیشد من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله  امّا یا الهی              خجل و مضطر گشتم بر درخانه ات         ببین که من برگشتم من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله قلب من قلب من        از لطف توآکنده مهربام مهربان         شرمنده ام شرمنده من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله از بهر نگاهت          دارم هر لحظه آوا از جرمم گذرکن       یا رب به حقّ زهرا من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله او که بر مصحف       توسوره کوثر بود زهرایی که دار و        ندار پیغمبر بود فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه زهرایی که گردید       ولایت را علمدار او که مجروحه شد      در بین در و دیوار فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه زهرایی که چون گل     شد بعد بابا پرپر محسنش فدا شد          درراه عشق حیدر فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه  اگربر فاطمه            کینه روا نمیشد بر زینب درگودال     ظلم و جفا نمیشد یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین... ناله زد دختری        انا بنت المظلومه اُنظُر یا ابتا            عمّتی المضروبه یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین...
از دعای ام داوود_مناجات و روضه بسیار جانسوز_ویژه اعتکاف 🎤 مهدی سماواتی _اول "اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم، بسم الله الرحمن الرحیم" " اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ....." "وَصِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنا وَبَیْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدّی اِلی مُرافَقَةِ سَلَفِهِ" "اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان" بر دیده ی ما ضیاء بده مهدی جان بر سینه ی ما صفا بده ، مهدی جان *لحظات آخر اعتکافِ،دیگه سفره رو بر می چینن،یابن الحسن!، لحظات آخریه اگر قرار باشه به کسی چیزی عطا کنن،با دست با کفایت امام زمان عطا می کنن،آقای من!* دور سر مادرت بگردان چیزی آن را صدقه به ما بده مهدی جان *بازم بخونیمش، لابلای صدازدن ها هم،حرف دلمون رو بگیم به مولامون ،یاصاحب الزمان.....گرچه خواسته ی منو میدانی،اما اگه سئوال کنی،اومدی معتکف شدی حالا هم لحظات آخره چی میخوای؟ خواسته ات چیه؟ آقای من! جواب من اینه: "وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي" یعنی اول خواسته ام تویی آقاجانم.شب و روز اینجا نشستم،ناله زدم،اشک ریختم،بلکه موانع کنار زده بشه،به تو برسم آقاجانم،که اگربه تو برسم،به همه چیز رسیدم،و اگر به هر چیزی برسم،بدون تو به هیچ چیز نرسیدم آقاجانم،بازم امیدوارنه تو رو میخونم،یابن الحسن! "وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَةً" اگه یه گوشه ی چشمی به ما بیندازی،بار همه مون رو بستی یابن الحسن! هر کجا نشستی صداش بزن،میشنوه و کریمه، و نمیشه شخص کریمی رو صدا بزنی بشنوه و جوابت رو نده، یاصاحب الزمان..... نبی اکرم دو نفر رو پاره ی تنش خطاب فرمود،یکی امام رضا علیه السلام،دیگری دخترش فاطمه ی زهراست،سلام الله علیها، از اینجا توی این لحظات آخریه جا داره یه سری بریم مدینه،پشت در خانه ی مادرمون فاطمه،که این گونه یادمون دادن،که آخر هر مجلسی بریم در خانه ی حبیبه ی خدا،بگیم :مادر! هر چه کردیم،حالا چشممون به دست های توست،همون دست های نازنینی که،بمیرم،مقابل چشم علی ِ مرتضی، تو کوچه با غلاف شمشیر،از دامن علی کوتاه شد،پهلو شکسته،شش ماهه اش رو کشتن،بمیرم،اما نمیتونه ببینه ریسمان بستن،علی رو دارن می برن، محکم دامن علی رو گرفته رها نمیکنه،دیدن نمی تونن دامن علی رو از دست فاطمه رها کنن،کاری کردن،برا همیشه فاطمه رو از علی گرفتن،آه.....* گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد 🎤
