eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
3.4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
300 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
از نیزه ها نگاه تو هرگز جدا نشد لبهای زخمی تو که بر شکوه وا نشد جز با دوای بوسه ی بابا دوا نشد مثل تو هیچ کودکی ام البکا نشد آری دلیل بارش باران رقیه است کنج خرابه رفت ولی عز و جاه داشت از گریه های غیرتی اش صد سپاه داشت از دست های عمه ی خود تکیه گاه داشت باران گرفته بود و مِهی در نگاه داشت یک قله بین ابر فراوان ، رقیه است موسای کربلاست حسین و عصاست او در امتداد سایه ی خیرالنسا ست او مهر قبولی سفر کربلاست او پیغمبر سه ساله ی خون خداست او اسلام اگر حسین ، مسلمان رقیه است شبنم فروش گریه ی پاکش نسیم ها چشم انتظار دست کریمش کریم ها امیدوار رحم وسیعش ، رحیم ها ما را برای روضه خرید از قدیم ها در راه عشق ، سلسله جنبان رقیه است محمد بختیاری 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ﺳﯿﻼﺏ ﺍﺷﮏ ﭼﺸﻢ ﺗﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺭﺩ ﺧﺴﻮﻑ ﺷﺐ ﻗﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ قبلا صدای ناله او سوز و آه داشت این مشت آخرى اثرش را گرفته بود آن زیر ﭘﺎ فتادن مابین كوچه ها تاب و توان بال و پرش را گرفته بود بازار شام عمه نشد یاریش كند چون تازیانه ها سپرش را گرفته بود هر جا که خورده بود نگاهش به دست زجر بی اختیار باز سرش را گرفته بود شیرین زبان خانه ارباب ای دریغ تلخی این سفر شكرش را گرفته بود ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺳﺮ ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﮐﻤﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﺎﺑﯿﻦ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﻋﻤﯿﻖ ﺳﺮ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﭘﺎﯼ ﺧﯿﺰﺭﺍﻥ ﻧﻈﺮﺵ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ حسین صیامی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
‍ 🌹🍃مناجات و روضه بسیار جانسوز_ حضرت اباعبدالله الحسین_ ویژه شب جمعه😭😭😭 🔴🔴🔴🔴🔴🔴 لطف حسین ما را تنها نمیگذارد گرخلق واگذارد او وا نمیگذارد او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم مولا به کام غربال مارا نمیگذارد زهرا به دوستانش قول بهشت داده ست بر روی گفته ی خویش او پا نمیگذارد ما مستحق ناریم از بس گناهکاریم باید که سوخت مارا زهرا نمیگذارد *وقتی پیغمبر خبر داد به صدیقه طاهره که فرزندت حسین و میکشند پرسید بابا کجا میکشنش؟"فی ارض یقال لها کربلا" گریه فاطمه شروع شد، پرسید بابا اون روزی که میکشنش شما زنده ای یا نه؟ فرمود نه دخترم، باباش علی در قید حیات هست یا نه؟ نه دخترم، من هستم یا نه؟ نه دخترم، گریه فاطمه بیشتر شد پرسید "یا ابا فمن یبکی علیه؟!!" پس کی بر حسینم گریه میکنه؟!! به به ، رحمت خدا به این ناله ها ..." امام صادق فرمود خاموش کننده ی آتش جهنم است گریه بر حسین " یا ابا ... فمن یبکی علیه؟!! پس کی بر حسینم گریه می کنه؟!! فرمود دخترم : غصه نخور، یه امتی میان مثل مادر بچه مرده بر حسین تو زار میزنن ... "جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ"نسل به نسل اینا میان بر حسین تو گریه می کنن" گریه ی فاطمه بند اومد" گل لبخند به لب های زهرا نقش بست _یعنی چی؟_ یعنی گریه بر ابی عبدالله سبب رضایت فاطمه ست ...." بعد پیغمبر فرمود:دخترم باید یه قولی به من بدی؛قیامت تو باید از زن هاشون شفاعت کنی،منم از مرد هاشون شفاعت می کنم ...." ممنونتیم بی بی جان که با گریه ی بر حسین تو ما رو مشمول به شفاعتت می کنی ..." حالا آماده ای یا نه ؟!! السلام علیک یا اباعبدالله ..... حسین ....... خود ابی عبدالله فرمود: "أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَرَ" گریه بر منه حسین سنگ محک ایمانه،هیچ مومنی نیست که منو یاد کنه و اشکش جاری بشه" حالا میخوای بری کربلا؟!! کدوم کربلا ؟!! میروم بینم،درکجا زینب شکو از شمر بی حیا دارد ... بگم کجا بود؟!! همون جایی که کربلا میرسی میگن تل زینبیه ...." اومد بالا بلندی دختر امیرالمومنین راوی میگه دیدم دو دست روی سر گذاشت ...." هی میگه یا غیاث المـــستــغیثین ...." دوان دوان افتان و خیزان از بالای بلندی به سمت گودی قتلگاه هی زمین میخوره و بلند میشه" هی فریاد میزنه وا محمدا ..." وا علیا ..." وا اماه ..." اما دیدن لحن مناجات زینب عوض شد ..." فقط صدا میزنه واحسینا ...." اخه دید "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ" ناله بزن یا حسین ...... وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِک مُولِعٍ سَیفَهُ عَلَی نَحرِکَ ..."