03.mp3
1.58M
🍁روضه و مرثیه🍁
#امام_باقر علیه السلام
🍂روضه جانسوز امام باقر علیه السلام
#استاد_رفیعی
🔻گریز به روضه چگونگی دفن بدن مطهر امام حسین علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
🏴◾️◾️◾️◾️◾️◾️
روضه امام باقر.mp3
3.11M
🔻روضه و مرثیه🔻
#امام_باقر علیه السلام
🥀روضه جانسوز امام باقر علیه السلام
#استاد_بندانی_نیشابوری
✅گریز به روضه لحظات آخر سید الشهدا علیه السلام در گودال قتلگاه
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
02.mp3
2.41M
🔻روضه و مرثیه🔻
#امام_باقر علیه السلام
🍂روضه جانسوز امام باقر علیه السلام
#استاد_مومنی
🍁گریز به روضه مصائب شام و قصر یزید ملعون
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#امام_باقر
من پنجمین ولی خداوند قادرم
همنام مصطفی و ملقب به باقرم
گنجینه ی علوم الهی است سینه ام
از نسل سفره دار کریم مدینه ام
مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم
با یک نظر ز کار گره باز می کنم
قبل از تهجد شب آن عشق بازی ام
شهر مدینه شاهد سائل نوازی ام
همیان به دوش کوچه ام و ذره پرورم
ناز گدای شهر به یک غمزه می خرم
بانی روضه های غروب منا منم
پرچم به دوش ماتم کرببلا منم
من شاهد مصیبت عظمای عالمم
من شاهد غریبی آقای عالمم
سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام
من آشنای غربت هم درد گریه ام
با چشم خویش واقعه ایی دیده ام عجیب
احرام بسته، قافله ایی دیده ام غریب
با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم
از سرّ عشق بازی حق با خبر شدم
آنان به کوی نسل الهی قدم زدند
زیباترین منای خدا را رقم زدند
دیدم که آب تحفه ی نایاب می شود
کودک چگونه تشنه و بی تاب می شود
دیدم چگونه جسم جوان خرد می شود
شخصیت امام زمان خرد می شود
دور امام نیزه و شمشیر دیده ام
در گودی گلو اثر تیر دیده ام
دیدم مفاصلی که ز هم دور می شود
شاهی به ضرب نیزه ایی منحور می شود
خنجر به دست شمر به گودال می رود
زهرا کنار پیکرش از حال می رود
چکمه به پا به جانب مقتل دوید وای
روی ضریح سینه ی جدم پرید وای
این جا به بعد مهر سکوتی بر این لب است
گودال بوسه گاه خصوصی زینب است
قاسم نعمتی
🍂🌴🍁🍂🌴🍁🍂🌴🍁
#امام_باقر
نینوا را سوزاند
نالهام عاقبت این بیتِ عزا را سوزاند
به عبا پیچیدم
میکشم آه ، همین آه عبا را سوزاند
بازهم سوخت لبم
کفِ آبی ، عطشم کربُبلا را سوزاند
کربلا گفتم باز
جگرم را نَفَسم را ، سر و پا را سوزاند
شد غروب و گودال
دیدم آتش همهجا را ، همهجا را سوزاند
خیمهای اُفتاد و
بدنِ غرقِ به خونِ شهدا را سوزاند
مشعلی روشن شد
دامنِ دخترکی غرقِ دعا را سوزاند
شعله تا بالا رفت
گیسوانِ زِ سرِ نیزه رها را سوزاند
وای از نامحرم
حرمله باز دلِ عمهی ما را سوزاند...
نینوا را سوزاند
حسن لطفی
🍂🥀🍁🍂🍁🥀
🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁🥀🍂
#امام_باقر
چقدر ناله ی بی جان و بی صدا داری
به زیر لب تو فقط ذکر ربنا داری
گمان کنم که رسیده زمان پرزدنت
که زهر کینه اثر کرده و نوا داری
چه کرده با تو که اینگونه محتضر شده ای
"شهادتین"به لب های خود چرا داری ؟؟
نفس کشیدنت آقا چه سخت تر شده است
میان هر نفس خسته ات دعا داری
کشانده پای تو را روبه قبله ، زهر جفا
گمان کنم که شما درد بی دوا داری
کنار بستر تو مادری عزا دارد
که گشته غرق غم و نوحه و عزاداری
لبان خشک تو ذکر " حسین " می گویند
دوباره گریه و مرثیه را بنا داری
هنوز هم تو به یاد سه ساله غمگینی
هنوز هم به دلت داغ کربلا داری
تو در لباس اسارت چه صحنه ها دیدی...
