eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
305 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه 2 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت آجرك الله يا صاحب الزمان... امشب کجا زانوی غم بغل گرفتی... برای غربت امام عسکری زار زار گریه می کنی و... اشک میریزی... 🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت 🔸خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت داغ پدر.. خیلی سخته... مخصوصا.. برا کسی که پنج سال بیشتر نداره... مخصوصا.. برای کسی که بابای مهربونی...مثل امام عسکری داره... 🔸داغی نشسته بر جگر داغدار تو 🔸در خون نشسته است دل درد پرورت 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس خدایا امشب خانه امام عسکری چه خبره... 🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس 🔸سیراب گشته است به دست مطهرت یکی از سخت ترین لحظات برای فرزند... اون موقعیه که... بابا در بستر احتضار باشه و... فرزند نتونه کاری کنه... امام زمان آمد کنار بابا نشست... هی خیره خیره به صورت قشنگ بابا نگاه میکرد... گریه میکرد... یک وقت امام عسکری فرمودند... پسرم... مهدی جان... تشنه ام بابا... سریع رفتند یک ظرف آبی رو آوردند... خود امام زمان... با دستان مبارک لحظات آخر به بابا آب دادند... پدر رو سیراب کردند... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... اما دلها بسوزه برای اون آقایی که کربلا... گودال قتلگاه... با لب تشنه... سر از بدنش جدا کردند... 🔸مگر به کرببلا آب قیمت جان است 🔸چرا نگفته کسی این حسین مهمان است فقط همین رو بگم... وقتی ذوالجناح برگشت به طرف خیمه ها... دختر ابی عبدالله اومد کنار ذوالجناح... صدا زد... ذوالجناح... میدونم بابام رو به شهادت رسوندند... میدونم سر از بدنش جدا کردند... فقط بهم بگو... آیا بهش آب دادند یا نه... یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً 🔸چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد 🔸به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
4_5996998728722942624.mp3
1.54M
صوت👆👆 کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
🔻 امشب دلم می خواهد همه شما را در خانه امام حسن مجتبی(ع) پسر بزرگ زهرا(س) ببرم. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذولجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش عقیده من این است هر کس که می خواهد روضه امام حسن(ع) بخواند،باید در ماه رمضان بخواند. چرا؟ چون امام حسن(ع) روزه بود. بارها مرتبه امام حسن(ع) را زهر دادند. هر دفعه می آمد به حرم پیغمبر(ص) متوسل می شد و خدا شفایش می داد. معاویه به تنگ آمد.به پادشاه روم نوشت: من یک دشمن سرسخت دارم. چند مرتبه تا حالا زهرش دادم،ولی کارگر نشده،می خواهم او را از پا در بیاورم. یک زهری برایم آماده کن تا از زندگی قطع امید کند و کشته شود. پادشاه روم زهری آماده کرد. و برای معاویه فرستاد. و پیغام داد: مبادا!این زهر را به یک خدا پرست و مومن و مسلمانی بدهی. معاویه با چند واسطه با زن امام حسن (ع) جعده تماس گرفت و این زن خبیثه و ملعونه را فریب داد. معاویه صد هزار درهم پول برای جعده فرستاد و پیغام داد: فقط این زهر را به شوهرت بده تا بخورد.ممکن است به من بگویی پول به من دادی اما شوهرم را از من گرفتی چه کنم؟ تو شوهرت را بکش من تو را برای پسرم،یزید می گیرم. این زن فریب خورد.آی بمیرم، امام حسن (ع) روزه بود. هوا بسیار گرم بود. این زن نا نجیب یک ظرف شیر مخلوط با عسل که در آن زهر ریخته بود برای آقا آورد. آقا تشنه اش بود،تا این شربت از گلوی آقا پایین رفت اثر زهر را احساس کرد. شاید داد زده و ناله می کرده است: آه جگرم!آه جگرم! شماها بیشترتان زن دارید. می دانید چه می گویم. هر مردی در زندگی هر دردی داشته باشد اول به زنش می گوید. آی بمیرم برایت امام حسن!که در خانه ات هم غریب بودی،زنت دشمنت بود. تا آب از گلویش پایین رفت عوض اینکه زنش جعده را صدا بزند صدا زد: کنیزها!