با عجله از گودال قتلگاه برگشت" داداشو محاصره کردن هرکی با هر چی دستشه داره ضربه میزنه ..." یا الله ..." یه تعبیری امام باقر اینجا دارن"  گفتم و دعات کنم؛ فرمود: "لقد قُتِل الحسینَ بالسّیف و السنان و بالحجارةِ و بالخَشبِ و بالعصا ...." یعنی یه عده ای کربلا بودن توانایی حمل سلاح جنگی رو نداشتن، با عصا جدمو میزدن ....." بأبی المستضعف الغریب،یا قتیل الله یااباعبدالله .... السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِِیِ ابن الحُسَین (ع)  وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی  اَصحابِ الحُسَین (ع( لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین .... بالحسین ده مرتبه یا الله .....  
زمان لطف، صحبت از حقارتم نمی کنی کریمی و نظاره بر لیاقتم نمی کنی تو را ز یاد می برم زمان معصیت ولی مرا مؤاخذه برای غفلتم نمی کنی دلم شکسته و کسی به داد من نمی رسد میان راه مانده ام، حمایتم نمی کنی؟! چه نذرها نکرده ام که زیر و رو شود دلم به هر دری که می زنم اجابتم نمی کنی اسیر ظلمت دلم شدم عزیز فاطمه به یک دعا مرا غریق رحمتم نمی کنی؟! اگر بناست سهم من همیشه دوری ات شود چرا مرا نمی کشی و راحتم نمی کنی؟! کسی من خراب را به سوریه نمی برد در این بساط عاشقی ضمانتم نمی کنی؟! فدای عمه ای که با دل شکسته ناله زد برادرم چرا نظر به غربتم نمی کنی؟! بزرگ این قبیله ام... مرا نزن عقیله ام کمی حیا و شرم از شرافتم نمی کنی؟! محمدجواد شیرازی 🌴🌴🌴🌴🌴
"خواب یاران" "استخوانِ در گلو" یعنی همین غافلیم و حاصل دوری از او یعنی همین عمرمان طی شد به فکر آرزوهای بلند سُکر جهل آرزو در آرزو یعنی همین یاد آقا نیستیم و غرق دنیا گشته ایم زندگی های بدون رنگ و بو یعنی همین واقعا بی یوسف زهرا همه آواره ایم صبح تا شب گشتن ما کو به کو یعنی همین مثل زهرا هرچه دارد وقف مردم می کند " لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا ..." یعنی همین تا ظهور دولتش پای ولایت مانده ایم امنیت از فتنه های پیش رو یعنی همین اشک روضه بر دل آلوده قیمت می دهد این که شد بی آبرو با آبرو یعنی همین بعد سقا حرمت قوم بنی هاشم شکست در حقیقت داغ اصلی عمو یعنی همین شیر، گهواره، علی اصغر، سرِ نیزه، عطش یک رباب و این همه راز مگو یعنی همین محمدجواد شیرازی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴
((پنجم شوال وبه نقلی ششم شوال روز ورود حضرت مسلم (ع)به کوفه)) نکرده است به عهدش کسی وفا مسلم رسیده ای به سرانجام ماجرا مسلم علی ندیده وفا از اهالی این شهر نشسته ای به امید وفا چرا مسلم؟ نماز مغرب اگر صدهزارتا باشند دوباره یک نفری موقع عشا مسلم دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد اگر اشاره کند برقی از طلا مسلم ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی امید نیست به این قوم بی حیا مسلم شب نجات تو از دست شبه مردان است هزار شکر که دیگر شدی رها مسلم نمانده راهی و تو بی پناهی و باید فقط بلند کنی دست بر دعا مسلم رسیده ای به سرانجام و حیله ی کوفی ببین خیال تو را برده تا کجا مسلم اگر چه از سر دارالعماره می افتی سرت نمی رود اما به نیزه ها مسلم هزار شکر خدا را دگر نمی ماند تن تو روی زمین زیر دست و پا مسلم ولی قرار شده تشنه لب شهید شوی به احترام لب شاه کربلا مسلم مجتبی خرسندی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست...در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می‌کنی، ما بی‌محلی می‌کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست بی‌قراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست آخرش می‌میرم و رویت ندیده می‌روم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم، برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سر بار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم، بی‌نوایم... بی‌کسم هم‌نشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن یابن‌الحسن بهر این ویرانه‌دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست می‌دانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم... غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم‌های این دل بیمار نیست زینب و دروازه‌ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟ بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست علی سپهری 🌴🌴🌴🌴🌴🌴