چه زخم ها که تو از کعب نیزه ها داری
دل شکسته ی من وقف ماتم تو شده
شما هوای دل خسته ی مرا داری
به خواب دیده ام آقا که مرقدی زیبا
شبیه صحن و سرای امام رضا داری
کبوتر دل من پرکشیده چون زائر
به قصد مرقد خاکی حضرت باقر
اسماعیل شبرنگ
🌴🍂🌴🍂🌴🍂🌴🍂🌴
#امام_باقر
عاقبت آه کشیدم نَفسِ آخر را
نفسِ سوخته از خاطرهای پرپر را
روضهخوانیِ مرا گرم نمودی امشب
روضهیِ آنهمه گُل ، آنهمه نیلوفر را
آخرین حلقهیِ شبهایِ محرّم هستم
شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیدهاست
باورم نیست تماشایِ تَنی بی سر را
باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدنِ سوختنِ چـارقَدِ دختر را
غارتِ خود و عَلَم ، غارتِ گهواره و مَشک
غـارتِ پیرهن و غارتِ انگشتر را
ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون میریخت
نیزههایی که رُبودند سَرِ اکبر را
آه در گوشهی ویرانه که دِق مرگ شدیم
تا که همبازیِ من زد نَفسِ آخـر را
کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم
بیـن زنجیر نهان کرد تَنی لاغر را
چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم
سرخ دیدم بدنش ، تکّهای از معجر را
حسن لطفی
🍃🍂🍁🌾🍃🍂🍁🌾🍃🍂🍁🌾
#امام_باقر
با چشمهای پرآب قحطی آب دیدم
من دشت کربلا را همچون سراب دیدم
مانند یک کبوتر من را اسیر کردند
بر بال کوچک خود رد طناب دیدم
هر شب شبیه شمعی بی تاب گریه کردم
پروانه سوخت ازبس آتش بخواب دیدم
آتش گرفت خیمه آتش گرفت دامن
آتش گرفت معجر من اضطراب دیدم
هفتادودو ستاره یک ماه و مشک پاره
خورشید کربلا را در آفتاب دیدم
هر صبح و شام جانم آمد به لب که در شام
زخم زبان شنیدم بزم شراب دیدم
دلخسته ام از این دهر آسوده ام کن ای زهر
من میروم از این شهر ،خیلی عذاب دیدم
مجتبی عسکری
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#امام_باقر
روضه دارِ منا توئی آقا
شاهدِ کربلا توئی آقا
پیش تو مادرت زمین خورده
نوهی مجتبی توئی آقا
همره عمه آمدی گودال
راویِ ماجرا توئی آقا
آنکه دیده گروه گروه زدند
سنگ و چوب و عصا توئی آقا
آنکه دیده به زیرِ چکمه ی شمر
شاه ، زد دست و پا توئی آقا
آنکه دیده تمام قرآن شد
با لگد جا به جا توئی آقا
آنکه دیده ضریح مویِ حسین
دستِ یک بی حیا توئی آقا
آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا
رفت بر نیزه ها توئی آقا
بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه
سویِ آل عبا توئی آقا
آنکه همراه قافله رفته
سویِ شامِ بلا توئی آقا
سخت بر تو گذشت آن ساعات
بد شکستند حرمت سادات
اوج بی غیرتی نشان دادند
سنگ در دست این وآن دادند
اول شهر عنان مرکب را
دست یک مشت بد دهان دادند
جای عرضِ سلام ، پیرو جوان
ناسزاها به کاروان دادند
رأسِ جدت به زیرِ پا افتاد
بسکه سر نیزه را تکان دادند
دستِ سادات بر سرِ بازار
صدقه تکه های نان دادند
سرِ هر کوچه با سرِ انگشت
دخترِ فاطمه نشان دادند
بوسه گاهِ رسول خاتم را
به دمِ چوبِ خیزران دادند
قاسم نعمتی
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#امام_باقر
ستم روزگار یادش هست
غم لیل و نهار یادش هست
دیده ی اشکبار یادش هست
آنهمه قلب زار یادش هست
روضهی بی شمار یادش هست
نیمه جان بین بستر افتاده
باز تب کرده مضطر افتاده
به لبش ذکر مادر افتاده
یاد یک جای دیگر افتاده
چادر پرغبار یادش هست
زهر کرده اثر به اعضایش
ناتوان دست و بی رمق پایش
ترک افتاده است لبهایش
العطش العطش شد آوایش
لب زخمی یار یادش هست
پیر بود و خمیده قامت بود
خانه اش کل سال هیات بود
به تنش ردی از جسارت بود
قاتلش روضهی اسارت بود
لحظه های فرار یادش هست
سالها قلب بی قراری داشت
گله ها از شتر سواری داشت
با رقیه چه روزگاری داشت..
با غمش آه و گریه زاری داشت
آبله بود و خار یادش هست
همه ی عمر خود پریشان بود
یاد جدش همیشه گریان بود
آی مردم حسین عطشان بود
آبروی قبیله عریان بود
یک تن و ده سوار یادش هست
عمه هایش چقدر ترسیدند
کوچه های شلوغ را دیدند
مست ها آمدند رقصیدند
به سر روی نیزه خندیدند
زینب بی قرار یادش هست
سیدپوریا هاشمی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#امام_باقر
خورشیدِ عشق در شب ظلمت دمیده بود
او را خدا شبیه نبی آفریده بود ...
با اشک های حضرت سجاد انس داشت
یک عمر ناله های پدر را شنیده بود
جابر سلامِ نابِ نبی را به او رساند
وقتی به فیض دیدن رویش رسیده بود
آن باقر العلوم که با چشمِ صادقش
چیزی به غیر رنج در عالم ندیده بود
پنجاه و هفت سال سرافراز و سربلند
مانند سرو بود ولی قد خمیده بود ...