بروید زینیم بگویید بیایید، خواهرم بیاید،این بلاکش دوران باید. بی بی را خبر کردند، آمد. صدا زد: حسنم! داداش چه شده؟ صدا زد: خواهرم!حالم منقلب است. برو زود حسینم راخبر کن بیاید. نمی دانم رفقا! هیچ وقت مریض شده اید تا ببینید خواهرتانچه می کند؟ آی آنهایی که خواهر دارید تا زنده است قدرش را بدانید.خواهر خوب نعمتی است. وقتی آدم مریض می شود خواهر می آید،جلوی چشم آدم چیزی نمی گوید، اما می رود در صحن حیاط هی پشت دستش می زند و می گوید: نمی دانم داداشم چه شده است. بروید زودتر طبیب بیاورید برادم ناراحت است. امشب چراغها را خاموش کنید. چرا؟ چون کنارقبر امام حسن(ع) تاریک است همه کنار بستر امام حسن (ع) آمدند. صدا زد: برادرم! چه شده داداش؟ فرمود: حسینم! هر چه به سرم آمد از همین کوزه بود. برادرم!به خدا قسم اگر بخواهم بگویم،چه کسی زهرم داد می توانم بگویم،اما رسوایش نمی کنم. چقدر این بچه های فاطمه(ع) آقا هستند. صدا زد : حسینم ! دلم می خواهد مرا به سوی قبر جدم پیغمبر (ص) ببری تا با او تجدید عهد کنم. آنگاه مرا به جانب قبر مادرم فاطمه(س) برگردان. سپس مرا به بقیع ببر و در آنجا دفن کن. راضی نیستم به اندازه یک حجامتی خونریزی شود. یک وقت سرش را بلند کرد حالش منقلب شد صدا زد: زینبم!برو برایم یک تشت بیار!آی غریب آقا! رفتند یک تشت آوردند. آقا سرش را میان تشت کرد،همه نگاه می کنند یک وقت پاره های جگرش را میان تشت دیدند. جنازه امام حسن(ع) را به طرف حرم پیغمبر(ص) آوردند. یک وقت عایشه دختر ابی بکرسوار بر استر آمد و جلوی جنازه را گرفت. گفت: نمی گذارم جنازه حسن را کنار قبر شوهرم،پیغمبر دفن کنید. گفت: پیغمبر(ص) شوهر من است،پیغمبر(ص) را در خانه اش دفن کردید و خانه پیغمبر(ص) مال من است. ابن عباس جلو آمد،صدا زد: آی عایشه!پیغمبر(ص) نُه تا زن داشت،این خانه را اگر هشت قسمت کنند یک قسمت آن خانه سهم نه زن می شود. چطور نمی گذاری؟ یک روز سوار شتر می شوی جنگ جمل را راه می اندازی و به جنگ علی (ع) می آیی. یک روز سوار قاطر می شوی جلوی جنازه حسن (ع) ا می گیری.اگر تو زنده بمانی سوار فیل هم می شوی.جنازه آقا را به سمت قبرستان بقیع حرکت دادند. آی بمیرم جنازه امام حسن (ع) را تیر باران کردند. « اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الحسن المجتبی و أخیه الحسین سید الشهداء یا الله 🔻
در بین خانواده زهرای مرضیه باید شوند تمام علی زاده ها ؛ حسن زنجیره ی محبت زهراست دین من با یک حسین و چار علی و دوتا حسن کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت تو ضعف میکنی پسرت گریه میکند مهدی رسیده و به برت گریه میکنند بر روی دامن پسرت دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن یاد حسین می دمد از نای تشنه ات دادی سلام بر لب بابای تشنه ات خونابه گر چه از دهنت ریخته شده آلاله روی پیرهنت ریخته شده شکر خدا که لعل لبت خیزران نخورد شکر خدا که روی گلویت سنان نخورد چکمه به روی پیکر تو بی امان نخورد سر نیزه ای نیامد و روی دهان نخورد شکر خدا که تو کفنی داشتی حسن بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن محمد جواد پرچمی کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
بغصی شکسته داری و فریاد کوچه ای هی میخوری زمین و ولی یاد کوچه ای گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت تو ضعف میکنی پسرت گریه میکند مهدی رسیده و به برت گریه میکنند بر روی دامن پسرت دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن یاد حسین می دمد از نای تشنه ات دادی سلام بر لب بابای تشنه ات خونابه گر چه از دهنت ریخته شده آلاله روی پیرهنت ریخته شده شکر خدا که لعل لبت خیزران نخورد شکر خدا که روی گلویت سنان نخورد چکمه به روی پیکر تو بی امان نخورد سر نیزه ای نیامد و روی دهان نخورد شکر خدا که تو کفنی داشتی حسن بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن محمد جواد پرچمی کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