آقا بگو به درد تو آیا نمی‌خوریم؟ اصلاً بگو به کار تو آقا نمی‌خوریم؟ آیا دروغ بود که با تو هزار بار ما گفته‌ایم جز غم مولا نمی‌خوریم؟ سنخیّتی کجاست میان مرام ما آیا هنوز هم به شما ما نمی‌خوریم؟ تا کی هنوز منتظر وعده‌های خویش تا کی به خُلق و خوی تَوَلّا نمی‌خوریم؟ حتی ز نفسِ خویش برائت نجسته‌ایم با این حساب ما به تبرّا نمی‌خوریم؟ روزی که تو می‌آیی و اعلام می‌کنی: ما با تو نیستیم، همه، جا نمی‌خوریم؟ انگار بسکه دل‌نگرانِ خودیم و بس غصه برای دین خدا را نمی‌خوریم؟ وقتی بدون خمس، ز هر لقمه می‌خوریم دیگر مگو که لقمه‌ی بیجا نمی‌خوریم؟ حال و هوای نیمه‌شب و گریه می‌رود وقتی که حرصِ توشه‌ی عقبا نمی‌خوریم؟ آیا ولای فاطمه ما را نداده‌اند گاهی چه می‌شود، غم زهرا نمی‌خوریم؟ غافل شدیم و حرمت خیمه شکسته شد ما ها به درد خیمه‌ی صحرا نمی‌خوریم؟ اینجا نشسته‌ایم و تمنّا کنیم که: آقا بیا، ولی به تمنا، نمی‌خوریم؟ از کشته‌های شیعه عدو پشته ساخته از چه به درد مردم دنیا نمی‌خوریم؟ این غصه نیست؟ اینکه بگوییم دم‌به‌دم ما غم به غیر ماتم عظما نمی‌خوریم؟ هرجا که هست ناله‌ی مظلوم، همرهیم جان بر کفیم و غصه‌ی تنها نمی‌خوریم؟ سوگند می‌دهیم به غم‌های کربلا آقا برس به داد تمنای کربلا محمود ژولیده 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
از زلف پریشان تو دارم گله چندان از زلف پریشان تو از زلف پریشان زلفت گره انداخته در کار دلم سخت ای دوست مرا از سر خود وا مکن آسان پنهان نکند راز مرا پرده‌ی اشکم عمری‌ست که دل باخته‌ام، از تو چه پنهان از عشق تو در آتشم، از آتش عشقت حیرانم و حیرانم و حیرانم و حیران یک شهر شود در پی‌ات آواره‌ی صحرا کافی‌ست که من سر بگذارم به بیابان هر لاله گرفته‌ست قنوت آمدنت را این خاک ندیده‌ست به خود بعد تو باران بازآی که در مقدم تو جان بفشانم من زنده از آنم که به عشق تو دهم جان یوسف رحیمی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
سر کرده‌ام چه سخت سحرهای شهر را طی کرده‌ام تمام گذرهای شهر را هرجا که رفته ام به در بسته خورده ام کوبیده ام تمامی درهای شهر را گفتند با تو اند ولی کیسه های زر تغییر داده است نظر های شهر را تمرین رقص و هلهله و جشن می کنند آماده می کنند هنر های شهر را آن باغ های سبز که گفتند، سنگ بود برداشت کرده اند ثمرهای شهر را آهنگری شلوغ ترین شغل کوفه است تعمیر می کنند سپرهای شهر را فطرس کجاست تا برساند به دست تو این آخرین سلام و خبرهای شهر را... آرش براری 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
من کوفه را چون مردگان بی‌درد دیدم نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاح‌الرجال‌اند خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد مـن جـان‌نثار عترت خیرالانـامم صیدبـه‌خـون غلتیدۀ بـالای بامم وقتی که خود را از عطش بی‌تاب دیدم عکس لب خشک تـو را در آب دیدم در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را خونين به چنگ گرگها، پیراهنت را انگـار می‌بینم گُلان پـرپـرت را پاشیده از هم عضوعضو اکـبرت را انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران هم تیرباران می‌شوی هم سنگ‌باران انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را زخم گلوی شیرخواره‌کودکت را انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده داری به روی دست خود دستِ بریده انگار بينم غرق خـون آیینه‌ات را جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را انگار می‌بینم که شمر ‌آید بـه گودال انگار می‌بینم زدی در خون پر و بال انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم لب‌تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من تنهـا نـه ايـن نامردمردم می‌کُشندم در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم «میثم!»شرار از نظم جانسوزت فشاندی بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی استاد حاج غلامرضا سازگار 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