میراث دار غربت و تنهایی حسن
فریادِ بی صدای گلویی بریده بود
آن پنجمین امام که در پنج سالگی
دنبال کاروان اسیران دویده بود
با عمه ی سه ساله در آن سال های دور
در راهِ شام ، زهرِ اسارت چشیده بود
او یادگار کوچک صحرای کربلا ...
او داغدار هر گل در خون تپیده بود
او دیده بود کودک شش ماهه ای چقدر
بر روی دست های پدر قد کشیده بود
از غربت بقیع نوشتم دلم گرفت ...
بارانِ اشک بر صفحاتم چکیده بود
احمد علوی
◾️🥀🌾◾️🥀🌾◾️🥀🌾◾️🥀🌾
#امام_باقر
کودکی باغی از ریاحین است
آسمانش ستاره آذین است
کودکی فصل خوب خاطره هاست
و پر از روزهای شیرین است
روزهایی شبیه یک رویا
مملو از خوابهای رنگین است
ولی انگار خاطرات شما
راوی زخمهای دیرین است
توی تصویر چار سالگی ات
کودکی بغض کرده غمگین است
با سوالی که ذبح شش ماهه
راه و رسم کدام آیین است؟
یا سوالی شبیه اینکه چرا
عمه پیشانیاش پر از چین است
چه بگویم خودت که میدانی
روضهی قتلگاه سنگین است
دستهایی که میرود بالا
دستهایی که رو به پایین است
میلاد حسنی
🍂🌼🌾🍂🌼🌾🍂🌼🌾🍂🌼🌾
#امام_باقر
ای فروغ دانشت تا صبح محشر مستدام
وی تو را پیش از ولادت، داده پیغمبر سلام
منشأ کل کمال و باقر کل علوم
هفتمین نور و ششم مولایی و پنجم امام
اِنس و جان آرند حاجت در حریمت روز و شب
آسمان گردیده بر دور مزارت صبح و شام
این عجب نَبْوَد که بخشی چشم جابر را شفا
زخم دل را میدهی با یک نگاهت التیام
ساکنان آسمان را لحظه لحظه، دم به دم
از بقیعت عطر و بوی جنت آید بر مشام
در کمال و در جلال و علم و حلم و خلق و خو
پای تا سر، سر به سر آیینۀ خیر الاَنام...
کودکی بودی که از تیغ بیانت ناگهان
روز در چشم یزید بیحیا آمد چو شام
لال شد از پاسخ و زد بر دهن مهر سکوت
طشت رسوایی او افتاد از بالای بام
تو سر بالای نی دیدی به سن کودکی
گه به دشت کربلا، گه کوفه، گاهی شهر شام
خیمههای آل عصمت را که آتش میزدند
میدویدی در بیابان اشکریز و تشنهکام...
ماجرای کربلا و شام و کوفه بس نبود
از چه دیگر این همه آزار دیدی از هشام
بارها آوردت از شهر مدینه تا دمشق
از وجودت هتک حرمت کرد جای احترام
گاه آوردت به زندان، گاه پای تخت خویش
گاه زد زخم زبان و گاه میزد اتهام
حیف کز زهر جفا گردید قلبت چاک چاک
مرغ روحت پر زد از تن، جانب دارالسلام
بسکه بر جان عزیزت روز و شب آمد ستم
دادی از سوز جگر بر شیعیانت این پیام
تا به صحرای منا گریند بهر غربتت
حاجیان هنگام حج، پیر و جوان و خاص و عام
دوست دارم بر تو گریم در بیابان بقیع
کردهاند این گریه را بر من حرامیها حرام
در کنار قبر بیشمع و چراغت روز و شب
هم بشر سوزد چو شمع و هم ملک گرید مدام
از چه شد صد چاک قلبت با چنان قدر و جلال
وز چه ویران مانده قبرت با چنان جاه و مقام
بر تو میگریم که بردی کوه غم از کودکی
بر تو میگریم که شد با خون دل عمرت تمام...
استاد حاج غلامرضا سازگار
🍂🍃🍁🍃🍁🍂
.
#فهرست
نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک #دهه_محرم قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک
#گریز_زیارت_عاشورا #زیارت_عاشورا
#گریز_دعای_توسل
#گریز_دعای_ندبه
#گریز_دعای_کمیل
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
#یاسیدالشهدا #امام_حسین #زائر
#امام_زمان
نوحه های #دهه_محرم
#آموزش_مداحی
#دعای_کمیل
#سخنرانی
قابل دسترسی است.
از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های #دهه_محرم دسترسی پیدا میکنید:
#شب_سوم_محرم #حضرت_رقیه
#اربعین
#امام_حسن
#امام_رضا
#رسول_الله
#آموزش_مداحی
#امام_زمان
#امام_حسین
#اسارت #شام #دروازه_کوفه
#شب_اول_محرم #مسلم
#شب_دوم_محرم #ورودیه
#شب_سوم_محرم #رقیه
#شب_چهارم_محرم #حر #طفلان زینب
#شب_پنجم_محرم #عبدالله
#شب_ششم_محرم #قاسم
#شب_هفتم_محرم #اصغر
#شب_هشتم_محرم #اکبر
#شب_نهم_محرم #عباس
#شب_دهم_محرم #وداع #قتلگاه
#شب_یازدهم_محرم #شام_غریبان
#شب_تاسوعا #عباس
#شب_عاشورا #گودال
#رسول_الله
#امام_حسن
#امام_رضا
#کرامات
#حدیث_کسا #کسا
#شب_جمعه
#فاطمیه
#حضرت_ام_البنین
#ولادت_حضرت_زهرا
#امام_باقر
#امام_صادق
#امام_جواد
#امام_هادی
#امیرالمؤمنین ولادت #غدیریه
#واحد #شور #زمینه #روضه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#امام_کاظم
.