      ************ پرگناه آمدم یا الهی                     روسیاه آمدم یا الهی                                یا الهی.... من خجالت زده از تو هستم         بر سر کوی لطفت نشستم گِرد الطاف تو در طوافم            مُحرم وادی اعتکافم گرچه عاصیّ و نامه سیاهم        دادی یک بار دیگر تو راهم قلبم از شعله ها پرشرر شد        عمرمن درگناهان به سر شد ای خدا غفلت آواره ام کرد         نفس عمّاره بیچاره ام کرد هستم ای مهربان عبد رسوا       ای خدا کن مرا اهل تقوی کن مرا اهل نور و سعادت        اهل قرآن و ذکر و عبادت من که بیگانه ام با مناجات         هم به توحید و یاسین و صافات تحفه ای بر من بی وفا ده         درد بی دردی ام را شفا ده یا رب ای خالق حیّ منّان         نور دانش به قلبم بتابان کن عنایت شوم عبد گمنام         زینت را قرآن و اسلام بار الها مرا کن عطایی            چون شهیدان شوم کربلایی مثل جان بر کفان خمینی            کن مرا فاطمی و حسینی آن حسینی که نامت صدا زد       بین گودال خون دست و پا زد آن حسینی که عطشان فدا شد     ماه تابنده ی نیزه ها شد           ************ شرمنده ام از رحمت جانانه تو   من معتکف گشتم خدا در خانه تو سوزمن و نوای من                خدای مهربان من الهی العفو... بار دگر من آمدم با روسیاهی    بار گنه آورده ام با خود الهی از لطف تو آکنده ام            شرمنده ام شرمنده ام الهی العفو... می خوانمت با ناله وبا دیده ی تر   بنما قبولم بار الها حقّ حیدر حقّ علیّ مرتضی           اغفر لنا ذنوبنا الهی العفو... گرچه زعصیان روسیاه عالمینیم      سینه زن و گریه کن داغ حسینیم آن که به مقتل شد جدا       در راه قرآن سر جدا آه و واویلا... یا رب به اهل بیت پیغمبر چه ها شد    رأس حسین ، هلال روی نیزه ها شد لعن خدا بر دشمنت         ای سر بریده ، کو تنت؟ آه و واویلا...
افتاده ام به بستر بی سایبان حسین از خواهر تو گریه گرفته امان حسین در زیرآفتاب، سرت را بریده اند در زیر آفتاب، به رویت دویده اند دارم حساب می کشم از قطره های آب تو سوختی و صورت من سوخت بی نقاب ماندی سه روز بی کفن و بوریا حسین اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین.... من سختم است پیش تو این روز آخری از این همه گلایهء خواهر برادری یاد تو هست مادرمان بستری که شد... رخسار او کبودی و نیلوفری که شد... دارم شبیه او پی تابوت می روم با این پر شکسته به لاهوت می روم این روزها که سینهء من تنگ میشود خیلی دلم برای حسن تنگ می شود ای کربلای من سفرم را چه می کنی؟ داغی که مانده بر جگرم را چه می کنی؟ من را ببخش وقت زیارت نمی شود دیگر کسی شبیه تو غارت نمی شود میخواستم ضریح تنت را بغل کنم یکبار جسم بی کفنت را بغل کنم جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید این پاره های پیرهنت هم به من رسید از آن غروب، رنج اسارت کشیده ام از زیر تیر و نیزه، کنارت کشیده ام رفتی و گوش ما همه بی گوشواره شد عمامه رفت و معجر مان پاره پاره شد سنگت زدند بر سر نی، مرد و زن حسین از هر دو سنگ، خورده یکی هم به من حسین اصلاً چه شد که قسمت آن دیگری شدی بین تنور رفتی و خاکستری شدی ای وای از رباب، که جانش به لب رسید هرجا که رفت، حرملهء بی ادب رسید پیشانی ام شکست و وضویم جبیره بود بازارهای کوفه پُر از چشم خیره بود وقت قمار، پای سرت شرط کرده اند در پیش پای ما صدقه پرت کرده اند گرچه میان تشت طلا، جام برنگشت دیگر رقیه از سفر شام برنگشت حالا شده خرابه دمشق رقیه ات برگشته ام به شام، به عشق رقیه ات سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن موی مرا بلندتر از این خیال کن این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست اصلاً خیال کن بدن من سیاه نیست شهدی دوباره از لب قرآنی ات بده جایی برای بوسه به پیشانی ات بده دین پرور
