eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
339.8K
┅┅🍃✿❀♥️❀✿🍃┅┅                   ﷽ (عج) ؟؟هر سبکی دوست دارید ولی مادحین اگه مایل باشند سبک دوباره مرغ روحم ...... را اجرا کنند 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾👇👇 سه شنبه ها که میشه دلم خدایی میشه برای جمکرانِ آقا  هوایی می  شه پرستوی وجودم کشیده پر دوباره شعله ی عشق  تو  زد  قلب  منو شراره 🍃یابن الحسن کجایی 🍃داد از غم جدایی الهی که همیشه نوکر تو بمونم از در خونه ی خود دست  خالی نرونم خدا کنه فدات شم فدای خاک پات شم تو  راه  جمکرونت  فدای  نوکرات   شم 🍃یابن الحسن کجایی 🍃داد از  غم  جدایی اگه  دعا  کنی  تو برای   من   همیشه این دل عاشق  من  از  تو جدا  نمیشه جا مونده ام ز  عشقت  آقا منو  نیگا کن به  این غلام سیاهت  یه کربلا  عطا  کن 🍃یابن الحسن کجایی 🍃داد از  غم  جدایی مادحین فارسی زبان👆👆 بانوای کربلای ......فیاض😔😔😔😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✾ــــ✾﷽✾ــــ✾ 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤 |•[ع] |•شاعر: |•علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) رها شد از بند ِغم،امام خونین جگر دگر چرا شد روان،به روی یک لنگه در حمل شده از چه او،به دوش چندین غلام نشد چرا بعد مرگ،امام ما احترام 🥀کشته ی زهر جفا،کاظم آل عبا از اثر سلسله،خون چکد از گردنش ردّ هزاران کتک مانده به روی تنش میان چاه نمور،خزان شده باغ او میان زنجیر و کُند،شکسته شد ساق او 🥀کشته ی زهر جفا،کاظم آل عبا اگر چه دارد هزار،نقش جسارت به تن نهاده شد پیکرش میان چندین کفن دگر بدون کفن،رها نشد پیکرش دگر میان تنور،نرفت سر اطهرش 🥀کشته ی زهر جفا،کاظم آل عبا 🥀غریب زهرا حسین 🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
314.1K
✾ــــــــــ✾✾ــــــــــ✾ |•مداح: |• |• |•سبک1⃣ 💌رها شد...
339.5K
✾ــــــــــ✾✾ــــــــــ✾ |•مداح: |• |• |•سبک2⃣ 💌رها شد...
307.1K
✾ــــــــــ✾✾ــــــــــ✾ |•مداح: |• |• |• |•سبک3⃣ 💌رها شد...
هیئت سفیران زینب(س)...8.mp3
4.58M
🏴 🎤•| |• تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان شدی با خون دل مهمان از این زندان به آن زندان شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی در پی تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان مناجاتت دو چندان شد پس از هر سجده ات رفتی صدای جذبه قرآن از این زندان به آن زندان به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد دعای بارش باران از این زندان به آن زندان عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها شدی حیران و سرگردان از این زندان به آن زندان تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان ... سر افطار خوردی تازیانه های محکم را به جای آب و قدری نان از این زندان به آن زندان به دست سندی بن شاهک ملعون زمین خوردی بمیرم با تنی لرزان از این زندان به آن زندان سکوت و کظم غیظت زهر دشمن را دو چندان کرد چه مظلومانه دادی جان از این زندان به آن زندان به یاد جد لب تشنه گلویت سوخت و خواندی فدایت ایها العطشان از این زندان به آن زندان
هیئت سفیران زینب(س).. 3.mp3
9.91M
🏴 🎤•| |• میخوام یکم روضه بخونم برات میخوام بگم چی کار کردن باهات رد زنجیر موند آقا روی پاهات میخوام بگم چی کار کردن باهات کنج زندانی چه بلایی سرت آوردن خیلی تو رو آزردن کفن برات آوردن و غصه برات خوردن با احترام بردن روی تنت نعل های تازه که نرفت آقا ای آه و واویلا ناموس تو نرفت میون گله گرگا ای آه و واویلا آقا غریبی اما به یاد شه بی حبیبی آقا غریبی اما همش یاد شیب الخضیبی ای وای از این غم ...
6_144279017840412421.mp3
9.97M
🎤•| |• ای ماه من جان رباب؛ روی نیزه ها آروم بخواب! اصلا نبند چشماتو تا که نبینی علی رو دست من جای طناب غصه میخوره چقدر عمه برای تو… کشته مادر تو رو زخم لبای تو! میبینم روی نیزه حرارت آبت کرده هنوزم حسم میگه علمدار برمیگرده روز و شب ندارم علی! بی تاب و بیقرارم علی حالا که تو پر زدی رفتی روی نیزه ها دیگه بمون کنارم علی… چی سرت اومد آخه ای بی گناه من؟! کاش بسوزه حرمله با سوز آه من! میبینم روی نیزه رخت بی رنگ مادر برای لبخند تو دل من تنگ مادر علمدار برمیگرده؛ اباعبدالله حسین
هیئت سفیران زینب(س)..2.mp3
5.76M
🏴 🎤•| |• حرمتمو شکستن بال و پرم رو بستن میون این سیه چال خدا خودش میدونه که زیر تازیونه دارم میرم من از حال میسوزم من با این طاق شکسته میون غل و زنجیر با این دستای بسته اما ناموسم نیست اما میون اغیار خواهرمو ندیدم میدون کوچه بازار ای وای ای وای امون از این غریبی با دست بسته بیشتر برای حال حیدر این شبا گریه کردم شبا با درد پهلو با کبودی بازو بی صدا گریه کردم می سوزم من تو اوج روضه هر شب پیکر من نرفته به زیر سمّ مرکب حرمتم رو اگه نگه نداشتن بعد شهادت اما برام کفن گذاشتن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیئت سفیران زینب(س)... 4.mp3
7.54M
🏴 🎤•| |• میبارم تو قنوتم شبیه ابر بارون خدایا کن خلاصم دیگه از دست هارون امشب شب از قفس رها شدنه فردا سحر طلوع بخت منه شد وقت پریدن از حصار قفس توی سر من هوای پر زدنه من ندارم یه ستاره تو هفت آسمونم بار درد روی شونه های نیمه جونم زرد زردم بی رمق مثه برگ خزونم میبارم تو قنوتم شبیه ابر بارون خدایا کن خلاصم دیگه از دست هارون هر شب تا سحر خدا خدا میکنم تا صبح لبمو وقف دعا میکنم چند ساله که روزه هامو وقت غروب با ضربه تازیونه وا میکنم روز روشن برا من شبیه شب تاره زنجیری که دور گردن حلقه داره مثل شب ها میزنن منو روزا دوباره مدام از چشم خیسم بارون غم میباره میشه تشییع تن من روی یه تخت پاره امام موسی جعفر که جان فدای تنش اگر چهار نفر شد مشییع بدنش مشییعی به تن پاک یوسف زهرا شدن ده تن هنگام ظهر عاشورا به اسب ها ز ره کینه نعل تازه زدند چه زخم ها که دوباره بر آن جنازه زدند حسین جان