#حتما_بخوانید👇 و فراگیرید
هشتگ چیست؛ چگونه از آن استفاده کنیم؟ 👈 #👉علامت هشتک است
اگر این روزها "اصطلاح هشتگ" را زیاد شنیده و هنوز معنی آن را نمیدانید، ادامه این گزارش را بخوانید.
بنابر تعریف های ارائه شده هشتگ # یک نماد پیشوندی و یکی از تگ های ابرداده است.
اگربخواهیم هشتگ را به زبان ساده تر تعریف کنیم، #هشتک 👈برچسبی است که برای دسته بندی و به اشتراک گذاری پست ها و نظرات درباره موضوعی خاص در سطح جهانی و فراتر از حلقه و فهرست دوستان بکار می رود.
برای مثال می توانیم برای دسته بندی مطالب گروه مان از آن استفاده کنیم و مثلا پس تهیه متن های مرتبط با مداحی محمود کریمی ، آنرا با هشتکِ #کریمی مشخص کنیم .حال شما با کلیک بر روی این #هشتگ می توانید همه پست های ارسال شده در خصوص این موضوع از کاربران را به سادگی و بدون اتلاف وقت مشاهده کنید.
هشتگ ابزاری برای دستهبندی چنین پیامهایی فراهم میکند، تا افراد بتوانند آن هشتگ را جستجو کنند و مجموعهای از پیامهایی را که شامل آن هستند به دست آورند. عموماً کلیدیترین کلمه مربوط به آن موضوع را با علامت هشتگ ی کنند. این همراه کردن با استفاده از علامت # قبل از کلمه مورد نظر، انجام میشود. در نامگذاری هشتگ میتوانید از حروف، اعداد و علایم مجاز استفاده کنید اما علامتهایی مانند $ یا % غیرمجاز میباشند و به شما اجازه نامگذاری نمیدهند.
هشتگ اولین بار به وسیله توئیتر ایجاد شد و پس از آن توسط بسیاری از شبکه های اجتماعی از جمله گوگل پلاس، فیسبوک، فیلکر، اینستاگرام، فرندفید، یوتیوب و پینترست مورد استفاده قرار گرفت.
به طور کلی می توان مزایای #هشتک را اینگونه برشمرد:
مطالب گذاشته شده در هشتگ را همه میتوانند مطالعه کنند و دیگر نیازی نیست هر شخصی مطلب را جداگانه به اشتراک بگذارد.
با مراجعه به #هشتگ ، نیازی به جستجوی موضوعتان نیست، میتوانید مطالب گوناگون را مطالعه کنید.
همچنین در جستجوی گوگل میتوانید هشتگ مورد نظر را نوشته و مطالب مربوطه را مطالعه کنید.
#امام_باقر علیه السلام
#صلوات_نماز_حرز_ادعیه_امام_باقر علیه السلام
📿 صلوات خاصه حضرت:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَی وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَی وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَ مَنَاراً لِبِلادِکَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ وَ مُتَرْجِما لِوَحْیِکَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ أُمَنَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
📿 نماز حضرت:
دو رکعت است که در هر رکعت یک مرتبه سوره «حمد» و صد مرتبه: «سُبْحَانَ الله وَ الْحَمْدُ لله وَ لا إِلَهَ إِلا الله وَ الله أَکْبَرُ» خوانده میشود.