⌛️امروز جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۹ ۶ شوال ۱۴۴۱ ۲۹ می ۲۰۲۰ 🔸 سوره انعام آیه ۵۴ : وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ وهرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده؛ هر کس از شما کار بدی از روی نادانی کند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نماید، (مشمول رحمت خدا می‌شود چرا که) او آمرزنده مهربان است.» پیامبر اکرم (ص) : نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت، کسانی هستند که در دنیا بیشتر از دیگران بر من صلوات فرستند. بحارالأنوار،91: 63🌸🌴🌴🌴🌴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همچو شمعی در فراغت زارو گریانم بقیع . مرحوم خادم . همچو شمعی در فراغت زارو گریانم بقیع در سکوت خلوت خود اشکریزانم بقیع . حسرتت کرده چنانم ای مآل آرزو گاه گریان گاه شیدا گه پریشانم بقیع . ترسم عمرم را نباشد مهلتی در حسرتت ترک سازد آشیان را طایر جانم بقیع . تا کنم خاک ترا بر دیده جان توتیا من زجانانم ترا همواره خواهانم بقیع . جان من در آرزوی مرقد گمگشته سوخت اشکریزان همچنان از داغ هجرانم بقیع . هر زمان گلهای خندان نبی یاد آورم چون بنفشه از محن سر در گریبانم بقیع . آرزو دارم ببوسم تربت پاک حسن تا به رویم گرد ان با نوک مژگانم بقیع . تاکه یابم آبرو از تربت زین العباد آخر از اعمال و کردارم هراسانم بقیع . بر مزار باقر افتم سر دهم آه و نوا برملا سازم در آنجا عشق پنهانم بقیع . با صداقت لب به خاک پاک صادق بر نهم اشک غم بر تربت پاکش بیفشانم بقیع . میکنم از خون دل رنگین سرشک دیده را رشک گلشن تا شود زین اشک دامانم بقیع . مادر مولا علی و مام سردار حسین آشیان دارند در خاک تو میدانم بقیع . نامشان همنام دخت حضرت خیر الوَری من فدای مرقد هم این و هم آنم بقیع . بخت اگر یارم نشدتاکه رسم بر کام دل تا قیامت دیده بر سوی تو میمانم بقیع . گر ز دامان تو کوته گشته دستم نی عجب (خادم )سر گشته و آلوده دامانم بقیع . . 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل بقیع . مهدی نظری . کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل . کاشکی می شد بریزی آب بر قبرحسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل . کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل . کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل . کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل . کاش میدادیم با یک روضه ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل . . . کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم . . . آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد . مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد . کارفرما مهدی و ما پا رکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد . گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد . چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد . . . هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود . . . صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست . چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خداهم دیدنیست . می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفاهم دیدنیست . چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتاخورشید این صحن و سرا هم دیدنیست . در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست . از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلاهم دیدنیست . . . مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت . . . حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است . ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو درکدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است . در کجایت نیمه شبها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشکهای حیدر است . گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است . گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است . گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است . من نمیدانم که محسن هست آنجا یا که نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است . در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباً ارباً نیست قطعا ای بقیع ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵سلام ای آقای کرم 🎤حسین 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
احساسی (عج) 🍃ای وارث پیمبر و قرآن و دین بیا 🍃ای در ائمه از همه تنهاترین بیا 🎤 👌فوق زیبا 🌷 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با (عج) 🍃تا کی غریبانه در این کنعان بمانم 🍃در انتظار دیدنت گریان بمانم 🎤 👌بسیار دلنشین 💔 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 🌴تا کی بباره چشما از داغ مدینه 🌴داغ بقیع تا کی روی دلها بشینه 🎤 👌بسیار زیبا 😔😔😔😔😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 🌴وای دل دریا خونه 🌴وای امون از این زمونه 🎤 👌بسیار زیبا
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی۱۴ معصوم ع (مطالب عالی) ایتا لینک👇 @nohevarozechahardahmasomsoghandi