eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
302 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام علیه السلام علیه السلام از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیدا که شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم
علیه السلام علیه السلام علیه السلام روضه دارِ منا توئی آقا شاهدِ کربلا توئی آقا پیش تو مادرت زمین خورده نوة مجتبی توئی آقا همره عمه آمدی گودال راویِ ماجرا توئی آقا آنکه دیده گروه گروه زدند سنگ و چوب و عصا توئی آقا آنکه دیده به زیرِ چکمه ی شمر شاه ، زد دست و پا توئی آقا آنکه دیده تمام قرآن شد با لگد جا به جا توئی آقا آنکه دیده ضریح مویِ حسین دستِ یک بی حیا توئی آقا آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا رفت بر نیزه ها توئی آقا بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه سویِ آل عبا توئی آقا آنکه همراه قافله رفته سویِ شامِ بلا توئی آقا سخت بر تو گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام ، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند راسِ جدت به زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه های نان دادند سرِ هر کوچه با سرِ انگشت دخترِ فاطمه نشان دادند بوسه گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند
علیه السلام علیه السلام علیه السلام آخرین یاسِ ؛ نینوایم راویِ داغ ؛ کربلایم بار غم را بر شانه کشیدم پا به پای عمه میدویدم راس جدم را بر نیزه دیدم آه وواویلا --------------------- پیش چشمانم ؛ شد گرفتار دختر زهرا،بین بازار پرده ی محمل ها را کشیدند کف زنان دورِ ما میدویدند عمه هایم ناسزا شنیدند آه و واویلا --------------------------- از همه بدتر،شهر شام است صحبت از هتکِ ، احترام است یک سوالم مانده بی جواب است تاقیامت بر قلبم عذاب است جای زینب در بزم شراب است؟ آه وواویلا
4_5999317508551610896.mp3
9.23M
علیه السلام علیه السلام علیه السلام اسیر رنج وبلا ؛ شاهد کرببلا ؛ باقرآل عبا کشته ی زهرِ جفا ؛ سفیر خون خدا ؛ باقرآل عبا سلام ما بر تو ومزار ویرانت به آن دل پر غم و دوچشم گریانت وای وای واویلا ----------------------------- غم غریبی شاه ؛ به گودی قتلگاه ؛ به چشم خود دیدی قد خمیده شده ؛ سربریده شده ؛ به چشم خود دیدی تو دیده ای روی تل به سر زند زینب تن عزیز خدا زیر سم مرکب وای وای واویلا --------------------------- به روضه های منا ، تو گفته ای همه جا ؛ زتشنگی حسین عزا نمودی بپا ؛ صدا زدی هرنوا ؛ زتشنگی حسین به چشم خود دیده ای لبش بهم میخورد در آن میانه یکی پیراهنش میبرد نهاده دستان خود به روی سر دختر صدا زد الامان زغارت معجر وای وای واویلا
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام من پنجمین ولی خداوند قادرم همنام مصطفی و ملقب به باقرم گنجینه ی علوم الهی است سینه ام از نسل سفره دار کریم مدینه ام مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم با یک نظر ز کار گره باز می کنم قبل از تهجد شب آن عشق بازی ام شهر مدینه شاهد سائل نوازی ام همیان به دوش کوچه ام و ذره پرورم ناز گدای شهر به یک غمزه می خرم بانی روضه های غروب منا منم پرچم به دوش ماتم کرببلا منم من شاهد مصیبت عظمای عالمم من شاهد غریبی آقای عالمم سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام من آشنای غربت هم درد گریه ام باچشم خویش واقعه ایی دیده ام عجیب احرام بسته، قافله ایی دیده ام غریب با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم از سرّ عشق بازی حق با خبر شدم آنان به کوی نسل الهی قدم زدند زیباترین منای خدا را رقم زدند دیدم که آب تحفه ی نایاب می شود کودک چگونه تشنه و بی تاب می شود دیدم چگونه جسم جوان خرد می شود شخصیت امام زمان خرد می شود دور امام نیزه و شمشیر دیده ام در گودی گلو اثر تیر دیده ام دیدم مفاصلی که ز هم دور می شود شاهی به ضرب نیزه ایی منحور می شود خنجر به دست شمر به گودال می رود زهرا کنار پیکرش از حال می رود چکمه به پا به جانب مقتل دوید وای روی ضریح سینه ی جدم پرید وای این جابه بعدمهر سکوتی براین لب است گودال بوسه گاه خصوصی زینب است