🤲 دعای بعد از نماز:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا حَلِیمُ ذُو أَنَاةٍ غَفُورٌ وَدُودٌ أَنْ تَتَجَاوَزَ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی بِحُسْنِ مَا عِنْدَکَ وَ أَنْ تُعْطِیَنِی مِنْ عَطَائِکَ مَا یَسَعُنِی وَ تُلْهِمَنِی فِیمَا أَعْطَیْتَنِی الْعَمَلَ فِیهِ بِطَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِکَ وَ أَنْ تُعْطِیَنِی مِنْ عَفْوِکَ مَا أَسْتَوْجِبُ بِهِ کَرَامَتَکَ اللَّهُمَّ أَعْطِنِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ لا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ فَإِنَّمَا أَنَا بِکَ وَ لَمْ أُصِبْ خَیْرا قَطُّ إِلا مِنْکَ یَا أَبْصَرَ الْأَبْصَرِینَ وَ یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ وَ یَا أَحْکَمَ الْحَاکِمِینَ وَ یَا جَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ وَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
📿 دعای ساعت پنجم هر روز که متعلق به امام باقر علیه السلام است:
ساعت پنجم: از زوال (ظهر شرعی) است تا مقدار چهار رکعت پس از آن:
اَللّهُمَّ رَبَّ الضِّیآءِ وَالْعَظَمَةِ وَالنُّورِ وَالْکِبْرِیآءِ وَالسُّلْطانِ تَجَبَّرْتَ بِعَظَمَةِ بَهآئِکَ وَ مَنَنْتَ عَلی عِبادِکَ بِرَاْفَتِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ دَلَلْتَهُمْ عَلی مَوْجُودِ رِضاکَ وَ جَعَلْتَ لَهُمْ دَلیلاً یَدُلُّهُمْ عَلی مَحَبَّتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمْ مَحآبَّکَ وَ یَدُلُّهُمْ عَلی مَشِیَّتِکَ اَللّهُمَّ فَبِحَقِّ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَلَیْهِمَا السَّلامُ عَلَیْکَ وَ اُقَدِّمُهُ بَیْنَ یَدَیْ حَوآئِجی اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بی ...(حاجتش را بگوید)
📿 دعای حضرت برای آسان شدن امور مهم:
هرکه این کلمات را در حال بیرون رفتن از خانه بخواند، مهمّات او آسان گردد:
بِسْمِ الله حَسْبِیَ الله تَوَکَّلْتُ عَلَی الله اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ أُمُورِی کُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ خِزْیِ الدُّنْیَا وَ عَذَابِ الْآخِرَةِ
📿 حرز حضرت:(یکی از حرزهای حضرت)
بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ یَا دَانٍ غَیْرَ مُتَوَانٍ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اجْعَلْ لِشِیعَتِی مِنَ النَّارِ وِقَاءً وَ لَهُمْ عِنْدَکَ رِضًا فَاغْفِرْ ذُنُوبَهُمْ وَ یَسِّرْ أُمُورَهُمْ وَ اقْضِ دُیُونَهُمْ وَ اسْتُرْ عَوْرَاتِهِمْ وَ هَبْ لَهُمُ الْکَبَائِرَ الَّتِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ یَا مَنْ لَا یَخَافُ الضَّیْمَ وَ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ اجْعَلْ لِی مِنْ کُلِّ غَمٍّ فَرَجاً وَ مَخْرَجاً إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ
📿 دعای حضرت به هنگام زوال:
حضرت به محمد بن مسلم فرمودند بر این دعا محافظت کن همانطوری که از چشمهایت محافظت میکنی...
سُبْحانَ الله وَ لا اِلهَ الاَّ الله وَ الْحَمْدُ لله الَّذي لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَهً وَ لا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبيراً
📿 دعای حضرت برای ایمنی از شر هر چیزی:
هرکس هر روز صبح این دعا را بخواند در آن روز چیزی به او گزندی نزند ان شاءالله:
اَللَّهُمَّ اِنّي اَصْبَحْتُ في ذِمَّتِكَ وَ جِوارِكَ اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْتَوْدِعُكَ ديني وَ نَفْسِي وَ دُنْيايَ وَ آخِرَتِي وَ اَهْلي وَ مالِي وَ اَعُوذُ بِكَ يا عَظيمُ مِنْ شَرِّ خَلْقِكَ جَميعاً وَ اَعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ ما يُبْلِسُ بِهِ اِبْليسُ وَ جُنُودُهُ
📿 دعای حضرت برای طلب رزق:
برای طلب رزق در سجده نماز واجب این دعا را بخوان:
يا خَيْرَ الْمَسْئُولينَ وَ يا خَيْرَ الْمُعْطينَ اُرْزُقْني وَ ارْزُقْ عِيالِي مِنْ فَضْلِكَ فَاِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ
📿 تسبیح حضرت در روز هفتم هر ماه قمری:
سُبْحَانَ الْخَالِقِ الْبَارِئِ سُبْحَانَ الْقَادِرِ الْمُقْتَدِرِ سُبْحَانَ الْبَاعِثِ الْوَارِثِ سُبْحَانَ مَنْ خَضَعَتْ لَهُ الْأَشْیَاءُ سُبْحَانَ مَنْ یُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ سُبْحَانَ الله الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ
#امام_باقر علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#گریز_روضه_امام_باقر علیه السلام
⚫️گریز روضه برپایه حدیثی از امیرالمومنین علیه السلام
🔺الإمامُ عليٌّ عليه السلام : العِلمُ مِنَ الصِّغَرِ كالنَّقشِ في الحَجَرِ .
🔻امام على عليه السلام : آموختن دانش در خُردسالى، همچون نقشى است كه بر روى سنگ كنده شود.
📖[بحار الأنوار : 1/224/13 .]
🔺قال امام باقر علیه السلام:
قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنِینَ وَ اِنِّی لَاَذْکرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِک الْوَقْتِ»
🔻هنگامی که جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.