اثر زهر به کل بدنت معلوم است شدت درد تو و ضعف تنت معلوم است گاه غش میکنی و گاه به خود میپیچی خوب اوضاع تو با سوختنت معلوم است حرف خود را به تکان دادن سر میگویی حالت از گریه و طرز سخنت معلوم است سعی داری که نبیند پسرت اما حیف باز خاکی شدن پیرهنت معلوم است پادگان جای تو و اهل و عیال تو نبود در نگاه تو غم دل شکنت معلوم است کاسه نزدیک لبت میشود و می افتد با همین زاویه زخم دهنت معلوم است ته گودال نرفتی به سرت سنگ نخورد شکر...این لحظۀ آخر بدنت معلوم است سید پوریا هاشمی کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
پر پرواز گشودی و مهیا شده ای زهر افتاده بجانت که چنین تا شده ای؟ کمرت خم شده و تاب و توانت رفته با همین دست به دیوار چو زهرا شده ای جگرت مثل حسن سوخته صدپاره شده آه با آتش این زهر مداوا شده ای هی زمین خوردی و کل بدنت خاکی شد مثل از اسب زمین خوردن آقا شده ای هر چه آمد به سرت تیر به قلبت که نخورد سنگ باران وسط هلهله آیا شده ای؟ راستی پیرهنت را ز تنت دزدیدند راستی از اثر تیغ مجزا شده ای؟ بی هوا نیزه فرو بین دهانت کردند؟ زیر و رو در ته گودال تو با پا شده ای؟ زخم شلاق نشسته به تن دختر تو؟ چقدر خون جگر از زخم زبان ها شده ای؟ راستی در وسط طشت سرت را بردند؟ بسوی خواهر خود گرم تماشا شده ای؟ سید پوریا هاشمی کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
آثار زهر، صورتتان را کبود کرد معلوم شد که هر چه شده با جگر شده مهدی مقیمی کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
اثر زهر به کل بدنت معلوم است شدت درد تو و ضعف تنت معلوم است گاه غش میکنی و گاه به خود میپیچی خوب اوضاع تو با سوختنت معلوم است حرف خود را به تکان دادن سر میگویی حالت از گریه و طرز سخنت معلوم است سعی داری که نبیند پسرت اما حیف باز خاکی شدن پیرهنت معلوم است پادگان جای تو و اهل و عیال تو نبود در نگاه تو غم دل شکنت معلوم است کاسه نزدیک لبت میشود و می افتد با همین زاویه زخم دهنت معلوم است ته گودال نرفتی به سرت سنگ نخورد شکر...این لحظۀ آخر بدنت معلوم است سید پوریا هاشمی کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
247.9K
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا سکینه گلی ز گلشن ولایی تو سفیر دشت کربلایی تو عمری به شور و در نوایی تو بوده در دلت داغ کربلا بر لبت ناله ی وا غربتا رفتی از این جهان گل حسین راحت گردیدی از رنج و بلا صلی الله علیک سکینه جان۴ یا سکینه تو دیده ای رنج و بلا و غم تو دیده ای به کربلا ماتم قامت تو زین همه غم شد خم دیدی مولاتی در دشت جنون ظلم و کین دشمن شده فزون در روز عاشورا به کربلا دیدی مصیبت ها با دل خون صلی الله علیک یا سکینه جان۴ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا سکینه تو دیده ای غرق به خون اکبر نقش زمین گشته گل پرپر غرقه به خون حلق علی اصغر تو دیده ای سقا فدا شده دستانش از پیکر جدا شده دیده ای با عمود آهنین فرق او از کینه دو تا شده صلی الله علیک سکینه جان۴ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا سکینه تو دیده ای کرب و بلا غوغاست غرقه به خون تمام آن صحراست فتاده بر زمین گل زهراست تو دیدی حرمتش دریده اند سوی او با خنجر دویده اند پیش چشمان عمه زینبت سرش را از قفا بریده اند صلی الله علیک سکینه جان۴
ای جای لبت مانده بر آن حنجر پاره اشک تو به هفتاد و دو خورشید، ستاره عباس به تبخال لبت کرده نظاره حتی سر نی از تو خجل گشت دوباره روئید گل از شرم تو بر صورت عباس تو دست گرفتی به رخ از خجلت عباس... 🏴 ۵ ربیع الاول وفات نازدانه ی امام حسین خاتون علیهما السلام پیشاپیش تسلیت و تعزیت باد😭😭
دوبیتی رباعی سکینه دخت شاه عالمین است سفیر کربلا چون زینبین است ز نسل احمد و زهرا و حیدر گلی از گلشن مولا حسین است ◾️ سکینه دختر خون خدایی به رنج و درد و غمها آشنایی گلی از گلشن مظلوم عالم چنان زینب سفیر کربلایی ◾️ تو نجل مصطفایی یا سکینه گل خیرالنسایی یا سکینه صفای خانه ی مولا حسینی سفیر کربلایی یا سکینه ◾️ امید عالمینی یا سکینه عزیز زینبینی یا سکینه ز نسل حیدر و زهرای اطهر گل باغ حسینی یا سکینه