علیه السلام علیه السلام علیه السلام هجوم ِ موجِ بلا را به چشم خود دیدم غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم به سر زنان پیِ عمه به روی تل رفتم ذبیحِ دشتِ منا را به چشم خود دیدم میانِ آن همه نیزه به دست در گودال سنان ِبی سروپا را به چشم خود دیدم به زورِ نیزه زِرِه را ز تن در آوردند مُرَملٌ بدماء را به چشم خود دیدم زقتلگاه همه دستِ پُر که می رفتند به دوشِ خولی عبا را به چشم خود دیدم زمان حمله ی آن ده سوارِ تازه نفس غبارِ رویِ هوارا به چشم خود دیدم میانِ پنجه ی هر نعل تازه و میخش لباسِ خون ِ خدارا به چشم خود دیدم سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد تنِ به خاک ،رها را به چشم خود دیدم میانِ طایفه ها رأسها که قسمت شد سرِهمه شهدا را به چشم خود دیدم عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد تمام واقعه هارا به چشم خود دیدم به پشتِ خیمه به دنبال ِ قبر اصغربود شکارِ رأسِ جدارا به چشم خود دیدم فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا میانِ هلهله را به چشم خود دیدم گذشته از همه اینها به شهرِ بد نامان زمانِ قحطِ حیارا به چشم خود دیدم میانِ مجلسِ نامحرمان وبزمِ شراب ورودِ آل عبا را به چشم خوددیدم تَهِ پیاله ی خود را کنارِ سر می ریخت قمار وتشتِ طلا را به چشم خود دیدم ضریحِ صورتِ جدم دوباره ریخت به هم شتابِ چوبِ جفارا به چشم خود دیدم عزیز کرده ی زهرا کنیزِ مردم نیست اشاره ی دو سه تا را به چشمِ خود دیدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام علیه السلام علیه السلام بار بلا به شانه کشیدم به کودکی از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه دنبال عمه هام دویدم به کودکی آن شب که در مقابل من عمه را زدند فریاد الفرار شنیدم به کودکی عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی آن شب که درخرابه سر آمد میان مان چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی با کعب نی لباس همه پاره پاره شد بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست این را به گوش خویش شنیدم به کودکی در مجلس شراب که شخصیتم شکست من آستین صبر جویدم به کودکی
یا امام باقر علیه السلام از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم نعمتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم نوحه امام باقر ع در سبک : کوچه ها را غم گرفته کوفه را ماتم گرفته اولدی یثرب غرق ماتم آغلادی جنتده خاتم اولدی مسموم حسینون بالاسی شیعه نین قوزانوبدی نواسی وامحمد ، محمد ، محمد 2 ترک ایدوب باقر جهانی آغلادوبدی مرتضانی گیتدی الدن جهانین صفاسی شیعه نین قوزانوبدی نواسی وامحمد ، محمد ، محمد 2 داغیدار اولدی ملک لر یاندی بو غمده ملک لر آغلادی شاه دینین آناسی شیعه نین قوزانوبدی نواسی وامحمد ، محمد ، محمد 2 ظلم ایدوب دست عداوت ئولدی باقر اولدی راحت گورسنوب دشمن دین جفاسی شیعه نین قوزانوبدی نواسی وامحمد ، محمد ، محمد 2 باغبان گر ئولسه یاران تز صولار باغیله بستان یوخدی دنیانون الحق وفاسی شیعه نون قوزانوبدی نواسی وامحمد ، محمد ، محمد 2 اولدی مسموم شاه شاهان حجت حق جان جانان وای بو دردین تاپولماز دواسی شیعه نین قوزانوبدی نواسی وامحمد ، محمد ، محمد 2 باقر آل محمد اول گل گلزار احمد جان وئرور شیعه لر مقتداسی شیعه نین قوزانوبدی نواسی وامحمد ، محمد ، محمد2 التماس دعا
4_5821418846459793932.mp3
706.8K
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 تسبیحات حضرت زهرا س ابا الصادق(ع) باقره آل عبایی و تو پنجم امام مایی و یادگار کربلایی و ..... عالمی گردد به فدای آن مزار خاکیِ رفیع تو به فدای قبر بی زائر و بی شمع و چراغ بقیع تو 🔳مولانا باقر آل عبا آخر یک روز با ظهور قائم زهرا(س) کنار حضرت مجتبی(ع) صاحب حرم میشید مولا ما میشیم رعیت یه صحن برات مثل صحن گوهر شاد میسازیم سقا خونه مثل اسمال طلا با یه پنجره فولاد میسازیم 🔳مولانا باقر آل عبا دم آخر افتادی با دل خون مضطر رو بستر زدی تو بال پر میگفتی کجایی ای مادر میسوخت جسم تو از زهر جفا ناله میزدی با چشم پر آب یاد روضه های کرببلا به یاد عطش طفل رباب(س) 🔳مولانا باقر آل عبا بمیرم من توی کودکی بلا دیدی کوفه و شام بلا دیدی سرِ روی نیزه ها دیدی تو دیدی گودال دشت بلا دیدی سرهای روی نیزه ها همراه عمه ها و بچه ها دیدی غارت و آزار و جفا 🔳مولانا باقر آل عبا ()