📖تاریخ یعقوبی ج20ص171
▪️روضه از زبان امام باقر علیه السلام
⚫️قال امام باقر علیه السلام :
🔺« كانَ اَبی مَبْطوناً یَوْمَ قُتِلَ اَبوهُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهُما وَ كانَ فِی الْخَیْمَةِ وَ كَنْتُ اَری مَوالینا كَیْفَ یَخْتَلِفونَ مَعَهُ یَتّبَعونَهُ بَالْماءِ . یَشُدُ عَلَی الْمَیْمَنَةِ مَرَّةِ وَ عَلَی الْمَیْسَرَةِ مَرّةِ وَ عَلَی الْقَلْبَ مَرّةً وَ نَهی رَسوُلُ اللهِ صَلّی اللهِ عَلَیهِ وَ آلهِ اَنْ یُقْتِلَ بِها الْكِلابُ لَقَدْ قُتِلَ بِالسَّیْفِ وَ السِّنانِ وَ بِالْحِجارَةِ وَ بِالْخَشَبِ وَ بِالْعَصا وَ لَقَدْ اَوْطاهُ الْخَیْلُ بَعْدَ ذلِكِ . »
🔻امام باقر علیه السلام فرمود : « پدرم [ امام سجاد علیه السلام » روز عاشورا شهادت پدرش از درد شكم در رنج بود و در خیمه به سر می برد .
و من می دیدم كه چگونه دوستان ما با او [امام حسین علیه السلام ] حركت می كردند و همراه حضرتش در پی آب بودند.
آن حضرت گاه به سمت راست [ لشكر دشمن] و گاه به سمت چپ هجوم می برد و زمانی هم بر قلب [ سپاه ] می زد اما [سرانجام] او را بدان گونه كشتند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله نهی فرمود كه سگان را هم [ بلاتوصیف ] بدان گونه بكشند : او را با شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و عصا كشتند و پس از آن هم از زیر سم ستوران گذراندند.»
آجرک الله یا بقیه الله
#قاسم_نعمتی
#امام_باقر علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#مرثیه_امام_باقر علیه السلام
از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم
با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم
هربار با مویی سپید و قامتی خم
عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم
یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد
با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم
دنبال مرکب پا برهنه می دویدم
دنبال زن ها در بیابان گریه کردم
دیدم که دسته دسته در گودال رفتند
شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم
دیدم یکی زانو زده بر روی سینه
گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم
دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت
سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم
پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد
میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم
دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه
تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم
همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد
گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم
پیدا که شد تا صبح باعمه کشیدم
از گیسویش خار مغیلان گریه کردم
با چشمهایم کوچه های شام دیدم
کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم
دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار
برحال عمه من فراوان گریه کردم
دیدم که می بندد یکی با خیزرانش
لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم
هربار با مویی سپید و قامتی خم
عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم
یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد
با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم
دنبال مرکب پا برهنه می دویدم
دنبال زن ها در بیابان گریه کردم
دیدم که دسته دسته در گودال رفتند
شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم
دیدم یکی زانو زده بر روی سینه
گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم
دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت
سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم
پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد
میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم
دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه
تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم
همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد
گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم
پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم
از گیسویش خار مغیلان گریه کردم
با چشمهایم کوچه های شام دیدم
کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم
دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار
برحال عمه من فراوان گریه کردم
دیدم که می بندد یکی با خیزرانش
لبهای یک قاری قرآن گریه کردم
#قاسم_نعمتی
#امام_باقر علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#مرثیه_امام_باقر علیه السلام
روضه دارِ منا توئی آقا
شاهدِ کربلا توئی آقا
پیش تو مادرت زمین خورده
نوة مجتبی توئی آقا
همره عمه آمدی گودال
راویِ ماجرا توئی آقا
آنکه دیده گروه گروه زدند
سنگ و چوب و عصا توئی آقا
آنکه دیده به زیرِ چکمه ی شمر
شاه ، زد دست و پا توئی آقا
آنکه دیده تمام قرآن شد
با لگد جا به جا توئی آقا
آنکه دیده ضریح مویِ حسین
دستِ یک بی حیا توئی آقا
آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا
رفت بر نیزه ها توئی آقا
بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه
سویِ آل عبا توئی آقا
آنکه همراه قافله رفته
سویِ شامِ بلا توئی آقا
سخت بر تو گذشت آن ساعات
بد شکستند حرمت سادات
اوج بی غیرتی نشان دادند
سنگ در دست این وآن دادند
اول شهر عنان مرکب را
دست یک مشت بد دهان دادند
جای عرضِ سلام ، پیرو جوان
ناسزاها به کاروان دادند
راسِ جدت به زیرِ پا افتاد
بسکه سر نیزه را تکان دادند
دستِ سادات بر سرِ بازار
صدقه تکه های نان دادند
سرِ هر کوچه با سرِ انگشت
دخترِ فاطمه نشان دادند
بوسه گاهِ رسول خاتم را
به دمِ چوبِ خیزران دادند