«گر دل شنود صدای زینب دیوانه شود برای زینب»* محبوب خدا و اهل بیت است هر کس که شده گدای زینب سلطان اجابت دو عالم شد ملتمس دعای زینب دیدیم رضای پنج تن را در آینه رضای زینب عباس و علی اکبر و قاسم جان همگی فدای زینب اطفال تمام شیعیانند قربانی بچه های زینب چشمان فلک ندیده داغی جانسوز تر از عزای زینب خون گریه کند بقیه الله در روضه کربلای زینب آرام دل تمام دنیاست چون ذکر خدا صدای زینب سر می شکند ز داغ یارش هر کس که شد آشنای زینب می گفت سری بریده با چشم من را بزنید جای زینب پ ن: بیت ستاره دار از مرحوم حاج احمد آرونی(آرام دل)
گلی گم کرده ام.mp3
5.14M
🔳 (س) 🌴گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را 🌴به هر گل می‌رسم می‌بویم او را 🎙 👌بسیار دلنشین ترکی ،فارسی
🌺🌺🌺🌺 اولسا جان اوسته باجی قارداشی قیدینده قالار باجی تابوتینی ئوز چینینه قارداشی آلار هر قدم آتدیقجا قبره طرف وای دیجک باجینی قبره قویانان صورا لای لای دیجک ﷽🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
🏴روضه جانسوز _ حضرت زینب سلام الله علیها 🖤 سید مجید بنی فاطمه🎙 ▪️▪️▪️▪️▪️ راسِ تو رویِ نیزه و من پایِ نیزه ها خون میچِکد زحنجَرت آقایِ نیزه ها لبهای تیزِ نیزه کجا و گلویِ تو ؟؟ .... ای کاش بوسه میزدم از جایِ نیزه ها   قربون اونی که تو روضه ناله خرج می کنه در بینِ قتلگاه در اُوجِ هجوم ها ... هجومِ چی؟ گاهی تیرِ ... نیزه ست... همه اینا بود ...یه عدهسنگ میزدن در بینِ قتلگاه در اُوجِ هجوم ها ... خون شد دهانِ شاه زغوغایِ نیزه ها   آی حسین .... با هر نفس که نامِ تو را برده ام حسین هی سنگ خورده بر سرم از لایِ نیزه ها  داداش تنهایی بچه ها رو سوارِ ناقه کردم ...داداش به زور رقیه رو ساکِت کردم ... داداش به زور ربابُ ساکِت کردم ... اما بساطی داشتم با سکینه ... تو گودال بیرون نمی اومد .... مگه خبر نداری ... دخترا عاشِقِ بابان ... گفت بابا هر دختری از باباش یه یادگاری داره...میخوام انگشترِتو ببرم ، به غارت بردن ....لباسِتو غارت کردن ....میدونی چی کار کرد ؟؟؟؟دستِشو آورد جلو ، خونِ گلوِیِ بابارو به موهاش کِشید ...گفت داداش من دخترِ علی ام ، الان یه کاری می کنم دیگه اینا نتونن قدم از قدم بردارن" شهر شلوغِ ، سر و صداست ، ناموسِ علی رو آوردن ... همه مردم دارن نگاه می کنن ... چنان فرمود «اُسکوتوا» تاریخ میگه زنگِ شترا هم ایستاد ، چنان خطبه خواند ، قدیمی هایِ کوفه گفتن صدا ، صدایِ علی ِ.....اونایی که علی براشون نیمه شب نونُ خرما آورد ، همونا سنگ آوردن ... هی این بچه ها می گفتن عمه مگه یه زمان تو این شهر زندگی نمی کردی؟؟ مگه تو معلمِ قرآنِ نبودی عمه ؟!! پس چرا این زنُ مرد دارن اینطور می کنن؟؟ چنان بی بی خطبه خوند ، نانجیب دید الان تاجُ تختِش بهم میریزه ... چی کار کنم ؟؟ ... یه مرتبه دیدن اون ملعون کنارش بود گفت امیر میخوای یه کار کنم زینب کلامِش قطع بشه ؟؟گفت آره ... گفت بدون زینب عاشِقِ حسینِ ....اگه حسینُ ببینِ زبونِش بند میاد ....گفت بگو سرِ بریده رو جلو محمل بیارن ... همچین که عمۀ سادات نگاه کرد دید سرِ بریدۀ حسین ....به عظمتِ زینب مرگِ ما رو شهادتِ در راهِ خودِت رقم بزن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4053-attachment-روضه-جانسوز-_-حضرت-زینب-سلام-الله-علیها-_-سید-مجید-بنی-فاطمه.mp3
1.94M
🏴روضه جانسوز حضرت زینب سلام الله علیها🖤 سید مجید بنی فاطمه🎙 ▪️▪️▪️▪️▪️