خاک بقیعت دل جلا، ای یادگار کربلا قدرش فزون تر از طلا، ای یادگار کربلا شمعی شدی در زندگی، روشن نمودی سوختی غم‌ها کشیدی از بلا، ای یادگار کربلا امام باقر (ع) فرمودند: کبر و بزرگی نمودن (به منزله‌ی) مرکبی است که سوار خود را به سوی آتش می‌برد. شهادت امام محمد باقر (علیهالسلام)، چشمه جوشنده علم و حکمت بر شیعیان حقیقت جوی او و ساحت مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت باد🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی جواد مقدم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یادگار کربلایم ، کربلایم ، کربلایم رد زنجیر روی پایم ، روی پایم ، روی پایم منم اسیر غصه و درد ، بهارمه زمستون سرد گلایه از زمونه دارم ، به یاد کربلا میبارم دیدم همه شنیده هارو دیدم غروب کربلارو دیدم ذبیح مصطفی رو اَلشمر جالسٌ­­­­ علی صدر الحسین دیدم که میبُرید سر از نور دو عین ... آه و واویلتا ، آه و واویلتا ، آه و واویلتا ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ جا مونده ای بیقرارم ، بیقرارم ، بیقرارم روضه خون شیرخوارم ، شیرخوارم ، شیرخوارم یادمه تو کویر دلگیر ، ناله ی مادری بی تقصیر لالایی میخوند برا طفلش اما امون نداد بهش تیر دیدم به حرمله کمون داد دیدم حنجرشو نشون داد دیدم علی یه دفعه جون داد اَلشمر جالسٌ­­­­ علی صدر الحسین دیدم که میبُرید سر از نور دو عین ... آه و واویلتا ، آه و واویلتا ، آه و واویلتا ... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدم خزون باغ لاله ، باغ لاله ، باغ لاله دیدم داغ یک سه ساله ، یک سه ساله ، یک سه ساله منو همیشه میده آزار ، سیلی به دختری تو بازار توی محله ی یهودی عمه بود و یه عده خونخوار دیدم چشای بی حیارو دیدم خنده ی شامیارو دیدم دختر بی بابارو اَلشمر جالسٌ­­­­ علی صدر الحسین دیدم که میبُرید سر از نور دو عین ... آه و واویلتا ، آه و واویلتا ، آه و واویلتا
روز عرفه آمده مهمان تو هستم شرمندهٔ جود تو و احسان تو هستم یا سیدی العفو... روز عرفه آمده و بر تو پناهم یارب کرمی، خسته ام از بار گناهم یا سیدی العفو... روز عرفه کن نظری بر من مسکین از لطف و کرم دردِ مرا هم بده تسکین یا سیدی العفو... روز عرفه آمده با روی سیاهم شرمنده ام از جرم خود و عمرِ تباهم یا سیدی العفو... روز عرفه آمده برسفرهء عامت از شرم، بریزم ز بصر اشک ندامت یا سیدی العفو... یارب به حقِ پهلوی بشکسته ی زهرا یارب ز کرامت ،گنه من تو ببخشا یا سیدی العفو... یارب به حق سید و سالار شهیدان سوز عطش کرب و بلا ناله ی طفلان یا سیدی العفو... یارب به حق پیکر چاک علی اکبر یارب به حق خون گلوی علی اصغر یا سیدی العفو... یارب به حق فاطمه و باغ گل یاس یارب به حق دست قلم گشته ی عباس یا سیدی العفو... یارب به حق زینب و آن اشک دو عینش یارب به حق پیکر در خون حسینش یا سیدی العفو... یارب به حق صورت نیلی رقیه رخسار کبود گشته ز سیلی رقیه یا سیدی العفو... یارب به حق مهدی زهرا گل حیدر از جرم و گناه من دلخسته تو بگذر یا سیدی العفو...
مداحی آنلاین - از سن کودکی شده غم آشنای من - حاج نریمان پناهی.mp3
8.06M
🔳 (ع) 🌴از سن کودکی شده غم آشنای من 🌴باد خزان وزیده به دولت سرای من 🎙 🖤🖤😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ امام باقر علیه السلام: 🔹 إِنِّي لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ 🔺 برای شیعیان گنهکارم، هر شب و روز، هزار بار دعا (و استغفار) می‌کنم. 📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏ ۱ ص ۴۷۲ 🔺 علیه السلام روزی هزاربار برای ما دعا می‌کند، حتّی برای گنهکارترینِ ما! 🔹 ما چقدر دعاگوی او هستیم؟!! ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت پنجمین پیشوای شیعیان،امام محمد باقر علیه السلام را تسلیت میگوییم. علیه السلام 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟گل نرگس گل زیبا و رعناست 🌟گل نرگس گل تنهای تنهاست   🌟بیابون پر فراز و پر نشیبه 🌟مسلمونا گل نرگس غریبه   🌟بیا در کوه ها آواره گردیم 🌟به دنبال گل نرگس بگردیم   🌟مولا کجایی آقا کجایی 🌟 داد از جدایی 🌟داد از جدایی 🌟 یا_صاحب_الزمان الغوث و الامان الهم عجل لولیک الفرج   ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