#قاسم_نعمتی
#امام_باقر علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#نوحه_امام_باقر علیه السلام
آخرین یاسِ ؛ نینوایم
راویِ داغ ؛ کربلایم
بار غم را بر شانه کشیدم
پا به پای عمه میدویدم
راس جدم را بر نیزه دیدم
آه وواویلا
---------------------
پیش چشمانم ؛ شد گرفتار
دختر زهرا،بین بازار
پرده ی محمل ها را کشیدند
کف زنان دورِ ما میدویدند
عمه هایم ناسزا شنیدند
آه و واویلا
---------------------------
از همه بدتر،شهر شام است
صحبت از هتکِ ، احترام است
یک سوالم مانده بی جواب است
تاقیامت بر قلبم عذاب است
جای زینب در بزم شراب است؟
آه وواویلا
#قاسم_نعمتی
4_5999317508551610896.mp3
9.23M
#امام_باقر علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#زمینه_امام_باقر علیه السلام
اسیر رنج وبلا ؛ شاهد کرببلا ؛ باقرآل عبا
کشته ی زهرِ جفا ؛ سفیر خون خدا ؛ باقرآل عبا
سلام ما بر تو ومزار ویرانت
به آن دل پر غم و دوچشم گریانت
وای وای واویلا
-----------------------------
غم غریبی شاه ؛ به گودی قتلگاه ؛ به چشم خود دیدی
قد خمیده شده ؛ سربریده شده ؛ به چشم خود دیدی
تو دیده ای روی تل به سر زند زینب
تن عزیز خدا زیر سم مرکب
وای وای واویلا
---------------------------
به روضه های منا ، تو گفته ای همه جا ؛ زتشنگی حسین
عزا نمودی بپا ؛ صدا زدی هرنوا ؛ زتشنگی حسین
به چشم خود دیده ای لبش بهم میخورد
در آن میانه یکی پیراهنش میبرد
نهاده دستان خود به روی سر دختر
صدا زد الامان زغارت معجر
وای وای واویلا
#قاسم_نعمتی
#امام_باقر علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#مصیبت_امام_باقر علیه السلام
#مدح_امام_باقر علیه السلام
من پنجمین ولی خداوند قادرم
همنام مصطفی و ملقب به باقرم
گنجینه ی علوم الهی است سینه ام
از نسل سفره دار کریم مدینه ام
مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم
با یک نظر ز کار گره باز می کنم
قبل از تهجد شب آن عشق بازی ام
شهر مدینه شاهد سائل نوازی ام
همیان به دوش کوچه ام و ذره پرورم
ناز گدای شهر به یک غمزه می خرم
بانی روضه های غروب منا منم
پرچم به دوش ماتم کرببلا منم
من شاهد مصیبت عظمای عالمم
من شاهد غریبی آقای عالمم
سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام
من آشنای غربت هم درد گریه ام
باچشم خویش واقعه ایی دیده ام عجیب
احرام بسته، قافله ایی دیده ام غریب
با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم
از سرّ عشق بازی حق با خبر شدم
آنان به کوی نسل الهی قدم زدند
زیباترین منای خدا را رقم زدند
دیدم که آب تحفه ی نایاب می شود
کودک چگونه تشنه و بی تاب می شود
دیدم چگونه جسم جوان خرد می شود
شخصیت امام زمان خرد می شود
دور امام نیزه و شمشیر دیده ام
در گودی گلو اثر تیر دیده ام
دیدم مفاصلی که ز هم دور می شود
شاهی به ضرب نیزه ایی منحور می شود
خنجر به دست شمر به گودال می رود
زهرا کنار پیکرش از حال می رود
چکمه به پا به جانب مقتل دوید وای
روی ضریح سینه ی جدم پرید وای
این جابه بعدمهر سکوتی براین لب است
گودال بوسه گاه خصوصی زینب است
#قاسم_نعمتی
#امام_باقر علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#مصیبت_امام_باقر علیه السلام
هجوم ِ موجِ بلا را به چشم خود دیدم
غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم
به سر زنان پیِ عمه به روی تل رفتم
ذبیحِ دشتِ منا را به چشم خود دیدم
میانِ آن همه نیزه به دست در گودال
سنان ِبی سروپا را به چشم خود دیدم
به زورِ نیزه زِرِه را ز تن در آوردند
مُرَملٌ بدماء را به چشم خود دیدم
زقتلگاه همه دستِ پُر که می رفتند
به دوشِ خولی عبا را به چشم خود دیدم
زمان حمله ی آن ده سوارِ تازه نفس
غبارِ رویِ هوارا به چشم خود دیدم
میانِ پنجه ی هر نعل تازه و میخش
لباسِ خون ِ خدارا به چشم خود دیدم
سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد
تنِ به خاک ،رها را به چشم خود دیدم
میانِ طایفه ها رأسها که قسمت شد
سرِهمه شهدا را به چشم خود دیدم
عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد
تمام واقعه هارا به چشم خود دیدم
به پشتِ خیمه به دنبال ِ قبر اصغربود
شکارِ رأسِ جدارا به چشم خود دیدم
فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا
میانِ هلهله را به چشم خود دیدم
گذشته از همه اینها به شهرِ بد نامان
زمانِ قحطِ حیارا به چشم خود دیدم
میانِ مجلسِ نامحرمان وبزمِ شراب
ورودِ آل عبا را به چشم خوددیدم
تَهِ پیاله ی خود را کنارِ سر می ریخت
قمار وتشتِ طلا را به چشم خود دیدم
ضریحِ صورتِ جدم دوباره ریخت به هم
شتابِ چوبِ جفارا به چشم خود دیدم
عزیز کرده ی زهرا کنیزِ مردم نیست
اشاره ی دو سه تا را به چشمِ خود دیدم
#قاسم_نعمتی
#امام_باقر علیه السلام
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#مرثیه_امام_باقر علیه السلام
بار بلا به شانه کشیدم به کودکی
از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی
از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
دنبال عمه هام دویدم به کودکی
آن شب که در مقابل من عمه را زدند
فریاد الفرار شنیدم به کودکی
عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی
من ضرب دست شمر چشیدم به کودکی
آن شب که درخرابه سر آمد میان مان
چون عمه ام رقیه خمیدم به کودکی
با کعب نی لباس همه پاره پاره شد
بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی
یک سرخ مو زقافله ما کنیز خواست
این را به گوش خویش شنیدم به کودکی
در مجلس شراب که شخصیتم شکست
من آستین صبر جویدم به کودکی
#قاسم_نعمتی
🔴 #اعمال روز #عید_قربان
🔻 ۱. غسل:
روایت کرده اند از #امام_صادق سلام الله علیه در باره انواع غسل که مستحب است غسل عيد (فطر- قربان)
🔻 ۲. نماز عيد است به همان نحو كه در عيد فطر(اعمال روز اول ماه شوال) ذكر شد.