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم از بس گریستم ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی این کوه را تن چون کاه چون کشم پای تو و که برسر چشمان خود نهم دست تو کو خار ز پایم برون کشم رحلت اسوه ی صبر و و حیا و جهاد تبیین (سلام الله علیها)پیشگاه عج الله و همه شیعیان تسلیت باد. 🏴 🏴 🏴
. |⇦•هم‌دختر حسینی... سلام الله علیه اجرا شده پنجم ربیع به نفس حاج محمدرضا طاهری ●━━━━━━─────── تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب هم دختر حسینی و هم دختر رباب هر چند آمنه است و امینه ولی حسین نام تو را سکینه ی خود کرده انتخاب *آرامش دل ابی عبدالله بود این دختر، لذا وقتی گفت: بابا بیا بشین رو خاک کنارم، ابی عبدالله از اسب پیاده شد. گفت: بابا! دست یتیمی رو سرم بکش برو، ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن ،فرمود: "لاتُحْرِقی قَلبی"دلمو آتیش نزن عزیزدلم....* درباره ی مقام بلند تو گفته اند ممسوس در خداست شبیه ابوتراب در هر دو عالم از سر ارج و بها تو را شد فخرتُ النساء لقبش سیدُالشباب *میگن کنار بدن بی سرِ ابی عبدالله،این‌خانوم از هوش رفت. بعضیا نوشتن تو رویا ابی عبدالله گفت دخترم، وظیفه ای رو روی دوشت میگذارم...* از آن زمان که راوی شیعتی شدی "شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی" *به دوستانم بگو هر موقع آب گوارا خوردن یاد من باشن....* "اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني" من حسین سر جدایم سر بریده از قفایم *"فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی"بدونید من، نوه ی اون پیامبری هستم که بی جرم و گناه منو کشتن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی"وقتی هم به شهادت رسیدم اسباشون رو نعل تازه زدند بر بدن من با اسباشون رد شدند."لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی "ای کاش بودید عاشورا همتون میدیدید "کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی "بچه ام رو روی دست گرفتم طلب آب کردم.میدونید چطور جوابمو دادن؟ "و سَقَوهُ سَهْمَ بَغْىٍ عِوَضَ الماءِ المَعینِ" آب طلب کردم تیر سه شعبه به گلوی بچه ام زدند"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"...* شاعر ✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5904676117477854629.mp3
16.85M
|⇦•هم دختر حسینی.... و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیهااجرا شده ۵ ربیع به نفس حاج محمد رضا طاهری
نوحۂ امام حسن عسکری(ع) الامان الامان،ای امام زمان باب مظلوم تو،دیده بست ازجهان درعزای پدر،گشته ای خون جگر یوسف فاطمه،دست ماتم به سر 🌴تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن رهبرِ انس وجان،حقِ او شد ادا دیده از دشمنان، عاقبت او جفا رخت غم کن به تن،حجة ابن الحسن بهرِ بابای خود،آن شهید وطن 🌴تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن در جوانی شدی،کشتۂ زهر کین جسم پاک توشد،چون کتاب مُبین مهدی شدبعدِ تو،او غریب و تنها حضرت فاطمه،گشته صاحب عزا 🌴تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن سامراء گشته است،مدفنِ عسکری بی برادر شده،عاقبت خواهری در عزایش چنان،شیعه گِریَد مُدام زاده ی مصطفی،برتو بادا سلام 🌴تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن قلب شیعه شکست،بهرِ ابن الرضا غرقِ ماتم شده،خِطۂ سامراء (هستی)زین ماجرا،دیده اش پُربکاء (پرویزی)بهر او،گشته اندر نوا 🌴تسلیت تسلیت،حجة ابن الحسن
روضه ها ونوحه های مناسبتی درکانال بارگذاری میشود کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
شهادت امام حسن عسكری (ع) دودمه   عطشم ارث حسین است و بسوزد جگرم    مهدیا ای پسرم اشك آوارگیت می چكد از چشم ترم           مهدیا ای پسرم ** كرده ای رخت عزا در سوگ بابایت به تن     تسلیت یابن الحسن در غمش افتاده ایی یاد شهید بی كفن      تسلیت یابن الحسن کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1