🔻 ۳. خواندن دعاي ندبه است
🔻 ۴. دعاي چهل و ششم صحيفه سجادیه
🔻 ۵. دعاي چهل و هشتم صحيفه سجادیه
🔻 ۶.زیارت امام حسین سلام الله علیه
🔻 ۷. خواندن تكبيرات است عقب ده نماز كه اوّلش نماز ظهر روز عيد است و آخرش نماز صبح روز دوازدهم و تكبيرات موافق روايت صحيح در كافي اين است:
اللَّهُاَكْبَرُاللَّهُ اَكْبَرُ، لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ اَكْبَرُ،اللَّهُ اَكْبَرُاللَّهُ اَكْبَرُ وللَّهِ الْحَمْدُ، اللَّهُ اَكْبَرُ عَلي ما هَدانا اَللَّهُ، اَكْبَرُ عَلي ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ، وَالْحَمْدُللَّهِ عَلي ما اَبْلانا. 2
خدا بزرگتر از توصيف است معبودي جز خدا نيست و خدا بزرگتر است و ستايش خاص خدا استخدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائي كرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزي ما كرد از چهارپايان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستايش خاص خدا است براي آنكه آزمود ما را
🔻 ۸. آداب خروج از منزل برای رفتن به نماز
چون مهيّا شدي براي رفتن به نماز عيد دعاي #امام_باقر سلام الله علیه که روايت شده در روز جمعه و دو عيد فطر و قربان قبل از خروج از منزل بخواند:
اَللّهُمَّ مَنْ تَهَيَّأَ في هذَا الْيَوْمِ اَوْ تَعَبَّأَ، اَوْ اَعَدَّ وَاسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ اِلي مَخْلُوقٍ، رَجآءَ رِفْدِهِ وَنَوافِلِهِ وَفَواضِلِهِ وَعَطاياهُ، فَاِنَّ اِلَيْكَ يا سَيِّدي تَهْيِئَتي وَتَعْبِئَتي، وَاِعْدادي وَاسْتِعْدادي رَجآءَ رِفْدِكَ وَجَوائِزِكَ، وَنَوافِلِكَ وَفَواضِلِكَ، وَفَضآئِلِكَ وَعَطاياكَ، وَقَدْ غَدَوْتُ اِلي عيدٍ مِنْ اَعْيادِ اُمَّةِ نَبيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَعَلي الِهِ، وَلَمْ اَفِدْ اِلَيْكَ الْيَوْمَ بِعَمَلٍ صالِحٍ اَثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ، وَلا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ اَمَّلْتُهُ، وَلكِنْ اَتَيْتُكَ خاضِعاً مُقِرّاً بِذُنُوبي، وَاِسآئَتي اِلي نَفْسي، فَيا عَظيمُ يا عَظيمُ يا عَظيمُ، اِغْفِرْ لِي الْعَظيمَ مِنْ ذُنُوبي، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظامَ اِلاَّ اَنْتَ، يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ. 3
خدايا هر كه آماده شده در اين روز يا مهيا و مستعد و مجهز گشته براي ورود به يكي از مخلوقاتتبه اميد جايزه و صله و بهره هاو عطاهاي او ولي اي آقاي من تنها بسوي تو است آمادگي وتهيه و استعداد و تجهيز من به اميد جايزه و صله ها و بهره ها و بخششها و فضلهاو عطاهاي تو و بامداد كردم در عيدي از عيدهاي امت پيامبرت محمد كه درودهاي تو بر او و برآلش باد و البته ورود من بسوي تو نه به اميد كردار شايستهاياست كه بدان اطمينان داشته و پيشكش آورده باشم و نه اينست كه به مخلوقي رو كرده و آرزومندش باشم بلكه با حال خضوع به درگاه تو آمده و معترف به گناه و بدي خود بر نفس خويشتنم پس اي خداي بزرگ . . . بيامرز بزرگ گناهانم را زيرا نيامرزد گناهان بزرگ را جز تو اي كه معبودي جز تو نيست اي مهربانترين مهربان
📚 گزیده کافی ح۶۸۱
📚کافی ج۲ ص ۵۱۷
📚اقبال الاعمال ج۱ ص۲۸۰